ارسال به دیگران پرینت

هدف آمریکا «تجزیه ساخت قدرت» در ایران است

آمریکا به این نتیجه رسیده است که ایران به لحاظ ساختاری از انگیزه لازم برای افزایش قدرت برخوردار است. بنابر این باید یک تزلزل‌هایی در شکل بندی ساختاری ایران ایجاد کند. نگاه آمریکایی‌ها امروز فقط در جهت کاهش قدرت ایران نیست. متزلزل کردن قابلیت ساختاری برای اداره امور است. وضعیتی که در بسیاری کشور‌ها منجر به فضای failed state(دولت درمانده) شده است. نگاهی که آمریکایی‌ها دارند این است که ایران Rogue state(دولت یاغی) است و باید با آن مقابله کرد. مقابله زمانی معنا پیدا می‌کند که کشور تبدیل به failed state شود.

هدف آمریکا «تجزیه ساخت قدرت» در ایران است

۵۵آنلاین :

این روز‌ها روابط جمهوری اسلامی ایران و ایالات متحده در وضعیتی به شدت پرتنش به سر می‌برد و به گفته مقامات هر دو طرف، تحریم‌های بی سابقه‌ای علیه ایران اعمال شده است. هرچند بعد از خروج آمریکا از برجام و کاهش تعهدات هسته‌ای ایران و افزایش تنش بین دو طرف بسیاری از کشور‌ها قصد میانجیگری داشتند، اما تاکنون این تلاش‌ها به نتیجه نرسیده است و با توجه به افزایش مدام تحریم‌ها و اظهارات رهبران دو طرف، به سختی می‌توان چشم اندازی برای توافق جدید متصور بود. اما با گذشت چهار دهه از قطع روابط دو کشور و روی کار آمدن دولت‌های مختلف علت اصلی تنش بین دو کشور چیست؟ و آیا ممکن است سیاست‌های آمریکا در قبال ایران تعدیل شود؟
دکتر ابراهیم متقی استاد علوم سیاسی دانشگاه تهران و کارشناس سیاست خارجی آمریکا که کتاب‌ها و مقالات متعددی در مورد روابط بین ایران و آمریکا منتشر کرده است با نگاهی تئوریک و تاریخی به بررسی علل اصلی تنش بین دو کشور و چشم انداز روابط دو کشور می‌پردازد. ابراهیم متقی معتقد است آمریکا احساس کرده است ایران به لحاظ ساختاری از انگیزه لازم برای افزایش قدرت برخوردار است و با ابزار تحریم‌ها که یکی از شاخص‌های سیاست مهار است تلاش دارد این قدرت را کاهش دهد. به اعتقاد این کارشناس آمریکا، هدف ایالات متحده «تجزیه ساخت قدرت» در ایران است و این مساله وابسته به رئیس جمهور فعلی آمریکا یا میزان انعطاف ایران نیست. مشروح گفتگوی فرارو با این استاد علوم سیاسی دانشگاه تهران را در ادامه می‌خوانید: بعد از خروج آمریکا از برجام و همچنین شروع کاهش تعهدات هسته‌ای از طرف ایران بعد از یک سال، تلاش‌های زیادی برای آغاز مذاکرات جدید انجام شد. هم رئیس جمهور آمریکا و هم رئیس جمهور ایران سیکنال‌هایی برای مذاکره دادند و کشور‌های اروپایی به خصوص فرانسه و همچنین ژاپن تلاش کردند روابط دو کشور را تلطیف کنند، ولی به نتیجه نرسیدند. به نظر شما علت اصلی به توافق نرسیدن ایران و آمریکا چیست؟ اولین نکته این است که در زمانی که هنوز آمریکایی‌ها برجام را اجرا می‌کردند تحریم‌های آمریکا عیله ایران اعمال شد. یعنی اولین تحریمی که علیه ایران اعمال شد در دوران خود باراک اوباما بود. در سال ۲۰۱۶ قانون «آیسا» که پیشتر با عنوان «ایلسا» که شامل تحریم ایران و لیبی می‌شد در ارتباط با ایران برای ده سال دیگر تمدید شد. این اولین تحریم بود. تحریم‌های بعدی که اجرا شد در دوره دونالد ترامپ بود، ولی در شرایطی که آمریکایی‌ها برجام را اجرا می‌کردند. بنابر این نکته اصلی این است که سیاست آمریکا در برخورد با ایران ذاتا در راستای شکلی از Containment(مهار) است. همان الگویی که آمریکایی‌ها در ارتباط با شوروی هم اعمال می‌کردند. یکی از شاخص‌های Containment تحریم است. این سیاست را باید جدی گرفت.
بنابر این تحریم یک واکنش از سوی ایالات متحده در برخورد با ایران است که علت آن را رابطه «مرکز-پیرامون» توجیه می‌کند. وقتی قدرت پیرامون از یک سطح مشخص بیشتر شود، مورد پذیرش قرار نمی‌گیرد. آمریکایی‌ها در دهه ۱۹۸۰ از عراقی‌ها حمایت کردند برای اینکه ایران را محدود کنند. عراق از همه کشور‌های جهان خرید تسلیحاتی داشت، ولی ایران از سوی آمریکا تحریم تسلیحاتی بود. الگوی رفتاری آمریکا مبتنی بر نوعی سیاست مشخص بود و برای همین بعدا که موازنه قدرت به نفع عراق تغییر کرد، آمریکا به مقابله با این کشور پرداخت.
ابراهیم متقی با توجه به این مسائل هدف آمریکا در شرایط کنونی در قبال ایران چیست؟ آیا هدف آمریکایی‌ها صرفا کاهش قدرت ایران و جلوگیری از نفوذ است؟ آمریکا برخی مواقع می‌خواهد قدرت یک کشور را کاهش دهد. در شرایط موجود آمریکا به این نتیجه رسیده است که ایران به لحاظ ساختاری از انگیزه لازم برای افزایش قدرت برخوردار است. بنابر این باید یک تزلزل‌هایی در شکل بندی ساختاری ایران ایجاد کند. نگاه آمریکایی‌ها امروز فقط در جهت کاهش قدرت ایران نیست. متزلزل کردن قابلیت ساختاری برای اداره امور است. وضعیتی که در بسیاری کشور‌ها منجر به فضای failed state(دولت درمانده) شده است. نگاهی که آمریکایی‌ها دارند این است که ایران Rogue state(دولت یاغی) است و باید با آن مقابله کرد. مقابله زمانی معنا پیدا می‌کند که کشور تبدیل به failed state شود.
بنابر این تقابل آمریکایی‌ها با ایران ربطی به برجام یا FATF ندارد. فشار و محدودیت در چارچوب کلان آمریکا ادامه دارد. همانطوری که زمانی که ایران عضو برجام بود و در چارچوب آن همکاری می‌کرد در دوره اوباما قانون آیسا در سال ۲۰۱۶ به مدت ۱۰ سال علیه ایران تمدید شد. بعد از آن هم قانون کاتسا و... زمانی بود که آمریکایی‌ها در قالب برجام با ایران کار می‌کردند. با توجه به گفته‌های شما اگر ایران شرایط آمریکا حتی در حوزه موشکی و منطقه‌ای را هم بپذیرد فشار ادامه خواهد داشت؟ دیدگاهی که من دارم الهام گرفته از تاریخ سیاست خارجی آمریکا است و الهام گرفته از ذات نظریه رئالیسم. من یک دانشجوی آمریکایی دارم که می‌گوید آمریکایی‌ها ۵۲۴ توافق با سرخپوستان امضا کردند، اما همه این ۵۲۴ را نادیده گرفتند. توافق انجام دادند نادیده گرفتند، سرکوب کردند دوباره یک توافق دیگر، دوباره سرکوب دیگر و... این بازی تاریخی آمریکایی‌ها است. جان مرشایمر هم در کتاب تراژدی سیاست قدرت‌های بزرگ اشاره می‌کند که وقتی کشوری در مقابل دیگری انعطاف نشان می‌دهد، اگر بازیگر دیگر قدرت بزرگ باشد احساس نمی‌کند که آن کشور می‌خواهد همکاری و مساعدت و مشارکت کند. احساس می‌کند که ضعیف شده است. وقتی احساسش این باشد که طرف دیگر ضعیف شده است فشار را افزایش می‌دهد.
بنابر این نگاه من بر «دومینوی فشار» آمریکا است. هرچقدر انعطاف ایران بیشتر باشد فشار آمریکا هم افزایش پیدا می‌کند؛ به همانگونه که در دوره اوباما تحریم‌های آمریکا «تحریم‌های فلج کننده» بود و امروز «تحریم‌های شکننده». یعنی از تحریم‌های فلج کننده یک گام رو به پیش آمده است. بنابر این ذات معادله قدرت در ساختار آنارشی (نبود قدرت فائقه در نظام بین الملل) این الگوی رفتاری را در قبال آمریکایی‌ها در ارتباط با بازیگران مختلف اجتناب ناپذیر می‌کند. اگر قرار است مدام فشار افزایش یابد هدف نهایی آمریکا در قبال ایران چیست؟ آیا آمریکا تجزیه ایران را می‌خواهد؟ فعلا آمریکا «تجزیه ساخت قدرت» در ایران را می‌خواهد نه تجزیه ایران. ممکن است برخی هم این دیدگاه را داشته باشند که جامعه ایرانی هم باید منهدم شود. همان طوری که در عراق و سوریه و لیبی شکل گرفت. افرادی مثل مایکل لدین و جان بولتون چنین رویکردی دارند. در سال ۱۹۸۸ بحث وزیر دفاع آمریکا این بود که ما باید ریشه ایرانی‌ها را بزنیم، چون مشابه زدن ریشه شرارت است. او را از قدرت برکنار کردند، اما در عین حال وزیر دفاع بعدی هم عملیات علیه تاسیسات ایران را به انجام رساند. نگاه آمریکایی‌ها نه با فرد ارتباط دارد و نه به انعطاف بیشتر ما مربوط می‌شود. تاریخ نشان داده است که تحرک کشور‌های منطقه‌ای باید بر اساس «درک معادله قدرت» و «کشش جهش» باشد. اگر ایران جهش کشش محدودی داشته باشد طبعا فشار آمریکا در دوره بعد ماهیت شدیدتری خواهد گرفت. با توجه به این موارد نمی‌توان گفت نتیجه انتخابات ۲۰۲۰ شرایط را برای ایران تغییر می‌دهد؟ اصلا. این حرف‌هایی که برخی لیبرال‌های ایرانی به خصوص وزارت خارجه‌ای‌ها که فکر می‌کردند آمدن هیلاری کلینتون منجر به این می‌شود که توافق حفظ شود، درست نیست. آمریکا قدرت بزرگ جهانی است. آمدن یک فرد تاکتیتک‌ها را تغییر می‌دهد، اما راهبرد‌ها را تغییر نخواهد. پیش بینی شما از برنده انتخابات ۲۰۲۰ چیست؟ در این فضا هم باید ترامپ را باید به عنوان واقعیت پیروز انتخابت ۲۰۲۰ دانست و هم باید این را در نظر گرفت که اگر فرد دیگری هم بیاید بهتر از ترامپ نیست.
منبع : فرارو
با دوستان خود به اشتراک بگذارید:
کپی شد

پیشنهاد ویژه

    دیدگاه تان را بنویسید

     

    دیدگاه

    توسعه