ارسال به دیگران پرینت

نقد نمایان کننده زیبایی ها و کاستی های ساختار اجتمایی

وجود روحیه نقدپذیری در جامعه دارای اثرات مثبت بسیاری است

نقد نمایان کننده زیبایی ها و کاستی های ساختار اجتمایی

۵۵آنلاین :

علی گیلوری،پژوهشگر

از سال‌های گذشته انسان ها همیشه نسبت به یکدیگر و مسائل و ساختارهای اجتماعی، سیاسی ،فرهنگی و اقتصادی که پیرامونشان شکل گرفته بود اظهار نظر کرده و نکات مثبت و منفی آن را بیان می کردند، که امروزه با پیشرفت جوامع به این پدیده نقد گویند. نقد در ساده ترین تعریف نوعی ارزیابی منصفانه یک چیز است، که میتواند آن چیز نوشتار گفتارو یا رفتار برای شناسایی و شناساندن زیبایی،زشتی ،بایستگی نبایستگی بود ها،نبود ها و درستی و نادرستی آن باشد.

همچنین به کسی که در رابطه با موضوع یا مسئله ای به یک فرد یا سیستم نقد وارد می کندناقد گفته می شود، که یکی از ارکان اصلی طرفین نقد به حساب می‌آید یک ناقد واقعی باید دارای انگیزه صحیح و سالم در نقد باشد و از تخریب و ضرر رساندن در نقد کردن دوری کند و تنها هدفش اصلاح مسئله باشد، به طور کلی نقد کردن برای تاثیر گذاری بیشتر دارای شرایط اخلاقی ویژه ای است که پیروی کردن از این شرایط اهمیت بسزایی دارد و محیط نقد را به یک محیط سالم تبدیل می کند این شرایط اخلاقی عبارت اند از؛

1.فهم سخن و تبحر در موضوع: نخستین شرط نقد، فهم سخن و تبحر در موضوع است، زیرا با داشتن تصوری مبهم و اجمالی از یک موضوع نمی توان از آن موضوع انتقاد کرد و اگر این گونه انتقاد شود می‌تواند نشان‌دهنده گستاخی جاهلانه و حق ناشناسی ناقد باشد. بسیاری از اختلافات تاریخی میان متفکران نیز از همین موضوع ناشی می شود.

2.کنار نهادن حب و بغض: شرط اصلی درک حقیقت یک گفتار یا رفتار کنار نهادن حب و بغض نسبت به آن گفتار یا رفتار است، کسی که نسبت به موضوعی حب و بغض داشته باشد به سختی می‌تواند به همه جنبه های آن موضوع دست پیدا کند و درست را از غلط تشخیص دهد ،پس برای درک حقیقت یک گفتار و یا رفتار کنار گذاشتن حب و بغض یکی از شرط‌های اصلی می باشد.

3.پرهیز کردن از نقد متقابل:عملی که موجب هراس از نقد شده و نقد را به کالای قاچاق و یا امری تشریفاتی تبدیل کرده است این است که نقد شونده به جای این که جواب نقدهای ناقد را بدهد به دنبال عیب جوی از آثار ناقد و اعمال نادرست او می گردد، این مسئله تبعاتی به دنبال داردکه از مهم‌ترین این تبعات محروم کردن خود از هدایت و نصایح دیگران است. پس در یک نقد سالم باید به اصل موضوع مورد بحث توجه کرد و از پرداختن به حاشیه‌ها دوری کرد.

4.نقد انگیخته به جای انگیزه :نقد انگیخته به جای انگیزه یکی از بزرگترین آفت هایی است که در زمینه نقد وجود دارد یعنی نقدشونده به جای پاسخ دادن به انتقادات و بررسی محتوای سخنان نقد کننده به کالبد شکافی نیت و انگیزه ناقد پرداخته و فضای نقد را آلوده می کند ،این مسئله یکی از مغالطاتی است که در بسیاری از گفت و گوها و مشاجرات سیاسی اجتماعی و حتی علمی رواج دارد.

5.تفکیک کردن اندیشه و رفتار از فرد: زمانی که ناقد یک سخن یا رفتار را مورد نقد قرار می‌دهد این نشان دهنده اهمیت آن اندیشه یا رفتار برای ناقد است در حقیقت هدفش از بین بردن ناراستی و نادرستی است نه این که بخواهد با نقد شونده دشمنی کند و نسبت به او بیزاری جوید بنابراین لازم است در یک گفتمان نقد سالم اندیشه و رفتار را از خود فرد تفکیک کنیم و برای نقد ارزش بیشتری قائل شویم.

6.لزوم بردباری و نقدپذیری: یکی از شروط مهم در زمینه نقد بردباری و صبوری است برای اینکه در محیط نقد شرایطی آرام حاکم باشد باید در مقابل نقد دیگران از نشان دادن رفتارهای پرخاشگرانه و خشونت آمیز دوری کرد و با حلم وصبر به نقد ناقد پاسخی درست و محترمانه داد.

7.پرهیز از برچسب زدن:برچسب هایی مانند عوام زده ،انحصارطلب، کهنه گرا، غرب‌زده، قشری، ارتجاعی از جمله انگ های است که ممکن است یک نقد شونده به منتقد خود وارد کند و به این وسیله بخواهد فکر او را باطل جلوه دهد و اندیشه او را از میدان به در کند، در صورتی که زدن برچسب حتی اگر هم صحیح باشد خللی در بیان منطقی یک تفکر ایجاد نمی‌کند، مثلاً ارتجاعی بودن نشانه اندیشه درست یا نادرست نیست همانطور که عوام زدگی دلیل صحیح و غلط بودن تفکر نمی باشد.

8.آغاز کردن از خود: اگر واقعا می‌خواهیم به قصد اصلاح و رفع نقص ها به نقد اندیشه‌ها و یا رفتارهای دیگران بپردازیم، ابتدا باید از خودمان شروع کنیم و پیش از هر کسی دیگری به اصلاح و نقد نسبت به خود پرداخته و از جمله توصیه کنندگانی نباشیم که خود به آنچه که می‌گویند عمل نمی‌کنند زیرا به مراتب تأثیر گفتار اخلاقی کسی که خود به آنچه که می گوید عمل می کند بسیار بیشتر از کسی است که به آنچه که می‌گوید عمل نمی‌کند،مثلاً پزشکی که خودبه فکر سلامتی و تغذیه خود است راحت تر می تواند بیماران خود را در این زمینه راهنمایی کند.

انتقاد در جوامع می‌تواند با کاهش دادن نقص ها و مشکلات و افزایش بهره وری باعث پیشرفت های اقتصادی، سیاسی، فرهنگی و اجتماعی زیادی شود و مسیر را برای تبدیل جوامع به جامعه های مدرن هموار کند ،بنابراین توجه و پرداختن به آن و ایجاد محیطی مناسب برای بهره وری بیشتر از آن از اهمیت بسیاری برخوردار است، پس لازم است که روحیه نقدو انتقاد پذیری در جوامع گسترش پیدا کند.

وجود روحیه نقدپذیری در جامعه دارای اثرات بسیاری است از تاثیرات مثبت داشتن روحیه نقد و انتقاد پذیری در جوامع عبارت است از؛

1.حضور گسترده مردم در صحنه های سیاسی و اجتماعی: از آنجایی که مردم به مسائل جاری کشور توجه داشته و دیدگاه‌های خود را درباره مسائل مختلف مطرح می کنند، همچنین در جریان دیدگاه‌های سایر افراد جامعه نیز قرار می‌گیرند در نتیجه به تدریج این حضور در صحنه های سیاسی و اجتماعی کشور بیشتر شده و بی تفاوتی نسبت به مصالح سیاسی و اجتماعی کاهش پیدا می‌کند.

2.پیوند میان مردم و مسئولان: وجود روحیه نقد و انتقادپذیری باعث می‌شود که مسئولان در تمام زمینه ها در مقابل مردم پاسخگو باشند و به بیان واقعی مشکلاتی که موجود است بپردازند در نتیجه مردم نیز با ارتباط رودررو با مسئولان مشکلات را بهتر درک می‌کنند و با ایجاد پیوندی بین مردم و مسئولان این مشکلات با کمک یکدیگر آسان‌تر و سریع‌تر حل می‌شود.

3.ارائه راه حل های مناسب: انتقاد کردن برخورد افکار و دیدگاه‌های مختلف است با مطرح شدن تفکرات و انتقادات گوناگون در رابطه با یک مسئله و موضوع، و ارزیابی کردن این افکار و انتقادات ،امکان یافتن راه حل های مناسب برای حل مسائل و مشکلات بیشتر می‌شود.

4.رشد سیاسی جامعه: وجود یک سیستم سالم نقد و انتقاد در یک جامعه باعث افزایش آگاهی مردم می شود در نتیجه درک و شعور افراد افزایش می‌یابد، زیرا باتلاقی افکار مختلف تفکر و تعقل بیشتر شده و مردم نگاه بازتری نسبت به مسائل سیاسی و اجتماعی جامعه پیدا می کنند.

از اثرات منفی وجود روحیه نقد و انتقاد پذیری در جامعه چیست؛

1.شایعه پراکنی وجو سازی: اولین اثر منفی که در این رابطه وجود دارد انتقاد های بی مورد و بی دلیل است،اینگونه نقد و انتقادها به جو سازی و شایعه پراکنی گسترده در جامعه می انجامد، که هم باعث تشویش اذهان عمومی شده و هم وقت مسئولان مختلف را جهت پاسخگویی به این شایعات می‌گیرد و آن ها را از انجام وظایف اصلی شان باز می‌دارد.

2.تهمت زدن: یکی دیگر از این اثرات تهمت زدن است دربیان شدن دیدگاه‌ها و انتقادات مختلف افرادی هم وجود دارند که مورد تهمت قرار می‌گیرند،وارد کردن چنین اتهاماتی به یک شخص هزینه ای در بر ندارد زیرا کسی که تهمت می‌زند مجبور به اثبات ادعای خویش نیست اما فرد مورد اتهام باید هزینه‌های زیادی چه از نظر مادی و چه از نظر زمانی متحمل شود تا خود را از اتهام مبرا سازد پس تهمت زدن یکی از اثرات منفی مهم به شمار می‌رود.

3.ایجاد تشنج سیاسی: برخی از افراد تصور می‌کنند که انتقاد یعنی زیر سوال بردن کامل کل نظام سیاسی و مسئولان یک کشور در صورتی که وارد کردن این گونه انتقادات تحریک‌آمیز نه تنها به اصلاح ساختار یک کشور کمکی نمی‌کند، بلکه در جامعه‌ای با کمبود آموزش های سیاسی و فقدان اطلاعات صحیح و کافی به تشنج سیاسی منجر شده و پایه‌های حکومت را تضعیف می‌کند.

پس برای داشتن یک جامعه مردم سالار و پیشرفته جهانی لازم است که به مسئله نقد و انتقاد با دقت بیشتری پرداخته شود و محیطی سالم برای ایجاد گفتمان انتقادی و بهره وری از آن در حل مسائل و مشکلات فراهم گردد.

منبع : 55 آنلاین
با دوستان خود به اشتراک بگذارید:
کپی شد

پیشنهاد ویژه

    دیدگاه تان را بنویسید

     

    دیدگاه

    توسعه