۵۵آنلاین :
گفتني است که تب بالاي مدرکگرايي در جامعه خود عامل افزايش آمار فارغالتحصيلان بيکار به حساب ميآيد، چراکه امروزه بسياري از افراد واجد شرايط ورود به دانشگاهها و همچنين خانوادههاي آنها تنها تمايل دارند که در رشتههاي خاص مانند مهندسي و پزشکي به تحصيل مشغول شوند، اين در حالي است که بازار اشتغال اين دو رشته پرطرفدار به حد کافي اشباع شده است. بنابراين حجم بالاي متقاضيان ورود به اين رشتهها خود ميتواند نقش تاثيرگذاري در افزايش آمار بيکاري و يا اشتغال افراد در رشتههاي غيرمرتبط داشته باشد؛ اتفاقي که ميتواند زمينهساز کاهش راندمان کاري و يا بيانگيزگي شغلي شود.
معضل عدمآمايش رشتههاي تحصيلي
يک کارشناس حوزه اشتغال در خصوص افزايش آمار فارغالتحصيلان بيکار ميگويد: متاسفانه امروزه آمايشي درباره رشتههاي دانشگاهي و نياز بازار وجود ندارد که اين خود نقش تاثيرگذاري در افزايش آمار فارغالتحصيلان بيکار دارد. محمد عنبري و با اشاره به مطلب فوق بيان کرد: براساس آمار موجود امروزه در تربيت مهندس پنجمين کشور دنيا هستيم که اين خود نشان از آمار بالاي فارغالتحصيلان رشتههاي مهندسي دارد. وي در ادامه افزود: افزايش بيسابقه آمار فارغالتحصيلان در رشتههاي مهندسي ميتواند نشان از رونق صنعت داشته باشد و يا اينکه به هيچعنوان درباره نياز بازار و رشتههاي تحصيلي نينديشيدهايم و تنها در حال تربيت مهندس هستيم که اين خود آثار منفي بسياري را نيز بهدنبال خواهد داشت. عنبري در پاسخ به اين پرسش مبنيبر اينکه کمسوادبودن برخي فارغالتحصيلان چه تاثيري بر کاهش اشتغال آنها دارد، ميگويد: امروزه ميزان تحصيلات و يادگيري دانشجويان داخل کشور بهطور تقريبي با دانشجويان کشورهاي ديگر برابري دارد و حتي در برخي از موارد در مقايسه با برخي کشورها نيز برتري دارد، بهعنوان مثال دانشجوي رشته مکانيک در دانشگاه تهران مباحثي را فراميگيرد که در دانشگاه امآيتي آموزش داده ميشود، شايد تنها کارهاي آزمايشي مقداري کمتر از دانشگاههاي خارجي باشد.
ضرورت نيازسنجي درباره رشتههاي تحصيلي
عنبري ادامه داد: افزايش آمار فارغالتحصيلان بيکار بيشتر ناشي از سياستهاي آموزشي و همچنين ديدگاههاي موجود در جامعه است. وي در ادامه تصريح کرد: بهطور کلي خوب است که درِ دانشگاهها روي مردم گشوده باشد که در هر رشتهاي که تمايل داشتند بتوانند مشغول به تحصيل شوند. ما نبايد افراد را مجبور کنيم که در رشتههاي خاص مشغول به تحصيل شوند. عنبري ميگويد: بايد اين نيازسنجي وجود داشته باشد که چه رشتههايي امروزه نياز بازار است تا به نسبت آن ميزان ظرفيت رشتههاي مورد نظر نيز افزايش يابد تا شايد از اين طريق اشتغال فارغالتحصيلان با چالش کمتري مواجه شود.
لزوم آمايش آموزش عالي
وي در ادامه افزود: آمايش آموزش عالي بايد لحاظ شود؛ بدان معنا که يک استان چه ظرفيتها و چه نيازهايي دارد و متناسب با آن اقدام به افزايش ميزان پذيرش رشتههاي تحصيلي مرتبط کند؛ اتفاقي که امروزه در بسياري کشورهاي پيشرفته رخ ميدهد.
ايجاد انحصار در بازار کار
اين کارشناس حوزه اشتغال اظهارداشت: در برخي موارد نهتنها آمايش تحصيلي را نداشتهايم، بلکه انحصار و گلوگاه نيز ايجاد کردهايم، بهگونهاي که حتي نگذاشتهايم در جايي که نياز است يکنفر مشغول به کار شود، فعاليت نمايد. به عبارت بهتر امروزه در مشاغلي که حتي نياز به فارغالتحصيلي از دانشگاهها نيز ندارد انحصار ايجاد شده و جواز کسب به هر فردي داده نميشود که اين خود نيز عامل ديگري در افزايش آمار بيکاري دارد. هرچند اين مهم خلاف اصل 44 قانون اساسي است، چراکه در حال حاضر مجوز توسط صنف به فرد داده ميشود که اين خود عاملي براي کاهش واگذاري جواز کسب است. به عبارت بهتر هيچصنفي نميخواهد فعاليت در آن زياد شود. شما هرجا ديديد که مجوز يک شغل در حال خريدوفروش است آنجا به معني واقعي انحصار ايجاد شده که اين خود ميتواند باعث عدم جذب نيروي کار فعال و کارآزموده شود. عنبري ميگويد: در شغلهايي مانند دندانپزشکي، وکالت، سردفتري و پزشکي يکميليون و 100هزار شغل وجود دارد؛ مشاغلي که از ميزان درآمد به نسبت بالايي نيز برخوردار هستند اما در مقابل اجازه فعاليت به همه فارغالتحصيلان اين رشتهها داده نميشود؛ در مقابل ميگويند مثلا مهندس برق تربيت کنيد، هرچند متاسفانه شاهد افزايش آمار مهندسان برق بيکار در کشور هستيم، نياز بازار به فارغالتحصيلان اين رشته محدود است.
جاي خالي برنامهريزيهاي اصولي
وي ادامه داد: در مقابل متاسفانه فارغالتحصيلان در يکسري رشتههاي کاربردي تربيت نميشوند، بهعنوان مثال تکنسينهاي رشتههاي پرکاربرد. امروزه متاسفانه برخي القائات اين ذهنيت را نيز ساخته که بيشتر افراد تمايل دارند تنها در رشتههاي مطرح مانند پزشکي يا مهندسي مشغول به تحصيل شوند، اين در حالي است که رشتههايي مانند مکانيک تقاضاي چنداني ندارند و در بازار متقاضي چنداني براي آن نيست؛ اتفاقي که تا به امروز نهتنها در مورد آن اطلاعرساني کافي نشده، بلکه برنامهريزيهاي کافي نيز در اين خصوص صورت نگرفته که اين خود باعث عدم ايجاد توازن در رشتههاي دانشگاهي شده است.
حذف ذينفعان از تصميمگيري
عنبري در پايان خاطرنشان کرد: تا زماني که انحصارها شکسته نشود و همچنين از دست ذينفعان خارج نشود وضعيت اشتغال فارغالتحصيلان بهسامان نخواهد رسيد. ما امروز با معضل بزرگ اشتغال فارغالتحصيلان مواجه هستيم؛ موضوعي که اگر سريع و بهموقع حل نشود، آسيبهاي اجتماعي بسياري بهدنبال خواهد داشت.
دیدگاه تان را بنویسید