ارسال به دیگران پرینت

بازی با اعصاب مردم در سایه بلاتکلیفی کرونایی

از دو روز پیش مدام حرف از لزوم تعطیلی تهران و حتی کل کشور از زبان برخی مسئولان و متخصصان به گوش می رسد.

بازی با اعصاب مردم در سایه بلاتکلیفی کرونایی
حتی امروز شایعه شد که وزارت بهداشت تعطیلی دو هفته ای کل کشور را ضروری می داند که البته بعدا آن را تکذیب کرد. این تایید و تکذیب ها مردم را به شدت بلاتکلیف و عصبی کرده است و بسیاری تکلیف خود را نمی دانند. برخی مسئولان البته می گویند تعطیلی به معنای آنچه در ذهن مردم است، یعنی توقف همه فعالیت ها اصلا در برنامه های مسئولان وجود ندارد اما مشکل اینجاست که حتی درمورد اینکه چه مشاغلی باید تعطیل شوند نیز بلاتکلیفی زیادی بین مردم وجود دارد. البته قانون ظاهرا تغییر نکرده و مشخص است که کدام مشاغل در کدام شهرها باید تعطیل شوند اما به دلیل ضعف در اجرا تقریبا هیچ یک از این تصمیمات اجرایی نشده است.

 از روز شانزدهم فروردین ماه، تهران و برخی کلانشهرها از جمله کرج و اصفهان نیز وارد وضعیت قرمز کرونایی شدند اما با گذشت چند روز از این موضوع، تقریبا هیچ یک از مشاغل گروه های دو تا چهار که مطابق تصمیم ستاد ملی مقابله با کرونا باید تعطیل شوند، تعطیل نشده اند.

دو روز بعد یعنی روز ۱۸ فروردین تمام مراکز استان‌ها بدون استثناء قرمز شدند. اکنون ۲۵۷ شهرستان و تمامی مراکز استان‌ها در وضعیت قرمز قرار دارند. ۱۲۹ شهرستان نارنجی، ۵۱ شهرستان زرد و ۱۱ شهرستان آبی هستند.

به بیان ساده، بیش از نیمی از کشور یا قرمز هستند یا نارنجی. از آن بدتر اینکه، شهر‌های قرمز و نارنجی از شهر‌های زرد و آبی پرجمعیت‌تر هستند. یعنی بیشتر مردم در مناطقی زندگی می‌کنند یا قرمزند یا نارنجی.

فوتی‌های روزانه کرونا نیز با سرعت به ۲۰۰ نفر در حال نزدیک شدن است. به گفته برخی متخصصان، ممکن است در روز‌های آتی به عدد ۶۰۰ فوتی در روز هم برسیم؛ عددی که حتی در دوران اوج کرونا در پاییز سال گذشته نیز شاهد آن نبودیم.

چرا به اینجا رسیدیم؟

تردیدی نیست که بزرگترین مقصر رسیدن به چنین وضعیتی، مسئولان تصمیم گیر در حوزه کرونا هستند. بعد از اوج گیری کرونا در پاییز، که این ویروس روی بسیار ترسناک‌تر خود را به مردم نشان داده بود، کشور تجربه نسبتا موفقی در کنترل بیماری را از سر گذراند. در آن دوره، محدودیت‌هایی مانند منع تردد در شهر‌ها از ساعت ۲۱ تا ۴ صبح - که بعد‌ها ساعت آن تغییر کرد - و نیز منع رفت و آمد به شهر‌های نارنجی و قرمز و برخی محدودیت‌های دیگر کمک زیادی به این توفیق کرده بود.

پس از آن نیز، مسئولان با دوراندیشی قابل ستایشی، ممنوعیت تردد به برخی شهر‌ها و استان‌های گردشگرپذیر را تا حدی حفظ کردند. مثلا اگرچه استانی مانند مازندران یا شهری مانند مشهد در وضعیت زرد بودند، اما به دلیل گردشگرپذیر بودن آن‌ها و پیش بینی ورود مسافر و در نتیجه اوج گیری مجدد کرونا سفر به آن‌ها ممنوع یا محدود شده بود. این سیاست باعث شد که تا پایان سال ۱۳۹۹، فوتی‌های کرونا دو رقمی باقی بماند.

با این حال، برای نوروز، در تصمیم عجیب، همه این محدودیت‌ها نیز برداشته شد. به بیان دیگر، مسئولان عملا برای سفر مردم به آن‌ها چراغ سبز نشان دادند. نتیجه این وضعیت از قبل مشخص بود. کرونا دوباره اوج گرفت. وضعیت کل کشور به قرمز نزدیک شد و بیمارستان‌ها تقریبا جایی برای پذیرش بیماران بیشتر ندارند.

اینکه چرا چنین چراغ سبزی برای سفر به مردم داده شد، سوالی است که مسئولان باید جواب دهند. اما تردیدی نیست که عامل اصلی رسیدن به وضعیت کنونی همان تصمیمات مربوط به نوروز بود.

وزارت بهداشت چه کاره است؟

در این بین، مسئولان وزارت بهداشت بار‌ها و بار‌ها درمورد رسیدن به چنین وضعیتی هشدار داده بودند. شخص وزیر بهداشت نیز با مسافرت مردم مخالفت کرده بود، اما به سیاق سیاست پیشین خود، صرفا با مظلوم نمایی می‌گوید که کاری از دست او برنمی آمده. واقعا اگر چنین است، چرا چنین مسئولی استعفا نمی‌دهد؟ آیا اقدامی در حد استعفا نمی‌تواند شوکی به مسئولان بالادستی وارد کرده و آن‌ها را قانع کند که تصمیمات سنجیده تری درمورد شرایط کرونایی بگیرند؟ اگر واقعا حرف‌های وزیر درمورد بی اختیار بودنش حقیقت دارد، آیا استعفای او کمک بیشتری به کشور نمی‌کند؟ آیا این استعفا دست کم دیگران را درمورد اینکه مشکل جدی است، آگاه‌تر نمی‌کند؟

تقصیر مردم بود!

به موازات این اتفاقات، بسیاری دیواری کوتاه‌تر از مردم پیدا نکرده و در هر فرصتی مردم را مقصر وضعیت کنونی کرونا می‌دانند. این وضعت به ویژه در گزارش‌های صداوسیما به وفور یفت می‌شود و در آن‌ها مدام مردم مقصر وضعیت کنونی جلوه داده می‌شوند. گزارش‌هایی که گهگاه با تمسخر مردم نیز همراه است. واقعیت آن است که درصد قابل قبولی از مردم به توصیه‌ها عمل کرده و عید امسال را هم به مسافرت نرفته اند. این موضوع حتی مورد تایید رییس جمهور نیز قرار گرفته. اما وقتی به مردم چراغ سبز نشان می‌دهیم و می‌گوییم محدودیت سفر حتی نسبت به روز‌های بهمن و اسفند نیز کم و کمتر شده، انتظار داریم چه اتفاقی رخ دهد؟

پیش بینی وضعیت کنونی و اتخاذ تصمیم‌هایی لازم وظیفه مسئولان بوده نه مردم. طبعا اگر محدودیت‌های قابل قبولی وضع می‌شد، امروز به اینجا نمی‌رسیدیم و بعید است که بخش عمده مردم نیز با آن مخالفتی داشته باشند.

ناهماهنگی تا کجا؟

فارغ از این موضوع، چنانکه گفته شد از روز شانزدهم فروردین، بسیاری از شهرها از جمله تهران قرمز شده اند و طبعا باید محدودیت های کرونایی وضعیت قرمز درمورد آنها اجرا شود. با این این اتفاق رخ نداده که دلیل آن ناهماهنگی های عجیب و غریب در بخش اجراست. 

بر اساس تصمیم که ستاد کرونا سال گذشته گرفت، در شهرهای قرمز، به جز مشاغل ضروری بقیه مشاغل تعطیل می شوند و ادارت ضروری نیز با نصف کارمندان و ادارات غیرضروری نیز با یک سوم کارمندان فعالیت می کنند اما عجیب آنکه ظاهرا این موضوع از طریق سلسله مراتب اداری ابلاغ نشده و در  نهایت بسیاری از مشاغل گروه های دو تا چهار در شهرهای قرمز هنوز باز هستند. البته مردم هم به این تعطیلی معترضند چراکه کسب و کارشان را از بین می برد و احتمالا نظر بسیاری از آنها نیز این بوده که اگر محدودیت های کرونایی در عید نوروز برقرار بود اکنون به این وضعیت نمی رسیدیم.

واکسن؛ تاخیر، تاخیر و باز هم تاخیر

یکی از اقداماتی که می توانست به وضعیت کرونایی کمک کند، واکسیناسیون بود اما مسئولان این موضوع را نیز آنقدر عقب انداخته اند تا در نهایت با واکسن های داخلی واکسیناسیون انجام شود. چندی پیش رییس سازمان نظام پزشکی از این گفته بود که پیش بینی آنها نیز این بوده واکسن داخلی در اوایل سال جاری آماده نمی شود و به همین دلیل اصرار داشتند که واکسن خارجی نیز تا زمان آماده شدن واکسن داخلی، تهیه شود. اما واکسن های وارداتی به اذعان مسئولان وزارت بهداشت حتی طبق پیش بینی های اولیه آنها هم وارد نشده و در واقع از برنامه ای که قبلا وعده داده شده بود عقب افتاده ایم.

اکنون هم واکسن ها به صورت کاملا قطره چکانی وارد می شود و چشم انداز روشنی برای یک واکسیناسیون گسترده تا زمان آماده شدن واکسن های داخلی وجود ندارد.

تعطیلی و بازی با اعصاب مردم

در این بین از دو روز پیش مدام حرف از لزوم تعطیلی تهران و حتی کل کشور از زبان برخی مسئولان و متخصصان به گوش می رسد. حتی امروز شایعه شد که وزارت بهداشت تعطیلی دو هفته ای کل کشور را ضروری می داند که البته بعدا آن را تکذیب کرد. این تایید و تکذیب ها مردم را به شدت بلاتکلیف و عصبی کرده است و بسیاری تکلیف خود را نمی دانند. برخی مسئولان البته می گویند تعطیلی به معنای آنچه در ذهن مردم است، یعنی توقف همه فعالیت ها اصلا در برنامه های مسئولان وجود ندارد اما مشکل اینجاست که حتی درمورد اینکه چه مشاغلی باید تعطیل شوند نیز بلاتکلیفی زیادی بین مردم وجود دارد. البته قانون ظاهرا تغییر نکرده و مشخص است که کدام مشاغل در کدام شهرها باید تعطیل شوند اما چنانکه گفته شد، به دلیل ضعف در اجرا تقریبا هیچ یک از این تصمیمات اجرایی نشده است.

حال باید منتظر ماند و دید مسئولان مربوطه بالاخره چه زمانی بازی با اعصاب مردم را پایان می دهند و تکلیف تعطیلی یا توقف فعالیت های غیرضروری را مشخص می کنند.

 

با دوستان خود به اشتراک بگذارید:
کپی شد

پیشنهاد ویژه

    دیدگاه تان را بنویسید

     

    دیدگاه

    توسعه