ارسال به دیگران پرینت

شاهراه انرژی جهان

یک دریانورد کارکشته انگلیسی سال ها پیش از کشف نفت و در روزگاری که خورشید در سرزمین ‌های بریتانیای کبیر غروب نمی‌کرد،گفته است کشوری که دریاهای جهان را کنترل کند، دنیا را و کشوری که تنگه ‌های مهم را در اختیار داشته باشد کل آب های دنیا را تحت سیطره خواهد داشت.

شاهراه انرژی جهان

۵۵آنلاین :

سید محمد حسین کاظمی

دانشجوی علوم سیاسی

برای کسانی که نقش دریا را در کنترل جهان به خوبی درک می‌کنند، اهمیت تنگه‌های راهبردی (استراتژیک) نیز شناخته شده است. یک دریانورد کارکشته انگلیسی سال ها پیش از کشف نفت و در روزگاری که خورشید در سرزمین ‌های بریتانیای کبیر غروب نمی‌کرد،گفته است کشوری که دریاهای جهان را کنترل کند، دنیا را و کشوری که تنگه ‌های مهم را در اختیار داشته باشد کل آب های دنیا را تحت سیطره خواهد داشت.تنگه ها ، موقعیت هایی هستند،که در قدرت ملی و سیاست خارجی کشورها تاثیر دارند و در ایران هم تنگه هرمز از جایگاه بسیار مهمی درکشور برخورداراست.بطوریکه این تنگه استراتژیک از مهمترین تنگه های بین المللی محسوب می شود که در ردیف حیاتی ترین تنگه های عبور و مرور جهان شناخته شده است.مهم ترین منبع تامین انرژی جهان خاورمیانه و خلیج فارس است که تنها دروازه ورودی و خروجی آن تنگه بسیار بسیار مهم،هرمز است.بنابر آمارهای منتشر شده،حدود 40 درصد نفت دنیا و عمده نفت 8 کشور صادر کننده حاشیه خلیج فارس از این آبراه راهبردی صادر می‌شود. به عنوان مثال بیش از 88 درصد نفت عربستان سعودی، 98 درصد نفت عراق، 99 درصد نفت امارات متحده عربی و 100 درصد نفت كشورهای كویت و قطر و در مجموع به طور متوسط 97 درصد نفت این کشورها از تنگه هرمز عبور می‌كند. همچنین 50 درصد سایر مبادلات کالای این کشورها نیز از تنگه هرمز عبور می‌کند.کارشناسان اقتصادی معتقدند در صورت مسدود شدن این آبراه حیاتی، بازار نفت دنیا با کمبود 16.5 تا 20 میلیون بشکه‌ای مواجه خواهد شد که در این صورت بهای هر بشکه نفت به حدود 2.5 برابر میزان فعلی خواهد رسید.تنگه هرمز حداقل 110 کیلومتر طول داشته و عرض آن در نواحی مختلف حدود 35 در جنوب جزیره لارک تا کمتر از 60 کیلومتر در سایر نواحی متغیر است.آب های قبل و بعد از این تنگه نیز عرضی کمتر از 100 کیلومتر در حدفاصل جنوب غربی جزیره قشم تا سواحل غرب کنگان دارند.عمق این آبراه در نقاط مختلف از 35 تا حدود کمتر از 100 متر متفاوت بوده و از این رو تنها بخشی از آن با عرض کم در حد چند کیلومتر است.بنابراین باید به این نکته اشاره کرد که،آیا ایران از لحاظ حقوق بین الملل و نظامی قادر به مسدود کردن تنگه هرمز است؟

منطقه تنگه هرمز جزء آب‌های سرزمینی ایران و عمان است و هیچ منطقه‌ ای تحت عنوان،دریای آزاد در آن وجود ندارد.حقوق بین‌الملل دریاها برای عبور از تنگه‌های بین‌المللی دو حالت عبور «بی‌ضرر» (کنوانسیون 1958 ژنو) و عبور «ترانزیت» (کنوانسیون 1982 مونته گوبه) را به رسمیت شناخته است.طبق کنوانسیون «عبور بی ضرر» که مورد پذیرش ایران است، سایر کشورها حق دارند از آن عبور کنند، به شرطی که عبور آن ها ضرری برای کشورها نداشته باشد.اما طبق کنوانسیون «عبور ترانزیت» ، عبور و مرور همه کشورها آزاد است.ایران عضو این کنوانسیون نیست (آمریکا هم نیست) و بر اساس عرف موجود، نظام حقوقی حاکم بر تنگه هرمز، نظام «عبور بی‌ضرر» است.پس از لحاظ حقوقی، ایران قادر و مجاز است مانع عبور کشتی های دیگر کشورها از تنگه هرمز شود.این موضوع در کنوانسیون 1982 حقوق دریاها نیز به رسمیت شناخته شده:کنوانسیون حقوق دریاها بر نظام حقوقی تنگه‌ هایی که عبور و مرور از آن‌ها کلا یا جزئا بر اساس عهدنامه های خاص از مدت ها پیش معمول بوده و همواره جاری است،خدشه‌ای وارد نخواهد کرد(ماده 35).جمهوری اسلامی ایران، همواره بر اساس رژیم حقوقی «عبور بی ضرر»، رفتار و سلطه قانونی خود را اعمال و تثبیت کرده است. مثل برخورد ایران با ورود غیرمجاز یک کشتی تجاری آمریکایی در سال 94، برخورد با تجاوز نیروهای دریایی آمریکا در سال 94 و دستگیری آن ها، دستگیری 5 ملوان انگلیسی در سال 88 که بصورت غیرقانونی وارد آب های خلیج فارس شده بودند و...،از لحاظ نظامی، تحدید تنگه هرمز به دو صورت امکان پذیر است:ناامن سازی تنگه و استقرار حالت جنگی در آن یا انسداد فیزیکی با کاشتن مین های دریایی، حمله به کشتی ها با قایق های تندرو، موشک های ضد کشتی و زیردریایی ها و... و توقف کشتی ها.ایران در جریان جنگ نفتکش ها (1980-1988) در مقابل متحدان صدام، تهدید به بستن تنگه هرمز کرده بود و با وجود آن که امکانات نظامی خاصی نداشت، توانست باعث ایجاد شرایط ناامنی و متضرر شدن تانکرها و کشتی ها شود و سازمان ملل و صدام را به تهیه قطعنامه 598 و پایان جنگ با پذیرش مرزهای ایران، سوق داد.کمبود امکانات نظامی سبب شد عراق و آمریکا، پایانه نفتی خارک را بمباران و منهدم کنند و آمریکا با حمله به هواپیمای مسافربری ایران ایر، ایران را وادار به عقب نشینی از بستن هرمز و البته پایان جنگ کند. توان نظامی ایران کنونی با ایران دهه شصت، هرگز قابل قیاس نیست و آمریکایی‌ها به خوبی درک می‌کنند که مسدود یا مختل کردن عبور و مرور در تنگه هرمز، برای ایران مثل آب خوردن،آسان است.تهدید به بستن تنگه هرمز، تهدیدی مختص شرایط حاد است،برای نمونه، آیت الله هاشمی رفسنجانی، رئیس مجلس و نماینده رهبر،در شورای عالی دفاع، مهر 1362، در نماز جمعه تهران، درباره بستن تنگه هرمز گفت:

"ما با کشتی هایمان تنگه هرمز را نمی بندیم ما یک دیوار آتش درست می کنیم با توپ های 130 که خودتان می دانید چقدر داشته ایم. ما وقتی که روزی دو بار روی تنگه هرمز آتش درست کنیم در خود بندر عباس اگر ما توپهای 175 میلیمتری را که 48 کیلومتر برد دارد بگذاریم و گلوله هایش را وسط تنگه بیندازیم چه کسی می تواند از آن تنگه عبور کند. ما تنگه هرمز را با کلاشینکف هم می توانیم ببندیم..."

علاوه بر دوره جنگ تحمیلی،ایران در سال 2011 و در بحبوحه تحریم ها نیز چنین تهدیدی کرد و جامعه جهانی این تهدید را جدی گرفت و عقب نشینی کرد.اکنون نیز با توجه به جنگ تجاری عریان آمریکا با ایران برای تحریم کامل نفت ایران، ایران به عنوان یک اهرم فشار از این گزینه کمک می‌گیرد. چرا که دیپلماسی بدون ابزار و قدرت نظامی،بی اثر است.آمریکایی‌ها و اروپایی‌ها به خوبی می‌دانند کوچکترین تحرک در تنگه هرمز، (نه حتی بستن آن)، باعث افزایش قیمت نفت و بنزین و بالا رفتن هزینه های این کشورها خواهد شد.بیش از 18 میلیون بشکه نفت خام _ یک سوم حمل و نقل نفتی جهان از راه دریا_ روزانه از تنگه هرمز عبور می‌کند که تحرکات نظامی سبب بالا رفتن هزینه های بیمه کشتی ها و بالا رفتن اتوماتیک قیمت نفت خواهد شد.با توجه به روحیه کاسبکارانه دولت آمریکا، بعید است آن ها این تهدید را جدی نگیرند و دست از تحریم‌های غیرقانونی فزاینده علیه ایران نکشند.در غیر این صورت آن ها شاهد "ضرر همگی با هم" خواهند بود.

منبع : 55 آنلاین
به این خبر امتیاز دهید:
بر اساس رای ۰ نفر از بازدیدکنندگان
با دوستان خود به اشتراک بگذارید:
کپی شد

پیشنهاد ویژه

    دیدگاه تان را بنویسید

     

    دیدگاه

    توسعه