ارسال به دیگران پرینت

آقای وزیر اینجا شهرری است!

ری یکی از چند شهر هزاران ساله تمدنی ایران عزیز است که صاحبان آثار و راویان اخبار کهن نوشته‌اند: در میان شهرهای ماد - نخستین حکومت و امپراطوری بزرگ ایران- ری بزرگترین شهر بود! و به همان اعتبار آن ولایت بی همتا را « ماد بزرگ » نامیدند. آیا شهری با ابن پیشینه و آوازه و جایگاه، شایسته است در سایه هیمنه، هیبت، هیاهو و توسعه افسارگسیخته پایتخت به خرابه‌های ویرانتر از ویرانه‌ها تبدیل و از یادها رفته باشد؟!

آقای وزیر اینجا شهرری است!

۵۵آنلاین :

یک باستان شناس با گوشزد کردن وضعیت اسفناک شهرری خواستار رسیدگی جدی به مسائل میراث فرهنگی شهرری شد. وی در نامه‌ای خطاب به علی‌اصغر مونسان، وزیر میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی که متن آن به صورت اختصاصی در اختیار میراث باشی قرار گرفته است، نکات زیر را متذکر شد: بنام خدا جناب آقای دکتر مونسان وزیر محترم میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی با عرض سلام و تحیات احتراما مستحضر هستید که « شهر ری » این کهن‌ترین شهر ایران و نزدیک‌ترین به پایتخت و به دستگاه پرآوازه وزارت میراث فرهنگی و گردشگری و خاصه پژوهشگاه میراث فرهنگی، پژوهشکده باستان شناسی و معاونت میراث فرهنگی،امروز یکی از مهجورترین و مظلوم‌ترین مراکز تمدنی کشور و متاسفانه پس از بارها زمین‌لرزه ویرانگر و نیز حمله نابودگر مغول و بسیاری حملات و حوادث دیگر و در آخرین آن‌ها هجمه متمدنانه صنعت و مدنیت مدرن،دچار تخریب‌ها و ویرانی‌های غیرقابل جبرانی شده و لیکن همچنان مدافعی و دادرسی نیست!. گویا میراث فرهنگی همان‌هاست که از دوردست‌ها « خبرساز »اند و آن‌ها که نزدیک‌تر و درست بیخ گوش دولت و ملت و نهادها و دستگاه‌های عالیه متولی و مسئول و خاصه در حدود ابرشهر «پایتخت» قرار دارند، بی‌صاحب‌تر و مهجورتر و محرومترند!. جناب وزیر ری یکی از چند شهر هزاران ساله تمدنی ایران عزیز است که صاحبان آثار و راویان اخبار کهن نوشته‌اند: در میان شهرهای ماد - نخستین حکومت و امپراطوری بزرگ ایران- ری بزرگترین شهر بود! و به همان اعتبار آن ولایت بی همتا را «ماد بزرگ» نامیدند. شهرهای بزرگ تاریخی ایران ری و همدان و نیشابور و شوش و جرجان و ..اند و این‌ها پرآوازه‌ترین شهرهای تاریخی ایران نزد تاریخ پژوهان، شرق شناسان و ایران شناسان هستند و دریغا که بی‌گمان مظلومترین و ویرانه‌ترین آن‌ها: «ری»! جناب آقای دکتر مونسان آیا شهری با ابن پیشینه و آوازه و جایگاه، شایسته است در سایه هیمنه، هیبت، هیاهو و توسعه افسارگسیخته پایتخت به خرابه‌های ویرانتر از ویرانه‌ها تبدیل و از یادها رفته باشد؟! آیا شایسته است شهری که بیش از 100 سال از نخستین کاوش‌ها و مطالعات باستان شناسی آن می‌گذرد و پرآوازه‌ترین‌ها و نخستین‌ها و بهترین باستان شناسی خارجی و داخلی در آن به کاوش پرداختند امروز بی پناهترین و مهجورترین و پرآسیب‌ترین محوطه و سایت تاریخی کشور باشد؟! جناب وزیر! بقایای این شهر کهن و اسطوره‌ای اینک مظلومانه چشم به توجه، تدبیر و تصمیم جنابعالی دارد و لازم است بی‌درنگ این تصمیمات حیاتی و شاید نجات بخش اتخاذ شود: ۱.ایجاد پایگاه ملی و بین‌المللی «میراث فرهنگی» و «پژوهشی» ری؛ با مشارکت متخصصان و اندیشمندان و اساتید و پیشکسوتان باستان شناسی، حفاطت و مرمت و معماری و مدیریت از یک سو و از دیگر سو، حداکثر توان و همکاری شهرداری تهران که متاسفانه خود در گذشته باعث تخریب دهشتناک و مصیبت بار ناشی از عبور اتوبان کمربندی ابرشهر از دل این سایت باستانی بوده است. متاسفانه! پیشنهاد و پیگیری‌های مصرانه استان برای ایجاد پایگاه « ری باستان » بی‌ثمر بوده است! ۲.قوه قضاییه و درحقیقت قاضی‌ای وطن پرست و دلسوز و دوستدار میراث فرهنگی در اقدامی بی‌سابقه عرصه چند صد هکتاری دژ رشکان مرکز تاریخی این شهر کهن را بدون حمایت و مشارکت میراث فرهنگی از دست متصرفان میراث خوار خارج نموده و تحویلِ (... ؟...) داده است، و همچنان دیگران در خواب غفلت‌اند، ضروریست کارگروهی از مدیران و کارشناسان برجسته میراث فرهنگی و شهرداری برای تعیین تکلیف مالکیت و مدیریت و اقدامات نجات بخش این محوطه باستانی تشکیل شود. ۳.سال‌هاست امید هرگونه مطالعه و پژوهش باستان شناسی و میراث فرهنگی در ری و احیانا کنفرانس و کنگره ملی یا بین‌المللی ری که انتظار سالیان سال ری شناسان برجسته جهانی و ملی است، اساسا نابود شده، اخیرا دانشگاه شهید بهشتی به بهانه بزرگداشت ری شناس فقید «شادروان دکتر حسین کریمان» در اندیشه برگزاری نخستین کنگره ری شناسی است،استدعا دارد دولت در این رویداد بین المللی مشارکت فرموده و نهایت حمایت و یاری را مبذول دارد. ۴.متاسفانه کارخانه سیمان قدیم ری علاوه بر از بین بردن کوهی بزرگ در غرب کوه اسطوره‌ای بی‌بی شهربانو ، بقایای قلعه تاریخی و مشهور طبرک، ۴ آرامگاه تاریخی در دامنه آن، یک نقش برجسته فتحعلیشاهی و .... را نیز به خورد این هیولای میراث‌خوار داد و کسی حتی «دو خط اعتراض» ننوشت و هیچ شاعری هم در رثا این مرگ و نیستی جانسوز میراث تاریخی قطعه‌ای و رباعی ای و بیتی نسرود!،... استدعا دارد مقرر شود بخشی از درآمدهای سیمان - همچون ۱درصد سهم انجمن آثار ملی پیشین- در اختیار حفاظت و احیا و توسعه گردشگری تاریخی «ری باستان» قرار گیرد. در پایان برای فرصت و عنایتی که برای رسیدگی موثر به این درد دلنامه مشروح، مبذول می‌فرمائید سپاسگزارم و برای همه خادمان راستین میراث فرهنگی ارجمند این سرزمین کهن و مردمان شایسته‌اش آرزوی تندرستی همیشگی، بهروزی و سرافرازی می‌کنم. با احترام یک کارشناس باستان‌شناس

منبع : اسکان
با دوستان خود به اشتراک بگذارید:
کپی شد

پیشنهاد ویژه

    دیدگاه تان را بنویسید

     

    دیدگاه

    توسعه