ماشاءالله شمس الواعظین در گفت و گو با «اعتماد» درباره دستاوردهای ایران از جنگ 12 روزه می گوید
غنی سازی اتحاد ایرانیان
با پایان هر چالش جدی و هر تنازعی، ارزیابی دستاوردها و ضعف های احتمالی یکی از طبیعی ترین اقداماتی است که هر ساختار قوام یافته ای به دنبال انجام آن است.
در پاسخ به بخش اول پرسش شما باید بگویم که بعید می دانم که امریکا و اسراییل، آزمون قبلی را یک بار دیگر امتحان کنند. اطلاعاتی که در حال حاضر در عرصه جهانی وجود دارد، نشان می دهد اسراییل ضربه سختی از قدرت موشکی ایران خورده است. در واقع هیبت اسراییل و هیمنه آنها پس از حمله ایران شکسته است. با فکت و اطلاعات مستند با شما صحبت می کنم، بر اساس اعلام شرکت هواپیمایی اسراییل، تنها 2ساعت برای فروش الکترونیکی بلیت هواپیما باز شد و طی تنها 2 ساعت 28هزار و 300 بلیت هواپیما توسط اسراییلی هایی که خواستار فرار از اسراییل هستند، رزرو شد. شرکت هواپیمایی اسراییل اعلام کرد، چنین ظرفیتی ندارد و سایر شرکت های هوایی هم امکان خروج از اسراییل را ندارند. فراموش نکنید که بخشی از فرودگاه بن گوریون اسراییل هم هدف موشک های ایران قرار گرفته است. من نظامی نیستم اما داده هایی که در رسانه های جهانی وجود دارد می گوید که مقامات اسراییلی از قدرت موشک های ایرانی بهت زده اند. به ویژه موشک های آخری ایران بسیار دهشتناک بوده است. به خصوص موشک خیبرشکن 2 آسیب جدی به هیبت سیستم های دفاعی حاضر در اسراییل رسانده است. نخست سیستم دفاعی تاد امریکایی که قبل از جنگ با سرعت به اسراییل منتقل شد. این سیستم برای لایه های دوم دوربرد استفاده می شود. سیستم دفاعی دوم که آسیب دید گنبدآهنین بود که کاملا دچار فروپاشی شد . این سیستم لایه های کوتاه تر آسمان اسراییل را حفاظت می کرد و لایه سوم دفاعی اسراییل که آسیب دید، پدافند سائول بود که عملکرد مناسبی از خود نشان نداد. اسراییلی ها البته ادعا می کنند 76درصد موشک های ایرانی را رهگیری و منهدم کرده اند! حتی با قبول این ادعا، فرض کنید اگر قرار بود کل موشک های ایران به زمین برخورد کنند، چه جهنمی در انتظار اسراییل بود. اسراییل تا زمان بر طرف کردن این عیوب بعید است در کوتاه مدت به ایران حمله کند.
این ایرادات تاکتیکی نیستند و کاملا راهبردی هستند و برای رفع آنها برنامه ریزی بلندمدت نیاز است. البته ممکن است مدلی از حملات به لبنان را در ایران پیاده سازی کنند که این حملات هم با پاسخ قاطع ایران مواجه می شود. آقای عراقچی با صراحت اعلام کرد ایران لبنان نیست که سکوت کند. در لبنان دولت، سکوت می کند در ایران اما دولت رسما اعلام می کند که سکوت نمی کند و بلافاصله پاسخ می دهد. مدل لبنانی که اسراییل به دنبال آن است، اینگونه است که اسراییل آتش را محترم می شمارد، اما اگر به زعم خود تهدید جدی در ایران احساس کرد و مثلا در شمال غرب ایران وضعیتی شکل گرفت که از نظر اسراییلی ها تهدید بود، آن را هدف قرار می دهند! طبیعی است که ایران این نوع تهدیدات را نمی پذیرد و پاسخ محکم به آن می دهد.
ایران امروز دست برتر و ابتکار عمل را در دست دارد. اسراییل زمانی به ایران حمله کرد که ایران همه پندارها و ممکنات را در خصوص راه های حمله اسراییل تصور می کرد به جز پهپادهای داخلی! یعنی ریزپرنده های وابسته به نیروهای زمینی موصاد در ایران. خود اسراییلی ها اعلام می کنند 10هزار ریزپرنده در ایران داشتند و صنعت این ریزپرنده ها را در ایران راه اندازی کردند.امروز این شبکه از میان رفته. جاسوسان دستگیر شده اند، شبکه های ارتباطی شان فروپاشیده اند و امکان دیگری برایشان نمانده است. بنابراین تنها راه پیش روی اسراییل مدل لبنان است که آن هم با واکنش شدید ایران مواجه می شود.
اگر قرار باشد ایران متحد استراتژیک روسیه یا چین شود، به این معنی نیست که این کشورها در صورت حمله امریکا و اسراییل به ایران واکنش نشان می دهند. اگر اینگونه بود تا به امروز بارها جنگ جهانی سوم به راه افتاده بود. ایران باید بتواند در فاصله میان آتش بس تا بحران احتمالی بعدی (که امیدوارم هرگز رخ ندهد) بیشتر روی پای خود بایستد. یک کبوتر را در نظر بگیرید که دو بال برای پرواز نیاز دارد. برای ایران این 2بال استراتژیک یکی بنیه دفاعی و دیگری ظرفیت های دیپلماتیک است. بال دیپلماتیک از این دکترین تبعیت می کند که هدف جنگ ها برقراری صلح است. این گزاره در استراتژی های جهانی و دکترین های نظامی معروف است. کشورها بر این باورند که جنگ ها در نهایت به برقراری صلح می انجامند. انواع و اقسام صلح وجود دارد. صلح مسلح مانند جنگ سرد یکی از نمونه های صلح است.
شخصا خوشحالم که آقای عراقچی هوشمندانه دیپلماسی ایران را فرماندهی می کند. اشاره اخیر ایشان درباره اینکه برنامه اتمی ایران ضربه بسیار جدی خورده است در راستای این هوشمندی است. در شرایط فعلی آنانی که عکس این صحبت ها را می زنند باید در صحبت هایشان تجدیدنظر کرده و این بحث ها را به دستگاه دیپلماسی واگذار کنند. امروز دیدم غربی ها از طریق عکس های ماهواره ای در حال ارزیابی و اندازه گیری میزان انهدام فردو هستند و گمانه زنی می کنند. با توجه به اینکه همکاری ایران با گروسی هم تعلیق شده، غرب تشنه داده های اطلاعاتی درباره میزان ضربه ای است که ایران در حوزه اتمی خورده . ضرورتی ندارد که فعالان سیاسی ایرانی بی دلیل این داده ها را در اختیار طرف مقابل قرار دهند. باید مجال پرواز به دستگاه دیپلماسی بدهیم که ضربات نهایی را به دشمنان وارد کنند. شاه کلید این ماجرا این است که افراد غیر دیپلمات و مفسران سیاسی به این حوزه ورود نکنند. به قول آیت الله خامنه ای باید صدای واحدی از درون ایران شنیده شود. بال دوم این پیکره، بنیه دفاعی است که باید تقویت شوند. باید نقاط آسیب پذیر و کریدورهای گشوده شده که با توان نیروهای داخلی بوده، کاملا بسته شوند.
برای به نتیجه رسیدن بال دوم یعنی بنیه دفاعی باید ضعف تولید محتوا و رسانه برطرف شود. این ضعف برای یک دهه است که در صحنه منطقه ای و جهانی آسیب های جدی به کشور وارد ساخته است. شما می بینید که دولت نتانیاهو در تمام طول روزهای گذشته در عمق 40متری سرزمین های اشغالی و حتی سایر کشورها مانند قبرس پنهان شده اند. اساسا 18ماه است که نتانیاهو به خانه اش هم مراجعه نکرده است. این مورد با کار رسانه ای یک مزیت امنیتی در توان دفاعی اسراییل محسوب می شود و رسانه ها در مورد آن قلم فرسایی می کنند. اما نگهداری آیت الله خامنه ای در یک محل امن عادی با وجود تهدیدات آشکار دشمن تبدیل به یک مساله حاشیه ساز رسانه ای می شود. کدام عوامل هستند که چنین تلقی هایی ایجاد می کنند؟ رسانه های فارسی زبان هستند که اینگونه القا می کنند. رسانه ها سانسور شدید اسراییل بر رسانه ها را انظباط ملی تلقی می کنند و همین مورد برای ایران را ناتوانی در اداره اوضاع جنگی. ایران باید بلافاصله این نقطه ضعف را پوشش دهد.
رسانه های ماهواره ای فارسی زبان به دلیل اینکه بازوی تبلیغاتی دشمن شدند، مورد نفرت جامعه ایران قرار گرفتند. مدیریت این رسانه ها به دلیل ریزش های اخیر بسیار نگرانند. این موضوع برای مدیران ارشد نظام که اقدام به تصمیم گیری در این حوزه ها می کنند خبر مثبتی است. باید بلافاصله اقدامات لازم صورت گیرد تا مرجعیت از رسانه های بیرونی به داخل باز گردد. این روند باید صورت گیرد تا متوازن و متناسب با موازنه هایی که در میدان جنگ به وجود آورده ایم در میدان تولید محتوا هم موازنه مدیریت افکار عمومی و حفظ تعادل روانی جامعه ایران صورت گیرد. ما آمادگی داریم با هر توانی که داریم در این زمینه کمک کنیم. ما به غنی سازی اتحاد ایرانیان نیاز داریم تا از طریق آن بتوانیم دشمن را به جای خودش بنشانیم.