ارسال به دیگران پرینت

طوفان توییتری برای پیدا کردن ردی از سُها

«سُها رضانژاد» دختر ۲۷ساله اهل کرج که چهارشنبه گذشته (۱۸ تیر) با یک گروه طبیعتگردی به ارتفاعات جهان‌نما در شهرستان کردکوی استان گلستان رفته بود، مفقود شده و هیچ اثری از او نیست.

طوفان توییتری برای پیدا کردن ردی از سُها

خبر گم شدن سها، دختر جوانِ طبیعت‌گرد ظهر جمعه ۲۰ تیر به نهادهای امدادی اطلاع داده شد و نیروهای امداد و نجات، نیروی انتظامی و ... برای یافتنش بلافاصله دست به کار شدند اما با گذشت حدود یک هفته از ناپدید شدنش، هنوز نیروها در هوای بارانی و مه‌آلود کوهستان به دنبال ردی از او هستند.

خبر گم شدن سها را دوستان او در شبکه‌های اجتماعی از جمله توییتر نیز منتشر کردند تا اگر کسی رد و نشانه‌ای از او دید، دوستان و خانواده این دختر جوان طبیعت‌گرد را بی‌خبر نگذارد. اما تا امروز خبری از پیداشدن نیست.

هرچند برخی کاربران با انتشار شایعاتی، خبر پیداشدن سها را منتشر کردند. خبری که صحت ندارد و نزدیکان این دختر همچنان چشم‌به‌راه بازگشت او هستند. چیزی که با واکنش توییتری‌ها هم همراه بود: «سها رضانژاد پیدا نشده. هم دوستاش و هم برادرش پیدا شدنش رو تکذیب کردن. شایعه نسازید.»

غیر از کسانی که خبر گم‌شدن سها را منتشر و دست به دست کردند، شماری از کاربران نیز - چه آنها که او را می‌شناسند و چه کسانی که با او آشنا نیستند - در توییتر واکنش‌هایی به این حادثه داشتند و تعدادی نیز از توری که سها با آن همسفر شده بود، انتقاد کردند و مسئولان این تور را مسئول گم شدن این دختر و پیدا نشدن ردپایی از او می‌دانند. توری که گفته می‌شود مبلغ گزافی بابت این سفر طبیعت‌گردی از افراد گرفته اما به اندازه‌ای که باید، مسئولیت‌پذیر نبوده است. تعدادی از این توییت‌ها را می‌خوانید.

یکی از کاربران نوشته است: «چیزی که در مورد سها رضانژاد دردناکه، اینه که توری که باهاش رفته بوده، نه تنها هیچ تلاشی برای پیدا کردنش نکرده و ول کرده برگشته تهران، که عکسای سها رو از برنامه‌های قبل، از پیج اینستاگرامش پاک کرده. به خودمون رحم کنیم حداقل.»

یکی از کاربران با انتقاد از همراهان سها نوشته است: «بسیار نگرانشم و براش دعا می‌خونم. بزرگ‌ترین درسی که این اتفاق میده، اینه که متاسفانه ما ایرانی‌ها رفتار جمعی و کار گروهی بلد نیستیم. چرا اون آدم‌ها سها رو صبح گذاشتن تنها فاصله بگیره از چادرها؟ چرا شب قبلش وقتی صدای جیغ زنی رو شنیدن، به جستجو بلند نشدن؟»

یکی از روزنامه نگاران هم نوشته: «یکی از نزدیکان سها رضانژاد گفته توری که ۱.۵ میلیون تومان از سها پول دریافت کرده بود، با بی مسئولیتی تمام، او را در محل جا گذاشته و برگشته است. از برخورد میراث فرهنگی تهران با این تور که بهش مجوز داده، خبری نیست؟! تور ۱۸ تیر شروع میشه و ۲۰ تیر جمعه تموم میشه و برمی‌گردند. سها جمعه گم میشه. مسئولیت‌پذیری بیداد می‌کنه. توری که برای چادر تک‌نفره یک و نیم میلیون تومان پول گرفته. تور سه‌روزه یک و نیم میلیون تومان! تهش هم گم میشی. این قیمت‌ها بر چه اساسی است؟!»

یکی دیگر هم بدون هیچ استناد و منبعی چنین روایت کرده است: «گویا سه نفر با موتور قصد داشتن اذیتش کنن که سها فرار میکنه و به یه طویله میره و اونجا قایم میشه. یه چوپانی پیداش میکنه و کمکش میکنه تا بیاد پیش پلیس و الانم زیر سرمه و حالش خوبه.»

کاربری هم تجربه خود از آن منطقه را چنین نوشته است: «حدودا سال ۸۷ بود با چهار تا پسر دیگه رفتیم همونجا. چند روزی اون بالا بودیم، اما شب‌ها یه گنگ موتورسوار از لات و لوتای محلی که از روستاهای مختلفی دور هم جمع میشن، نزدیکای ما بودن. انقدر حضورشون دهشتناک بود که خارج از برنامه و با تحمل هزینه و مشقت فراوان برگشتیم. نگران این بانو هستم.»

و کاربری که ظاهرا از روند جستجو خبر دارد، درباره وضعیت جستجوی نوشته: «متاسفانه هموطنان و کوهنوردانی که برای پیدا کردن سها رضانژاد بدون هماهنگی با هلال احمر به منطقه عزیمت نمودند، کار تیم امداد رو دشوار کردن و با حضورشان علائم تجسس رو ‌از بین بردن. لطفا وارد منطقه نشید.»

و همچنین: «محبت ما مردم گاهی خیلی غیرمنطقیه و نتیجه معکوس میده. در جریان تجسس برای سها رضانژاد یه عده هموطن بعد از نشر عکس و شماره، لطف کردن به منطقه رفتن برای پیدا کردن سها. جا داره از این عزیزان تشکر کنیم ولی همین بی‌هماهنگی و حرکت بی‌فکر باعث شده علائم تجسس از بین بره و کار سخت بشه.»

دیگری هم با انتقاد از روند جستجو نوشته: واقعا اون منطقه و گروه (یا تور یا جمع دوستان) اینقدر بی در و پیکره که بعد از چند روز هنوز یه خبر درست منتشر نشده؟ تو قله‌های بلند با اون همه پیچیدگی جغرافیایی خیلی زودتر از این حرفا بِه نتیجه میرسن.

یکی از اهالی توییتر هم چنین همدردی کرده است: «از وقتی شنیدم سها رضانژاد در کمپ گم شده، خیلی منقلب شدم. گم بودن و گم شدن یک «انسان» از مرگش هم سخت‌تره.

و همچنین: «یعنی چند بار تو این چند روز اسم سها رضانژاد  تو جنگلای جهان‌نما طنین انداخته؟ هزار بار؟ هزاران بار؟ کاش از آن میانه یکی کارگر شود.»

 

منبع : همشهری
با دوستان خود به اشتراک بگذارید:
کپی شد

پیشنهاد ویژه

    دیدگاه تان را بنویسید

     

    دیدگاه

    توسعه