ارسال به دیگران پرینت

چین و ایران

بررسی تاریخی روابط ایران و چین گرچه در پژوهش باستانی مقوله جالبی است؛ اما به تحلیل روابط معاصر این دو کشور قدیمی کمکی نمی‌کند. در واقع در طول تاریخ برای این روابط دو تصویر متفاوت از چین وجود داشت، یکی چین برّی که با دورترین ایالات ایرانی در بدخشان همسایه بود و ادامه جمعیت فارسی‌زبان آن تا ختن در جوار‌ ترکستان چین ادامه داشت. همین مسیر بود که برای ایرانیان آشنا بود و راه ‌ابریشم را به روی بازرگانان ایرانی که صادرکننده ‌آن به ‌اروپا بودند، می‌گشود و برای ایرانیان آشناتر بود. دیگری چین بحری است که برای ایرانیان سرزمینی بسیار دوردست و ناشناخته بود.

چین و ایران

۵۵آنلاین :

بررسی تاریخی روابط ایران و چین گرچه در پژوهش باستانی مقوله جالبی است؛ اما به تحلیل روابط معاصر این دو کشور قدیمی کمکی نمی‌کند. در واقع در طول تاریخ برای این روابط دو تصویر متفاوت از چین وجود داشت، یکی چین برّی که با دورترین ایالات ایرانی در بدخشان همسایه بود و ادامه جمعیت فارسی‌زبان آن تا ختن در جوار‌ ترکستان چین ادامه داشت. همین مسیر بود که برای ایرانیان آشنا بود و راه ‌ابریشم را به روی بازرگانان ایرانی که صادرکننده ‌آن به ‌اروپا بودند، می‌گشود و برای ایرانیان آشناتر بود. دیگری چین بحری است که برای ایرانیان سرزمینی بسیار دوردست و ناشناخته بود.

در شاهنامه فردوسی، در داستان انوشیروان اشاره‌ای به حمله چینی‌ها از خُتن به هپتالیان در کابل شده ‌است که چون خاقان هپتالی کابلستان تاب نیاورد، به ‌انوشیروان پناه‌ آورد. در ادبیات باستانی ما بیشتر نام از همان چین بحری و کاشغر در همسایگی بدخشان آمده ‌است. مانی، پیامبر صورتگر نیز که‌ آثارش در تورفان در ختن یافت شده، رنگ هنری ویژه‌ای دارد. حتی پس از حمله مغول به‌ ایران و چین این مغولان بودند که هنر نقاشی مینیاتور چینی را با همان صورتگری و چهره‌های چینی به ‌ایران آوردند. در عصر جدید و توسعه ‌ارتباطات که دولت کمونیستی چین تشکیل شد، ایران که در تقسیم‌بندی جنگ سرد در تقابل با بلوک کمونیست قرار گرفته بود، با چین اصلی رابطه‌ای نداشت و با چین‌تایپه روابطی نزدیک برقرار کرد که در بازرگانی و معرفی کالاهای آن جامعه رو به توسعه مؤثر بود. انقلاب فرهنگی چین فاجعه دیگری بود که چین را از جهانِ خارج به کلی منزوی کرد. با فرونشستن غبار فاجعه‌ انقلاب فرهنگی و برآمدن عصر دنگ سیائوپِنگ اقتصاد چین نظامی یافت و با سرعت رو به توسعه نهاد. نخستین تجربه شخصی من به سال 1356 بازمی‌گردد. دبیر نمایندگی ایران نزد اتحادیه‌ اروپایی (که به آن جامعه اقتصادی اروپا نیز می‌گفتند) در بروکسل بودم که دو دیپلمات چینی تازه‌وارد برای دیداری دوستانه و تشریفاتی به نزدم آمدند. هنوز لباس‌های فرم مائویی سرمه‌ای یقه‌بسته بر تن داشتند. من که گزارش‌های هفتگی با توجه به نشریات و مدارک داخلی اتحادیه تهیه می‌کردم، تازه متوجه حیرت‌زدگی کارشناسان اتحادیه ‌از سرعت رشد چین شده بودم. آن روزها بیشتر در زمینه‌های کشاورزی بود. می‌گفتند از وقتی که دنگ سیائوپنگ به کشاورزان مزارع دولتی اجازه داده که کشت مازاد بر تولید متعارف سالانه را برای خودشان بردارند، محصول به‌سرعت دو‌برابر شده است. در آن زمان بحث از سرعت تولید قارچ بود که توانسته بودند مقادیر زیادی به‌ اروپا صادر کنند.

باری آن روزها در ایران تب اصلاحات فراگیر شده بود، خواستم با آن هم‌لباسی‌های مائو نوعی همدردی انتقادآمیز از آمریکا یعنی همان ببر کاغذی مائو کرده باشم. جدی شدند و گفتند آمریکا از مهم‌ترین مشتریان ماست! واقعا شگفت‌زده شدم. در نظر ما راه و روش مائو از استالین هم تندتر بود؛ به‌ویژه آن انقلاب فرهنگی... با آن‌همه ‌ادعا. باری، منظور از این مقدمه ‌این است که همان توسعه‌ اقتصادی یکی از پایه‌های حمایت از شرایط اقتصادی ایران امروز را تشکیل می‌دهد. چین توانست استخراج منابع نفت خود را توسعه دهد و به صورت یکی از رقیبان ایران و اوپک درآمد؛ اما سرعت توسعه چنان بود که میزان مصرف داخلی انرژی را به‌ طور تصاعدی افزایش می‌داد. چیزی نگذشت که چین با وجود افزایش تولید از فهرست کشورهای صادر‌کننده نفت خارج شد و باز چیزی نگذشت که وارد کننده و به‌تدریج با برخاستن آن غول خفته و تبدیل آن به چهارمین و سومین و دومین قدرت اقتصادی جهان با پیشی‌گرفتن از مقام ژاپن و آلمان به بزرگ‌ترین بازار وارد‌کننده نفت بدل شد و به صورت یکی از مشتریان اصلی ایران درآمد. به‌این‌ترتیب حتی در شرایط تحریم بین‌المللی بسیاری از نیازهای وارداتی ایران به‌ طور غیرمستقیم از چین وارد می‌شد که پس از برجام و با توجه به ‌اعتبارات حاصل از صدور نفت، به ‌طور مستقیم بزرگ‌ترین

طرف بازرگانی ایران شد.

بااین‌حال روابط بازرگانی چین و آمریکا بیشتر از 10 برابر روابط آن با ایران است و تازه بخش مهمی از صادرات چین به آمریکا متعلق به سرمایه‌گذاری‌های آمریکایی در چین است؛ به‌این‌دلیل در دولت احمدی‌نژاد که پرونده هسته‌ای ‌ایران را به آژانس بین‌المللی انرژی احاله کرد و سپس در شورای امنیت مطرح شد، چین با تبعیت از آن با خودداری از وتوکردن قطع‌نامه‌های شورای امنیت به محکومیت ایران رأی داد.

اکنون بسیاری از صنایع ایران با چین ارتباط تدارکاتی و تأمین ماشین‌آلات دارند، چین در چند پروژه داخلی ایران مشارکت کرده ‌است. بااین‌حال همین چند روز پیش که در ایران عبارت تهدیدآمیزی درباره تنگه هرمز گفته شد، اژدهای چین را به غرش واداشت. چین با همه عظمت برای تأمین انرژی خود به بازبودن تنگه هرمز متکی است. البته می‌داند اتکای ایران با بازبودن این شریان حیاتی بیشتر است. اکنون که آمریکا ایران را تحریم می‌کند و از اروپا نیز انتظار همکاری دارد و از روسیه نه درباره خرید نفت ایران کاری برمی‌آید که خود رقیب است و نه در تدارک نیازهای صنعتی و مصرفی که هنوز تولید‌کننده خوبی نیست، چشم امید ایران به چین، ‌ترکیه و هند است که عظمت و نیازشان اجازه تبعیت از دستور آمریکا را نمی‌دهد و توانایی رفع نیازهای صنعتی، تولیدی و مصرفی ایران را نیز دارند.

منبع : روزنامه شرق
با دوستان خود به اشتراک بگذارید:
کپی شد

پیشنهاد ویژه

    دیدگاه تان را بنویسید

     

    دیدگاه

    توسعه