یکی از اهداف مهم در شکلگیری سازمان روحانیت شیعه، شناخت مبانی و آموزههای دینی و آموزش مدرسان و مبلغان در علوم اهلبیت (علیهمالسّلام) بوده است. حوزه بهعنوان نهادی آموزشی در سطح عالی، مسؤولیت تربیت نیروهای فکری جامعه را بر عهده دارد.
دین اسلام بهعنوان آخرین دین آسمانی با بعثت پیامبر اکرم (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) به جوامع انسانی عرضه شد و نیاز به مبلغ و رهبری برای ابلاغ و تبیین اصول این دین احساس شد. رسالت پیامبر در این راستا و پس از آن، امامت بهعنوان تداوم خط رسالت در جهانبینی شیعی مطرح است. در دوران رسالت و امامت، تمامی مسؤولیتها بر عهده پیامبر و ائمه اطهار (علیهمالسّلام) بود که با توجه به شرایط زمانی و مکانی، در تحقق اهداف اسلامی و گسترش معارف دینی فعالیت میکردند. پس از این دوران، با توجه به آیه «وَ ما کانَ الْمُؤْمِنُونَ لِیَنْفِرُوا کَافَّةً...»، لزوم هجرت به مراکز علمی برای آموزش معارف دینی مطرح شد.
با توجه به سیره عملی پیامبر و امامان که افراد را بهعنوان تداومبخش خط رسالت معرفی کردهاند، مسؤولیت آموزش و نشر معارف دینی بر عهده عالمان دینی قرار گرفت. بنابراین، اهداف حوزه و سازمان روحانیت شیعه همان اهدافی است که در دورههای حضور معصومان (علیهمالسّلام) پیگیری میشد. اگرچه این اهداف بهصورت مدون در منابع نوشته نشده، اما میتوان آنها را بهطور منطقی در موارد زیر خلاصه کرد:
اهداف معرفتی و آموزشی
یکی از اهداف مهم در شکلگیری سازمان روحانیت شیعه، شناخت مبانی و آموزههای دینی و آموزش مدرسان و مبلغان در علوم اهلبیت (علیهمالسّلام) بوده است. حوزه بهعنوان نهادی آموزشی در سطح عالی، مسؤولیت تربیت نیروهای فکری جامعه را بر عهده دارد. این نهاد، افرادی شایسته تربیت میکند تا بهعنوان مبلغ دینی، احکام و مسائل را به مردم منتقل کنند و در علوم اسلامی تدریس و تحقیق نمایند. مراکز علمی، تنها نهادهایی هستند که افراد آموزشهای اسلامی لازم را در آنجا فرا میگیرند.
حوزه علمیه شیعه در عصر غیبت نیز به همین منظور فعالیت داشته و از جمله مهمترین اقدامات آن، شناخت و آموزش اصول اعتقادی و آموزههای دینی در بغداد با ریاست شخصیتهایی چون شیخ مفید، سید مرتضی و شیخ طوسی بوده است.
اهداف تبلیغی و دفاع از ارزشهای اسلامی
پس از شناخت آموزههای دینی، تبلیغ صحیح دین به دیگران یکی از اهداف اصلی تشکیلات دینی است. دانشمندان و شاگردان حوزه پس از آشنایی با آموزههای دینی، بهعنوان مبلغان دینی به سرزمینهای اسلامی اعزام میشوند تا معارف دینی را به مردم منتقل کنند. مراکز علمی نبوی و امامان معصوم (علیهمالسّلام) هزاران شاگرد تربیت کردند تا به نشر معارف دینی بپردازند. روحانیت و عالمان دینی در عصر غیبت، با برنامههای تبلیغی و دفاعی به ترویج مبانی و ارزشهای دینی ادامه دادهاند.
اهداف تربیتی و اخلاقی
حوزه و تشکیلات دینی بهدنبال ترویج اخلاق و معنویت و مبارزه با فساد و فحشا هستند. اسلام از آغاز بهدنبال انسان صالح، رشد اخلاقی و تکامل علمی بشر بوده است. در تاریخ تشکیلات دینی، پیامبر و امامان معصوم (علیهمالسّلام) همواره در پی جذب افراد مستعد و آموزش مبانی دینی به آنها بودند. پس از عصر غیبت صغری، صدها فقیه و مجتهد در بغداد تربیت شدند تا اهداف تربیتی خود را در جامعه پیاده کنند.
اهداف علمی و کلامی
رسیدگی به نیازهای دینی و فقهی شیعیان و پاسخگویی به پرسشها و شبهات عقیدتی، از وظایف حوزههای علمی شیعه بوده است. یکی از دلایل پیدایش سازمان روحانیت شیعه، نیازهای درونی جامعه شیعه و پاسخگویی به مسائل کلامی پس از عصر غیبت صغری بود. علما و فقهای دینی با جمعآوری و تدوین احادیث و آغاز فعالیتهای آموزشی، مراکز آموزشی را ایجاد کردند تا به مسائل فقهی شیعیان پاسخ دهند. هجرت طلاب و علما از مناطق مختلف به بغداد و نجف و تألیف آثار متعدد، نشاندهنده هدف ایجاد تسهیلات در رسیدگی به امور مذهبی شیعیان بوده است.
شیعیان که پیش از این پاسخهای شرعی خود را از امامان معصوم (علیهمالسّلام) دریافت میکردند، از این تاریخ به بعد به علمای دینی مراجعه کردند. بدین ترتیب، انجام این مسؤولیت تنها در قالب حوزه و ایجاد مرکزی برای تربیت افراد و تشکیل تشکیلات دینی ممکن بود. آنان همچنین در پاسخ به شبهات و اعتراضهای عقیدتی تلاشهای زیادی انجام دادند.سلسله مراتب
فعالیتهای آموزشی و تعلیمی اسلامی از آغاز رسالت تا پایان عصر غیبت صغری تحت سرپرستی امامان معصوم (علیهمالسّلام) انجام میشد. آنان ریاست و رهبری امور آموزشی و فرهنگی را بر عهده داشتند و وظایف و برنامهریزیهای مربوطه را انجام میدادند. در این مقطع، آموزش و تدریس بهصورت ساده و در قالب خاص خود وجود داشت. ائمه معصوم (علیهمالسّلام) بهعنوان معلم و آموزگار علوم اسلامی برای شاگردان خود درس میگفتند.
پس ازحضور مستقیم رهبران معصوم، فقهای شیعه حرکت علمی را آغاز کردند و به مرحله جدیدی از تحول وارد شدند. از آن زمان، حوزه و تشکیلات دینی بهصورت ابتدایی شکل گرفت و به مرور زمان، تمایز وظایف، عناوین و پایگاهها به وجود آمد. در این فرایند، تفاوت میان مدیر، استادان و شاگردان شایسته و سایرین مشخص شد. در رویدادهای جمعی، تصمیمگیری از سوی رهبر و مدیر انجام میشد و دیگران در اجرای آن مطیع بودند. در ادامه به این مراتب اشاره میشود:
مرجعیت و ریاست
در نظام حوزه و روحانیت، بالاترین مقام به شخص رهبر و مرجع شیعیان اختصاص دارد. در نظام حوزه، بیشتر مناصب «ریاست» و «زعامت» در یک فرد متمرکز بوده است؛ یعنی شخصی که بهعنوان مرجع شیعیان شناخته میشود، مدیریت حوزه و تشکیلات دینی را نیز بر عهده دارد.
در تاریخ حوزه و روحانیت شیعه، تا اواخر، مدیریت حوزه بهصورت انتخابی و رسمی نبوده و بهطور طبیعی، افرادی که از نظر دانش و تقوا شایستهتر بودند، عهدهدار این منصب میشدند. از نیمه دوم قرن چهارم به بعد، علمایی چون شیخ مفید، سید مرتضی و شیخ طوسی با توجه به توانایی علمی و شایستگی خود، به مقام مرجعیت و ریاست حوزه اختصاص یافتند. این فقها نهتنها به مسائل فتوایی رسیدگی میکردند بلکه مدیریت و سرپرستی حوزه را نیز بر عهده داشتند. مهمترین وظایف آنان شامل هدایت حوزه، اعتلا بخشی به آن، زمینهسازی برای رسیدن به اهداف اصلی و جلوگیری از افکار انحرافی بود.
نماینده و جانشین غیررسمی
در روحانیت شیعه، در زمان عدم حضور استاد و رئیس حوزه، فرد دیگری بهعنوان جانشین وظایف او را در زمینه تدریس و بیان مسائل شرعی انجام میداد. بهعنوان مثال، سید مرتضی در برخی موارد بهعنوان شاگرد ممتاز شیخ مفید، وظایف او را در بغداد بر عهده داشت. همچنین، گاهی فردی از سوی مدیر حوزه برای انجام وظایف خاصی مانند تدریس و قضاوت منصوب میشد. بهعنوان مثال، قاضی عبدالعزیز حلبی، شاگرد شیخ طوسی، به مدت بیست سال در طرابلس منصب قضاوت را بر عهده داشت.
حمزه بن عبدالعزیز نیز گاهی به نیابت از سید مرتضی در بغداد تدریس میکرد و بعدها به امور قضاوت در حلب منصوب شد. همچنین ابوصلاح حلبی که تحصیلات عالیهاش را نزد سید مرتضی و شیخ طوسی گذرانده بود، از سوی سید، عهدهدار تدریس و رسیدگی به امور شرعی در سرزمینهای شام و حلب گردید.
طلاب و فضلا
طلاب در سطوح متفاوتی قرار دارند و موقعیت علمی و اجتماعی آنها معمولاً با توجه به میزان تحصیلات، سالهای تحصیلی که گذراندهاند، حوزهای که در آن درس خواندهاند و استادی که نزدش به فراگیری مشغول بودهاند، سنجیده میشود.
بر این اساس، اهداف حوزه بیشتر بر تربیت طلابی متمرکز است که پس از گذراندن تحصیلات عالی، به بازدهی برسند و با مراجعه به موطن خود، وظایف تبلیغ، تدریس و بیان احکام دینی را انجام دهند. این امر از گذشته مورد توجه بوده و علما پس از هجرت به مراکز آموزشی، به سرزمینهای خود و مناطقی که نیاز به روحانی داشت، بازمیگشتند.
مراکز آموزشی
گرایش به خواندن و نوشتن همزمان با بعثت پیامبر اکرم (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) آغاز شد. پیامبر نخستین نقش را در امر تعلیم و آموزش ایفا کرد و با فراخواندن مردم به آیین اسلام، به آموزش و نشر آموزههای دینی پرداخت.
دکتر احمد شلبی درباره مراکز آموزشی در صدر اسلام اشاره میکند که پیامبر برخی از خانههای اصحاب را برای تعلیم انتخاب کرده بود. یکی از این خانهها، خانه زید بن ارقم بود که پیامبر در آنجا به آموزش اصحاب میپرداخت. همچنین در مکه، پیامبر در منزل خود به تعلیم مسلمانان و اصحاب میپرداخت.
استفاده از منازل بهعنوان مراکز آموزشی بیشتر از بنای مساجد و در شرایط خاصی بود. با گسترش قلمرو اسلام و نیاز تازه مسلمانان به تعلیم، بهویژه پس از هجرت پیامبر به مدینه و تأسیس مسجد النبی، مساجد به مرکزی برای فراگیری معارف دینی تبدیل شدند و جلسات درسی و آموزشی در آنها برگزار میشد.
بهطور کلی، مکانهایی که بهعنوان مراکز فعالیتهای آموزشی و فرهنگی در تاریخ اسلام شناخته میشوند، شامل گوشه کعبه، بازارچهها، مکتبخانهها، کتابفروشیها، منازل علما و تالارهای ادبی هستند.
تحصیل حوزوی در کنار دانشگاهحجتالاسلام عباسی به برخی اصول مورد تأکید مسئولان حوزه در این طرح اشاره کرد و تأکید نمود: طلاب علاقهمند به تحصیل در دانشگاه باید در درجه اول اصالت حوزوی خود را از نظر روحیه طلبگی و مسائل آموزشی و رسالتهای تحقیقی حفظ کنند. همچنین، طرز تفکر اسلامی و بنیادینی که نیاز طلاب است، باید در وجود آنها شکل گرفته باشد تا بتوانند در این طرح شرکت کنند.
وی اتمام سطح دو حوزه را یکی از شرایط مهم تحصیل همزمان بیان کرد و افزود: طلاب با دریافت مجوز تحصیل همزمان، میتوانند تحصیلات خود را بهطور رسمی در حوزه ادامه دهند و از مزایای آن بهرهمند شوند و همچنین خدمات آموزشی و رفاهی دانشگاه را دریافت کنند.
نظارت بر نحوه تحصیل طلاب در این آئیننامه مورد توجه قرار گرفته و مرکز مدیریت حوزههای علمیه با توجه به تعهدی که از طلاب علاقهمند دریافت میکند، تحصیل همزمان در دانشگاه و حوزه را رصد میکند.
به گفته حجتالاسلام عباسی، طلاب متقاضی تحصیل همزمان در حوزه و دانشگاه بهعنوان نماینده حوزه و با مدارک تأیید شده توسط حوزه علمیه وارد دانشگاه میشوند. در بررسی تقاضای طلاب، حوزه علمیه توان تحصیل همزمان را بر اساس رشد تحصیلی آنها در سالهای گذشته و تناسب رشته با رسالت و اهداف حوزههای علمیه در نظر میگیرد.
دیدگاه تان را بنویسید