ارسال به دیگران پرینت

چرا نباید از کاهش نرخ بیکاری خوشحال بود؟

طی چند هفته گذشته و با اعلام نتایج آمار نیروی کار کل کشور در بهار 98 توسط مرکز آمار ایران مشخص شد که نرخ بیکاری نسبت به زمان مشابه در سال قبل 3/1 درصد کاهش یافته و از 2/12 درصد در بهار 1397 به 8/10 درصد در بهار 1398 رسیده است. اعلام این نتایج این شابه را ایجاد کرده است که گویا سیاستگذاران کشور تدبیر ویزلی در ایجاد اشتغال داشتند و به رغم شرایط رکودی حاکم بر اقتصاد کشور و کاهش شدید رشد اقتصادی در سال ۱۳۹۷ در عرصه اشتغال موفق بوده اند و موفق به کنترل نرخ بیکاری شده اند.

چرا نباید از کاهش نرخ بیکاری خوشحال بود؟

۵۵آنلاین :

طی چند هفته گذشته و با اعلام نتایج آمار نیروی کار کل کشور در بهار ۱۳۹ توسط مرکز آمار ایران مشخص شد که نرخ بیکاری نسبت به زمان مشابه در سال قبل 3/1 درصد کاهش یافته و از 2/12 درصد در بهار 1397 به 8/10 درصد در بهار 1398 رسیده است. اعلام این نتایج این شابه را ایجاد کرده است که گویا سیاستگذاران کشور تدبیر ویزلی در ایجاد اشتغال داشتند و به رغم شرایط رکودی حاکم بر اقتصاد کشور و کاهش شدید رشد اقتصادی در سال ۱۳۹۷ در عرصه اشتغال موفق بوده اند و موفق به کنترل نرخ بیکاری شده اند. البته روند رو به رشد اشتغال طی سالهای ۱۳۹۴ تا ۱۳۹۷ تقریبا بی سابقه بوده است و جمعیت شاغلان کشور طی دوره مذکور به طور متوسط سالانه حدود ۶۲۰ هزار نفر افزایش یافته است. اما این پدیده لزوما با کاهش نرخ بیکاری همراه نبوده است و اتفاقا در دوره ای که اشتغال کشور روند صعودی داشته است نرخ های بیکاری نیز افزایشی بوده استہ همان طور که در نمودار 1 مشهود است در سال ۱۳۹۳ و بلافاصله پس از رکودهای بسیار شدید اقتصادی در ایران طی سالهای ۱۳۹۱ و ۱۳۹۲ میزان خالص اشتغال کاهش یافته است اما دقیقا در همین دوره سال نرخ بیکاری نیز 4/10 درصد بوده است. در مقابل در سالهای ۱۲۹۴ تا ۱۳۹۶ که تعداد شاغلان کشور سالانه بیش از ۶۰۰ هزار نفر افزایش یافته است نرخهای بیکاری نیز افزایش یافته و حتی در سالهای ۱۳۹۵ ,۱۳۹۶ به بالای ۱۲ درصد رسیده است.

در واقع این مشاهده نشان میدهد برخلاف بسیاری از کشورها نرخ بیکاری در ایران به تنهایی نمی تواند شاخص کاملا توضیح دهنده ای در مورد بازار کار ایران باشد. دلیل این پدیده را می توان در برخی مسائل منحصر به فرد بازار کار ایران جستوجو کرد یک ویژگی منحصر به فرد در بازار کار ایران وجود جمعیت بسیار زیاد (حدود هشت میلیون نفر) جوانان ۲۰ تا ۲۹ساله طی اواخر دهه ۸۰ و اوایل دهه ۹۰ شمسی است. این افراد دقیقا در دوره ای وارد بازار کار شدند که به رغم درآمدهای نفتی بالا، اقتصاد ایران از رشد مناسبی برخوردار نبود و در نتیجه بخشی از این افراد پس از ورود به بازار کار و نیافتن شغل مناسب، تصمیم به خروج از آن می گرفتند. به عبارت صریح تر در بخش تولید به علت رکود حاکم تقاضایی برای نیروی کار وجود نداشت و افزایش مشارکت اقتصادی افراد تنها منجر به افزایش نرخ بیکاری می شد. پس از آن نیز با افزایش نرخ بیکاری افرادی که از یافتن شغل نامید میشدند مجددا اقدام به خروج از بازار کار می کردند. نتیجه این فرایند کاهش شدید نرخ مشارکت تا حد 5/36 درصد در سال ۱۳۹۰ شد. پس از این دوره طی سالهای ۱۳۹۴ تا ۱۳۹۷ که شرایط اقتصادی کشور با کاهش تعارض های بین المللی به روند باثبات تری بازگشت و رشد اقتصادی نیز تا حدودی ترمیم شد نرخ مشارکت نیز دوباره روند افزایشی پیدا کرد و با توجه به ورود افرادی که در دوره های رکودی گذشته موفق به یافتن شغل نشده بودند نرخ بیکاری نیز تا حدودی افزایش یافت. عملکرد نسبتا موفق در ایجاد مشاغل بالاخص در بنگاه های کوچک زیر ۱۰ نفر نیز باعث شد تعداد شاغلان افزایش یابد. همچنین همان طور که در نمودار ۲ مشاهده میشود سطح نرخ مشارکت اقتصادی طی چهار سال گذشته به صورت معناداری افزایش یافته است.

آمار منتشر شده در مورد بهار سال ۱۳۹۸ بیش از انکه شباهت به روند سال های ۱۳۹۴ تا ۱۳۹۷ داشته باشد، شباهت بیشتری به سالهای ۱۳۹۰ تا ۱۳۹۲ دارد. آمار رسمی نشان میدهد رشد اقتصادی کشور از 7/3 درصد در سال ۱۳۹۶ به منفی 9/4 درصد در سال ۱۳۹۷ رسیده است متاثر از همین مساله همان طور که در نمودار ۳ مشاهده می شود میزان افزایش اشتغال در فصل بهار ۱۳۹۸ تقریبا به نصف سالهای قبل از آن رسیده است و در نتیجه روند افزایشی نرخ مشارکت نیز کاهش یافته است. به همین علت نرخ بیکاری نیز کاهش یافته و نمی توان کاهش نرخ بیکاری را متاثر از بهبود شرایط اقتصادی دانست.

ادامه وضعیت موجود می تواند مجددا وضعیت بازار کار را در اقتصاد ایران به سال های بحرانی اواخر دهه ۸۰ و اوایل دهه ۹۰ بازگرداند و آمار منتشرشده بهار ۱۳۹۸ را میتوان هشدار اولیه این مساله تلقی کرد. اگر این روند ادامه پیدا کند بازار کار ایران و بالاخص گروه های سنی جوانتر در معرض دو شوک متوالی با فاصله زمانی بسیار کم قرار خواهند گرفت و تبعات بلندمدت این مساله بر کل دوره زندگی آنها میتواند به مسائل اجتماعی غیرقابل پیش بینی تبدیل شود. از این رو اگر هدف سیاستگذاران حل مشکلات بازار کار در ایران با حداقل کاهش تبعات منفی بلندمدت این مشکلات است، لازم است زمینه های موردنیاز برای تحقق رشد اقتصادی باثبات فراهم شود، در غیر این صورت پرداختن به سیاستهایی از قبیل تخصیص منابع مالی ارزان قیمت با تخصیص بودجه های دولتی به بهانه اشتغال نه تنها کمکی به حل معضل بازار کار ایران نمی کند بلکه بخش های دیگر اقتصادی را نیز با شوکهایی مواجه می کند که عملا باعث کاهش رشد اقتصادی می شوند.

منبع : تجارت فردا
با دوستان خود به اشتراک بگذارید:
کپی شد

پیشنهاد ویژه

    دیدگاه تان را بنویسید

     

    دیدگاه

    توسعه