ارسال به دیگران پرینت

گفت و گوی «۵۵ آنلاین» با مهدی رادان؛ کارشناس بازار سرمایه

دستورالعمل هایی برای تداوم روزهای منفی بورس تهران | دلایل کاهش 327 هزار میلیارد تومانی بورس در یک ماهه فروردین 1400؟ | سهامداران بورسی، موافق کاهش نرخ ارز نیستند!

رادان: ترجیح افراد عادی این است که در کمترین زمان به سود برسند. اساساً برای سرمایه گذار خُرد و برای پول های کوچک، دعوت به صبر بلند مدت، یک مقدار حالت تئوریک و شعاری دارد

دستورالعمل هایی برای تداوم روزهای منفی بورس تهران |  دلایل کاهش 327 هزار میلیارد تومانی بورس در یک ماهه فروردین 1400؟ | سهامداران بورسی، موافق کاهش نرخ ارز نیستند!

55 آنلاین- بورس تهران، از جمله محل خرید و فروش سهام چند صد شرکت ایرانی است و در سال  1399 نوسانات شدید و بی سابقه ای را در تاریخ بازار سرمایه ایران به ثبت رساند. 

شاخص کُل بورس تهران در مجموع و در روز  31 فروردین سال 1399، نسبت به اواخر سال 1398 با افزایش 34 درصدی به 689 هزار واحد رسید. در حالی که در روز 31 فروردین سال 1400، کاهش 6.7 درصدی را رقم زده و متفاوت از رشد شتابان سال گذشته عمل کرده است. 

در گفت و گوی «55 آنلاین» با مهدی رادان- کارشناس بازار سرمایه- تحولات بورس تهران در فروردین سال 1400 با نیم نگاهی به تجربه سال 1399 آن، مورد کند و کاو قرار گرفته است.

*****

*در آخرین روز کاری بورس تهران در روز 27 اسفند ماه 1399، شاخص کُل بورس تهران در محدوده یک میلیون و 307 هزار واحد به کار خود پایان داد. برای سال 1400 هم پیش بینی هایی می شد مبنی بر این که به خاطر فضای انتخاباتی، بورس یک مقدار رونق خواهد گرفت.

در مجموع در اولین ماه سال 1400، شاخص کُل بورس نسبت به اواخر سال گذشته افزایش نداشت و در روز سه شنبه 31 فروردین ماه امسال، شاخص تا محدوده یک میلیون و 219 هزار واحد پایین آمد. 

جنابعالی، کاهش حدوداً 7 درصدی بورس تهران در اولین ماه سال 1400 را چگونه ارزیابی می کنید؟

-درست است که به خاطر انتخابات ریاست جمهوری، انتظار می رفت که بورس رونق پیدا کند ولی در طرف مقابل، انتظار این هست و هنوز هم احتمال آن وجود دارد که اگر دولت به منابع ارزی دسترسی پیدا کند، به عرضه ارز در بازار و کاهش مقطعی قیمت ارز اقدام کند. 

بازار ارز و بازار سرمایه، انتظار آن را دارند که در صورت دستیابی دولت به منابع ارزی، نرخ دلار به کمتر از 20 هزار تومان برسد. این موضوع، یک مقدار جو منفی در بازار ایجاد کرده و فشار فروش به وجود آورده است.

در کنار این موضوع، مساله دامنه نوسان نامتقارن مطرح است که نقد شوندگی سهم ها را دچار مشکل کرده است. این حالت، یک کلافگی و حالت روانی نامناسب ایجاد کرده و مشکلات را تشدید کرده است.

در عین حال، رونق گرفتن «رمز ارز»ها نیز مزید بر علت شده. این بازار، جذابیت های خاص خودش را هم دارد. این موضوع نیز باعث شده که در بورس، فشار فروش مضاعفی به وجود بیاید. همه این عوامل و عوامل دیگر باعث شده که ما شاهد نزول بازار در این روزها باشیم.

*ارزش کُل سهام بورس در اواخر اسفند سال 1399 به 5223 هزار میلیارد تومان رسید. در آخر فروردین امسال، ارزش کُل بازار تا 4896 هزار میلیارد تومان پایین آمد و 327 هزار میلیارد تومان از ارزش خود را از دست داد. 

اگر بخواهیم این کاهش ارزش و ضرر کردن را سهم بندی کنیم، بر اساس حدس و احتمال، در همین یک ماه اخیر تقریباً سهامداران حقیقی و مردم عادی چقدر از این ضرر نصیب شان شده و حقوقی ها چقدر؟

-ما اگر بخواهیم از مجموع ارزش بازار نگاه کنیم چون حقوقی ها درصد بیش تری از سهام بورسی را دارند و سهامداران عمده هستند، ضرر بیش تری متوجه آنها شده. با این حال، چون شرکت های حقوقی از قدیم سهام داشته اند، این ضرر آنها از سودشان است. 

در سال گذشته، ارزش بازار شرکت ها فرضاً 10 برابر یا 11 برابر افزایش پیدا کرد و حالا نسبت به قبل از آن مقدار افزایش، حدود 5 یا 6 برابر کاهش پیدا کرده است.

اگر از مقطع زمانی اسفند 1399 تا الان در نظر بگیریم حقوقی ها به خاطر این که سهامداران بزرگ تری هستند، ضرر بیش تری نصیب شان شده ولی این ضرر برای حقیقی ها، ملموس تر است. چرا که نسبت بیش تری از دارایی آنها را تشکیل می دهد و آنها امید کوتاه مدت برای کسب سود داشتند.

حقوقی ها همچنان در بورس حضور دارند ولی این کاهش ارزش، تاثیر آنی و سریع، بر آنها ندارد. در حالی که سرمایه گذار حقیقی و خُرد، امید کوتاه مدت برای کسب منافع در بازار دارد و این کاهش ارزش، برایش ملموس تر است.

*در خصوص بازار بورس، تاکید می شود که باید نگاه دراز مدت به آن داشت و صبور بود. وقتی شما می گویید سهامداران خُرد، امید کوتاه مدت داشتند، آیا این امید داشتن، درست است یا نه؟

-آن تاکید در زمینه نگاه دراز مدت داشتن، یک تاکید تئوریک است. افرادی که دانش مالی را به صورت آکادمیک دنبال کرده و به بازارهای مالی بین المللی و بازارهای داخلی، در دراز مدت نگاه می  کنند، بر اساس تجربه و دانش مالی است و این نوع نگاه، باید بلند مدت باشد.

در عمل، ترجیح افراد عادی این است که در کمترین زمان به سود برسند. اساساً برای سرمایه گذار خُرد و برای پول های کوچک، دعوت به صبر بلند مدت، یک مقدار حالت تئوریک و شعاری دارد ولی نگاه سرمایه گذار حرفه ای، بلند مدت است.

*در مجموع حدود 70 هزار میلیارد تومان توسط حقیقی ها از زمان اوج شاخص بورس در مرداد سال 1399 به بعد از این بازار خارج شده و در فروردین سال 1400 هم در حد 5 هزار و 350 میلیارد تومان توسط حقیقی ها، پول از بورس خارج شده. 

بر اساس ارتباطات و اطلاعاتی که جنابعالی دارید، آیا خروج سرمایه توسط حقیقی ها و مردم عادی، در مرحله سود بوده و خارج شدند یا این که با نا امیدی در فرصتی که پیش آمده، از بورس خارج شده اند؟

-بخش بزرگی از افرادی که از تیر ماه سال 1399 به بعد وارد بازار شدند، الان کمتر با سود خارج می شوند. برخی از این افراد ممکن است به یک نقطه سر به سر رسیده باشند یا این که ممکن است نیاز به نقدینگی داشته باشند یا این که جهت جلوگیری از ضرر بیش تر، از بورس خارج شوند.

با این حال، افرادی که قبل از تیر ماه سال 1399 سرمایه گذاری کرده اند، احتمالاً با سود یا در حالت سر به سر، در حال خروج از بازار هستند. 

*هنوز در محدوده ساختمان بورس تهران، تجمع هایی علیه دولت آقای روحانی برگزار می شود. معترضان، تندترین شعارها را علیه شخص آقای حسن روحانی سر می دهند و می گویند با دعوت رئیس جمهور به بورس آمده اند. به نظر شما، این افراد معترض، همان سهامداران خُرد و غیر حقوقی هستند؟

-سهامداران حقوقی، به رفتارهای اینچنینی اقدام نمی کنند. شخصیت حقوقی آنها اجازه نمی دهد که مثلاً از کارمندان خودشان بخواهند چنین رفتارهایی داشته باشند. چون این شرکت ها و سازمان ها، تحت نظارت بوده و شناسنامه دار هستند. 

در نتیجه، حقوقی ها به دنبال این نوع رفتارها نیستند.این نوع رفتارها و اعتراضات، رفتارهایی است که توسط افراد حقیقی و سهامداران خُرد و عادی اتفاق می افتد.

*در تیر ماه سال 1399 بیش ترین سرمایه حقیقی در یک ماه وارد بورس شد و در حد 35 هزار میلیارد تومان بود. در رتبه دوم، مرداد سال گذشته بوده که 23 هزار میلیارد تومان توسط حقیقی ها وارد بورس شده بود.

در فروردین 1400، میزان خروج سرمایه حقیقی در حد 5 هزار میلیارد تومان بوده. آیا این کم بودن مبلغ خروج حقیقی ها نشان می دهد که این افراد نمی توانند سرمایه خودشان را خارج کنند یا این که احیاناً امکان خروج از بازار وجود دارد؟

-قیمت سهم ها از نظر مبانی محاسباتی و بنیادی، جذابیت های خاص خودش را دارد و سرمایه گذاران هم، در مقاطعی امیدوار می شوند. به همین دلیل، گاهی اوقات صف خرید تشکیل می شود و گاهی اوقات، یک جو مثبت مقطعی در بازار ایجاد می شود. 

ما نمی توانیم انتظار داشته باشیم که میزان معاملات حقیقی ها به صفر برسد. در عین حال، افرادی که به صورت حرفه ای، بازار را دنبال می کنند، ممکن است حجم پرتفوی (سبد سهام) خودشان را کم کرده باشند ولی بالاخره در بازار، انجام معامله را دارند. این طور نیست که همه حقیقی ها بخواهند بازار را ترک کنند. 

*شورای عالی بورس در بهمن ماه سال 1399 تصمیم گرفت که دامنه نوسان از روز 25 بهمن تغییر کند. دامنه نوسان قیمت سهام از مثبت و منفی 5در سال های اخیر، از این زمان به بعد به منفی 2 و مثبت 6 تغییر داده شد. 

حداقل در ظاهر مشخص است که دولت می خواسته بورس، بیش تر سقوط نکند. عملاً این بحث مطرح شد که با دامنه نوسان منفی 2 و مثبت 6، نقد شوندگی بورس از بین رفته. چگونه است که دولت یا شورای عالی بورس متوجه نشدند که این کار می تواند آسیب هایی هم داشته باشد؟

-این طور نیست که متوجه  تبعات تصمیم خودشان نباشند. بالاخره افراد در مقاطع زمانی مختلف، مصالح مختلفی را برای تصمیم گیری دنبال می کنند. استدلال شورای عالی بورس و کلاً سازمان بورس و اوراق بهادار کشور، این بود که جو اقتصادی، جوی است که تصمیمات در آن متشنج بوده و فشار هیجانی به سهامداران زیاد است.

در حالی که دیدگاه مقابل، بر این اعتقاد است که نقد شوندگی، اصل اولیه بازار است و هیچ تصمیمی نباید به آن اصل، خدشه وارد کند.

*دامنه نوسان قیمت سهام از روز 25 بهمن تغییر کرد و نامتقارن شد. قرار بود این مقدار دامنه نوسان فقط برای مدت دو هفته اجرایی شود ولی تا آخر فروردین 1400 ادامه پیدا کرد. 

در فروردین امسال، با تصمیم جدید شورای عالی بورس که دامنه نوسان را به منفی 3 و مثبت 6 تغییر داده، آیا این تغییر می تواند یک مقدار تاثیر داشته باشد و آن مشکل مربوط به نقد شوندگی را حل کند؟ 

-این تصمیم شورای عالی بورس، آن مشکل را حل نمی کند ولی بالاخره سهم ها می توانند دوره اصلاح را سریعتر طی کنند.

*تغییر دوباره دامنه نوسان از اول اردیبهشت امسال، بر بازار تاثیر خاصی گذاشت؟

-در روز اول اریبهشت ماه، جو بازار منفی بود، اما این منفی بودن جو بازار، ناشی از افزایش دامنه نوسان نبود و نیست بلکه در دنباله فضای منفی ماه های اخیر است.

*یعنی بازار همچنان منتظر است که مسائل کلان حل شود و بحث دامنه نوسان، بحث اصلی نیست؟

-بحث اصلی بازار، دامنه نوسان نیست. البته اگر بخواهیم تاثیر وجود دامنه نوسان را در طولانی شدن وضعیت منفی بازار نگاه کنیم، این عامل، یکی از عوامل اصلی است ولی عامل اصلی برای سرمایه گذاری در بازار، چشم انداز فضای اقتصادی است.

*سهام شرکت های عضو صندوق سرمایه گذاری «دارا یکم»، در اردیبهشت 1399 با قیمت 2 میلیون تومان به هر نفر فروخته شد. ارزش روز این سهام در 31 فروردین امسال، به دو میلیون و 640 هزار تومان رسید و هنوز 640 هزار تومان سود دارد که 32 درصد است.

سهام صندوق سرمایه گذاری «پالایشی یکم» در شهریور سال 1399 با قیمت 5 میلیون نفر به هر نفر فروخته شد. الان ارزش روز آن در حد 3 میلیون و 600 هزار تومان است و هر خریدار یک میلیون و 400 هزار تومان ضرر کرده است.

آیا با این وضعیت، اگر دولت بخواهد فرضاً سهام بقیه شرکت های دولتی را در قالب صندوق سرمایه گذاری عرضه کند، از خرید آنها استقبال می شود؟

-الان در اواخر دولت آقای روحانی هستیم و به نظر نمی رسد که فروش سهام شرکت های دولتی، در این دولت انجام شود. البته دولت بعدی، در ابتدا باید سیاست هایی را در جهت نفع بازار اتخاذ کند تا شرایط بازار رونق پیدا کند و بعد باید دید با توجه به قیمت سهام و شرایط بازار، چه وضعیتی پیش خواهد آمد.

*پیش از این به کاهش احتمالی نرخ دلار به خاطر توافق اشاره کردید. اگر توافق حاصل شود و در ادامه آمریکا به برجام (توافق هسته ای) برگردد و یک مقدار از فشار تحریم ها کاسته شود، شرکت های بورسی ایران می توانند صادرات بیش تری داشته باشند. 

در صورتی که بعد از توافق و رفع تحریم ها، نرخ دلار کاهش پیدا کند ولی صادرات شرکت های بورسی ایران افزایش پیدا کند، آیا این وضع نمی تواند به نفع شرکت ها تحلیل شود؟

-قطعاً افزایش صادرات می تواند تاثیر مثبت داشته باشد ولی در عین حال، به باور خیلی از کارشناسان، کاهش نرخ دلار به زیر 20 هزار تومان، مقطعی است و احتمالاً دائمی نخواهد بود.

از نظر تحلیلی، برآیند شرایط جدید اقتصادی برای بازار و شرکت ها مثبت خواهد بود. البته برخی شرکت ها مثل گروه های اصلی «دارو» و «خودرو» که بهای تمام شده محصول آنها مبتنی بر ارز و واردات است، با کاهش نرخ ارز منتفع می شوند ولی در کوتاه مدت، فعلاً بازار نسبت به کاهش نرخ ارز نگرانی دارد.

*در وضعیت فعلی که نرخ دلار بازار آزاد در محدوده 24 هزار تومان است، آیا الان شرکت هایی هستند که سهام آنها ارزنده باشد و قابل خرید باشند؟

-در خصوص ارزنده بودن سهام می توان گفت که بر اساس مبانی محاسباتی و بنیادی، بخش زیادی از بازار، سهم های ارزنده هستند. چون در کوتاه مدت، جو بازار منفی بوده و روند شاخص، نزولی است، اشخاصی هم که به ارزندگی سهام اعتقاد دارند، ترجیح می دهند که صبر کنند تا روند اصلاح بورس به نتیجه برسد و در پایین ترین قیمت ها خرید کنند. 

این مشکل، یکی از ایرادات دامنه نوسان نامتقارن است و باعث تسری منفی بودن بورس می شود. 

*برخی از کارشناسان بورسی گفته بودند که حدود 30 درصد سهام شرکت های بورسی ارزنده هستند. آیا در حال حاضر می شود چنین حکم قاطعی در مورد سهام داد و افراد به خرید تشویق شوند یا این که هنوز تردید وجود دارد؟

-ما می توانیم در مورد ارزنده بودن حداقل 30 درصد شرکت ها صحبت می کنیم و بیش از 50 درصد شرکت های بزرگ، ارزندگی بنیادی دارند. من فکر می کنم به راحتی در مورد ارزنده بودن 30 درصد سهام می شود صحبت کرد و دلیل آورد که این سهام، ارزندگی بنیادی خودشان را دارند.

*آیا در مورد این که نرخ دلار بعد از توافق جدید به کمتر از 20 هزار تومان می رود یا نمی رود، استدلال خاصی وجود دارد؟

-عمدتاً این نوع نظر تحلیل بازار است و مبانی محاسباتی آنچنانی ندارد.

*اگر صادرات نفت ایران مانند سال های قبل به بیش از 2 میلیون بشکه در روز برسد و درآمد ارزی ایران زیاد شود، باز شما اعتقاد ندارید که نرخ دلار می تواند کمتر از 20 هزار توامان شود؟

-دولت، موضوع پایین آوردن نرخ ارز را اعلام کرده و اگر دولت، منابع ارزی داشته باشد این کار را انجام می دهد. به خاطر جو بازار، نرخ دلار تا زیر 20 هزار تومان هم می رود ولی کاهش نرخ دلار، آثار منفی نیز دارد.

در عین حال، پایین آمدن نرخ دلار به زیر 20 هزار تومان، به نوعی حراج کردن دارایی های دولت است و به نظرم، این کار بادوام نخواهد بود.

*در روز چهارشنبه اول اردیبهشت 1400، شاخص کُل بورس تهران تا یک میلیون و 207 هزار واحد پایین آمد. به اعتقاد شما، فرضاً تا دو ماه آینده و تا قبل از انتخابات ریاست جمهوری، احتمالاض شاخص تا چه محدوده ای خواهد رفت؟

-در وضعیت فعلی، روند بورس یک روند فرسایشی است مگر این که تغییرات بنیادین خاصی رخ بدهد و ما شاهد تغییر روند اساسی در بازار باشیم. به نظرم در شرایط عادی، شاخص کُل بورس در محدوده بین یک میلیون و 200 تا یک میلیون و 300 هزار واحد بالا و پایین می رود.

IMG637405550027081151

 

با دوستان خود به اشتراک بگذارید:
کپی شد

پیشنهاد ویژه

    دیدگاه تان را بنویسید

     

    دیدگاه

    توسعه