ارسال به دیگران پرینت

چین، نفت و آینده خلیج فارس

آمریکا از صف مصرف کنندگان به صف تولیدکنندگان نفت خام جابجا شده است.

چین، نفت و آینده خلیج فارس

۵۵آنلاین :

رضا غبیشاوی - ارتش های سه کشور ایران، روسیه و چین به تازگی در دریای عمان و اقیانوس هند مانور مشترک دریایی برگزار کرده اند. این برای نخستین باری است که دو کشور روسیه و چین در منطقه خلیج فارس، مانور برگزار می کنند.

در این باره می توان از منظر تغییر جایگاه خلیج فارس برای آمریکا و چین پرداخت.

جایگاه و موقعیت خلیج فارس در بخش نفت برای آمریکا تغییر بنیادینی کرده است. رفتارهای آمریکا در حوزه سیاست خارجی و نظامی، تابعی از موقعیت های اقتصادی است.

خلیج فارس به دلیل نقش سرنوشت سازی که در بخش تولید و صادرات نفت دارد از اهمیت بالایی در سطح جهان برخوردار است. براساس آمار سال 2016 اداره اطلاعات انرژی آمریکا، روزانه 18.5 میلیون بشکه نفت از تنگه هرمز عبور می کند که معادل 30 درصد کل انتقال دریایی نفت جهان است. بخش اعظم نفت امارات، عراق و عربستان سعودی و کل نفت ایران، کویت و قطر از طریق خلیج فارس صادر می شود. اما موقعیت آمریکا در بخش نفت و انرژی در چند سال اخیر تغییر اساسی کرده است. آمریکا از صف مصرف کنندگان به صف تولیدکنندگان نفت خام جابجا شده است.

تا قبل از این، آمریکا، بزرگترین واردکننده نفت خام جهان بود اما هم اکنون با افزایش جهشی تولید نفتش، این کشور در کنار سعودی و روسیه به یکی از سه کشور بزرگ تولیدکننده نفت جهان تبدیل شده است. این جهش تولید نفت آمریکا مدیون پیشرفت علمی این کشور در زمینه تولید نفت شنی (نفت شل) با هزینه کمتر است. این جابجایی بزرگ در عرصه نفت جهان، تاثیرات بزرگی را در سایر حوزه ها از جمله حوزه نظامی و روابط بین المللی داشته و دارد.

تا قبل از این، آمریکا بزرگترین واردکننده نفت خام جهان بود اما هم اکنون این جایگاه به چین رسیده است.

آمریکا و چین به ترتیب بزرگترین اقتصاد جهان هستند.

پیش بینی می شود تا سال 2030، اقتصاد چین از اقتصاد آمریکا پیشی بگیرد و به بزرگترین اقتصاد جهان تبدیل شود. میان حجم اقتصاد و رشد اقتصادی کشورها و مصرف نفت آنها ارتباط مستقیم وجود دارد. در نتیجه پیش بینی می شود چین در سال 2030، علاوه بر "بزرگترین واردکننده نفت خام جهان" به بزرگترین "مصرف کننده نفت" جهان نیز تبدیل شود. در این شرایط، خلیج فارس به عنوان یکی از بزرگترین مراکز تولید نفت جهان، برخلاف گذشته، دیگر تامین کننده اصلی نفت آمریکا نیست بلکه به تامین کننده اصلی نفت چین تبدیل شده است. آمریکا در حال حاضر رقیب عربستان سعودی و دیگر کشورهای ساحلی خلیج فارس در زمینه صادرات نفت است.

این موضوع به هنگام واکنش ترامپ به افزایش تنش ها در خلیج فارس کاملا واضح بود. دونالد ترامپ رئیس ایالات متحده آمریکا پس از اوج گرفتن تنش های نفتی در خلیج فارس به این نکته اشاره کرد که این منطقه دیگر مانند گذشته برای آمریکا اهمیت ندارد و امریکا خود، نفت مورد نیازش را تولید می کند. ترامپ توصیه کرده بود کشورهایی که از نفت خلیج فارس استفاده می کنند خود باید تامین امنیت انتقال نفت مورد نیاز خود را برعهده بگیرند. همین موضوع باعث شد برخی کشورهای اروپایی، ائتلاف دریایی در خلیج فارس ایجاد کنند. کشورهای ژاپن و هند هم از برنامه خود برای اعزام کشتی جنگی به منطقه خبر دادند. چین قبل از این هم به دنبال افزایش ناامنی ها در تنگه باب المندب (یکی از وروردی های دریای سرخ و مسیرهای تجارت شرق - غرب) به دلیل وضعیت سومالی و جنگ یمن، اقدام به اعزام نیروی نظامی به جیبوتی (کشور ساحی تنگه باب المندب) و ایجاد پایگاه نظامی در این کشور کرد. پیش بینی می شود در آینده، حضور و نقش آفرینی آمریکا در منطقه خلیج فارس روز به روز کمتر شود. آمریکا چین و شرق آسیا را تهدید و چالش اصلی خود می داند در نتیجه تلاش می کند تمرکز نظامی خود را به این سمت از جهان منتقل کنند. در مقابل، اهمیت خلیج فارس برای چین روز به روز افزایش خواهد یافت. در نتیجه چین تلاش می کند حضور خود را در بخش های مختلف از جمله نظامی در خلیج فارس افزایش دهد. البته چین به مانند آمریکا از چنان قدرتی برخوردار نیست که بتواند در مناطق فراسرزمینی، به صورت یگانه، نظم بخشی نظامی داشته باشد. همچنین ارتش چین در مناطقی مانند شبه جزیره، تایوان و دریای چین جنوبی در موقعیت آماده به جنگ قرار دارد. در نتیجه از توانایی مداخله نظامی در فراسرزمین برخوردار نیست. به عنوان مثال، در موضوع سوریه، با وجود اینکه چین در کنار روسیه، به سود دولت بشار اسد بیش از 10 مرتبه رای وتو داد اما در حوزه نظامی و برخلاف روس ها حاضر به اعزام نیرو به سوریه نشد و حداکثر تعدادی نیروی نظامی بخش بهداشت و درمان به سوریه ارسال کرده است.

در نتیجه احتمالا چینی ها برای حضور نظامی در منطقه خلیج فارس به دنبال ایجاد ائتلافی از کشورهای همسو خواهد بود. کشورهایی که برای فعالیت های نظامی فراسرزمینی یا منطقه ای از اشتیاق و انگیزه لازم برخوردارند گزینه مناسبی برای این همسویی خواهند بود. به عنوان مثال، روسیه شایسته چنین توصیفی است.

دوگانه چین - روسیه (قدرت های اقتصادی - نظامی/سیاسی) یادآور دوگانه اروپایی آلمان - فرانسه ( اقتصادی - نظامی/ سیاسی) است. روسیه هم مانند آمریکا، یکی از تولید کنندگان بزرگ نفت جهان است اما به منطقه خلیج فارس نگاه امنیت منطقه ای و اقتصادی دارد. به دنبال حضور موفقیت آمیز ارتش روسیه در سوریه، حالا استقبال حکومت های دیگر کشورهای منطقه خاورمیانه از روسیه بیشتر شده است. از زمان آغاز بحران در سوریه، قراردادهای نظامی کشورهای جنوب خلیج فارس با روسیه افزایش چشم گیری داشته است. در نتیجه می توان برای آینده پیش بینی کرد چین در کنار روسیه به دنبال تقویت حضور نظامی در خلیج فارس و افزایش نقش آفرینی خود در این منطقه باشند.

منبع : عصرایران
با دوستان خود به اشتراک بگذارید:
کپی شد

پیشنهاد ویژه

    دیدگاه تان را بنویسید

     

    دیدگاه

    توسعه