۵۵آنلاین :
معین حافظی زاده
پژوهشگر علوم سیاسی
کاهش ارزش پول (Devaluation)، در سیاست پولی مدرن، عبارتست از کاهش ارزش واحد پول یک کشور، نسبت به قیمت طلا یا سایر پولهای خارجی. این اتفاق باعث افزایش میزان صادرات و دشواری واردات کالا میشود، زیرا کشورهای دیگر کالاهای این کشور را ارزان مییابند. این پدیده، بر تجارت، صنعت و بازار اوراق بهادار کشور تاثیر منفی دارد و باعث کاهش قدرت خرید میگردد.
نوسانات بازار ارز در ایران، از شش ماههی اول سال ۹۷ به مرور تبدیل به یکی از بحرانهای اصلی در سطح سیاست ها و سطح کیفی زندگی مردم و تامین معاش شده است. افت و خیر بازار دلار و سایر ارزهای جهانی که نوسانات شدیدی را دربرداشت، پیش از هرچیز نشانگر یک واقعیت است و آن را میتوان اینگونه خلاصه کرد: کاهش ارزش جهانی ریال.
پیش از هرچیز باید به این نکته اشاره کرد که نوسانات بازار ارز و به خصوص افزایش قیمت ارزهای جهانی یک نسبیت را نشان میدهد مبنی بر اینکه این افزایش دلالت بر کاهش ارزش پول ملی در سطح جهانی دارد. این کاهش ارزش پیامدهای گوناگونی دارد که مستقیما سطح رفاه و سطح زندگی مردم را تحت الشعاع خود قرار میدهد. در سطح کلان تر نیز علاوه بر سطح زندگی، امکان واردات، تامین کالاهای اساسی از جمله دارو ها، لوازم مورد نیاز صنعتی، مواد خام و سایر کالاهای اساسی وارداتی که امکانات داخلی توان تولید ندارد، را با چالشهای جدی مواجه میسازد.
اما باید به این سوال پرداخت که علت اصلی کاهش ارزش پول ایران چیست؟
۹ دلیل برای کاهش ارزش پول ملی میتوان نام برد:
1 - تورم
تورم باعث کاهش ارزش پول میشود. اگر تورم بر یک بازار حکمفرما باشد، پول بهای خود را از دست میدهد. برای مثال، تورم زیادی که در برخی از کشورها مانند زیمباوه وجود دارد باعث شده ارزش پول این کشور به شدت سقوط کند و مردم در تلاش هستند تا پول این کشور را به سایر ارزها تبدیل کنند تا ارزش داراییشان حفظ شود.
اما چه چیزی باعث تورم میشود؟
چاپ پول - البته چاپ پول همیشه دلیل تورم نیست. چاپ پول زمانی موجب تورم میشود که عرضه پول از مقدار رشد واقعی فراتر رود. رابطه بین چاپ پول و تورم، همیشه مستقیم نیست. عرضه پول فقط به انتشار اسکناس توسط دولت بستگی ندارد و ممکن است کشوری مانند آمریکا به طرز قابل ملاحظهای پول چاپ و روانه بازار کند ولی به دلیل وجود سایر فاکتورها، تورم زیادی ایجاد نشود.
بدهی خارجی کشور - برای پرداخت بدهیهای خارجی، دولتها اغلب به چاپ پول روی میآورند که باعث تورم میشود. این عامل وجود تورم در زیمباوه بود. اما بدهی خارجی میتواند منجر به تورم نشود. مثلا ژاپن مقدار زیادی بدهی خارجی دارد ولی دارای تورم نیست.
2 - افزایش نقدینگی
افزایش نقدینگی و پول در جیب مردم به جای سرمایهگذاری در بخش تولید یا خدمات باعث شده رقم آن طی هفت سال اخیر از 60 هزار میلیارد تومان به بیش از 400 هزار میلیارد تومان برسد. این چالش مهم از اشتباه محاسباتی و غلط بودن سیاستهای پولی- مالی بانک مرکزی و دولت نشأت میگیرد.
دولتهای نهم و دهم به طرق گوناگون به نظرات کارشناسان اقتصاد و دلسوزان این حوزه توجه نکردند. حتی چندین نامه از طرف اساتید دانشگاههای مختلف کشور خطاب به رییس دولت ارسال شد اما مجموعه دولت بیتوجه از کنار آنها عبور کرد و در کمال افسوس همان هشدارها اکنون گریبان اقتصاد کشور را میفشرد.
3 - اقتصاد نفتی
از دیگر مشکلات اقتصادی ما که منجر به تورم و افزایش نقدینگی شده، اقتصاد نفتی است. بیش از 80 درصد اقتصاد ایران تحت سیطره درآمدهای نفتی درآمده است. بیماری هلندی ناشی از درآمد نفتی به عنوان یک مشکل اساسی و دیرینه در اقتصاد ما مشهود است.
و از سال 1353 شمسی با افزایش قیمت سوخت فسیلی در اثر جنگ اعراب و تحریمهای نفتی به عنوان یک ضایعه مزمن، اقتصاد ایران را تحت تاثیر قرار داده است.
4 - دخالت بیش از حد دولت در اقتصاد
در همه بخشهای اقتصاد به عنوان یک وظیفه در آمده است. بخش خصوصی ایران به عنوان سرمایهگذار، در نتیجه این سیاستها بهشدت تضعیف شده و تولید ملی به دلیل واردات بیرویه کالاهای مصرفی ضربه خورده است.
5 - هدفمندی یارانهها
در سالهای اخیر طرح هدفمندی یارانهها با پمپاژ پول در حساب شهروندان آن هم به صورت بیرویه و بیحساب و کتاب موجب افزایش نقدینگی و ضربه به تولید ملی شده است. دلیل آن هم مغفول ماندن سهم تولید در هدفمندی یارانههاست که باعث شده تولیدگران دچار کاهش بازده شوند.
6 - بودجه دولت
دولت در اثر تصویب بودجههای سنواتی و افزایش بودجه، بودجه جاری بدنه دولت را روزبهروز بزرگتر کرده است تا جایی که شرکتها و سازمانهای وابسته به دولت دو سوم از بودجه قوه مجریه را به خود اختصاص دادهاند.
7 - مشکلات بینالمللی اقتصاد ایران
علاوه بر موارد فوق، گرفتاریها و مشکلات بینالمللی ا
قتصاد ایران ناشی از تحریمها موجب اوج گرفتن بیش از حد و انتظار تورم، انتظارات تورمی و حتی تورم ناشی از رکود اقتصادی شده است. در نتیجه این رویدادها اقتصاد ایران، پول ملی بیارزش شده و افزایش برابری دلار و سایر ارزهای خارجی در برابر ریال خسارات جبرانناپذیری به پول ملی وارد کرد.
8 - از بین رفتن اعتماد
اگر در یک اقتصاد و حوزه مالی، اعتماد از بین برود، مردم و سرمایهگذاران ارز را از کشور خارج میکنند تا ریسک کاهش ارزش دارایی را متحمل نشوند. به همین دلیل، روند خروج سرمایه و افزایش نرخ ارز شدت مییابد. از بین رفتن اعتماد میتواند دلایل سیاسی یا اقتصادی داشته باشد.
9 - افزایش واردات
افزایش واردات به دلایل مختلف، میتواند منابع ارز خارجی را بیش از پیش کاهش دهد.
حال با شناخت علل و عوامل کاهش پول ملی یکی از ساده ترین راهکار ها برای جلوگیری از این افت ارزش، مقابله با همین مواردی است که گفته شد. اما این موضوع در ایران تبدیل به بحران شده و بسیاری از چرخ های اصلی اقتصاد ایران فلج شده است. بنابراین اتخاذ سیاستهای درمانی سریع و حتی شوک درمانی میتواند به افزایش ارزش پول ملی کمک نماید.
در مورد ارزش پول ملی میتوان به دو ارزش اشاره کرد
۱. ارزش داخلی پول ملی
۲.ارزش خارجی پول ملی
که هرکدام راهکارهای خاص خودرا دارند.
برای افزایش ارزش پول ملی میتوان به موارد زیر توجه داشت:
۱. تقویت ارزش پول ملی در داخل با کنترل جریان تورمی و ثبات قیمتهای داخلی
۲.کنترل هزینه برای کنترل جریان تورم در داخل
۳.تقویت ارزش پول ملی در داخل با کاهش هزینههای تولید
۴.تسهیل حوزه کسب و کار در دستور کار دولت باشد
۵.بهبود بهرهوری عوامل تولید زمینهساز تقویت ارزش پول ملی در داخل
۶.تقویت ارزش پول ملی در داخل با کنترل نقدینگی
۷.بررسی شرایط بهبود ارزش پول ملی در بخش خارجی که نیازمند مطالعات اقتصاد دانان است.
۸. بررسی رابطه پول ملی در قبال سایر ارزهای جهانی
۹. استفاده از موقعیت کاهش ارزش پول در سطح جهانی از طریق ایجاد مزیت نسبی برای کالاهای تولید داخلی در بازار بین المللی
۱۰. لزوم پیادهسازی سیاستهای بهبود توسعه صادرات برای تقویت ارزش خارجی پول ملی
در پایان باید به این نکته اشاره کرد که تمامی این راهکار ها و علت ها نیازمند بررسی های کارشناسانه و اقدامات موثر از سوی دولت به عنوان عملگر این عرصه و مجلس به عنوان سیاستگذار، دارد
منبع : 55 آنلاین
دیدگاه تان را بنویسید