بنا به گفته شاهدان محلی محمد طهماسبی رئیس بنیاد شهید و امور ایثارگران شهرستان کلاردشت و از اهالی روستای پیمبور کلاردشت در روزهای تعطیل اقدام به مسافرکشی در جاده جنگلی محلی که مورد توجه گردشگران است میکند که با ورود یکی از افراد برای مسافرکشی، این موضوع سبب درگیری و ضرب و جرح میشود.
به گفته شاهدان محلی یک زن و شوهر نیز در این مسیر اقدام به مسافرکشی میکنند که این مسئله با واکنش ضارب آقای محمد طهماسبی رئیس بنیاد شهید و امور ایثارگران کلاردشت روبرو میشود.
در این درگیری خانمی که با داس مصدوم شده بود برای درمان به بیمارستان اعزام می شود.
تحقیقات نشان می‌دهد درگیری فامیلی در روستای پیمبور کلاردشت رخ داد که باعث ضرب و شتم و مجروح شدن یک زن و شوهر شد.
در این دعوا شخص ضارب و پسرش با داس سر و دست این زن و شوهر را مجروح و آنها را راهی بیمارستان کرده بودند که شخص ضارب با حضور نیروی انتظامی بازداشت و به کلانتری تحویل شد.
بنا به اظهارات شخص ضارب این درگیری در اثر اختلافات قدیمی بر سر ساخت مسجد این روستا بود که خانواده مضروب با تشکیل پرونده‌های مختلف و همچنین ورود به زمین شخصی وی در صدد بدنامی طهماسبی رییس بنیاد شهید کلاردشت هستند که این امر باعث عصبانیت وی شده و این درگیری انجام پذیرفته است.
در این روستا ۱۴ خانوار زندگی میکنند که به علت اختلافات محلی و فامیلی اقدام به ساخت دو مسجد بزرگ کردند که درگیری‌های لفظی زیادی بر سر ساخت این بناها انجام گرفت، اما همچنان این اختلافات ادامه دارد.
با وقوع رویداد این مدیرکل بنیاد شهید مازندران نیز به منطقه مراجعه کرده است.
نظامی که ادعای الگوی جهانی بودن داره ولی فقط دزد و قاتل و جانی پرورش داده اینا همه نتیجه اموزش و پرورش این حکومت هستن
۱. محمد طهماسبی فقط در روزهای تعطیل مسافرکشی نمیکرد! بلکه در روزها و ساعات اداری هم این کار را میکرد!!
۲. او با وجود مخالفت منابع طبیعی، به گرداندن مسافر با خودرو در مناطق ممنوعه، اقدام کرده و بارها مورد بازخواست این اداره قرار گرفته بود
۳. زیور مهدیان از تورگردان با سابقه و مورد اعتماد گردشگران است و محمد طهماسبی با ورود به عرصه ای که در آن تجربه و تخصصی ندارد باعث اخلال در جذب گردشگر در این روستا شده است
۴. فحاشی رکیک و توهین به ناموس و تهدید به قتل از عباراتی است که محمد طهماسبی در خلال درگیری به زیور مهدیان و رضا دلفانی در حضور فرزندشان گفته و عفت عمومی فضای این روستای شهید پرور را زیر سوال میبرد!
۵.علت جرات محمد طهماسبی به توهین و تهدید و تهمت و افترا به مضروبان(زیور و رضا) اتکاء او به دو قاضی در خانواده اش میباشد و این مسئله را صراحتا به زبان میاورد! (برادرش صادق و دامادش -امینی)
۶. محمد طهماسبی پیش از درگیری با زیور و رضا نیز از قبل جلوی مسجد بصیرت با عده ای دیگر درگیر شده بود و پس از آن هم در جنگل با عده ای دیگر(!!!) و درگیری او با زیور و رضا درگیری سوم او در آن روز بوده است
۷. به گفته مضروب از قبل محمد طهماسبی به او گفته بود حضور شما برای گردشگران جذابتر است و مانع کسب سود بیشتر برای وی میشود و باید کار را تعطیل کنند تا او به منفعت بیشتری دست یابد!! (این در حالی است که محمد طهماسبی کارمند دولت در مقام ریاست بنیاد شهید محسوب میشد)
۸. ادعای مطرح شده در متن از طرف محمد طهماسبی در بیان علت درگیری کذب محض است و اگر شکایتی بین طرفین وجود داشته از طرف خود او بود و شاکی خودش میباشد!
همچنین هیچ اختلاف قدیمی بین طرفین نبوده و ورود به زمین شخصی رخ نداده است. این درگیری ارتباطی به مسجد محل ندارد
9. روستای پیمبور در زمان دفاع مقدس 14 خانوار بوده و با افزایش جمعیت نیاز به مسجد جدید پیدا کرده است.
ما اهالی شهید پرور روستای پیمبور انتظار داریم خبرگذاری رسمی جمهوری اسلامی ایران نسبت به انتشار حقیقت بیش از این حساس بوده و در جهت کسب اطلاعات مطابق با واقع تلاش کند تا منافقان به خود اجازه جولان در فضای غبارآلود را ندهند
با تشکر
با سلام ، هر کس در انتخاب مکان عبادت خودش ازاد به تعداد خانوار هم که بستگی نداره مثلا در سیستان هر دو سه خانواده یک مسجد زیبا ساختند .من خودم اهل کلاردشت هستم و تقریبا از اوضاع با خبرم از نظر فنی و رعایت اصول فنی جمعیت روستا ۶۵ نفر در قالب ۲۳ خانوار در سال ۱۳۹۰ بوده.مسجد زینبیه ساخت قدیمی داشته و متناسب با افزایش جمعیت توسعه نیافت تا اینکه برای راحت تر شدن امور تصمیم گرفته شد در جنب مسجد حسینیه و اشپزخانه درست شود که بامساعدت اهالی این حسینیه دایر میشود اما باز پاسخگو نبود حالا بماند در این میان افرادی پولی را نذر مسجد کردند اما در امور دیگر صرف شد و چه بی دقتی و هرج و مرج در این زمینه صورت گرفت و با اعتراض مردم و بی توجهی مسول این طرح مواجه شدند.تا این که عده ای پولی فراهم میکنند برای توسعه و نوسازی بنا و دوسال جلسات متعدد و هربار پرداخت هزینه نقشه و مخالفت خاص یک فرد خاص( که پرونده جعل سند در کارنامه زندگی نا مبارکش دارد)و درخواست میکند پول به حساب هیات امنایی که خودش اما و اگرهایی دارد واریزکنند که طرف مقابل به دلیل بی دقتی ها و بی مسئولیت هایی که درساخت حسینیه صورت گرفته بود نمیپذیرندو یکی از خیرین سند خانه میلیاری اش را گرو میگذارد که هزینه ساخت مسجد را شخصا بر عهده بگیرد اما باز ان شخص معلوم الحال که دائم بر زبانش من من هست مخالفت میکند و حتی درگیری ایجاد میشود و طرف مقابل که دید انهابه هیچ صراطی مستقیمی نیستندو عده ای دنبال رو بی چون و چرای او هستند با پیشنهاد خود انها که گفتند بروید جای دیگر مسجد بسازید این مسجد مال ماست، رفتند مسجد دیگر ساختند و در این میان چه کارها که نکردند (نامیدن مسجد جدید به ضرار توسط فردی که خود را همه کاره دفتر رهبری میداند،اعتراض به وقف نامه مسجد جدید در دیوان،توهیها و فحاشی ها، نامه نگاری ها به ادارات مختلف، حضور گله ای در ادارات، و هزاران بداخلاقی و به دور از شان انسانی و اسلامی...) اما مردم عزیز و فهیم این درگیری ربطی به مسجد ندارد در بیرون روستا اتفاق افتا اصلا دو تن از مضروبین در مسجد جدید کمتر دیده میشدند و اتفاقا هم سفره جناب طهماسبی ها بودند و انها برای پنهان کردن جنایت ضارب این اتهام را بیان میکنند .مردم عزیز و خوبم در شان یک مسئولی که رئیس یک اداره با عظمت و خدومی مثل بنیاد شهید هست؟