ارسال به دیگران پرینت

خرافات و علم | از خرافه تا واقعیت

موسی شیخ‌الاسلامی. استادیار سابق گروه فیزیک دانشگاه تهران محقق بازنشسته مرکز فیزیک نظری و ریاضیات ایران

خرافات و علم | از خرافه تا واقعیت

کلمه خرافات توسط مردم عادی و همچنین افرادی که دارای ایده‌های خاصی هستند به بعضی ایده‌ها گفته می‌شود. اشخاص بر اساس باورهای خود و مدل‌هایی که باور دارند، برای صفت دادن به ایده‌های دیگران ممکن است از کلمه خرافه استفاده کنند. مثلا ممکن است یکی از ادیان بودایی به بعضی باورهای هندویی بگوید که آن خرافه است یا مثلا چشم زدن آیا خرافه است؟ به خاطر همین نوع مشکلات، اهل ادب و فلسفه و زبان، هنوز تعریف قابل قبولی برای همه را ارائه نکرده‌اند. اما ازآنجاکه تقریبا همه مدل‌ها واقعیت را قبول دارند، ما در اینجا تعریفی از خرافه می‌آوریم که فکر می‌کنیم مورد قبول اکثریت بشود. روش ‌ما به این شکل است که در ابتدا علم و واقعیت را تعریف و سپس مفهوم دقت و خطا که مفاهیم خیلی مهمی هستند و اغلب فراموش می‌شوند را توضیح می‌دهیم و درنهایت خرافه را تعریف کرده و برای توضیح بیشتر آن از مثال‌ها و چارت دقت و منحنی دقت استفاده می‌کنیم. توضیحات به صورت ساده است و بعد از خواندن این مقاله می‌شود تعریف دقت را به خوبی درک کرد.

علم و واقعیت

علم روش سیستماتیکی است که در طول تاریخ به پیشرفت بشر کمک بزرگی کرده است. شناخت علم و روش علمی به ما کمک می‌کند تا علم را بهتر به کار بگیریم. ما در اینجا پایه‌های علمی مانند واقعیت، آگاهی و دنیای مجازی ذهنی را توضیح می‌دهیم. درنتیجه، این کار دید ما را نسبت به مدل‌ها و ایده‌ها روشن‌تر خواهد کرد. واقعیت چیست؟ دانشمندان معتقدند که انسان دارای دانش حقیقت مطلق نیست و نمی‌تواند داشته باشد؛ او دنیا را بر اساس مدل‌های ذهنی‌ای که درست می‌کند، می‌تواند شناسایی کند و همچنین می‌تواند مدل‌های متفاوت را نسبت به هم ارزیابی کند. یعنی بگوید که کدام‌یک از آنها بهتر از بقیه است. دانشمندان این کار را با روش علمی انجام می‌دهند. آنها ابتدا دنیا را به سه قسمت تقسیم می‌کنند: 1- دنیای خارج از ذهن (واقعیت)، 2- آگاه و 3- دنیای ذهنی. مثلا (انسان) آگاه واقعیت را در دنیای ذهنی خود می‌بیند و در این دنیای ذهنی مدل‌های ذهنی درست می‌کند و بر اساس این مدل‌ها در درون واقعیت زندگی می‌کند. حال بر اساس این تقسیم‌بندی می‌توانیم علم و روش علمی را توضیح دهیم.

تعریف علم

تعریف علم از نکات کلیدی است که برای فهم علم و روش علمی کمک می‌کند. علم یک پیگیری برای پیدا کردن اطلاعات برای فهمیدن دنیا و کاربرد آن با متد سیستماتیک برپایه مشاهده است. همان‌طورکه در تعریف دیده می‌شود، مهم‌ترین قسمت این تعریف، مشاهده است و توجه کنید که اگرچه فعالیت ذهنی مانند ریاضیات و هنر می‌توانند به صورت ابزار استفاده شوند، ولی خودشان علم نیستند. چون تأیید تجربی مشاهده در درجه اهمیت آنها نیست. ولی فیزیک، علوم، اقتصاد، سیاست، جامعه‌شناسی و... جزو علم هستند. بنابراین علم با زندگی واقعی سروکار دارد و می‌تواند بیشترین کمک را به انسان انجام دهد. چون علم با دنیای واقعی سروکار دارد و این را با مشاهده تاریخ هم می‌توان استنباط کرد.

دقت و خطا

همان‌طورکه قبلا توضیح داده شد، دنیای واقعی کامل است، ولی مدل‌های ذهنی هیچ‌وقت نمی‌توانند کامل باشند. با این حال ما می‌توانیم مدل‌ها را باهم مقایسه کنیم. آن مدلی بهتر است که واقعیت، آن را بیشتر تأیید کرده باشد. قابل‌توجه این است که ما نه‌تنها می‌توانیم دنیای واقعی را با مدل‌هایمان شناسایی کنیم، بلکه می‌توانیم بگوییم که با چه دقتی می‌توانیم این کار را انجام دهیم. در این قسمت تعریف دقت و خطا را می‌بینیم و با چند مثال کمک به فهم بهتر آن می‌کنیم و درنهایت منحنی‌هایی از علوم متفاوت با تئوری‌های مختلف با دقت‌های مختلف را نشان می‌دهیم. انتظار ما این است که با توصیف‌های این بخش، با دید بهتری به مدل‌های مختلف نگاه کنیم.

تعریف دقت و خطا

چون دقت و خطا در مدل‌های علمی نقش بسیار مهمی را ایفا می‌کنند، پس بهتر است دقیق‌تر به آن بپردازیم.

تعریف دقت: درجه صحیح بودن یک کمیت یا یک عبارت را دقت آن کمیت یا عبارت می‌گویند. توجه داشته باشید که صحیح بودن، تعریف خودش را دارد که بعدا به آن می‌پردازیم.

تعریف خطا: انحراف از دقت و صحیح بودن را خطا می‌گویند. همان‌طور که گفته شد این تعاریف با دقت بیشتری مورد بررسی قرار خواهند گرفت. ما با این تعاریف، موضوع بحثمان را که تعریف خرافات باشد بیان خواهیم کرد. ابتدا، قبل از تعریف با یک مثال موضوع را روشن‌تر می‌کنیم. وقتی یک پزشک دارویی را تجویز می‌کند می‌داند که با چه دقتی این دارو عمل می‌کند. او صد‌درصد مطمئن نیست که آن دارو عمل می‌کند، بلکه بر اساس بهترین اطلاعاتی که دارد بهترین دارو را می‌دهد و پیش‌بینی می‌کند که با خوردن آن دارو بیمار خوب می‌شود. اینکه ایده پزشک چقدر با واقعیت می‌خواند، دقت پزشک است و اینکه چقدر با واقعیت تفاوت دارد خطای آن ایده است. حال یک مهندس مکانیک را در نظر بگیرید که مثلا ماشینی که با چرخ‌دنده‌های مختلف کار می‌کند را می‌سازد. ما می‌دانیم که کار مهندس مکانیک، کار با دقت بیشتری است (مثلا خطای میلی‌متر). پس علم مکانیک دقت بیشتری از علم پزشکی دارد. برای همین است که وقتی کسی مدلی می‌دهد، او بهتر است که تخمین خطا را هم اعلام کند.

انواع خطاها: در عمل دانشمندان چندین خطا را معرفی کرده‌اند، ولی چون موضوع اصلی‌مان خطا نیست، در اینجا فقط ما نام چند نوع از خطاها که در علم تعریف می‌شوند را می‌آوریم: خطای‌ سیستماتیک، خطای تصادفی و خطای استاندارد. برای جزئیات بیشتر می‌توانید به مراجع عمومی آنالیز خطا مراجعه کنید. دانستن این خطاها در مدل‌ها به ما کمک می‌کند که چه توقعی از آن مدل داشته باشیم و مدل‌ها را باهم مقایسه کنیم.

چارت دقت بعضی از مدل‌ها

برای داشتن یک دید کلی نسبت به مدل‌های متفاوت، بگذارید مفهوم دقت را به صورت کلی در یک چارت ببینیم. می‌دانیم که علوم طبیعی دقت بیشتری نسبت به علوم انسانی دارند. شکل یک به‌طور تخمینی مدل‌ها را با دقتشان نشان می‌دهد. مثلا در فیزیک مدل‌های دقیق‌تری نسبت به بقیه مدل‌ها دارد. به‌عنوان‌مثال فیزیک‌دان‌ها می‌توانند درباره ابعاد 10 به توان منهای 10 متر (داخل اتم مدل بدهد) و یا با ساعت کوانتمی به اسم منطق که در هر ۳۰۶۸ میلیارد سال یک ثانیه اشتباه دارد، کار کنند. البته این به‌این معنی نیست که تمام مدل‌های فیزیک به این دقت هستند. مثلا مدل‌های هواشناسی دارای دقت کمتری هستند. حال به شکل یک برگردیم. توجه داشته باشیم که شکل یک مدل‌های به‌خصوصی را دقیقا مشخص نمی‌کند و فقط بیان می‌کند که مدل‌های متفاوتی با دقت‌های متفاوتی در شاخه‌های علمی وجود دارند. باوجوداین٬ فرض کنید که در شکل یک در محل تقاطع ردیف فیزیک با ردیف C ستون مدل کیهان‌شناسی را نشان بدهد و همچنین فرض کنید که محل تقاطع ردیف فیزیک با ردیف A٬ دقت مدل مکانیک کوانتمی را نشان بدهد. شکل یک به ما می‌گوید که با توجه به ارتفاع ستون٬ مدل کیهان‌شناسی دارای دقت کمتری از مکانیک کوانتمی دارد. به عنوان مثالی دیگر، مدل بیولوژی در ردیف A دقتش از مدل فیزیکی در ردیف J بیشتر است. به عبارتی دیگر، شکل یک اهمیت دقت مدل‌ها برای مقایسه آنها را به ما نشان می‌دهد. درواقع دانستن مفهوم دقت٬ خطا برای جدا کردن مدل‌های خرافاتی از غیرخرافاتی نقش بزرگی را بازی می‌کند که در بخش بعدی به آن می‌پردازیم.

تعریف خرافات

خرافات کلمه‌ای است که زبان‌شناسان، فیلسوفان و متفکران، تعریف دقیقی از آن نتوانسته‌اند بیان کنند. به‌عنوان‌مثال در دایره‌المعارف بریتانیا آمده است که «خرافات، اعتقاد و نیمه‌اعتقاد و یا کاربرد برای چیزی که دلایل منطقی وجود ندارد، است. خرافات کلمه گنگی است که احتمالا به غیر از گفت‌وگوهای ذهنی نمی‌توان از آن در جای دیگری استفاده دیگری کرد». ما در این مقاله تعریف دقیقی از خرافات به روش علمی ارائه می‌کنیم. با این تعریف، ایده‌های متفاوت می‌توانند خود را تصحیح و باهم به نتایج مشترکی برسند.

قسمت‌های تعریف

داور: ازآنجایی‌که در علم، داوری بزرگ وجود دارد که کامل است و به ما می‌گوید چه چیزی درست و چه چیزی غلط است، ما باید از آن برای تعریف خرافات استفاده کنیم. در اینجا می‌بینیم که ایده‌های مختلف به همدیگر برچسب خرافه می‌زنند. مثلا بعضی از شاخه‌های عرفانی بعضی از شاخه‌های هندو را خرافه می‌دانند. حتی بعضی عقیده‌های شبه‌علمی هم می‌تواند برچسب خرافات بخورد. مثلا در زمان به عقب برویم و کاری کنیم که مانع از چیزی که در این زمان حال اتفاق می‌افتد، بشویم. با توجه به اینکه هیچ مدل مطلقی وجود ندارد و فقط مدل بهتر نسبی معنی می‌دهد، در تعریف خرافات ما هیچ مدل یا ایده به‌خصوصی را مستثنا نمی‌کنیم و قضاوت را به داور بزرگ یعنی آزمایش تجربی می‌گذاریم.

مثال دارو: برای اینکه ببینیم که مکانیسم آن چگونه کار می‌کند ابتدا مثالی می‌زنیم که در عمل هم اتفاق می‌افتد و اینکه ببینیم که یک ادعا می‌تواند به صورت سیستماتیک بررسی شود و اینکه خرافه (غلط) بودن یا نبودن آن را تعیین کرد. فرض کنید که شخصی یا شرکتی به وزارت بهداشت مراجعه و ادعا می‌کند که دارویی پیدا کرده که مژه‌های چشم افراد را در یک هفته 20 درصد افزایش می‌دهد. وزارت بهداشت به دانشمندان خود مأموریت می‌دهد که در مورد ادعای این شرکت تحقیق کنند. می‌دانیم که دانشمندان ابزاری که دارند همان روش آماری است. آنها عده زیادی مثلا هزار نفر داوطلب را انتخاب و دارو را روی آنها اعمال می‌کنند و فرض کنیم که می‌بینند که فقط 9 نفر از هزار نفر افزایش مژه داشتند و آن را به وزارتخانه گزارش می‌دهند. در اینجا وزارتخانه استاندارد خودش را دارد. مثلا فقط داروهایی را که بالای 60درصد جواب مثبت بدهند به عنوان دارو تأیید می‌کند و ادعا را غلط می‌داند و آن را به آن شخص یا شرکت گزارش می‌کند. حال اگر آن شخص یا شرکت هنوز بر سر ادعای خود باشد و بین مردم آن را رواج دهد و بگوید که ایمان دارد که آن درست است، ما می‌توانیم ادعا کنیم که ادعای او یک خرافه است. پس می‌بینیم که دانشمندان با مراجعه به واقعیت، جوابی برای اینکه یک ادعا درست است یا خرافه را می‌توانند پیدا کنند. مثال گذشته تا حدودی روش تعیین یک ادعا، مدل را که خرافه باشد یا نباشد روشن کرد. حال می‌توانیم خرافات را این‌طور تعریف کنیم: اگر دقت گفته‌های یک مدل تقریبا صفر باشد، آن گفته را خرافه می‌گوییم. این تعریف برای کسانی که با روش علمی یا غیرعلمی کار می‌کنند و واقعیت را به عنوان داور می‌پذیرند، می‌تواند مورد قبول باشد. برای اینکه دید بهتری از این تعریف داشته باشیم، این تعریف را روی مدل‌هایی که در شکل دو نشان داده‌ایم، بیان می‌کنیم. همان مدل‌ها را که در شکل یک به صورت ستون‌ها نشان دادیم، در اینجا سرستون‌ها را به هم وصل و آن را به صورت منحنی‌ها نشان می‌دهیم و بعد در محور دقت‌ها یک عدد خیلی کوچک مانند 0.001 انتخاب کرده و یک خط افقی رسم می‌کنیم. تمام ادعاها که زیر این خط قرار می‌گیرند دارای دقت زیر 0.001 هستند و می‌توان به آنها صفت خرافات نسبت داد. پس اگر ما بتوانیم به وسیله داور (با آزمایش) دقت ادعاها را پیدا کنیم، طبق تعریف می‌توانیم بگوییم که آن خرافات است یا نه.

دامنه کاربرد تعریف خرافات و غیرخرافات

تعریف خرافات برای همه ادعاهای غلط یا درست قابل استفاده نیست. به‌عنوان‌مثال اگر یک نوع عرفانی ادعا کند که اگر پیروانشان به خودشان عذاب بدهند به خدا نزدیک‌تر می‌شوند، آیا می‌شود با تعریف خرافه آن را ارزیابی کرد. جواب خیر است، چون قابل آزمایش نیست. ولی اگر ادعا کند که وضع روانی‌شان بهتر می‌شود، جواب بله است. باید مثلا هزار نفر را به این آزمایش دعوت کرد و جواب را گرفت. ممکن است متفکرین و بزرگان آنها با مراجعه به ایدئولوژی آن ایده استدلال کنند که آن شخص به بهشت خواهد رفت یا خیر، ولی این استدلال فقط در حوزه ایدئولوژی خودشان است. در مثال دوم، اگر شخصی ادعا کند که در روستایی پهلوانی است که سنگ 500 کیلویی را بلند می‌کند و دسترسی به آن شخص امکان ندارد، آیا می‌شود قضاوت خرافی در این مورد انجام داد. جواب خیر است چون قابل آزمایش نیست. شاید آن را باید فقط شایعه نامید. به‌عنوان‌مثال سوم، اگر شخصی که داروهای گیاهی درست می‌کند، ادعا کند که مادربزرگش از گیاهان خاصی برای درمان سرطان استفاده کرده و کار می‌کرده و به اداره بهداشت و درمان مراجعه و برای مجوز درخواست بدهد، آیا این خرافه است؟ همان‌طورکه قبلا دیدیم جواب این مورد را تعریف خرافات می‌تواند مشخص کند. مثال‌های زیادی می‌توان مورد بررسی قرار داد. نکته کلیدی این است که ادعاها باید با واقعیت قابل آزمایش باشند تا بتوان در مورد آنها قضاوت کرد. همان‌طورکه قبلا گفته شد تعریف خرافه در مدل‌های مختلف و همچنین بین مردم عوام به صورت متناوب استفاده می‌شود و همین مسئله، تعریف خرافات را مشکل کرده است. ولی ما در اینجا با توجه به دقت یک ایده تعریفی ارائه کرده‌ایم که می‌تواند برای همه قابل قبول باشد.

اساس آن بر قبول واقعیت به عنوان یک داور و اندازه‌گیری دقت و خطا است و درنهایت مدل‌هایی که دقتشان تقریبا صفر باشد، خرافات نامیده می‌شوند. ما می‌دانیم که هر نوع مدلی، چه علمی و چه غیرعلمی دارای روش‌های منحصر به خود است، ولی ما کمتر مدلی را می‌شناسیم که واقعیت را قبول نداشته باشد. بنابراین این تعریف به نزدیک‌کردن همه مدل‌ها، چه علمی و چه غیرعلمی هم کمک می‌کند.

منبع : شرق
با دوستان خود به اشتراک بگذارید:
کپی شد

پیشنهاد ویژه

    دیدگاه تان را بنویسید

     

    دیدگاه

    توسعه