تئاتر از 16 سالگی
در سال 1342 وقتی 16 سالم بود یک آقایی من را در خیابان دید و گفت که برای تئاترمان یک بازیگر هم قد و قواره تو می خواهیم که قبول کردم بازی کنم
سه چهار ماه بعد خدا رحمت کند ایرج صفدری ، گریمور سینما مرا دید و به گروه تئاتر دهقان دعوت کرد
در جلوی دوربین
بعد از دو سال تجربه در تئاترهای لاله زار اولین بار در سال 1344 وقتی 18 ساله بودم در فیلم مراد و لاله به کارگردانی آقای صابر رهبر جلوی دوربین رفت
در این فیلم چهره هایی چون لیلا فروهر ، فریبا حاتمی ، گیتی فروهر و محسن آراسته حضور داشتند
43 فیلم قبل انقلاب
یکتا تا شروع انقلاب اسلامی توانست با 43 فیلم روی پرده سینما برود تا اینکه سال 1357 با فیلم زر خرید آخرین تجربه خود در سینمای قبل انقلاب را بدست آورد
بعد از انقلاب
بعد از وقوع انقلاب 1357 هشت سال از بازیگری دور شد تا اینکه سال 1365 با مجموعه عروسکی چاق و لاغر به عرصه هنری بازگشت
ایشان در سال 1368 با فیلم هامون به کارگردانی داریوش مهرجویی امکان بازی در سینما را هم پیدا کرد
راه اندازی چاپخانه
زمان جنگ مثل بسیاری از افراد بیکار بودم به همین دلیل مجبور شدم شغلی برای خود دست و پا کنم
اینطور شد که چاپخانه راه اندازی کردم ، اما بعد از مدتی یک آقایی سرم کلاه گذاشت و زندگی ام را از بین برد
اشتباه کردم به خارج نرفتم
بعد از انقلاب به من پیشنهاد دادند که بروم ولی من ایران خودمان را بیشتر دوست داشتم و نرفتم
حتی یکبار ایلوش خوشابه به من گفت در خارج بازیگر کوچولو مثل تو وجود ندارد و اگر بروی کارت می گیرد ولی من نرفتم با این حال چند سال بعد احساس کردم که تصمیم اشتباهی گرفته ام
ازدواج با صلوات
اسدالله یکتا در سال 1357 با همسرش کبری گرجی ازدواج کرد ، مراسم این زوج در حالی که حکومت نظامی بود اما با مجوزی که گرفتند توانستند برگزار کنند
بخاطر وضعیت انقلابی حاکم ، ارکستر و موزیک نداشتند و میهمانان صلوات می فرستادند یا نهایتا دست می زدند
عکس همسر اسدالله یکتا
6 فرزند و 9 نوه
ازدواج با عیال عاشقانه بود و هنوز هم با داشتن 6 فرزند و 9 نوه مثل روز اول یکدیگر را دوست داریم ، از دقیقه اول که همدیگر را پسندیدم یک هفته بعد ازدواج کردیم
نقش هایی که دوست دارم
نزدیک 70 – 80 فیلم و سریال بازی کرده ام و همه آنها مثل بچه های من می مانند به همین خاطر نمی توانم بگویم کدامیک از بچه هایم را دوست دارم
کارهایم یکی از یکی قشنگ تر و مطرح تر بوده است ، فیلم های سالار مردان (1347) و بهشت دور نیست (1348) عالی بودند
ماجرای سیگار فروشی
من چهار پسر و دو دختر دارم ، مدتی زندگی ام نمی چرخید و نمی توانستم کارگری یا کار دیگری انجام دهم به همین دلیل به شغل سیگار فروشی روی آوردم
چندین مرتبه روزنامه و حتی تلویزیون مرا نشان دادند و مصاحبه کردند اما کاری برایم نشد تا اینکه بخاطر فشار عصبی از حرف مردم سیگار فروشی را جمع کردم
عکس اسدالله یکتا و پسرانش
منبع:فتوکده
