ارسال به دیگران پرینت

چرا بخشی از مردم به ترددهایشان در شهرها ادامه می‌دهند؟

از زمان اعلام همه‌گیری ویروس کووید 19 در ایران، روزی نیست که در رسانه‌ها نخوانید که فلان کارشناس یا فلان مسئول با ابراز نگرانی نسبت به شیوع گسترده این ویروس، از بی‌توجهی برخی از ایرانیان به توصیه‌های وزارت بهداشت مبنی بر پرهیز از سفر و لزوم درخانه‌ماندن، گلایه کرده است.

چرا بخشی از مردم به ترددهایشان در شهرها ادامه می‌دهند؟

از زمان اعلام همه‌گیری ویروس کووید 19 در ایران، روزی نیست که در رسانه‌ها نخوانید که فلان کارشناس یا فلان مسئول با ابراز نگرانی نسبت به شیوع گسترده این ویروس، از بی‌توجهی برخی از ایرانیان به توصیه‌های وزارت بهداشت مبنی بر پرهیز از سفر و لزوم درخانه‌ماندن، گلایه کرده است. گاه این گلایه‌ها همراه است با تهدید که اگر چنین نکنید فلان می‌شود و فلان. اما برخلاف این گلایه‌های مکرر انتشاریافته در رسانه‌ها که گویا با بی‌توجهی و بی‌اعتنایی مخاطبان گلایه همراه است، کمتر دیده می‌شود که مسئولی پاسخ دهد آیا می‌داند چرا برخی شهروندان به این توصیه‌ها بی‌اعتنایی می‌کنند؟ اینجاست که بحث سلامت جسم کنار می‌رود و موضوع مهم سلامت روان مطرح می‌شود و اگر به دلایل روان‌شناختی این بی‌اعتنایی‌ها توجه نشود، حتی استفاده از ابزار زور نیز که گویا مطلوب و مورد توصیه برخی افراد ناآگاه از سازوکارهای روان‌شناختی رفتارهای انسانی است، بی‌فایده و اغلب موجب پیچیده‌ترشدن ماجرا می‌شود. این افراد ناآگاه گویا می‌پندارند که بحران کووید 19 در ایران، اولین بحران ملی در تاریخ جهان است و از این‌رو، باید همه چیز را از نو آفرید و طرحی نو برای مقابله با آن درانداخت. در حالی که جهان حداقل در قرن بیستم شاهد دو جنگ جهانی بزرگ و بحران‌های متعدد و بزرگ‌تری نسبت به کووید 19 بوده است و در همین قرن، روان‌شناسی اجتماعی مطالعات فراوانی برای یافتن پاسخ به سؤالات متعدد درباره چرایی رفتارهای انسان در میانه بحران‌ها انجام داده و خوش‌بختانه به پاسخ‌های علمی و دقیقی نیز دست یافته است. بررسی این پاسخ‌ها ما را در میانه بحران ویروس کووید 19 از اختراع دوباره چرخ بی‌نیاز می‌کند و همین‌طور از این همه ارائه تحلیل‌ها و راهکارهای متعدد و متفاوت! آخرین تحلیل‌ و راهکار ارائه‌شده در این مورد که کاملا بی‌توجه به مطالعات روان‌شناسی اجتماعی است در جلسه 21 اسفند هیئت دولت توسط رئیس‌جمهور ارائه شده است. ایشان در این جلسه فرموده‌اند: برخی فکر می‌کنند تردد به معنی سفر از تهران به شهر دیگری است، ولی اگر از شمال تهران به جنوب و مناطق دیگر تهران رفتند به معنی تردد نیست و اشکال ندارد و داخل تهران است. وقتی اعلام می‌شود تردد مضر است، سفر درون‌شهری هم همان اثر را در شیوع بیماری را دارد و تفاوتی نمی‌کند، برخی فکر می‌کنند سفر داخل استان با بیرون استان تفاوتی ندارد. سفر چه از استان به استان دیگر و حتی درون استان بین شهرهای داخل استان و بین شهرستان‌ها و روستاها چه از بخشی به بخش دیگر. توصیه این است که حتی‌الامکان ترددها باید به حداقل ممکن کاهش یابد. مگر اینکه تردد ضروری وجود دارد. همه باید به پروتکل‌ها و اصول ابلاغی توجه و مراعات کنند تا زنجیره شیوع بیماری شکسته شود. چنین توصیه‌هایی از آن جهت بی‌توجه به مطالعات روان‌شناسی اجتماعی است که هیچ توجهی به چرایی این ترددهای مورد اعتراض ندارد. چرا یک شهروند تهرانی، گیلانی یا مازندرانی باید خانه امن خود را رها کند و به سوی خیابان‌ها و اماکن ناامن بیماری‌خیز حرکت کند؟ قطعا ایشان به‌عنوان عالی‌ترین مقام اجرائی کشور نتایج نظرسنجی صورت‌گرفته توسط جهاد دانشگاهی در تهران را دیده‌اند که تقریبا نیمی از ساکنان پایتخت ویروس کرونا را جدی نگرفته‌اند. اما مانند تمامی رفتارهای انسانی این ترددها و بی‌اعتنایی‌ها علت دارد و اگر بی‌توجه به این دلایل باشیم در تصمیم‌گیری‌ها خطا خواهیم کرد. یکی از مهم‌ترین دلایل، بی‌اعتمادی و شکاف عمیقی است که بین بخشی از جامعه و دولت ایجاد شده است. در آموزه‌های روان‌شناسی اجتماعی اثبات شده که متقاعدسازی نیاز جدی به مقبولیت پیام‌دهنده در ذهن پیام‌گیرنده دارد. در واقع، آنچه امروز دولت دوازدهم با آن مواجه است، فقدان مقبولیت است و طبیعی است که پیام‌های صادرشده توسط این نهاد توسط بخشی از جامعه اصلا شنیده نمی‌شود، چه برسد به آنکه به آن توجه شود. یکی دیگر از دلایل بی‌توجهی، تناقض‌هایی است که از سوی مسئولان امر دیده می‌شود. یکی از مهم‌ترین این تناقض‌ها این است که چگونه رئیس دولت به شهروندان اصرار می‌کند در خانه بمانند، در حالی که حتی یک روز هم ادارات دولتی تعطیل نمی‌شوند و جالب‌تر آنکه هر روز حدود 300 تا 400 هزار مدیر و معاون مدارس در سراسر کشور هم موظف به حضور در مدارس خالی از دانش‌آموز هستند؟ آیا این تعداد از افراد ملزم به تردد، خطری تهدیدشان نمی‌کند؟ خب، اگر قشر کارمند با رفت‌و‌آمد به ادارات با خطر کرونا مواجه نمی‌شوند، چگونه می‌توان آنها را متقاعد کرد که رفتن‌شان به فلان مغازه و فروشگاه خطرناک است؟ دلیل دیگر از منظر روان‌شناسی اجتماعی که بارها توسط عالمان این علم آزموده و اثبات شده، این است که انسان‌ها اگر با دو خطر مواجه باشند که یکی در زمان حال رخ می‌دهد و دیگری در آینده، به صورت خودکار و ناآگاهانه، میزان خطری را که در آینده با آن مواجه خواهند شد کم برآورد می‌کنند. مصداق چنین آموزه‌ای در وضعیت فعلی ما، بی‌توجهی کارگران روزمزد، رانندگان و کسبه به خطر ابتلا به ویروس کووید 19 است. چراکه این قشر اگر درآمدی کسب نکنند در زمان حال معیشت‌شان را با خطر قطعی مواجه می‌بینند و از این گروه نمی‌توان انتظار داشت که به خطر احتمالی ابتلا به کروناویروس در صورت تردد توجهی کنند. نکته دیگر در این زمینه که بارها به آن پرداخته شده، تغییر سبک زندگی مردم است. یکی از مهم‌ترین این تغییرات حضور در خانه و پرهیز از تفریحات بیرون از خانه است. تمامی افرادی که چنین توصیه‌ای را به کرات بیان می‌کنند به وضعیت سکونت شهروندان بی‌توجه هستند. برای مثال، چگونه می‌توان یکباره به یک خانواده چهار یا پنج نفره توصیه کرد که در یک آپارتمان 50 یا 60 متری حضور داشته باشند و بیرون نیایند. آیا باید تمام یافته‌های روان‌شناسی اجتماعی را که ازدحام در محیط‌های بسته، به مدت طولانی سبب آشفتگی و کاهش سلامت روان می‌شود، نادیده گرفت؟ این در حالی است که وضعیت ارتباطی همسران مطلوب باشد که در غیر این‌صورت وضعیت به مراتب پیچیده‌تر خواهد شد.  کاش مقام عالی اجرائی کشور در بیان بایدها و نبایدها به این چند مورد کوچک اما بسیار مهم توجهی می‌کردند و به جای بحث با اعضای هیئت دولت درباره بستن یا نبستن جاده‌ها به راهکارهای اختصاصی و دقیق برای رفع چنین موانعی می‌اندیشیدند. بی‌پرده‌تر سخن بگوییم: با چالش خنده و بیان اینکه همه‌چیز تحت کنترل و آرام است، نمی‌توان آرامش را بر جان شهروندانی نشاند که درگیر چنین تصمیمات متناقض یا بی‌توجه به وضعیت شخصی‌شان هستند. یادمان باشد فرق بسیاری است بین جنبش خوش‌باشی در روان‌شناسی غیرعلمی که با حرف‌درمانی سعی در ایجاد آرامش و حفظ سلامت روان آدمیان دارد و روان‌شناسی علمی که بر نقش راهکارهای اجرائی برای حفظ سلامت روان انسان‌ها در زمانه بحران تأکید می‌کند.  

 

با دوستان خود به اشتراک بگذارید:
کپی شد

پیشنهاد ویژه

    دیدگاه تان را بنویسید

     

    دیدگاه

    توسعه