ارسال به دیگران پرینت

آیا زمان اصلاحات بانکی و کارمزدکردن خدمات بانک‌ها فرا رسیده است؟

بانک‌ها در دوراهی سرنوشت‌ساز

کامران ندری کارشناس اقتصاد: «این حرکت سرمایه به سمت بازار سرمایه مشکل حجم زیاد نقدینگی در گردش را حل نمی‌کند و تصور اینکه روند فعلی سرمایه‌گذاری در بورس به حل مشکل تورم کشور منجر خواهد شد، تصور درستی نیست؛ زیرا این نقدینگی از این جهت که به تولید منجر نشده، تنها باعث بالارفتن قیمت اسمی دارایی‌های فعلی خواهد شد.»

بانک‌ها در دوراهی سرنوشت‌ساز

کاهش سود بانکی کلید خورد و مدیران بانکی در یک توافق مشترک به شعب زیرمجموعه خود بخشنامه ارسال کرده‌اند که از اول اردیبهشت هیچ بانکی اجازه ندارد سپرده با سود بیشتر از ١٥‌درصد جذب کند.

آنها همچنین تکلیف مشتریان قدیمی را هم مشخص کرده و با ارسال پیامک به آنها گفته‌اند که حساب‌های قبلی و با نرخ سود بیشتر را می‌بندند و این دسته از مشتریان برای افتتاح حساب با سود کمتر اقدام کنند.

آن‌گونه که برخی از منابع بانکی می‌گویند، در اولین روز هفته جاری شورای‌عالی بانک‌ها و موسسات اعتباری با حضور مدیران عامل توافق کردند که کاهش نرخ سود سپرده‌ها به ۱۵‌درصد از یکم اردیبهشت اجرایی شود.
این موضوع در شرایطی رخ می‌دهد که بازار سرمایه جهش‌های پی در پی را ثبت می‌کند و به نظر می‌رسد که دولت تصمیم دارد نقدینگی را به سمت بورس سرازیر کند.

عباسعلی حقانی‌نسب، تحلیلگر بازارهای مالی می‌گوید که الان بهترین فرصت است که شبکه بانکی ایران برای همیشه از شر سپرده بانکی خلاص شود و مانند بانک‌های جهان با کاهش نرخ سود بانکی و خروج سپرده‌ها به سمت خدمات کارمزد محور حرکت کند.
کامران ندری، کارشناس بانکی اما معتقد است که درحال حاضر کاهش نرخ سود بانکی ریسک بزرگی است. او به «شهروند» توضیح می‌دهد که بورس ایران درحال حاضر به صورت حبابی رشد می‌کند و ارزش سهام شرکت‌ها بدون پشتوانه تولید بالا رفته است. بنابراین سهم‌های بورسی حالت تورمی دارند و برای اینکه این حباب از بین برود و بازار سرمایه پاسخگوی این حجم بالای ورود نقدینگی باشد، لازم است که معادل آن تولید جهش کند.
او با اشاره به جریان‌های سفته‌بازی و دلالی در بازار سرمایه می‌گوید، اگر این اتفاق رخ ندهد، به ‌زودی سرمایه زیادی از بورس خارج می‌شود و نقدینگی سرگردان راهی بازارهای موازی می‌شود و اقتصاد را با چالش بزرگی
 مواجه می‌کند.

فرصت طلایی کاهش سود بانکی
سود بانکی یکی از دردسرهای بزرگ اقتصاد ایران است. سودهای دورقمی که بانک‌های ایرانی به سپرده‌های بانکی می‌دهند، سال‌هاست اسباب تورم و فساد را رقم زده است.

با وجود این، سود بانک‌ها هرگز برای مشتریان ایرانی جذاب نبوده است. درحالی ‌که اقتصاد ایران در‌ سال ٩٨ تورم ٤١,٢‌درصد را تجربه کرده است. درحال حاضر سود سپرده‌های یک‌ساله به ١٥‌درصد رسیده و شکاف بین سود بانکی و نرخ تورم موجب شده است که بانک بدترین محل سرمایه‌گذاری برای ایرانی‌ها باشد و سرمایه افراد را کم‌ارزش کند.
از آن‌سو افزایش نرخ سود بانکی به معنی تورم بیشتر است و همین مسأله بانک‌ها را در یک چرخه معیوب گرفتار کرده است. حالا اقتصاد ایران با یک وضع خاص مواجه شده و به نظر می‌رسد که دوره سپرده‌گذاری در بانک‌ها سرآمده است. این‌بار اقبال به بازار سرمایه روی آورده و درست در زمانی که اقتصاد ایران گرفتار کسری بودجه، تحریم و کرونا شده است، شاخص بورس جهش‌های پیاپی را به ثبت می‌رساند. به همین لحاظ برخی کارشناسان اقتصاد معتقدند که زمان حاضر بهترین فرصت ممکن برای سرازیر کردن نقدینگی بانک‌ها به سمت بازار سرمایه است و در مقابل عده‌ای دیگر این اتفاق را خطرناک می‌دانند.

کاهش نرخ سود سپرده‌های بانکی خطرناک است
کامران ندری، کارشناس بانکی اماکاهش نرخ سود بانکی در شرایط فعلی را به ضرر اقتصاد کشور می‌داند و می‌گوید: «دلیل اصلی استقبال از بورس، پایین‌بودن نرخ سپرده بانکی و بازده اقتصادی منفی آن است. فردی که در ‌سال گذشته پس‌انداز خود را به‌عنوان سپرده بانکی سرمایه‌گذاری کرده، تنها ٢٠‌درصد سود کسب کرده است. درحالی ‌که فردی که در همین مدت مشابه سود بازار سهام چیزی در حدود ١٥٠درصد بوده است. پس از این مسأله می‌توان نتیجه گرفت که ارزش پس‌اندازکردن در پول ملی پایین است و پول ملی نمی‌تواند پس‌انداز خوبی برای آینده باشد. بنابراین افراد پس‌انداز خود را تبدیل به سایر دارایی‌ها می‌کنند.»
ندری این افزایش قیمت سهام را ناشی از افزایش تولید در بخش حقیقی اقتصاد نمی‌داند و توضیح می‌دهد: «اینکه در بورس قیمت سهام شرکت‌ها افزایش پیدا می‌کند، واقعی نیست؛ چون در ‌سال گذشته رشد اقتصادی کشور منفی بوده است. همچنین در شرایطی که به دلیل کرونا در سه‌ماه گذشته بورس سایر کشورهای دنیا افت قابل توجهی را شاهد بوده، بورس تهران افزایش بیش از ٣٠‌درصد را تجربه کرده است که این مسأله را می‌توان به دلیل انتظارات مردم از تورم بالا در آینده دانست.»
این کارشناس اقتصاد ادامه می‌دهد: «این حرکت نقدینگی بازار به سمت بورس دو دلیل عمده دارد؛ دلیل اول آن است که سایر بازارها مانند بازار ارز و طلا به دلیل کنترل دستوری قیمت توسط دولت ثابت مانده و همین مسأله باعث شده است که جذابیت این بازارها برای سفته‌بازها کاهش پیدا کند. دلیل دیگر این است که سفته‌بازی در بورس نسبت به سایر بازارهای مشابه بسیار ساده‌تر است. برخلاف بازار ارز یا سکه، افرادی که در بازار سهام اقدام به سفته‌بازی می‌کنند، با تهدیدها و خطرات بسیار کمتری مواجه هستند و به راحتی می‌توانند از ایمنی بازار سرمایه برای سفته‌بازی استفاده کنند. در نتیجه بخش عمده‌ای از نقدینگی سرگردان، به سمت بازار بورس هدایت
 شده است.»
این کارشناس اقتصادی در ادامه افزود: «این حرکت سرمایه به سمت بازار سرمایه مشکل حجم زیاد نقدینگی در گردش را حل نمی‌کند و تصور اینکه روند فعلی سرمایه‌گذاری در بورس به حل مشکل تورم کشور منجر خواهد شد، تصور درستی نیست؛ زیرا این نقدینگی از این جهت که به تولید منجر نشده، تنها باعث بالارفتن قیمت اسمی دارایی‌های فعلی خواهد شد و درنهایت روزی خواهد رسید که این نقدینگی از بازار سرمایه هم خارج خواهد شد و به بازار دیگری خواهد رفت.»
حالا باید ببینیم که ‌سال ٩٩ که به نوعی دشوارترین ‌سال چنددهه اخیر در اقتصاد ایران است، چه اتفاقاتی رقم می‌خورد؟ آیا سیاست‌گذاری‌های کلان به سمت و سوی کارشناسی حرکت می‌کند و اقتصاد بیمار را یک گام به سمت بهبودی می‌برد یا بحران تازه‌ای در راه است؟

 

منبع : شهروند
با دوستان خود به اشتراک بگذارید:
کپی شد

پیشنهاد ویژه

    دیدگاه تان را بنویسید

     

    دیدگاه

    توسعه