ارسال به دیگران پرینت

کوچ شیرین

محبوبه ولی اردیبهشت امسال، محمود میرلوحی، عضو شورای عالی سیاستگذاری اصلاح‌طلبان در بخشی از گفتگویی که با «توسعه ایرانی» داشت، شرح داد که لیست امید در انتخابات مجلس چگونه بسته شد.

کوچ شیرین

۵۵آنلاین :

او توضیح می‌داد که به دنبال رد صلاحیت چهره‌های شاخص اصلاحات، دست جریان اصلاحات برای بازی در میدان انتخابات خالی شد؛ بنابراین به سراغ اصلاح‌طلبان ناشناخته‌تر و همچنین اصولگرایانی که زاویه کمتری با اصلاح‌طلبان داشتند، رفت؛ البته این عضو شورای عالی سیاستگذاری اصلاح‌طلبان اینگونه از این دسته یاد کرد اما در تعریفی واقع‌بینانه‌تر می‌توان گفت که بسیاری از آنها حزب باد بودند؛ کسانی که وقتی باد از سوی اصولگرایان می‌وزید به آن سو متمایل شدند و وقتی هم که از سوی اصلاح‌طلبان وزیدن گرفت، آنها به سوی اصلاح‌طلبی غش کردند.

اما آنطور که میرلوحی می‌گفت، برای جریان اصلاحات مهم این بود که مجلس نهم تکرار نشود. به دنبال همین سیاست لیست امید مجلس با چهره‌هایی بسته شد که در طول حیات سیاسی خود قرابتی با اصلاح‌طلبان نداشتند و به عنوان اصولگرا شناخته می‌شدند. آنها اغلب نام «معتدل» را روی خود گذاشتند تا بتوان با استناد به این نام گاهی به سوی اصلاحات چرخید و گاهی به سوی اصول.

معتدل یا حزب باد؟

معروفترین معتدل مجلس، علی لاریجانی است و به دنبال او، یارانش که مانند خود او روزی اصولگرا بودند و بعد به عنوان حامیان دولت با اصلاح‌طلبان ائتلاف کردند؛ یکی از آنها کاظم جلالی است که به دلیل قرابت و نزدیکی‌اش در تمام سال‌های نمایندگی به علی لاریجانی، به «یار غار رئیس» معروف است.

کاظم جلالی، از آن دسته نمایندگانی نبود که مدام در حال اظهارنظر یا حاشیه‌سازی هستند، بنابراین طبیعی است که نامش به اندازه علی مطهری یا جواد کریمی قدوسی شنیده شده باشد؛ اما واقعیت این است که او 20 سال نماینده مجلس بود. جلالی که دانش آموخته علوم سیاسی از دانشگاه امام صادق (ع) است، از مجلس ششم تا دهم نماینده مجلس بوده است.

جلالی بعد از 20 سال خاک مجلس را خوردن، به نماینده ملت بودن خاتمه بخشیده و ردای سفارت به تن کرده تا نماینده دولت باشد در یک سفارت؛ آن هم چه سفارتی؟ سفارت روسیه!

البته او در مجالس ششم تا نهم، نمایندگی مردم شاهرود و میامی را برعهده داشت اما در انتخابات مجلس دهم با قرار گرفتن در لیست 30 نفره ائتلاف فراگیر اصلاح‌طلبان و با همان «تَکرار می‌کنم» معروف، به عنوان نماینده تهران وارد مجلس شد.

فاطمه هاشمی رفسنجانی درباره او گفت: «آقای کاظم جلالی در شاهرود رأی نداشت. با اینکه علیه حزب ما بیانیه داده و درمورد برخی شخصیت‌ها خواهان برخورد شدید شده بود و حتی در زمانی که در کمیسیون امنیت ملی مسئول رسیدگی به وضعیت زندانیان در سال ۸۸ شد، به وظیفه خود خوب عمل نکرد اما در لیست قرار گرفت.»

پایان 20 سال نمایندگی ملت و آغاز نمایندگی دولت

حالا اما دو روزی است که پست جدید آقای نماینده حاشیه‌ساز شده است. جلالی بعد از 20 سال خاک مجلس را خوردن، به نماینده ملت بودن خاتمه بخشیده و ردای سفارت به تن کرده تا نماینده دولت باشد در یک سفارت؛ آن هم چه سفارتی؟ سفارت روسیه!

علامت تعجب از آن جهت نیست که یک نماینده قرار است سفیر شود؛ چراکه سفارتخانه‌ها مامنی امن برای تمام مقامات و مسئولینی است که آردهای خود را ریخته و الک‌هایشان را آویخته‌اند و قرار است حالا جایی بروند شیک و بی‌دردسر و بی‌دغدغه؛ و چه جایی بهتر از یک سفارتخانه؟!

علامت تعجب که سیل انتقادها را نیز به سوی این جابه‌جایی گسیل کرده، از آن روست که کاظم جلالی 20 سال نماینده پارلمان بوده و منتقدان هرچه در رزومه او جستجو کرده‌اند، نشانه محکمی از صلاحیت او برای انتساب پیدا نکرده‌اند.

مهدی سنایی، سفیر پیشین ایران در روسیه که چندی پیش نیز تنها فرزند خود را از دست داد و همین اتفاق روند جانشینی جلالی با او را تسریع کرد، دانشیار روابط بین‌الملل دانشگاه تهران و مؤسس گروه مطالعات روسیه در دانشکده مطالعات جهان بوده است. او ریاست تنها مرکز مطالعات غیردولتی ایران و اوراسیا با عنوان ایراس را هم برعهده داشت و در دانشگاه علوم انسانی مسکو نیز علوم سیاسی را به زبان روسی تدریس می‌کرد.

سوابق و مطالعات جلالی اما بیش از همه معطوف به پارلمان بوده است. او تاکنون بجز عضویت در گروه دوستی ایران و روسیه، آن هم در مجلس هفتم، هیچ سابقه دیپلماتیک جدی در زمینه روسیه نداشته است.

سفیری که زبان نمی‌داند

این بیگانگی جلالی با کار سفارت، در شرایطی است که روسیه نه تنها برای ایران، بلکه برای تمام دنیا یکی از مهمترین کشورهاست و دولت‌ها زبده‌ترین دیپلمات‌های خود را برای نمایندگی به آن می‌فرستند. هرچند که خودش در جریان بررسی استعفایش در مجلس گفت: «علاقه اصلی من سیاست خارجی است.» حالا دو روزی است که موافقت مجلس با استعفای جلالی و روانه کردن او به سرزمین تزارها، اسباب طعن و کنایه‌های بسیار شده است.

محمدصادق جوادی‌حصار به طعنه به آفتاب یزد، گفته است: «پیشترها وقتی می‌خواسته‌اند شخصی را از مرکزیت قدرت دور کنند چنین ماموریت‌هایی می‌داده‌اند! من فکر می‌کنم می‌خواسته‌اند استراحت کند!»

او ادامه داده: «به طور قطع کاظم جلالی، زبان روسی نمی‌داند و این بزرگترین نقیصه و اصلی‌ترین چالشِ پیش روی جلالی برای موفق بودن در مقام سفارت آن هم در روسیه‌ای است که برای جمهوری اسلامی ایران یک شریک استراتژیک و مهم است.»

در جریان رأی‌گیری برای استعفای او در مجلس نیز بودند نمایندگانی که فریاد می‌زدند، جلالی نمی‌تواند از پس ترفندهای روسیه برآید.

در تدارک یک پایان خوش

اما آنچه حساسیت‌ها به این کوچ را بیشتر کرده است، وضعیت علی لاریجانی و دوستان او در انتخابات پیش روست. علی لاریجانی اکنون سیاستمداری است که سر نخواستنش دعواست! در لیست اصولگرایان قم جایی ندارد، اصلاح‌طلبان نیز قصد ائتلاف دوباره با او ندارند و در میان افکار عمومی نیز محبوبیت و رأیی به عنوان یک کاندیدای مستقل نخواهد داشت.

حالا بسیاری معتقدند که این لقمه چرب سفارت روسیه برای یار غار لاریجانی، حاصل لابی‌گری‌های معروف او و دوستانش است تا رأی نیاوردن در مجلس، مانعی بر سر راه یک پایان خوش برای آقای نماینده نباشد

حالا بسیاری معتقدند که این لقمه چرب سفارت روسیه برای یار غار لاریجانی، حاصل لابی‌گری‌های معروف او و دوستانش است تا رأی نیاوردن در مجلس، مانعی بر سر راه یک پایان خوش برای آقای نماینده نباشد.

چه این تحلیل و تفسیرها درست باشد، چه غلط، آنچه روشن است این است که کاظم جلالی مصداق بارز یکی از همان‌هایی است که قدرت برایشان از قانون پایستگی تبعیت می‌کند؛ تمام نمی‌شود بلکه از شکلی به شکل دیگر درمی‌آید؛ تا جایی که بشود در پارلمان و وقتی دیگر امیدی به پارلمان نباشد، سفارت روسیه!

منبع : توسعه ایرانی
با دوستان خود به اشتراک بگذارید:
کپی شد

پیشنهاد ویژه

    دیدگاه تان را بنویسید

     

    دیدگاه

    توسعه