ارسال به دیگران پرینت

احسان گنج خانلو و رها نیک روش زوج متخص فوت شده در حادثه کلینیک سینا اطهر

احسان گنج خانلو و رها نیک روش زوج متخص فوت شده در حادثه کلینیک سینا اطهر به همراه عکس این زوج متخصص اتاق عمل که به تازگی با یکدیگر ازدواج کرده بودند. احسان گنج خانلو و رها نیک روش که ٢۵ خرداد ماه ازدواج کردند و به عنوان کارشناس اتاق عمل در کلینیک سینا مشغول به کار بودند، در حادثه سه شنبه شب کلینیک سینا اطهر آسمانى شدند.

احسان گنج خانلو و رها نیک روش زوج متخص فوت شده در حادثه کلینیک سینا اطهر

احسان گنج خانلو و رها نیک روش زوج متخص فوت شده در حادثه کلینیک سینا اطهر  این زوج متخصص اتاق عمل که به تازگی با یکدیگر ازدواج کرده بودند. احسان گنج خانلو و رها نیک روش که ٢۵ خرداد ماه ازدواج کردند و به عنوان کارشناس اتاق عمل در کلینیک سینا مشغول به کار بودند، در حادثه سه شنبه شب کلینیک سینا اطهر آسمانى شدند.

گزارشی دردناک از فوت زوج جوان

در ساختمان پزشکی قانونی خنده بر لب هر آدمی خشک می‌شود، نه از گرمای تفتیده اول تابستان، بلکه از غم و اندوه جاری در میان مردان و زنانی که آمده‌اند بستگانشان را شناسایی کنند. بعضی‌هایشان هنوز نمی‌دانند گمشده‌شان در یکی از کشوهای سرد آرمیده یا نه؟ با خودشان خدا خدا می‌کنند شاید عزیزشان در میان این ۲۰ تن نباشد. هر لحظه برای این آدم‌ها مثل یک سال گذشته از شامگاه سه‌شنبه تا ظهر چهارشنبه یازدهم تیرماه.

در مقابل پلکان عده‌ای تجمع کرده‌اند. کارکنان یکی‌یکی اسم درگذشتگان را اعلام می‌کنند و بستگان درجه یک اندوهگین و شیون کنان بالا می‌روند تا پس‌از رؤیت چهره‌های بی‌روح جسدها را سوار آمبولانس کنند. هر دم چند نفر بالا می‌روند و یک آمبولانس از پیچ معبر پایین می‌آید، برای رسیدن به بهشت زهرا یا غسالخانه. وقتی اسم «رها نیکروش» و «احسان گنج خانلو» در میان جمعیت می‌پیچد. یکباره چند نفر می‌زنند زیر گریه. یکی از اقوام این زوج می‌گوید: «تازه دو هفته بود عروسی کرده بودند. هر دو جوان. هر دو تکنیسین اتاق عمل.» لازم نبود بگوید که هنوز ماه عسلشان را هم تجربه نکردند.

پدربزرگ یکی از این دو جانباخته زانویش خم می‌شود. به ترکی مویه می‌کند و بلند بلند گریه می‌کند. زیر یک درخت مردی در مرز میانسالی مبهوت به آمبولانس‌ها خیره شده. پدر «لیلا عیوض خانی» است. پدر یکی دیگر از جانباختگان کلینیک سینا اطهر. دست روی شانه‌اش می‌گذارم و به زبان آذری می‌گویم: «خدا صبرتان بدهد» یکی از اقوام که برای همدلی به آنجا راه کشیده، می‌گوید: «۲۱ سالش بود. درسخوان و مهربان. حیف شد!»

 

با دوستان خود به اشتراک بگذارید:
کپی شد

پیشنهاد ویژه

    دیدگاه تان را بنویسید

     

    دیدگاه

    توسعه