ارسال به دیگران پرینت

ترامپ خود را در کاخ‌ سفید حبس کرده

پرزیدنت دونالد ترامپ در کاخ سفید به دام افتاده؛ در حالی ‌که دیوارهای بلند احاطه‌‌اش کرده و نگهبانان تحت نظرش گرفته‌اند.

ترامپ خود را در کاخ‌ سفید حبس کرده

پرزیدنت دونالد ترامپ در کاخ سفید به دام افتاده؛ در حالی ‌که دیوارهای بلند احاطه‌‌اش کرده و نگهبانان تحت نظرش گرفته‌اند. محصوریتی که ایجاد کرده‌اند برای حفاظت از کاخ‌ سفید است. اما دیوارها تنها جلوی ورود افراد خارجی را نگرفته‌‌اند، بلکه کاخ‌‌نشینان را نیز محبوس کرده‌‌اند. واقعیت، دراماتیک‌‌تر می‌شود اگر بدانید بعضی از محافظان کاخ، از مأموران اداره فدرالی زندان‌ها هستند. خلاف زندانیان واقعی، ترامپ اجازه خروج را دارد. اما روز دوشنبه، یک پیاده‌‌روی ساده در کنار خانه‌اش، منجر به استقرار گسترده پلیس ضد شورش و استفاده از گازهای اشک‌‌آور شد. عجیب نیست ترامپ که وعده ساختن دیوار را در مرزهای جنوبی ایالات‌ متحده صادر کرده بود، برای کاخ‌ سفید نیز رویکردی مشابه در پیش بگیرد. او در انتخابات ریاست‌‌جمهوری سال 2016، در مورد آشوبی که از کشور مکزیک به آمریکا نفوذ می‌کند، هشدار داده بود. حالا او این آشوب را در آستانه زیستگاه خود می‌بیند (پرواضح است که این اقدام با ادعای او مبنی بر رئیس‌جمهوری «قانون و نظم» منافات دارد). واشنگتن استراتژی دوپهلو و متناقضی را پیش گرفته. از سویی همان‌طور که همکارم آن اپلبام می‌نویسد: «رئیس‌جمهور می‌خواهد دور از فضای اعتراضات، ترس را نیز میان مردم برانگیزد. از سویی نیز تظاهر می‌کند اوضاع را تحت کنترل دارد». برای رسیدن به این هدف نیز ویلیام بار، دادستان کل را در رأس هدایت امور در واشنگتن دی‌سی قرار داده است.

بخش اول استراتژی، 50 درصد احتمال بُرد دارد. اما دومی شاید نه. بی‌شک این بازی و نمایش قدرت، بخشی از آمریکایی‌ها، خصوصا آنهایی را که طرفدار ترامپ هستند، تحت تأثیر قرار می‌دهد. شرایط طی چند روز اخیر آرام‌‌تر شده، البته به بهای یک پایگاه پلیس. احتمالا این موضوع بیشتر محدودیت معترضان و عدم تمایل پلیس برای اعمال فشار بر مردم را در پی خواهد داشت. ولی آنچه در پایتخت در حال وقوع است، تلاش برای آرام‌کردن رئیس‌جمهوری است که اعتراضات وحشت‌زده‌‌اش کرده است. این نمونه دیگری از نمایش امنیتی‌ است که آمریکایی‌‌ها طی دو دهه اخیر در فرودگاه‌‌هایشان انجام می‌‌داده‌اند اما این عملکرد به نفع رئیس‌جمهور در حال انجام است و ترامپ در حالی که نهایت تلاشش را می‌کند تا قدرتمند جلوه کند، ضعیف‌‌تر از همیشه به نظر می‌رسد. تاریخ عملیات خصمانه آمریکا در حصاربندی و خط ‌کشی، دیرینه‌پاست. استعمارگران جلوی تلاش‌های وست ‌مینستر برای محدودیت گسترش به سمت غرب را گرفتند. جرقه‌‌ای که به انقلاب آمریکا انجامید. پرزیدنت اندرو جکسون ـ که ترامپ او را الگو نامیده بودـ یک بار در مراسم تحلیف خود که البته نتیجه جالبی در پی نداشت، درهای کاخ سفید را به روی عموم باز کرد و وودی گاتری در آهنگ «این سرزمین متعلق به شماست» که عملا جایگزین سرود ملی تلقی شد، از عدم حضور متجاوزان خواند: «در آن سو چیزی برای گفتن ندارد، اما این سمت به من و شما تعلق دارد». البته این آزادی شامل تمام افراد نشد. گسترش غرب به سمت شهرک‌‌های سفید به معنی کنارگذاشتن بومیان آمریکایی‌ است. روندی که جکسون به طور نامحسوس در تسریع آن نقش داشت. او یکی از 12 رئیس‌جمهوری بود که خودش بردگان سیاه داشت. بیش از یک قرن بعد از آن، گاتری نژادپرست‌بودن پدر ترامپ -فردی متمول در تاریخ آمریکاـ را به باد انتقاد گرفت. با این حال، مانند بسیاری از آرمان‌های ملی‌گرایی، دیوارنوشته‌های متناقض، شاید به این دلیل که تمام شهروندان آمریکا هم‌‌رأی نیستند، در حال تبدیل‌شدن به یک هویت آمریکایی‌ است. تصادفی نیست که کارآموزان آمریکایی‌ - ژاپنی در اردوگاه‌های کار اجباری جنگ جهانی دوم مانزانار، عاشق شنیدن آهنگ‌‌های گروه‌های موسیقایی با عنوان «دورم حصار نکش» بودند. ترانه‌‌ای معروف که توسط روی راجرز خوانده شد. کسی که خود طرفدار لباس‌‌های قدیمی گاوچران‌‌های غرب وحشی بود. مهم‌ترین نقطه عطف در ابراز احساسات آمریکایی را می‌توان سخنرانی معروف رونالد ریگان در سال 1987 در دروازه براندنبورگ دانست. جایی که او از میخائیل گورباچف می‌‌خواهد دیوار برلین را خراب کند. همان‌طور که ریگان نیز متوجه شد، سد موجود برای به گرسنگی‌کشاندن برلین غربی برپا شده بود. اما در عوض به زندانی برای آلمان‌‌های شرقی تحت تسلط حکومت کمونیست تبدیل شد که برای فرار از شرایط موجود، زندگی خود را به خطر می‌انداختند. در حالی که برلین غربی در حال رونق‌گرفتن بود. نابودی آن دیوار به معنای پیروزی آزادی بود. اما با گذشت زمان، درِ منازل به روی مردم بسته‌‌تر شد. زمین‌‌های اطراف کاخ سفید، ممنوعیت‌های بیشتری برای تردد عموم ایجاد کردند. روندی که پس از حملات تروریستی دولت ریگان با جدیت بیشتری پی گرفته شد. پس از بمب‌‌گذاری شهر اوکلاهاما، عبور و مرور را در خیابان پنسیلوانیا مسدود کردند. پس از 11 سپتامبر، تردد عابر پیاده نیز ممنوع شد؛ گرچه چند سال بعد اوضاع به روال عادی برگشت. پس از وقوع چند حمله به کاخ سفید، دولت اوباما برنامه‌هایی را برای تقویت حصار موجود ارائه داد. در میانه بحران فعلی، ترامپ موافق فروپاشی دیوارها نیست و در عوض به ساخت‌وساز موارد جدیدتر فکر می‌کند. او همچنین از روش‌های سابق کا‌گ‌ب مستقر در آلمان شرقی نیز بهره می‌برد: ولادیمیر پوتین، رئیس‌جمهوری روسیه. ترامپ بازی هجومی جدیدش را آغاز کرده و جمعیت را به عقب می‌راند و با طلوع روز پنجشنبه، موانع بیشتری نیز ایجاد خواهد کرد. امنیت موقعیت ریاست‌‌جمهوری موضوع خنده‌داری نیست. گرچه ترامپ دوست دارد طوری وانمود کند که به نسبت افراد سابق در این سِمت با تهدیدهای بیشتری مواجه بوده است؛ اینکه چهار نفر به قتل رسیده‌اند و شلیک گلوله یکی دیگر را هم به‌شدت زخمی کرده است. سرویس مخفی هفته گذشته ترامپ را به یک پناهگاه زیرزمینی کشاند. گرچه با وجود هشتگ‌های بی‌شماری که با این تیتر پخش شد، ترامپ کماکان سعی در انکار موضوع دارد. عجیب آنکه این انکارها در تناقض با حصارکشی‌های بیشتر در اطراف کاخ سفید بود. رؤسای‌جمهور پیشین به دلایل منطقی، در مقاطع بحرانی به اقداماتی مشابه دست می‌زده‌‌اند: روش‌های دیگری هم برای حفظ امنیت، بدون انسداد کامل وجود دارد. اما ترامپ همیشه طرفدار کارهای نمایشی رژه‌های زور و نظامی بوده است. رئیس‌جمهور حالا از همه طرف احاطه شده. نظرسنجی‌‌هایی در مورد اعتراضات وحشیانه پلیس و همه‌گیری ویروس کرونا صورت گرفته است. ترامپ، هم از سوی وزیر دفاع پیشین و هم رئیس سابق دفاع مشترک، مورد انتقاد قرار گرفته است. نتایج نظرسنجی‌‌ها شیبی نسبی به سمت جو بایدن، نامزد حزب دموکرات نشان می‌دهد. شاید ترامپ اعتقاد دارد نمایش قدرت در میدان لافایت باعث می‌شود او با‌ابهت‌تر به نظر برسد -چه فیزیکی و چه شخصیتی- اما کمین‌‌کردنش قطعا نتیجه‌‌ای جز انزوا و کوچک‌ترشدن خودش نخواهد داشت.

 

با دوستان خود به اشتراک بگذارید:
کپی شد

پیشنهاد ویژه

    دیدگاه تان را بنویسید

     

    دیدگاه

    توسعه