ارسال به دیگران پرینت

مطهرنیا: اروپا به دنبال فرجام برجام نیست چراکه ایران در قلب تپنده استراتژیک جهان آینده قرار دارد

خروج ایران از ان پی تی طعمی گس دارد؛ شیرین و تلخ است

یک کارشناس سیاست خارجی می گوید: به تعبیر دیگر می توان گفت که خروج ایران از ان پی تی طعمی گس دارد؛ از یک سو برای نظام جمهوری اسلامی ایران شیرین به نظر می رسد، چرا که اقتدارش را در برابر فشارهای ایالات متحده آمریکا و همچنین واگرایی های اتحادیه اروپا نشان می دهد. از سوی دیگر تلخ به شمار می رود چرا که محاصره اقتصادی و حتی نظامی را علیه ایران تقویت می کند.

خروج ایران از ان پی تی طعمی گس دارد؛ شیرین و تلخ است

ابولفضل خدائی: در هفته گذشته مجلس شورای اسلامی مصوبه طرح خروج ایران از ان پی تی را تصویب کرد. برخی ناظران معتقدند که در صورت اجرایی شدن این طرح، ایران دوستان خود را در جامعه بین الملل از دست خواهد داد، ضمن اینکه فشار جهانی علیه ایران بیشتر خواهد شد. در اینباره با مهدی مطهرنیا کارشناس مسائل بین الملل گفتگو کرده ایم که در ادامه می خوانیم:

 

در وضعیت کنونی برجام و فعال شدن مکانیسم ماشه، آیا اروپا نیز به همراه آمریکا قصد خروج از توافق اتمی را دارد؟ به طور کلی موضع اروپا چیست؟

اروپا پس از آغاز گام پنجم کاهش تعهدات برجامی ایران در اقدامی تصمیم به فعال سازی مکانیسم ماشه گرفت و چند روز پس از اعلام این تصمیم اجرای آن را تعویق انداخت.رهبران اروپا به عنوان کنش گر بین المللی در آستانه شکل گیری نظم نوین جهانی قرار دارند. این کنش گر در اتحادیه غرب با آمریکا همکاری دارد اما این همکاری با رقابت توأمان روبرو است و توازن بین رقابت و همکاری، به دلیل برتری ایالات متحده آمریکا بین اروپا و آمریکا برقرار نیست. اروپایی ها هیچگاه خواستار بی فرجام ماندن برجام نیستند. به این دلیل که در وهله اول توافق هسته ای میراث دیپلماتیک اتحادیه اروپا در عصر حاضر محسوب می شود و از سوی دیگر می تواند دریچه ای برای نزدیکی بیشتر با ایران در منطقه ای باشد که در نظریه هارتلند-ریملند بزرگ خود می تواند نوهارتلند نیز باشد. ایران در مرکزیت نوهارتلند به عنوان قلب تپنده استراتژیک جهان آینده قرار دارد و اروپا و آمریکای متحد به همراه چین بر سر آن رقابت جدی آشکار و پنهان دارند. اما در عمل اروپا خود را تحت چیرگی ایالات متحده می بیند و آمریکایی ها با وجود اینکه گفته می شود در مقایسه با ادوار گذشته ضعیف تر شده اند و در آستانه فروپاشی قرار دارند هنوز هم می توانند با استفاده از اهرم های فشار درخواست های خود را بر اروپا تحمیل کنند.

نکته دیگری که باید در نظر داشت این است که اروپایی ها نمی توانند با دغدغه خاطرهای موجود در رفتار سیاسی و کنش های موجود امنیتی و نظامی ایران در منطقه و فرامنطقه، به ایران و آینده اش کاملا اطمینان داشته باشند. این موضوع سبب شده تا آمریکایی ها دو گام به پیش و یک گام به عقب بگذارند و همواره در مسیر ایجاد تردیدهای متفاوتی قرار بگیرند که از یک سو اروپا را به تهران نزدیک می کند و منطق نزدیکی به تهران را بر اساس منافع اروپای متحد در رقابت با رقیبان خویش در نظم آینده جهانی برساخته می سازد و از طرف دیگر به همین دلایل نمی تواند با ایران کاملا مرتبط و خود را از چتر چیرگی ایالات متحده آمریکا برهاند.

این موارد در سطح تحلیل کلان، "مگاترندها" یا همان کلان روندهایی هستند که بر رفتار و کنش سیاسی اروپا در ارتباط با ایران حاکم هستند و آن را تحت تأثیر خود قرار می دهد.

با اینحال سرنوشت پرونده هسته ای ایران چه می شود؟ ایا راهی شورای امنیت می شود؟ با توجه به اینکه ایران مصوبه طرح خروج از ان پی تی را در مجلس تصویب کرده است، نگرانی ها درباره سرنوشت برجام و اینکه چه خواهد شد شدت گرفته است. تحلیل شما چیست؟

سوال مهم دیگری که در فرآیند ساز و کار حل اختلاف مطرح می شود سرنوشت پرونده ایران است و این پرسش همواره مطرح است که چقدر احتمال دارد این پرونده به شورای امنیت سازمان ملل برود. در پاسخ باید گفت که در ادبیات آینده پژوهی و یا آینده اندیشی دو واژه امکان و احتمال وجود دارد. امکان امری دور و بعید به نظر می رسد و احتمال نسبت به امکان شدنی تر و باورپذیرتر است. بر اساس این واژه پردازی می توان گفت که امکان رفتن پرونده ایران به شورای امنیت سازمان ملل متحد از وضعیت ممکن به وضعیت محتمل در حال عبور است که می تواند برای ایران مخاطره انگیز باشد.

 از طرفی گزینه خروج از «ان پی تی» نیز از سوی ایران مطرح می شود که دارای پیامدهای خاصی است. در مرحله نخست ترامپ ایران را در مسیر جنگ هیبت و حیثیت قرار داد و رهبران ایران را در قالب استراتژی جوجیستو به چالشی آشکار دعوت کرد و آن چیزی نبود جز وعده پاره کردن برجام که ایران نیز اعلام کرد در صورت چنین اتفاقی برجام را آتش خواهد زد که هنوز چنین اتفاقی نیفتاده است. از منظر این منطق خروج از «ان پی تی» نیز می تواند تا حدود زیادی پاسخگوی این نیاز باشد که خود در بردارنده مسأله دیگری است که بسیار مهمتر از مرحله نخست است و سوال اصلی اینجاست که ایران در صورت خروج از «ان پی تی» آیا تحمل ضربه های انتقام را خواهد داشت یا خیر؟ بدین معنا که جامعه بین المللی همراه تر با ایالات متحده آمریکا بر ضد ایران عمل خواهد کرد و حامیان ایران بر اساس منافع متفاوتی که در ارتباط با تهران در نظام بین الملل دارند از جمله روسیه و چین خواهند توانست از مسکو و پکن حمایت های قبلی و کنونی خود را از ایران دنبال کنند؟ به نظر می رسد همین معنا تا حدود زیادی با خروج ایران از «ان پی تی» با شک و تردید بسیار بالایی روبرو خواهد شد. از همین رو همگرایی بین المللی با ایالات متحده آمریکا افزایش پیدا خواهد کرد و در افکار عمومی جهان ادعای واشنگتن مبنی بر سرکش بودن تهران در جهت خروج از معاهدات بین المللی خود را بیشتر نمایش خواهد داد.

شاید گفته شود که ایالات متحده آمریکا از زمان روی کار آمدن دونالد ترامپ در زمینه خروج و زیرپا گذاشتن معاهدات بین المللی گوی سبقت را از همه کشورهای ربوده است ولی در پاسخ باید گفت که ایالات متحده آمریکا ابرقدرتی است که در وضعیت گسترش قدرت و ساختار سیاسی خود به افکار عمومی دنیا نمی اندیشد و چون این توان را در خود می بیند اقدام به حرکت می کند. پرسش اینجاست که آیا ایران دارای آن قدرت و توان است که بتواند بدون توجه به این شاخصه ها به این مولفه ها عمل کند؟ به تعبیر دیگر می توان گفت که خروج ایران از ان پی تی طعمی گس دارد؛ از یک سو برای نظام جمهوری اسلامی ایران شیرین به نظر می رسد، چرا که اقتدارش را در برابر فشارهای ایالات متحده آمریکا و همچنین واگرایی های اتحادیه اروپا نشان می دهد. از سوی دیگر تلخ به شمار می رود چرا که محاصره اقتصادی و حتی نظامی را علیه ایران تقویت می کند.

منظور شما ادامه فشار حداکثری امریکا علیه ایران است؟

اینکه بگوییم بازگشت تحریم های شورای امنیت سازمان ملل فرقی به حال ایران ندارد امری مطلق است و اینکه بپنداریم همه چیز بستگی به تحریم های آمریکا، شورای امنیت و جامعه جهانی دارد نیز به همان اندازه مطلق است. اما عقل سیاسی می گوید که هنوز تحریم هایی علیه جمهوری اسلامی ایران وجود دارد که می تواند تأثیرات بسزایی روی اقتصاد ایران، سیاست و هیأت حاکمه در ایران به جا بگذارد. هم اکنون ایالات متحده آمریکا اعلام کرده که از ورود فرزندان،وابستگان افراد مسئول در ایران جلوگیری خواهد کرد و به طور طبیعی در آینده نه چندان دور افرادی که در این کشور حضور دارند اخراج خواهند شد. از چنین تحریم هایی تا گسترش آن در کل غرب به عنوان تحریمی تشریفاتی در خصوص باورهای ناشی از انقلاب اسلامی و نظام جمهوری اسلامی گرفته تا به صفر رساندن صادرات نفت در چارچوب تحریم هایی که از وضعیت تحریم ایالات متحده آمریکا می تواند به تحریم های اروپا و نظام بین الملل در چارچوب شورای امنیت منجر شود، وضعیتی پدید می آورد که می تواند ایران را در یک بافت موقعیتی پیچیده تر قرار دهد. ممکن است بگوییم از نظر کمی تحریم های بیشتری باقی نمانده است و تحریم ها از نظر تعداد و تنوع کم هستند، اما از نظر نحوه اجرا، گستردگی عمل و اقدام به آنها می تواند ایران را با با وضعیتی بدتر نسبت به وضعیت کنونی روبرو سازد.

 

منبع : خبر آنلاین
با دوستان خود به اشتراک بگذارید:
کپی شد

پیشنهاد ویژه

    دیدگاه تان را بنویسید

     

    دیدگاه

    توسعه