محمد صالح علا متولد 25 آذر 1331 در اراک شاعر ، مجری و بازیگر است
فارغ التحصیل مدرسه هنری رویال آکادمی لندن و لیسانس بازیگری از دانشکده هنرهای دراماتیک و فوق لیسانس ادبیات از دانشگاه علامه طباطبایی می باشد
فارغ التحصیل مدرسه هنری رویال آکادمی لندن و لیسانس بازیگری از دانشکده هنرهای دراماتیک و فوق لیسانس ادبیات از دانشگاه علامه طباطبایی
فعالیت خود را از سال 1347 وقتی 17 ساله بود با قصه نویسی و قصه خوانی از رادیو شروع کرد تا اینکه در 19 سالگی به استخدام صدا و سیما درآمد
برنامه سراسیمه سلام اولین برنامه ای بود که برای رادیو ساخت که در آن بصورت فی البداله در خصوص ائمه اطهار صحبت می کرد و ساعت چهار صبح از رادیو جوان پخش می شد
در سال 1355 که 24 ساله بود وارد ترانه سرایی شد و اولین شعر او با آهنگی بنام شازده خانم با صدای ستار منتشر شد
سپس ترانه آهنگ زائر خانم رامش و حضرت عشق گوگوش را نوشت تا اینکه با هنرمندانی چون مهرداد آسمانی ، فریدون آسرایی و علیرضا افتخاری وارد همکاری شد
محمد صالح علا سال 1356 برنامه تلویزیونی بنام لحظه ها را در 120 قسمت با حضور بازیگرانی چون ویدا قهرمانی و جمیله شیخی ، نویسندگی و کارگردانی کرد
این مجموعه درباره مسائل گوناگون روزمره جامعه بود که خیلی خوب از آن استقبال شد
بعد از انقلاب در لندن زندگی می کردم و اتاقی داشت و عبایی و صفحه ای و یک سری وسایل شخصی که در روزنامه ایران پست هم می نوشتم و درسم را هم می خواندم
در هفته 4 روز در پاریس بودم و مابقی روزها برای کار و کلاس هایم به لندن می رفتم ، خیلی دوستانم آن سال ها خودکشی کردند !
بعد از بازگشت به ایران سال 1364 به پیشنهاد مسعود کیمیایی بعنوان بازیگر در فیلم تیغ و ابریشم جلوی دوربین رفت و تا سال 1378 در 11 فیلم سینمایی دیگر بازی کرد
از جمله فیلم های مشهور او می توان به تیغ آفتاب ، عقرب ، شوکردان و مثلث آبی اشاره کرد
محمد صالح علاء اندکی بعد از انقلاب (1357) با خانم شورانگیز طباطبایی بازیگر معروف قبل از انقلاب ازدواج کرد که ثمره این زندگی یک پسر بنام باران می باشد
عشق از جمله پدیده هایی است که معدود نمی شود ، عشق اول و دوم و سوم و … ندارم یعنی عاشق یکی است و آدمی تنها یکبار عاشق می شود
چنانکه آن روز پنجشنبه 14 اسفند ماه من عاشق شدم که عصاره آن عشق حالا چهل و دو سه ساله است و یک پسر دارد
همیشه برای تلویزیونی برنامه سازی می کردم و از این منظر زلف گره زده ای با تلویزیون داشتم اما رادیو مخاطب فرهنگی ، فرهیخته ، باهوش و با کمالات دارد
خیلی افتخار است که شخصی در رادیو کار کند اما متاسفانه تنها نقصان رادیو اینست که گوش ندارد !
من از اول هم مایل نبودم در زندگی فیلم بازی کنم اما شروع آن در دوران دانش آموزی با محمود کلاری و حسین عطار بود تا اینکه با اصرار و در روی دربایستی وارد شدم
اما آخر بی روی دریایستی و با گستاخی بازیگری را رها کردم
منبع: فتوکده