ارسال به دیگران پرینت

کارشناس منتقد | انتقاد پذیر | برخورد شبکه خبر با کارشناس منتقد

برخورد عجیب شبکه خبر با کارشناس منتقد سوژه شد | "فرصت‌مان، تمام شد"!!

اندر حکایت برخورد شبکه خبر با کارشناس منتقد؛ "فرصت‌مان، تمام شد"!!

برخورد عجیب شبکه خبر با کارشناس منتقد سوژه شد | "فرصت‌مان، تمام شد"!!

برخورد شبکه خبر با کارشناس منتقد چگونه بود؟

کورسوی امید را روی مردم نبندید!

اندر حکایت برخورد شبکه خبر با کارشناس منتقد؛ "فرصت‌مان، تمام شد"!!

محمدحسین رنجبری

دانش‌آموخته حقوق و فعال مدنی

"زورمندان ناتوانان را می‌خورند که نیروی خود را حفظ کنند، خوشبخت‌ها پیش از همه می‌بلعند و بیش از همه حرکت می‌کنند."

جمله‌ای که خواندید، بخشی از کتاب گرگِ دریا، اثر جک لندن است. گفته‌شده او این کتاب را در جهت افشای ستم صاحبان قدرت و بهره‌کشی ناعادلانه‌ی آنان از مردمان، نوشته. او آمریکایی است. حدود چهل سال، عمر کرد و در سال ۱۹۱۶ درگذشت. به نظر، این جمله‌ی مزبور با آنکه حدود یک قرن پیش قلمی شده، قرابت خاصی با زمانه‌ی ما دارد. نمی‌دانم، شاید هم دارم اشتباه می‌کنم. به هر حال، معصوم که نیستم. زمانه‌ای که هر بار امیدی را در خود تزریق می‌کنیم، بدتر مایوس‌تر از قبل می‌سازدمان.

به یاد دارم در حقوق خوانده‌ام "اگر شخصی به‌واسطه‌ی هر وسیله‌ای، امید را در مردم بمیراند و کشور را خالی از استعدادها کند، دارای ضَمان است؛ یعنی مسئولیت بر ذمه دارد". طبق این، چه کسی پاسخگوی این همه احساس ناامیدی و شکست در اقشار و آحاد مختلف جامعه است؟ آقایان حواستان به کجاها گرم است که مردم را نادیده می‌گیرید؟ مردم امیدوارند که دولت انتقادپذیر باشد، اما وقتی صداوسیما با انتقاد سیدرضا نورانی، رئیس اتحادیه‌‌های محصولات کشاورزی از وضع نابهنجار تعرفه‌گذاری مسئولان، مصاحبه را بدون خداحافظی نورانی به پایان می‌رساند، مردم به چه امیدی دنبال گوش شنوا باشند؟

مردم امیدوارند مسئولان در مناصب خود، فسادستیز و مفسدستیز باشند. اما وقتی خبر فساد هزاران میلیاردی را می‌شنوند و هیچ شخصی، چه از مسئولین حاضر و چه سابق، گردن نمی‌گیرد و بدتر از آن، تقصیر را بر گردنِ دیگری می‌اندازد، انتظار دارید مردم باز هم به شما و بهبودِ امور، امیدوار باشند؟ و جالب است کسی که به او اتهام زده‌ شده، درخواست اعاده‌ی حیثیت نمی‌کند! مردم امیدوارند که مسئولانشان مصداق "عالم بی‌عمل به چه ماند به زنبور بی‌عسل"، نباشند، لکن وقتی دورویی شخص به‌ظاهر مسئول آشکار می‌شود، می‌توان انتظار داشت که جامعه‌ای امیدوار باقی بماند؟!

رسانه‌ای که قرار است ملی باشد، و زیرِ این عنوان ملی، صدای رسای مردم، انتقادپذیر، منعکس‌کننده‌ی واقعیات، گوشِ شنوای انتقادات، بازگوکننده‌ی درد مردم و...، اینگونه با کارشناسی که لب به انتقادی کاملا صنفی و واقعی و تخصصی می‌گشاید، برخورد می‌کند و فورا مجری آن می‌گوید "وقت ما تمام شده است"، حداقل به قولی که همان مجری در همان گفت‌وگو به همان مسئول می‌دهد و می‌گوید "حتما در برنامه‌ی دیگری در خدمت شما خواهیم بود"، وفادار بماند تا همین کورسوی امید، بسته نماند! یعنی می‌شود؟!

 

با دوستان خود به اشتراک بگذارید:
کپی شد

پیشنهاد ویژه

    دیدگاه تان را بنویسید

     

    دیدگاه

    توسعه