ارسال به دیگران پرینت

کودک‌ربایی مرموز در پارک ناژوان

یک سال بی‌خبری از هلنا | جزئیات تازه از پرونده گم شدن دختر ۱۱ ساله اصفهانی

بیش از یک سال از ناپدید شدن مرموز هلنا، دختر ۱۱ ساله اصفهانی در پارک ناژوان می‌گذرد، اما هنوز سرنخی از او در دست نیست.

یک سال بی‌خبری از هلنا | جزئیات تازه از پرونده گم شدن دختر ۱۱ ساله اصفهانی

 بیش از یک سال از ناپدید شدن مرموز هلنا، دختر ۱۱ ساله اصفهانی در پارک ناژوان می‌گذرد، اما هنوز سرنخی از او در دست نیست.

 بیش‌از یک سال از ناپدید شدن مرموز «هلنا» دختر ۱۱ساله اصفهانی در پارک ناژوان می‌گذرد و همچنان هیچ اثری از او یافت نشده است؛ پرونده‌ای پیچیده که با اعترافات متناقض مظنون اصلی، ابهامات فراوان و انتقاد خانواده و وکیل پرونده از روند تحقیقات، به یکی از پرابهام‌ترین پرونده‌های کودک‌ربایی سال‌های اخیر بدل کرده است. 

۱۰ خرداد ۱۴۰۳ بود که خبر گم شدن هلنا، دختر ۱۱ساله اصفهانی در پارک ناژوان در شبکه‌های اجتماعی مطرح شد. امروز بعد از گذشت یک‌سال و اندی از این اتفاق، برخلاف شایعاتی که گاه در فضای مجازی منتشر می‌شود، هنوز هیچ ردی از او پیدا نشده است. مدت زمان زیادی از اتفاق تلخی که برای الهه حسین‌نژاد افتاد، نمی‌گذرد. زمانی که همه ما حتی با وجود این‌که او را نمی‌شناختیم، منتظر شنیدن خبر پیدا شدن و سلامتی‌اش بودیم، ناگاه با خبر قتل او در شوک فرو رفتیم یا اگر اهل فضای مجازی باشیم حتما فیلم‌هایی از ناله‌های پدر سما جهانباز دیده‌ایم که چند سالی است به دنبال دخترش «سما» که در شیراز گم شده، می‌گردد. 

اتفاقاتی از این دست وقتی تلخ‌تر می‌شود که مشخص شود برخی اعضای خانواده در چنین جنایت‌هایی دست دارند و گاه بر اثر خصومت، انتقام، باج‌گیری و یا رسیدن به منفعتی، دست به این کارها می‌زنند و نمود آن در جامعه به‌وجود آمدن بی‌اعتمادی حتی نسبت به دوست و آشنا است. 

برای همه ما خبر ناپدید شدن «نازگل»، دختر هفت‌ساله اصفهانی خبر بسیار سختی بود و برای پیدا شدن او دعا می‌کردیم، اما تقریبا همه ماها از این موضوع که دایی کوچک نازگل با همدستی مادرش باعث قتل او شده بود، بیشتر شوکه‌کننده بود و احتمالا این جمله را به زبان آوردیم که، یک مادر چگونه نتوانسته فرزند خود را بکشد؟! در پرونده گم شدن هلنا نیز مظنون اصلی از بستگان خانواده است. 

در این سال‌ها و با توجه به فراگیر شدن فضای مجازی، خبرهای این‌چنینی بیشتر به گوشمان می‌خورد که البته انتشار در فضای مجازی در بسیاری موارد باعث سریع‌تر به نتیجه رسیدن پرونده‌ها شده است. از این‌رو و با توجه به مدارک جدیدی که از این پرونده به دست آمده، با خواهر هلنا و وکیل خانواده‌اش صحبت کردیم. امید که با دعای مردم و مساعدت بهتر و بیشتر پلیس و مسئولان قضایی، واقعیت مشخص شود و هلنا صحیح و سلامت به آغوش خانواده برگردد. 

خواهر بزرگ‌تر هلنا

هلنا از چه تاریخی گم شده و چه اتفاقی افتاد که باعث گم شدن هلنا شد؟ 

هلنا از ۱۰ خرداد ۱۴۰۳ ربوده شد و تاکنون هیچ خبری از او نداریم و نمی‌دانیم کجاست و حتی نمی‌دانیم آیا زنده است یا نه!؟ شب حادثه، متهم یعنی داماد سابق خانواده (آقای س) با ترفندی و به بهانه آوردن وسایل شخصی من، که مدت‌ها بود در خانه ایشان مانده بود و به خواسته و اصرار خودش که حدود یک‌ماه بود اصرار می‌کرد که با مادرم صحبت دارد، من، مادرم و خواهرم هلنا را به پارک ناژوان برد. آن شب در پارک بودیم که «س» هلنا را، برای آوردن وسایل به داخل پارکینگ پارک بُرد.

تبلیغات
 

در فیلم‌های مداربسته پارکینگ هم دیده شده که او ۱۵ دقیقه بدون اطلاع ما با هلنا صحبت می‌کرده است که احتمال می‌دهیم موضوع صحبتشان درباره آوردن سگ به خانه باشد، چون او در حضور ما به هلنا می‌گفت که اگر سگ دوست داری، من در خانه‌ام سگ دارم؛ ما احتمال می‌دهیم با همین بهانه و چون هلنا به سگ علاقه داشت از فرصت استفاده کرده و با توجه به کینه‌ای که از من و پدرم داشته و طبق تهدیدی که قبلا کرده و گفته بود که اگر این قضیه را حل و فصل نکنید، یک خونی ریخته خواهد شد، بلایی بر سر هلنا آورده باشد. 

خصومت «س» با خانواده شما سر چه موضوعی بوده است؟ 

سر مسائل جدایی، مهریه و یک ماشین که سندش به نام من بود و «س» در مورد آن ادعاهای بی‌جا داشت و می‌خواست ماشین را بگیرد، اما نتوانست؛ برای همین هلنا را ربود، با پدرم و من سر این قضیه و درخواست طلاق یک کینه‌توزی پیدا کرد و بارها پیامک‌های تهدیدآمیز به ما می‌داد و تهدید می‌کرد که آخر در این قضیه یک خونی ریخته می‌شود. 

«س» کی دستگیر شد؟ 

هلنا شب جمعه، ۱۰ خرداد ۱۴۰۳ گم شد. روز جمعه من و مادرم در پارک و بیمارستان‌ها به دنبال هلنا می‌گشتیم، اما «س» بعد از چندساعت خاموش کردن گوشی و نبودنش تا غروب، مدام به ما می‌گفت اصلا نگران نباشید، جای هلنا امن است و چند روز دیگر کسانی که او را ربوده‌اند زنگ می‌زنند و درخواست پول می‌کنند.

طی تحقیقات در همان ابتدا پلیس به «س» مظنون می‌شود و ما روز شنبه به همراه پلیس برای دستگیری «س» به خانه‌اش رفتیم. من در خانه او زندگی نمی‌کردم و تعدادی از لباس‌هایم را از قبل جمع‌آوری کرده بودم تا در فرصت مناسب از آن خانه ببرم. همان لحظه متوجه شدم آن لباس‌ها در خانه نیستند. از «س» پرسیدم، لباس‌هایم کجاست؟ اما او هیچ جوابی نداد. 

آیا «س» به جرمی اعتراف کرده است؟ 

آثاری از وجود هلنا در ماشین «س» پیدا شده که به گفته پلیس اثر موجود، ترشحات جسد بوده است. وجود ترشحات جسد از نظر وکیل جنایی پرونده، رد است چرا که در مدت چند ساعت فساد نعشی ایجاد نمی‌شود و این موضوع را نیز پزشکی قانونی تأیید خواهد کرد. 

«س» اوایل اعتراف کرد، اما اعترافاتش خیلی متناقض بود. اولین اعترافی که متهم کرد، این بود که هلنا را در حالی که بی‌جان بوده از دست دو نفر گرفته‌ام و در جاده فرودگاه خاک کردم. در یک اعتراف دیگر گفته هلنا را فروخته‌ام و بار دیگر گفته به دو نفر تحویل داده‌ام تا ببرند دفنش کنند، اما وقتی که از آگاهی به زندان منتقل شده، تمام اعترافاتش را پس گرفته و به‌طور کلی منکر اعترافات قبلی خود در آگاهی شده است. 

متهم در روزهای نخستین این جریان به من و خانواده‌ام گفت، آن اعترافات را به دروغ گفتم، من را بیرون بیاورید تا با پدرم به دنبال هلنا بگردم و او را بیاورم، اما پلیس موافقت نکرد و اعلام کرد به احتمال زیاد قصد فرار و خروج از مرز را دارد و ما نمی‌توانیم پشتیبانی کنیم یا ضمانت دهیم که متهم فرار نکند. 

آخرین اعتراف متهم چه بوده و در حال حاضر متهم کجاست؟ 

متهم همچنان در زندان است و از مسئول پرونده چندین بار سؤال پرسیدیم و اصرار کردیم اگر چیزی می‌دانید به ما بگویید و ایشان گفتند از متهم بازجویی کردند و متأسفانه طی بازجویی‌ها هنوز هیچ اعترافی نکرده است. پلیس احتمال فروش بچه را بررسی کرده، اما تمام احتمالات را ضعیف می‌داند و می‌گوید، در این قضیه ۹۰ درصد احتمال قتل وجود دارد. 

پلیس اوایل با اطلاع‌رسانی مجازی این موضوع مخالفت می‌کرد و می‌گفت شاید برای خود هلنا بد باشد و شاید متهم اقرار نکند و به همین دلیل دیر اقدام کردیم، اما ما مجبور به این کار شدیم. من درخواست دارم که باز هم اخبار هلنا منتشر شود و البته نمی‌دانم تبعات خوبی دارد یا نه، اما به نظرم همه باید بدانند.

«س» اقوام زیادی در خارج از کشور و به‌خصوص در کویت و ترکیه دارد، این احتمال را نیز می‌دهیم هلنا را از مرز رد کرده باشد. هنوز پیگیری‌های ما به جایی نرسیده است، همچنین با توجه به صحبت «س» در مورد این‌که گفته بود بعد از سه روز افرادی از شما درخواست پول می‌کنند احتمال می‌دهیم «س» هلنا را به دست کسی سپرده، مخفی کرده و لباس‌های من را هم که در خانه نبود برای هلنا برده چون می‌دانسته هلنا لباس‌های من را می‌پوشد، اما نقشه‌اش را نتوانسته کامل کند چون بعد از ۴۸ ساعت دستگیر شد، همچنین بعد از یک‌سال فیلم‌های مداربسته دوربین پارک را به ما دادند، به همراه وکیل بازبینی کردیم و به این نتیجه رسیدیم که آن شب «س» با مشارکت دو نفر از نزدیکانش اقدام به ربودن هلنا کرده و او را به واسطه یک سگ فریب داده و برده است. 

آیا «س» قبل از این اتفاق برای گرفتن ماشین اقداماتی داشته است؟ 

بله «س» یک‌بار با جعل امضای من، ماشینم را به نام خودش کرد که من مطلع شدم و ماشین را پس گرفتم، اما دوباره «س» حدود شش ماه قبل از ربودن هلنا، همراه با رفیق صمیمیش به نام (ک) شبانه اقدام به ربایش ماشین می‌کند و موفق نمی‌شود و خانواده مطلع می‌شوند. 

وکیل خانواده هلنا

از شب حادثه بگویید. 

در شب حادثه، پدر خانواده در شهر محلات بوده و خواهر هلنا به همراه مادرش و هلنا با «س» به پارک ناژوان می‌روند و ماشین را در پارکینگ قایقرانی می‌گذارند. طبق چیزی که خانواده هلنا با توجه به تصاویر دوربین‌های ضبط شده می‌گویند، هنگامی که در حال جابه‌جایی وسایل بوده‌اند، «س» با هلنا چند دقیقه در کنار ماشین گفت‌وگو کرده است و بعد باهم نزد خانواده می‌آیند. صدف از هلنا می‌پرسد «س» درباره چه موضوعی حرف می‌زد؟ هلنا می‌گوید «س» گفته، یک سگ دارم و اگر مایل باشی می‌توانم به تو نشانش دهم. با توجه به این‌که هلنا خیلی سگ دوست دارد، برای دیدن سگ «س» مشتاق می‌شود.

هلنا به صدف می‌گوید من می‌روم چوب جمع کنم. صدف و مادرش مخالفت می‌کنند و می‌گویند نیازی نیست و چوب به قدر کافی داریم. هلنا به «س» می‌گوید عمو مگر نباید برای آتش چوب جمع کنیم؟ «س» هم می‌گوید بله باید چوب جمع کنیم. «س» مشغول درست کردن آتش می‌شود و هلنا در حال جمع کردن چوب بوده است. بعد از درست کردن آتش، «س» از خانواده دور می‌شود و سه دقیقه بعد از رفتن «س»، هلنا نیز به یک‌باره ناپدید می‌شود.

خانواده ابتدا فکر می‌کنند هلنا با «س» رفته است. حدود ۱۰ دقیقه صبر می‌کنند و بعد به «س» زنگ می‌زنند و می‌گویند با هلنا بیایید تا شام بخوریم. «س» می‌گوید هلنا پیش من نیست. طبق تصاویر دوربین‌های پارکینگ، «س» در کنار ماشین بوده و چراغ داخل ماشین نیز روشن بوده و گویا منتظر بوده است. 

من به‌عنوان وکیل خانواده با نامه‌نگاری‌های متعدد به آگاهی و دادسرا و خواهش و تمنا، بعد از یک‌سال بالاخره موفق شدم خودم فیلم دوربین پارکینگ ناژوان را ببینم. برخلاف صحبت‌های پلیس مبنی‌بر این‌که در تصاویر ضبط شده هیچ آثاری از هلنا وجود نداشته، فیلم نامشخص است و ما نمی‌توانیم از فیلم به نتایجی دست پیدا کنیم. با بررسی تصاویر دوربین داخل پارکینگ متوجه شدیم یک دختر بچه در پارکینگ ناژوان در حال بازی با یک سگ کوچک سفید است.

پدر، مادر، خواهر و افرادی که هلنا را می‌شناختند تأیید کردند که آن دختربچه، هلنا است. حدود یک ساعت هلنا داخل پارکینگ در حال بازی با سگ بوده و متأسفانه خانواده او در جنگل به دنبال هلنا می‌گشتند. در تصاویر، همچنین یک شخص مؤنث نیز در کنار هلنا حضور دارد که آن سگ را ظاهرا او به هلنا داده است و او را ترغیب کرده که سوار خودروی پرایدش شود و سپس از پارک بیرون می‌روند. 

از موقعی که خانواده متوجه ناپدیدشدن هلنا می‌شوند تا برگشتن «س» نزد خانواده، حدود ۲۰ دقیقه طول می‌کشد. در نهایت «س» برمی‌گردد، خواهر هلنا از «س» می‌خواهد که به پلیس زنگ بزنند، اما «س» موافقت نمی‌کند و می‌گوید احتمالا هلنا سرش گیج رفته و در جنگل افتاده است، خودمان پیدایش می‌کنیم! خواهر هلنا به حرف او گوش نمی‌دهد و با پلیس تماس می‌گیرد. بعد از تماس با پلیس و آمدن مأمور، خواهر هلنا به همراه پلیس به دنبال هلنا می‌گردند. «س» در آن لحظه کنار آن‌ها نبوده و البته بعد مشخص شد که در آن زمان در حال رفت‌وآمد مداوم به پارکینگ بوده است. ساعت ۱۲ شب برمی‌گردد و به همراه پلیس و خانواده هلنا دنبال هلنا می‌گردد.

«س» ساعت ۰۱:۱۵ خانواده هلنا را به همان محل اول یعنی قسمت قایقرانی پارک می‌آورد و پیاده می‌کند، خودش پارک را بدون اطلاع دادن ترک می‌کند، به خانه می‌رود، ساعت ۰۲:۱۵ مجدد برمی‌گردد، خانواده هلنا را سوار می‌کند و برای برداشتن مدارک هلنا به منزل‌شان می‌برد. این‌که از ساعت ۰۱:۱۵ تا ۰۲:۱۵ چه اصراری برای رفتن به خانه داشته، مشخص نیست. در بازجویی اعلام می‌کند چون گرسنه بودم و سوپری نیز بسته بود که چیزی تهیه کنم، برای خوردن غذا به خانه رفته‌ام. در صورتی که طبق صحبت متصدی، سوپرمارکت تا ساعت ۰۳:۰۰ باز بوده است.

این احتمال می‌رود که متهم با فرد مؤنث هماهنگ کرده بوده که بچه را تحویل بگیرد و «س» به خاطر خصومتی که با خانواده هلنا داشته در پی انتقام‌گیری برآمده است، اما این‌که بچه را کجا ناپدید کرده و چه بلایی سرش آورده، مشخص نیست. «س» از وجود دوربین‌های مداربسته در پارک بی‌خبر بوده است. تمام اعمال و رفتارهای وی مشکوک بوده و رؤیت فیلم‌های داخل پارکینگ کاملا وجود این رفتارهای مشکوک را نشان می‌دهد. 

اطلاعاتی از شخص مؤنث که در تصاویر دیده شده به دست آمده است؟ آیا هلنا با زور سوار ماشین شده و همراه آن خانم رفته است؟ آیا این فرد آشنا بوده است؟ 

با توجه به مستندات و مشاهدات، حدس ما این است که این فرد مؤنث آشنا بوده، هلنا او را می‌شناخته و با میل خودش با او همراه شده است، زیرا اگر با زور هلنا را برده بود، حتما اعتراض و مقاومت می‌کرد و با توجه به شلوغی پارک، حتما مردم متوجه می‌شدند، پس این کار با زور انجام نشده و هلنا آن شخص مؤنث را می‌شناخته، با میل خود سوار ماشین او شده، از پارک خارج شده است و او را با یک سگ فریب داده‌اند. با توجه به مشخصات ظاهری مشاهده‌شده در فیلم، احتمالا آن فرد مؤنث یک فرد بسیار نزدیک به «س» بوده که می‌خواسته با نگه‌داشتن بچه، خانواده هلنا را مجبور به برگرداندن پول ماشین به «س» کند. 

آیا این سگ همان سگ «س» بوده که قبلا با هلنا درباره‌اش حرف زده بود؟ 

خواهر هلنا و «س» در زمانی که با هم زندگی می‌کردند، سگی را خریده بودند، اما به دلیل اینکه نتوانستند از عهده نگهداری آن بربیایند، سگ را به برادر شوهرخواهر «س» فروخته بودند. هلنا این سگ را خیلی دوست داشته و با بررسی‌هایی که انجام دادیم مشخص شده، این سگ همان سگ است و از آن برای ترغیب هلنا برای کشاندن به داخل پارکینگ و همراهی، استفاده کرده بود. 

در زمانی که هلنا گم شده بوده و خانواده دنبالش می‌گشتند، «س» دقیقا کجا بوده است؟ 

طبق چیزی که دوربین‌ها نشان می‌دهند، در آن موقع «س» در پارکینگ بوده و هلنا هم جلوی چشم او نزدیک به آن فرد مؤنث بوده است، اما اصلا به کمک خواهر و مادر هلنا برای پیدا کردن هلنا نرفته بوده و خانواده از ساعت ۲۲:۳۰ تا ۲۳:۳۰ در جایی دیگر از ناژوان به دنبال هلنا می‌گشتند و بعد به پارکینگ می‌آیند که دیگر در آن زمان هلنا را خارج کرده بودند.

دقیقا همان موقعی که قصد خارج کردن هلنا را از پارکینگ داشتند، خواهر هلنا هم نزدیک به پارکینگ بوده، اما «س» سریعا جلوی آمدن خواهر هلنا را می‌گیرد که باز این صحنه هم در دوربین‌ها مشاهده شده است. «س» دوباره آن‌ها را نیمه‌شب رها می‌کند و برای یک ساعت غیبش می‌زند. فردای حادثه نیز با این توضیح که چون دیشب، شام ماهی بوده و ماشین کثیف شده، ماشین را می‌شوید، همچنین لباس‌های خود و تعدادی از لباس‌های خواهر هلنا را نیز شسته و یک‌سری لباس‌های ایشان هم از خانه‌اش گم شده است. 

چند روز بعد از حادثه، پلیس به «س» به‌عنوان متهم مظنون شد و او را دستگیر کرد؟ 

شب جمعه این اتفاق افتاد و روز جمعه «س» آزاد بود و شنبه صبح ساعت ۱۱ پلیس به‌علت این‌که به «س» شک کرده بود، او را دستگیر کرد. 

آیا «س» اعترافی کرده است؟ 

«س» در حال حاضر در زندان به سر می‌برد، در اعترافات اولیه خود گفته که کودک را از پارک ربوده و به اطراف جاده فرودگاه برده است، اما بعد از آن چندین اعتراف متناقض نیز کرده است. در اعترافی بیان کرده است: «من دیدم دو نفر هلنا را کشتند و به او تجاوز کرده بودند.

من جسد را برداشتم، روی کولم گذاشتم، با ماشین از پارک خارج کردم، به جاده فرودگاه بردم، در آنجا دفن کردم و خودم روی او خاک ریختم.» بر طبق این اعتراف، من به‌عنوان وکیل پرونده به همراه پدر هلنا، چندین بار به جاده فرودگاه رفتیم، اما چیزی پیدا نکردیم. طبق تحقیقات مشخص شده که، متهم واقعا به واسطه محل زندگی‌اش، در جاده فرودگاه رفت‌وآمد داشته است. در اعتراف دیگری گفته: «هلنا کشته شده بوده، جان در بدن نداشته و من او را در مسیر جاده فرودگاه تحویل دو نفر دادم و آن دو نفر جسد را دفن کردند.» 

به اتفاق پدر هلنا و نیروهای پلیس آگاهی، آتش‌نشانی و امدادونجات، قبل از عید و در آذر چاه‌های داخل ناژوان را گشتیم، اما چیزی پیدا نکردیم. بستر رودخانه را نیز به امید پیدا کردن سرنخی از دفن گشتیم، اما در آنجا هم چیزی پیدا نکردیم. در حال حاضر من مجدد تقاضا کردم که با توجه به بارش‌های اخیر مجددا جاده فرودگاه با حضور سگ‌های زنده‌یاب بررسی شود. 

شباهت‌هایی در اعترافات متهم وجود دارد و دلایل و مدارکی در پرونده موجود است. در تمام اعترافات بحث دفن کردن وجود دارد. «س» در حال حاضر تمام اعترافات خود را پس گرفته و کلا اتهام را قبول ندارد، اما من به‌عنوان یک وکیل، صحبت‌ها و اعترافات اولیه را قبول دارم، زیرا اعترافات اولیه متهم شرط اولیه تحقیقات است، چون این فرد بعد از اعتراف و حضور در زندان که به نظر من به‌عنوان دانشگاه جنایت شناخته می‌شود، تحت مشورت قرار می‌گیرد و به او می‌آموزند که اعترافاتت را پس بگیر و آنچه که گفتی به صلاحت نیست و همین نیز باعث می‌شود در مراحل بعدی تحقیقات، تمام اعترافات خود را پس بگیرد. از لحاظ جرم‌شناسی، تحقیقات اولیه یک قاعده طلایی است و آنچه که پلیس در تحقیقات اولیه به‌دست می‌آورد، معیار کشف جرم است. من اعترافات اولیه متهم را به‌عنوان دلیل و مدعای خودم قرار می‌دهم. 

آیا آثار جرمی در ماشین «س» مشاهده شده است؟ 

بله، پلیس با نمونه‌برداری و بررسی‌هایی که انجام داده است، آثاری مثل آنزیم و ترشحات جسد را به‌عنوان آثار جرم در صندلی عقب ماشین «س» پیدا کرده است، البته نمی‌دانم با توجه به این‌که «س» ماشین را شسته بوده، آیا هنوز ترشحاتی از هلنا بوده یا نه و این موضوع برای من قانع‌کننده نیست. حتی ممکن است این ترشحات ناشی از حضور هلنا در زمان آمدن به پارک بوده است. از طرفی جسد بعد از ۲۴ ساعت تازه حالت نعشی می‌گیرد و بعد از آن ترشحات شروع می‌شود و من بر این اساس موضوع ترشحات جسد را رد می‌کنم. 

اطلاعاتی را که با مشاهده فیلم دوربین به دست آوردید، به پلیس گزارش دادید؟ چه اقدامی از طرف پلیس انجام شده است؟ 

من دو هفته پیش، فیلم دوربین را دیدم. به پلیس اطلاع دادیم این دختربچه‌ی داخل تصاویر ضبط شده دوربین، هلنا است و خانواده او هم این را تأیید می‌کنند، از پلیس خواستم تحقیقات بیشتری انجام دهد و از آن متهم دوم بازجویی کند، اما در این مدت هنوز همکاری‌ای از جانب پلیس صورت نگرفته است. پلیس قبول نمی‌کند که آن دختر بچه هلنا است و به پدر هلنا می‌گویند که دنبال چه می‌گردی دخترت کشته شده است و فیلم‌ها را نقض می‌کند. ما درخواست بازرسی خانه «س» و آن خانم را داده‌ایم چون به نظر می‌رسد نیاز است پلیس بهتر و با دقت بیشتر این بررسی را انجام دهد. 

آیا این اطلاعات به متهم اصلی پرونده یعنی «س» نیز گفته شده است؟ 

«س» چیزی را گردن نمی‌گیرد و اصلا هم نمی‌خواهد پای خانواده‌اش وسط کشیده شود. ما به افسر پرونده گفتیم با استفاده از مستنداتی که به دست آمده، «س» را مجبور به اقرار کند تا بگوید چه بلایی سر بچه آورده و اعلام کند در صورت همکاری نکردن با پلیس، پای خانواده او نیز به این جریان به‌عنوان معاونت در آدم‌ربایی وسط کشیده می‌شود. 

آیا احتمال تجاوز نیز مطرح است؟ 

این احتمال را نیز می‌توان داد. 

و سخن پایانی؟ 

من از حق موکلم نمی‌گذرم و همچنان پیگیر خواهم بود، حتی با بازپرس پرونده به علت این‌که همکاری ضعیفی با من دارد و مواردی را که درخواست داده‌ام، اجابت نکرده، به اختلاف خورده‌ام. من این پرونده را به‌صورت رایگان قبول کردم تا فقط حق هلنا را بگیرم. من می‌خواهم که مردم ایران از مراجع قضایی بخواهند تا همکاری بهتر و بیشتری با من داشته باشند تا این پرونده هرچه سریع‌تر به نتیجه برسد. 

امیدوارم با رسانه‌ای شدن این جریان و درخواست مردم از پلیس، همکاری و بررسی بهتر و بیشتری در مورد این پرونده انجام شود و به ادله‌های من به‌عنوان وکیل خانواده و خانواده هلنا، اهمیت داده شود تا این پرونده زودتر به نتیجه برسد.

منبع : فرارو
به این خبر امتیاز دهید:
بر اساس رای ۲ نفر از بازدیدکنندگان
با دوستان خود به اشتراک بگذارید:
کپی شد

پیشنهاد ویژه

    دیدگاه تان را بنویسید

     

    دیدگاه

    توسعه