۵۵آنلاین :
«عادل الجبیر» وزیر مشاور دولت عربستان سعودی در امور خارجی بامداد یکشنبه با حضور در یک نشست خبری در شهر ریاض بار دیگر ایران را به حمایت از تروریسم و ایجاد بیثباتی در منطقه متهم کرد.او در این نشست خبری که در نیمه شب برگزار شد، با تکرار اتهامات همیشگی عربستان سعودی علیه جمهوری اسلامی ایران از جمله حمایت از تروریسم و دخالت در امور کشورهای عربی، مدعی شد که ریاض به دنبال «جنگ در منطقه» نیست.الجبیر گفت: «عربستان سعودی خواهان جنگ در منطقه نیست و آن را دنبال نمیکند، اما اگر طرف دیگر جنگ را انتخاب کند، پادشاهی سعودی با تمام قدرت و قاطعیت واکنش نشان میدهد و از خود و منافعش دفاع میکند.»
پیش از وی نیز نماینده دائم سعودی در سازمان ملل متحد در نامهای به شورای امنیت مدعی شد که «مسئولیت کامل» حمله پهپادی اخیر به تاسیسات نفتی این کشور، برعهده انصارالله یمن و ایران است. در همین حال وزیر مشاور دولت سعودی در امور خارجه و معاون وزیر دفاع این کشور مدعی شدند، ارتش یمن به دستور ایران عملیات پهپادی علیه تأسیسات نفتی سعودی انجام داده است
رفتار شناسی سعودی
برخی از گزینه جنگ سخن و این تحرکات را زمینهسازی برای گزینه نظامی علیه ایران عنوان میکنند حال آنکه تمام شواهد نشانگر عدم وجود گزینه جنگ است چنانکه ترامپ نیز صراحتا به این امر اذعان کرده است. جنگ امریکا با ایران جنگ اقتصادی و فرهنگی و اجتماعی و جنگ نظامی در اولویت کاری آنها نیست.
با توجه به این حقیقت، در باب رفتار کشورهای سعودی و امارات چند نکته قابل توجه است. کشورهای مذکور با رسوایی های گسترده حقوق بشری مواتجه شده اند چنانکه عفو بینالملل در گزارشهای اخیر خود آنها را متهم به نقض گسترده حقوق شهروندان کردهاند. زندانهای مخفی امارات در یمن به رسوایی بزرگ برای آنان مبدل شده است. در همین حال سعودی نیز در مناطق شرقیه به سرکوب هدفمند ساکنان این مناطق میپردازد و اخیرا بسیاری را بازداشت و مناطقی را ویران کرده است. نکته بسیار مهم آنکه انفجارهای فجیره ناامن بودن و ناتوانی امنیتی امارات را برای جهانیان آشکار ساخت و عملیات پهپادی یمنیها در تاسیسات نفتی سعودی نیز آسیبپذیری آنها را نمایان کرد. این مسائل شکست ادعای امارات و عربستان مبنی بر توانایی برای تبدیل شدن به جایگزین تامین نفت جهانی در صورت عدم صدور نفت ایران است. با این شرایط به صراحت میتوان گفت که امارات و سعودی با متهمسازی ایران به دنبال پنهانسازی ضعف امنیتی و البته ناتوانی در برابر مقاومت یمن هستند تا به نوعی این رسوایی بزرگ را پنهان سازند. در ادامه همین سیاست آنها با تشدید حملات و کشتار دهها غیرنظامی در صنعا به دنبال قدرتنمایی و پنهانسازی تزلزل شدید امنیتی و نظامی خود هستند.
ادعای پایگاه آمریکا در منطقه
در این میان یک نکته قابل توجه مشاهده میشود و آن اینکه روزنامه الشرق الاوسط در گزارشی مدعی شد که عربستان و اعراب حاشیه خلیج فارس با استقرار نیروهای آمریکایی در این کشورها موافقت کردهاند. این منابع گفتند که این موافقت بر اساس توافقات دوجانبه میان آمریکا از یک طرف و کشورهای عربی حاشیه خلیج فارس از طرف دیگر بوده وهدف آن مقابله با هرگونه احتمال حمله ایران است.
این ادعای الشرق الاوسط در حالی مطرح شده که پیش از این فضای رسانهای مشابهی مشاهده شده است چنانکه چندی پیش روزنامه نیویورک تایمز در خبری از منابع مجهول اعلام کرد پنتاگون طی جلسه ای با ترامپ قصد دارد رئیس جمهور آمریکا را قانع کند که ۱۲۰ هزار نیروی نظامی به خاورمیانه اعزام کند.البته نه برای حمله به ایران. برخی رسانهها از استقرار سیستمهای پاتریوت آمریکایی در کشورهای عربی خبر دادند برخی اخبار نیز از استقرار جنگندههای آمریکا در قطر حکایت داشت در حالی که همزمان گزارشهایی از فروش ۶ میلیارد دلار تسلیحات آمریکایی به امارات و بحرین مطرح شد. در همین حال حضور ناو آبراهام لینکلن در منطقه در حالی امری روتین بوده که برخی از آن با عنوان ارایش نظامی آمریکا یاد کردند. نکته قابل توجه آنکه برخی محافل رسانهای و سیاسی عربی، صهیونیستی و غربی تلاش کردند تا انفجارهای فجیره امارات و نیز عملیات پهپادی یمن در تاسیسات نفتی عربستان که انتقام گیری خون شهدای رمضان بود، به ایران و تقابل آن با آمریکا نیست دهند.
مجموع این اخبار که در فضایی کاملا امنیتی است در حالی منتشر میشود که دو رویکرد قابل توجه در قبال این فضای امنیتی مشاهده میشود. از یک سو برخی کشورهای عربی که استقلال خود را قربانی خواستههای آمریکا کردهاند تلاش می کنند تا به افکار عمومی چنان القا سازند که راهکار مقابله با ناامنی و بیثباتی صرفا در گرو وابسته ماندن به آمریکاست و با این ادعاها مطیع واشنگتن بودن را توجیه میکنند. از سوی دیگر محافل رسانهای غربی، عربی و صهیونیستی چنان القا می کنند که اگر ایران به دنبال عدم تقابل نظامی و ثبات در منطقه است باید به سمت اجرای خواستههای آمریکا پیش رود.
تقارن جوسازیهای نظامی علیه امنیت منطقه با ادعاهای سران آمریکا که ادعای هدف بودن آوردن ایران پای میز مذاکره را مطرح میسازند جای تامل دارد. در اصل آنها برآنند تا افکار عمومی به اعمال فشار بر تهران برای پذیرش مذاکره تحقیر آمیز با آمریکا سوق دهند. نکته مهم آنکه یک نقطه اشتراکات در هر دو سوی معادله مشاهده میشود و آن اینکه هم کشورهای عربی برای در امان ماندن و هم ایران برای جنگ نشدن باید به سمت آمریکا بروند. به عبارتی دیگر آنچه طراحات این جنگ روانی اجرا میکنند . این تحرکات در حالی صورت میگیرد که ادعای جنگ افروزی علیه ایران هیچ حامی در جهان ندارد چنانکه روزنامه آمریکایی نیویورک تایمز نوشت که سران کشورهای اروپایی ضمن مخالفت با آمریکا برای هر گونه درگیری با ایران به واشنگتن اعلام کردهاند "اگر دنبال جنگ با ایران هستید، روی ما حساب نکنید". بر این اساس میتوان گفت که ادعاها و تحرکات صورت گرفته یک بلف برای گرفتار سازی دولتمردان ایران در اشتباه محاسباتی است که هدف آن آوردن ایران پای میز مذاکره تحقیر آمیز حال آنکه راهکار مقابله با آن تکیه بر داخل و ادامه توسعه توان موشکی و موقعیت منطقهای و پایان دادن به تعهدات بی حاصل برجامی است که جدیت ایران برای مقابله با تهدیدات را بر همگان آشکار می سازد.
منبع : 55 آنلاین
دیدگاه تان را بنویسید