ارسال به دیگران پرینت

تجاوز |تجاوز به زن جوان |تجاوز برادر شوهر به زن جوان

تجاوز برادر شوهرم بعد از فهمیدن رابطه نامشروعم با مرد غریبه | عاقبت خیانت زن جوان زندگیش را سیاه کرد

زن جوان بعداز لو رفتن رابطه نامشروعش با مرد غریبه مورد تجاوز برادر شوهرش قرار گرفت

تجاوز برادر شوهرم بعد از فهمیدن رابطه نامشروعم با مرد غریبه | عاقبت خیانت زن جوان زندگیش را سیاه کرد

  

برادر همسرم از رابطه پنهانی من با کوروش سو استفاده کردو خودش تا صبح بارها به من تجاوز کرد

چند ماهی بود که شوهرم به مأموریت خارج از کشور اعزام شده بود ،راستش تا وقتی هم بود رابطه بین من و فربد چنگی به دل نمی زد اما قسم می خورم هیچ وقت به فکر خیانت نبودم تا اینکه یه روز سوار یه تاکسی اینترنتی شدم و چون ترافیک بود زمان زیادی طول کشید تا به منزل برسم .

راننده جوان خوش تیپ و خیلی شیک و با ادبی بود ،در طول مسیر سر صحبت باز شد و در مورد مسائل مختلفی همکلام شدیم و آخر سر کار به درد دل کشید و من هم گوشه ای از داستان زندگیم را تعریف کردم ،اینکه تنها هستم و شوهرم به مأموریت رفته و …

لو رفتن فیلم تجاوز 5 مرد فامیل به شیلا | شوهرش اونو به آتیش کشید!

یکی دو روز گذشت تا دوباره به صورت اتفاقی بازهم کوروش را دیدم ،حالا که فکر می کنم شاید زیاد هم اتفاقی نبود و...

خلاصه اینکه رابطه‌ی بین من و کوروش یواش یواش شکل گرفت و البته تا قبل از اتفاقی که برام افتاد در حد دور زدن و کافه رفتن باهم بودیم .

تا یه شب یه شام مفصل درست کردم و کوروش رو دعوت کردم به خونم ،شام رو که خوردیم نشستیم جلوی تلویزیون که فیلم نگاه کنیم که صدای زنگ در بلند شد .

منتظر کسی نبودم و همسایه ها هم خیلی با ما در ارتباط نبودند ،از چشمی در نگاه کردم .برادر فربد پشت در بود و از ظواهر مشخص بود خیلی اوضاع عادی نیست .

کوروش را فرستادم تو اتاق و در را باز کردم ،محمود وارد شد و بی مقدمه یه کشیده خوابوند زیر گوش من و فریاد زد کجا قایمش کردی !

 

دنیا رو سرم خراب شد ،فقط یادمه به پای محمود افتاده بودم و می گفتم ببخش غلط کردم کاری باهاش نداشته باش .کوروش هم از اتاق خارج شد و خلاصه به بدبختی از خونه بیرون زد و من موندم و محمود . از ترس اینقدر گریه کردم که چشمام نمی دید دو تا قرص خواب آور با هم خوردم و رفتم تو اتاق رو تختم خوابیدم .

تمام وجودم پر از استرس و ترس بود ،نمی دونستم می خواد چه اتفاقی بیفته ! اگر محمود ماجرا را برای فربد تعریف کنه چی باید جواب بدم ،با خودم کلنجار می رفتم که یهو احساس کردم یه نفر از پشت بغلم کرد جوری که دست و پام رو تو بدنش قفل کرد .

هر چی تلاش کردم که خودم رو رها کنم بی فایده بود ،محمود با نقطه ضعفی که از من گرفته بود یه فکر شیطانی داشت و اون شب تا صبح چندین بار به من تجاوز کرد .

منبع : منیبان
به این خبر امتیاز دهید:
بر اساس رای ۷۱ نفر از بازدیدکنندگان
با دوستان خود به اشتراک بگذارید:
کپی شد

پیشنهاد ویژه

    • تنها ارسالی در

      کلا ماجرا دروغ است مگه میشه با یه بار سوارشدن طرف بیاد خونه وتلویزیون نگاه کنه میرفتین سینما بعد حکم اعدام برات کمه بیشعور شوهرت هرجوری باشه نبایدخیانت میکردی

    • ناشناس ارسالی در

      تا زن نخواد هیچ کس نمیتونه بگه بالای چشمت ابرو. این زن است که طوری رفتار میکنه که مرد بره به سمت اون..زن کسی بخواد حتی حمله بکنه چشم مرد رو از جایش در میاره.

    • ناشناس ارسالی در

      ایمان ضعیف غلبه بر کار دارد.شیطان نفر سوم بوده است.

    • هادی ارسالی در

      همش داستان های دروغ و ساختگی
      از خدا بترسید ادمین

    • ناشناس ارسالی در

      دروغ
      فربد_محمود؟؟؟
      چه اسمای بی ربط پرتی

    • ناشناس ارسالی در

      هرجورفک میکنم نمیتونم داستانو باور کنم نمیدونم چرا؟؟؟ کلا خیلی بی ربط بود ببخشید ولی خیلی چرت بود درسته فضای مجازیه وهر دروغی خواستین میتونین بنویسین ولی ن اینقد پرت وپلا

    • ناشناس ارسالی در

      مثلا میخان بگن اخر این کارها عاقبت نداره و مردم رو بترسونن. اصلا هیچ ربطی نداشت. برادر شوهر رفت اون کارو با زن داداش خودش کرد. کم دروغ بگو

    • چارک میرزا ارسالی در

      تکلیف زنهایی که برادر شوهر ندارند چیه؟!

    • ناشناس ارسالی در

      چراغی که به خانه رواست به مسجد حرام است

    • ناشناس ارسالی در

      ازبرادرشوهره بعیده والا

    • ماها ارسالی در

      خجالت اوره شرم اوره اخه برادرباناموس برادرش!!؟؟؟

    دیدگاه تان را بنویسید

     

    دیدگاه

    توسعه