ارسال به دیگران پرینت

آینده‌پژوهی ایران و اکوسیستم استارتاپی

شناخت مسائل مربوط به آینده کشورها، پیش‌بینی سناریوهای محتمل در حوزه‌های مختلف و تحلیل تغییرات پیش‌رو، به امری بسیار مهم و اساسی برای کشورهای جهان تبدیل شده است. اهمیت این مباحث آن‌چنان است که در کشورهای پیشرفته سال‌های درازی است رشته‌های مرتبط با آینده‌پژوهی

آینده‌پژوهی ایران و اکوسیستم استارتاپی

۵۵آنلاین :

شناخت مسائل مربوط به آینده کشورها، پیش‌بینی سناریوهای محتمل در حوزه‌های مختلف و تحلیل تغییرات پیش‌رو، به امری بسیار مهم و اساسی برای کشورهای جهان تبدیل شده است. اهمیت این مباحث آن‌چنان است که در کشورهای پیشرفته سال‌های درازی است رشته‌های مرتبط با آینده‌پژوهی

(Future Studies) تدریس می‌شوند. در ایران نیز از سال 93 پژوهش آینده‌پژوهی به‌طور مستمر انجام و هر سال گزارشی از صد چالش اصلی کشور در سال جاری پیش‌رو ارائه شده است. در گزارش سال 96، برای اولین‌بار تقابل کسب‌وکار نوپا و سنتی در فهرست چالش‌های اصلی کشور در کنار بحران‌هایی مانند آب، رکود اقتصادی، تورم، سیاست خارجی دولت آمریکا و... و در رتبه 99 قرار گرفت. این تقابل سال بعد به رتبه 95 بحران‌های اصلی کشور افزایش جایگاه داد.

در گزارش آینده‌پژوهی سال 96 که از سوی گروه پژوهشی آینده‌بان تهیه ‌شده، در تعریف چیستی تقابل کسب‌وکار نوپا و سنتی چنین آمده است: «کسب‌وکارهای نوپا در یک مفهوم بسیار کلی تقریبا همه کسب‌وکارها با هرگونه ابداع و نوآوری در فرایند تولید، توزیع و مبادله را دربر می‌گیرد. در سال‌های اخیر، چنین حرکتی به این صورت که ایده‌های خلاقانه و نوآورانه در کشور شکل گرفته باشد، کمتر دیده شده است. شاید بهتر باشد به‌جای کسب‌وکار نوپا بگوییم کسب‌وکارهای سنتی با ابزار فروش نوپا خرید‌و‌فروش می‌شوند. خدمات و کارهای سابق، اکنون به طرق مدرن و از طریق خطوط اینترنت نمایش داده شده و به فروش می‌رسند؛ اما همین تغییر در عرضه نیز محل چالش‌ها و تقابل‌هایی شده که در سال 1395 نمونه‌هایی از آن را دیدیم و در سال 1396 شاهد تشدید آن خواهیم بود». با توجه به رشد بیشتر فناوری، نفوذ بیشتر محصولات فناورانه در زندگی روزمره و افزایش چشمگیر فرهنگ استفاده از تکنولوژی در سطح جامعه، می‌توان انتظار داشت تقابل کسب‌وکارهای نوپا و استارتاپ‌ها و کسب‌و‌کار‌های سنتی ابعاد تازه و جدی‌تری به خود بگیرد.

اکنون نه‌تنها شاهد کسب‌وکارهایی هستیم که اساسا مبتنی بر نوآوری بوده و تکنولوژی نه به‌عنوان یک ابزار که به‌عنوان روح و خمیر مایه اصلی کسب‌وکارها قرار گرفته است؛ بلکه بر گستردگی و عمق نفوذ کسب‌وکارهایی که از تکنولوژی به‌عنوان ابزاری قدرتمند استفاده می‌کنند نیز افزوده شده است.

نشانه‌های تقابل:

نشانه‌های گسترش کسب‌وکارهای نوپا در جامعه و افزایش تقابلی که با کسب‌وکارهای سنتی ایجاد می‌کنند، بر هیچ‌کس پوشیده نیست. درحالی‌که امروزه بسیاری از ما بیشتر از گذشته از مسافربرهای دربست استفاده می‌کنیم، آژانس‌های کرایه اتومبیل روز‌به‌روز ضعیف‌تر شده و رو به افول هستند؛ چراکه مجموعه‌ای از فناوری‌های مختلف، دسترسی اپلیکیشنی به مسافربرها را برای ما فراهم می‌کنند و ما با راحتی بیشتر، هزینه کمتر و اطمینان تقریبا مشابه، به مسافربر دربستی دسترسی پیدا می‌کنیم.

روزگاری همه نیازمندی‌ها در صفحات میانی و آگهی‌نامه‌های روزنامه‌ها چاپ می‌شدند، امروزه با روی‌کارآمدن آگهی‌نامه‌های اینترنتی، بسیار سریع‌تر، راحت‌تر، بادقت‌تر و با هزینه‌ کمتری می‌توانیم آگهی مدنظر خود را جست‌وجو و پیدا کنیم. امروزه برای خرید بلیت هواپیما، قطار و حتی اتوبوس، کمتر به آژانس‌های هواپیمایی مراجعه می‌کنیم؛ چراکه تنها با مراجعه به چند سایت یا اپلیکیشن، همان خدمات را با سرعت، دقت و امکان مقایسه بیشتر دریافت می‌کنیم. پرداخت قبض جریمه، بسیاری از عملکردهای بانکی که برای آن به شعب بانک مراجعه می‌کردیم، پرداخت قبوض و بسیاری از فعالیت‌های دیگر، امروزه از طریق همین کسب‌وکارهای نوپا انجام می‌شوند؛ کسب‌وکارهایی که به مرور و در بسیاری از موارد جایگزین نسل گذشته و سنتی خود شده‌اند.

چرایی تقابل:

پرسش بنیادینی که می‌تواند مطرح باشد، آن است که چرا بین کسب‌وکارهای سنتی و نوپا (استارتاپ‌ها) تقابل حاصل شده است و چرا برنده این تقابل، معمولا کسب‌وکارهای نوپا هستند؟ برای جست‌وجوی پاسخ، بهتر است نگاهی به تفاوت‌های بنیادین این دو داشته باشیم:

هدف‌گذاری:

استارتاپ‌ها بسیار مسئله‌محور هستند؛ هسته مرکزی هر استارتاپ، ایده کوچک و خاصی است و هسته مرکزی هر ایده، مشکل و معضلی به‌خصوص در جامعه است. بنابراین استارتاپ‌ها بر مشکلات مردم و مشتریان تمرکز بالایی دارند و دنبال راهکاری برای آن هستند. در نتیجه جامعه در مواجهه با کسب‌وکاری نو، خدمات بیشتری می‌گیرد و خیلی زود کسب‌وکار سنتی را فراموش می‌کند. مثلا مسافربرهای اپلیکیشنی مانند تپسی و اسنپ، فقط یک سرویس تاکسی نیستند؛ آنها تلاش می‌کنند با استفاده از فناوری، روند تاکسی‌گرفتن را ساده‌تر، سریع‌تر، دردسترس‌تر و حتی ایمن‌تر کنند. درحالی‌که کسب‌وکارهای سنتی، نگاه بیشتری به توانایی و علایق خود دارند و سعی می‌کنند محصولی را که خودشان خلق کرده‌اند، به فروش برسانند.

آغاز کسب‌وکار:

کسب‌وکار سنتی، بر اساس تحقیق بازار یک طرح تجاری تدوین می‌شود. در طرح تجاری، مخاطب، مشخصات محصول، قیمت، میزان سودآوری احتمالی، وضعیت بازار و بسیاری از فاکتورهای دیگر مشخص هستند؛ کسب‌وکار نوپا، نمونه اولیه‌ای از محصول خود را می‌سازد (MVP حداقل محصول قابل‌ عرضه) و بلافاصله وارد بازار می‌کند. سپس با بازخوردی که از بازار می‌گیرد، نسبت به ادامه مسیر یا اصلاح آن تصمیم می‌گیرد. در نتیجه وقتی محصول یا خدمات یک استارتاپ به حالت نهایی خود رسید، دقیقا مطابق با خواست مشتری طراحی و اجرا شده است. ولی اگر طرح تجاری کسب‌وکار سنتی اشتباه و نقصی داشته باشد، چندان فرصتی برای جبران آن نخواهد داشت.

واکنش به بازار:

استارتاپ‌ها در واقع یک رویکرد انعطاف‌پذیر و هوشمندانه را ترجیح می‌دهند. آنها دائم مشغول تحقیق در بازار هستند و با مشتریان بالقوه ارتباط دارند تا پتانسیل تجاری استارتاپ خود را بیاموزند. در نتیجه، بازار به‌طور فعال زیر نظر تیم طراحی محصول یا خدمات شرکت قرار دارد. اگر روند بازار تغییر کند، مالکان استارتاپ‌ها باید با آن تغییرات سازگار شوند و به‌سرعت استراتژی خود را تغییر دهند. در کسب‌وکار سنتی انعطاف‌پذیری کمتری وجود دارد و بیشتر تصمیمات بر اساس طرح تجاری (Business Plan) پیش می‌رود.

واسطه‌ها:

در تجارت سنتی واسطه‌ها یکی از ارزشمندترین بازیگران بوده‌اند. ولی باعث افزایش قیمت کالاها و خدمات هم مي‌شدند. بر اساس برآوردهای انجام‌شده، حذف واسطه‌ها و ایجاد ارتباط مستقیم بین خریداران و فروشندگان بین 15 تا 50 درصد موجب کاهش قیمت تمام‌شده کالاها و خدمات برای مشتریاني بوده است كه از خدمات استارتاپ‌ها بهره‌مند شده‌اند.

در کشور ما، تأثیر استارتاپ‌ها روی کسب‌وکار‌های سنتی بسیار مشهود است و اشتغال‌زایی، بهبود خدمات، کمترشدن بهای خدمات و درنتیجه مثبت‌شدن دید مردم به استارتاپ‌ها، از جمله تأثیرات پیدایش این شرکت‌های نوپاست، ولی متأسفانه دیده می‌شود گاهی جبهه‌گیری کسب‌وکارهای سنتی، به‌دلیل نداشتن اطلاع دقیق از مدل کسب‌وکار استارتاپی، اتفاق افتاده است.

در تحقیقی که یکی از دانشگاه‌های ایران به‌تازگی انجام داده است، نشان می‌دهد این جبهه‌گیری‌ها به مرور زمان درست می‌شود و با بالارفتن سطح اطلاعات نسبت به مدل کسب‌وکار استارتاپ‌ها، سیستم‌های سنتی و استارتاپی هم‌پا و هم‌رکاب یکدیگر خواهند شد.

آینده تقابل:

• رشد تکنولوژی و نوآوری نه‌فقط متوقف نمی‌شود، بلکه سرعت بیشتری نیز می‌گیرد. بنابراین کسب‌وکارهایی که مبتنی بر آن باشند، فرصت رشد و توسعه بیشتری داشته و کسب‌وکارهایی که بیشترین فاصله را با آن داشته باشند، بیشترین سهم بازار را از دست داده و درنهایت حذف می‌شوند.

از همین‌رو می‌توان گفت اکنون ما در یک دوره گذار بین کسب‌وکار سنتی و نوپا هستیم و در این دوره شاهد بیشترین تأثیرات اقتصادی، اجتماعی و حقوقی خواهیم بود. کسب‌های متعددی تعطیل و افراد زیادی بی‌کار شده‌اند در حالی که فرصت فراگیری توانمندی‌های متناسب با کسب‌وکار نوپا را نخواهند داشت. با این‌حال، این تغییرات برای جامعه مفیدتر است؛ خدمات و محصولات بیشتر، با قیمت کمتر، با کیفیت بالاتر، با خدمات پس از فروش بهتر به دست مصرف‌کنندگان می‌رسد. کسب‌وکارها شفافیت بیشتری داشته و جامعه به سمت عدالت اجتماعی بیشتری پیش خواهد رفت و در نهایت هم مشاغل جدید حاصل می‌شود.

پيشنهاد:

کسب‌وکارهای سنتی می‌توانند حتی به شرکت‌های نوپای استارتاپی به عنوان یک فرصت نگاه کنند نه تهدید. به شرط آنکه شرایط جدید حاکم بر جامعه مورد توجه آنها قرار گیرد و خود را هماهنگ با این شرایط کنند. شرکت‌های نوپا و سنتی می‌توانند در اکثر مواقع تعاملی دوطرفه داشته باشند. استارتاپ‌ها در تعامل با کسب‌وکارهای سنتی و با افزایش خلاقیت و نوآوری طرفین، می‌توانند به سیستم سنتی کمک کرده و آنها را با خود همراه کنند که در نهایت هم به ارائه خدمات بهتر و رضایت مردم و مشتریان منجر می‌شود.

بنابراین باید توجه داشت گسترش کسب‌وکار نوپا همیشه به معنی پایان عمر کسب‌وکارهای سنتی نیست و مثلا وجود اپلیکیشن‌هايي مانند اسنپ‌فود موجب گسترش دامنه نفوذ رستوران‌ها شده است. اگر قبلا در شعاع خاصی رستوران‌ها مشتریان خود را جذب می‌کردند، امروزه با اين كسب ‌و كارهاي نوين، از محله‌های دورتر نیز رستوران‌ها مشتری دارند.

منبع : شرق
با دوستان خود به اشتراک بگذارید:
کپی شد

پیشنهاد ویژه

    دیدگاه تان را بنویسید

     

    دیدگاه

    توسعه