ارسال به دیگران پرینت

دستبرد به یادمان باستانی شیراز

یادمان باستانی و ارزشمند نامدار به «قصراَبونصر» که از آن با نام نخستین اثر ملی ثبت شده شیراز و استان نام می برند، در بدترین شرایط نگهداری و حفاظتی روزگار را سپری می کند و حریم و عرصه آن در پی دستبرد و دست اندازی اموال فرهنگی زیر و رو شده و به هم ریخته است.

دستبرد به یادمان باستانی شیراز

۵۵آنلاین :

یادمان باستانی و ارزشمند نامدار به «قصراَبونصر» که از آن با نام نخستین اثر ملی ثبت شده شیراز و استان نام می برند، در بدترین شرایط نگهداری و حفاظتی روزگار را سپری می کند و حریم و عرصه آن در پی دستبرد و دست اندازی اموال فرهنگی زیر و رو شده و به هم ریخته است. زمین های کشاورزی حریم اثر و گرداگرد این یادگار نیاکانی ارزشمند را فرا گرفته است. ساخت و سازهای افسارگسیخته و بی‌ضابطه در سه دهه گذشته به این سو، حریم و چشم اندازآن را خدشه دار کرده و مانند دیواری پیرامونش کشیده شده است. این درحالی است که اگر به نگاره هوایی و نقشه های این منطقه در دهه 60 خورشیدی نگاهی کنیم، هیچ گونه ساخت‌وسازی در پیرامون آن دیده نمی‌شود و می‌توان به ژرفای فاجعه و زیرپاگذاشتن قانون های میراث فرهنگی پی‌برد. هم‌اینک خار و خاشاک در جای جای این یادمان کهن روییده و بیشتر سنگ های دفاعی این دژ - کاخ بر اثر بی مهری، نبود مرمت و بازسازی و رسیدگی نکردن ازسوی سازمان میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی و گذشت زمان از سازه جدا شده و روی زمین ریخته است. روی عرصه این یادمان دوهزار ساله، از گذشته موتورسواران مسیری را برای خود درست کرده و از آن گذر می‌کنند که دل هر دوستدار تاریخ و فرهنگ و میراث ایرانی را به درد می‌آورد. چندی است که پَساب خانه‌های بالادست به‌گونه جوی آبی در رو به رو و نزدیک این یادمان تایخی به زمین‌های کشاورزی سرازیر شده که افزون بر بوی بد و صحنه ناخوشایند آن، تهدیدی برای زمین‌های کشاورزی در پایین دست بوده و سلامت آن‌ها و مردم بومی را به خطر می‌اندازد. اما بی گمان بزرگ‌ترین و بدترین درد این یادمان بی همتا و یگانه، تاراج آن به وسیله نادانان و سوداگران اموال فرهنگی است که به بهانه‌های خیال انگیز یافتن گنج دست به کند وکاوهای غیرمجاز زده و به لایه‌های باستان‌شناسانه این اثر ارزشمند آسیب رسانده و آن را به ویرانه ای تبدیل کرده اند.

در مسیر ورودی به دژ - كاخ هخامنشی ابونصر شیراز، چندین سال است که زباله و نخاله‌های ساختمانی ناشی از ساخت و سازهای افسارگسیخته و غیرقانونی ساکنان این منطقه، رها شده و چشم‌انداز بسیار زشت و ناخوشایندی را برجای گذاشته است. همچنین بوی بد زباله‌ها و جوی آبی که از پساب خانه‌های بالادست سرازیر و در بالا به آن اشاره شد و صحنه‌های نازیبا و نازیبنده پیرامون این یادمان ملی ارزشمند که امروزه به ویرانه‌ای تبدیل شده است، اندک گردشگران و بازدیدکنندگان را فراری خواهد داد و جا دارد شهرداری شیراز به کمک سازمان میراث‌فرهنگی آمده و بر پایه قانون با افراد متخلف برخورد کند و پیرامون و مسیر ورودی به این یادمان تاریخی را به آنچه که شایسته آن و درخُور فرهنگ ایرانی است، تبدیل کند. همچنین سازمان میراث فرهنگی نیز، نباید بیکار نشسته و دست روی دست گذارد و نسبت به این گونه مسائل بی تفاوت باشد.

تاراج میراث

شاید باورش برای‌تان سخت باشد که هنوز هستند افرادی که یادمان های ملی و تاریخی را اِرث پدران خود پنداشته و هرگونه دست اندازی به آن‌ها را حق مسلم خود می دانند و همچنان به بهانه های خیال انگیز و پوچ یافتن گنج شبانه به قصراَبونصر دستبرد می‌زنند. حسین 30 ساله که از بومیان پیرامون این یادمان تاریخی است و ازسوی یکی از افراد بومی به نگارنده معرفی شده است، می گوید : « دراین محوطه تاریخی گنج های فراوان و سکه های تاریخی بسیاری وجود دارد که پدران ما، برای‌مان به اِرث گذاشته اند و حق ما است که آن ها را به دست آورده و برای خود برداریم!».

وی در دنباله سخنانش با آب و تاب فراوان بیان می‌کند که چگونه چندین شب با دوستانش به این مکان تاریخی دستبرد زده و به گفته خود به تونلی رسیده که زیر کاخ بیرون می‌آید و گنج‌ها همان‌جا پنهان است!ولی به انگیزه ترس از خطر ریزش زمین و فعال شدن گازهای زیر زمینی و تاریکی بیش از پیش در شب تا کنون نتوانسته کامل به درون تونل رود. حسین با وجود آگاهی رسانی‌ها و توضیحات نگارنده مبنی بر پوچ بودن چنین سخنانی و خیال اَنگیز بودن یافتن گنج، هنوز هم امیدوار است روزی به گنج و سکه ها دست یابد و به گفته خود به حقش برسد. زیرا باوردارد که آثار تاریخی این منطقه، مربوط به خود آنان بوده و حق دارد در آن‌ها دخل و تصرف کرده و هرکاری خواست انجام دهد! آری این است داستان پُردرد و رنج یادمان‌های تاریخی فرهنگی و تکرارناپذیر کشور.

جای خالی میراث فرهنگی در مدارس

نگارنده باورمند است تا زمانی که درسی به نام میراث فرهنگی و زیست بوم درسیستم آموزش‌وپرورش کشور راه نیابد و فرزندان این مرز و بوم از اواخر دوران دبستان با تاریخ و هویت و سرزمین خود آشنا نشوند، به هیچ روی سازمان میراث فرهنگی و سازمان حفاظت از محیط زیست نمی توانند در پیشبُرد آرمان‌های خود پیروز و سربلند باشند زیرا موضوع برخورد و رفتار با میراث فرهنگی و زیست‌بوم باید از دوران کودکی و نوجوانی درون فرزندان این سرزمین نهادینه شود تا آن‌ها به ارزش و اهمیت دوچندان میراث نیاکانی و خدادادی کشور پِی برده و آشنا شوند. همچنین کارشناسان و کُنشگران میراث فرهنگی بارها خواستار توجه مدیران فرهنگی و سرپرستان تصمیم گیرنده کشوری به ویژه دو سازمان میراث فرهنگی و محیط زیست و همچنین آموزش و پرورش به این گفتار شده اند. موضوعی که تاکنون راه به جایی نبرده و همچنان مغفول مانده‌است.

ضعف آگاهی رسانی

با روی کار آمدن تکنولوژی های نوین و گسترش راه‌های ارتباط جمعی به ویژه شبکه های اجتماعی، پیوند مردم با یکدیگر در فضای مجازی افزایش یافته و آگاهی‌های همگانی رو به فزونی است و جا دارد تا سازمان میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی از این فضا به خوبی بهره برده و به ساخت نماهنگ‌های کوتاه و پویانمایی در زمینه شناسایی و روش برخورد با آثار تاریخی بپردازد. داستان آن است که سازمان میراث فرهنگی در آگاهی‌رسانی و تبلیغات ضعف بسیار شدیدی دارد و در چندین سال گذشته، نتوانسته پیوند خوبی با مردم و حتي نهادها و اُرگان‌های دولتی برقرار کند. نگارنده سال‌های سال است كه در بازدیدهای میدانی و بررسی‌های خود در سراسر کشور با افراد بسیاری مانند حسین که گاهی دانش آموخته دانشگاهی نیز بوده اند، برخورد داشته است و همین موضوع به یکی از بزرگ‌ترین چالش‌های پیش روی سازمان میراث فرهنگی تبدیل شده است و میراث تاریخی کشور بیشترین آسیب و ضربه را در یک دهه گذشته از نبود آگاهی در میان مردم و نهادها خورده است که ضعف بزرگی در بدنه سازمان میراث فرهنگی به شمار می آید و مدیران و سرپرستان این سازمان باید هرچه زودتر چاره اندیشی کنند.

زخم یادگاری نویسی

از دیگر دشواری‌های این یادمان نیاکانی اَنبوه یادگاری نویسی‌ها از سوی نادانان فرومایه است که برپیکره بی دفاع و ناتوان تاریخ و هویت شهرستان شیراز نقش بسته و چهره آن را خدشه دار و نازیبا کرده و به میراث ملی آسیب رسانده است و هزینه‌های فراوانی را برای پاک کردن آن روی دست سازمان میراث فرهنگی که با چالش های فراوان بودجه رو‌به‌رو است، خواهد گذاشت. همچنین باشَندگی افراد ولگرد و معتاد در کنار دیواره‌های دفاعی اثر و جان پناه آن و برجای گذاشتن خاکستر آتش و زباله های آن ها، چهره این یادمان ملی را بیش از پیش زشت و زننده کرده است. از سویی، یکی از تابلوهای این یادمان ملی نیز که در ورودی بنا بوده، پیشتر رُبوده شده و جا دارد که سازمان میراث فرهنگی تابلویی در ورودی این بنا کار گذارد تا هُشداری باشد برای پیشگیری از دست‌اندازی های بیشتر. هرچند که یک تابلو در پایین دست و کنار روستا و خانه های آنان نصب است، ولی راه ورودی و اصلی بازدیدکنندگان و گردشگران از جای دیگری است و نیاز است سازمان میراث فرهنگی هرچه زودتر در این زمینه اقدام کند.

یادمان باستانی

زنده یاد دکترجمشید صداقت کیش، باستان‌شناس و پارس پژوه درباره ارزش این یادمان ملی پیشتر به نگارنده گفته بود : « این جایگاه از روزگار پیش از تاریخ وجود داشته است و مانند دژی استوار و محکم نظامی در اواخر شهریاری هخامنشی و دوره اشکانی و ساسانی مورد بهره پادشاهان بوده است و در سال 420 مَهی (قمری) ابونَصر(پسر امیرعضدالدوله دیلمی) از فرمانروایان پارس، از این جایگاه به عنوان کاخ بهره برده و از همین رو در دوره اسلامی به قصر اَبونصر نامدار شده است».

شادروان صداقت کیش همچنین گفته بود : « در دهه 50 میلادی پُروفسور تیلیا، دو ستون و یک درگاه هخامنشی را که از پارسه (تخت جمشید) در زمانی نادانسته به اینجا آورده بودند، شناسایی کرده و به پارسه باز گرداند».

همچنین برخی از پژوهشگران مانند محمدتقی مصطفوی این جایگاه را نخستین منزلگاه یا نِشیمن (توقفگاه) میان راهی، درگذر راه شاهی هخامنشیان از پارسه به شوش دانسته و دیوار(حصار) و دژی را از روزگار اشکانی به این سو، برایش اِنگاشته اند.

کاخ - دژ نامدار به ابونصر در شمال خاوری (شرقی) شیراز و در بلوارنصرآباد یا جاده کَفترک و در هفت کیلومتری میدان گلستان بر فراز تپه ای بر جای مانده است. این سازه در بردارنده یک دژ سنگی با الحاقات آن است که بر فراز تپه ای افراشته به جاده، جای گرفته و عناصر سازنده آن سنگ و گچ است. در نمای این سازه از سنگ‌های بادبُر و در مغز کار از سنگ لاشه و گچ بهره گرفته شده است. این یادمان ملی به عنوان نخستین سازه ثبت شده در استان با شماره13 در 24 شهریور1310 خورشیدی به سیاهه (فهرست) یادمان‌های ملی پیوسته است.

در پایان باید گفت که نگارنده در چندین سال گذشته بارها دشواری‌های این یادمان ملی را بازتاب داده و به گوش مدیران رسانده و خواستار توجه بیشتری به آن شده است، ولی گویا هنوز مدیران فرهنگی و سرپرستان سازمان میراث فرهنگی از خواب زمستانی بیدار نشده و میراث جاویدان شهرستان شیراز را به دست فراموشی سپرده اند.

منبع : قانون
با دوستان خود به اشتراک بگذارید:
کپی شد

پیشنهاد ویژه

    دیدگاه تان را بنویسید

     

    دیدگاه

    توسعه