۵۵آنلاین :
علی گیلوری,پژوهشگر
بشریت در طول تاریخ هزاران ساله اش جنگ های بسیاری را تجربه کرده است، جنگ هایی که اغلب با هدف تصاحب سرزمین ها و یا نابودی یک ملت رخ می داده است و اغلب به علت ماهیت نظامی و فیزیکی که داشته هر دو طرف جنگ حتی درصورت پیروزی نیز خسارتهای بی شماری اعم از کشته شدن سربازان و از بین رفتن خانه ها و دارایی هایشان را متحمل می شدند، اما امروزه جنگ ها دیگر همانند گذشته نیست، نه دیگر نیازی به تسلیحات نظامی پرهزینه است ونه سربازان بیشمار، و جنگ هایی پدید آمده است که به آن جنگ نرم گویند، همان طور که از اسمش پیداست جنگی بدون خشونت و زور اما همراه با قدرت تخریب بالاتر، جان کالینز بهترین تعریف را از این نوع جنگ ارائه داده است و آن را استفاده طراحی شده از تبلیغات و ابزارهای مربوط به آن برای نفوذ به مختصات فکری دشمن با توسل به شیوه هایی می داند که موجب پیشرفت مقاصد امنیت ملی می شود ،جوزف نای نیز در تعریف دیگری جنگ نرم را تلاشی می داند که دیگران هنجارها و باورهای شما را با کمترین هزینه بپذیرند.
در جنگ نرم بر خلاف دیگر جنگ ها خشونت با شیوه های نرم انجام میگیرد و با تأکید بر حرکت های مسالمت آمیز، مدیریت رسانه ای و عوامل اجتماعی مانند خانواده و آموزش در آگاهی مردم نسبت به تحلیل شان در مسائل اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی تأثیر گذاشته شده و تغییر ایجاد میشود.
این تغییرات در مختصات فکری افراد یک هدف بزرگ و اصلی را در این جنگ دنبال میکند و آن هم براندازی نظام سیاسی یک کشور است ،به طوری که ابتدا مشروعیت و مقبولیت مهاجم در آن جامعه افزایش پیدا میکند و سپس با پشتوانه قدرت اجتماعی ایجاد شده با کوچکترین تلنگری در آن کشور ایجاد آشوب کرده و نظام سیاسی اش را نابود میکنند.
در بررسی تاریخ جنگ نرم (هرچند که به صورت محدود و غیر رسمی کاربرد داشته است) اما میتوان آن را دارای قدمتی دیرینه دانست، که معمولاً به صورت ارتباط چهره به چهره یا استفاده از کلام برای بازگو کردن قدرت و ایجاد واهمه در سپاه دشمن از آن استفاده می شده است، اما اولین باری که به صورت رسمی طراحی، تدوین و عملیاتی گردید و از آن به صورت یک استراتژی به کار برده شد به دهه ۱۹۷۰ بر می گردد، که در آن آمریکا برای نابودی شوروی کمیتهی را تشکیل داد به نام کمیته خطر جاری که هدف آن بمباران تبلیغاتی علیه اتحاد جماهیر شوروی با استفاده از جنگ نرم بود، که حتی بعد از این که شوروی از هم فروپاشید نیز این کمیته با تغییر نام به اسم کمیته صلح جاری همچنان فعالیت خود را علیه کشورهای جهان اسلام و خصوصاً کشورمان ایران ادامه داده است.
جنگ نرم نیز همانند دیگر جنگها تاکتیکهای عملیاتی مخصوص به خود را دارد، تاکتیکهای که از آن ها برای نفوذ در اندیشه افراد استفاده میشود برخی از این تاکتیک ها عبارتند از؛
1.جنگ روانی(رسانه ای): جنگ روانی یا به اصطلاح رسانهای جنگی است که از رسانه ها برای تضعیف و ایجاد بحران در یک کشور و یا دفاع از منافع ملی یک کشور بهره گرفته می شود،این نوع جنگ نرم امروزه کاربردی ترین نحوه رویارویی با ملتهای جهان است و هنگام جنگ های نظامی کاربرد آن بیشتر هم میشود ،سربازان جنگ رسانهای نیز کارگزاران رسانه ها، کارشناسان تبلیغات و سیاستمداران تبلیغات بین المللی هستند که با بمباران استراتژیکی در روح و روان یک ملت نفوذ کرده و در تفکراتشان نسبت به موضوعات مختلف تاثیر می گذارند.
2.برچسب زدن: در این روش رسانهها واژه های مثبت و منفی را به گروه ها و نهادهای مختلف نسبت داده و با برچسب زنی و اسم گذاری، باورها و اندیشه های افراد و گروه ها را بدون بررسی شواهد رد می کنند، مانند کشورهای غربی که با نسبت دادن واژههای به کشورهای اسلامی سعی در نشان دادن چهره ای منفی از این کشورها در اذهان عمومی دارند، مثلا مقاومت مردم فلسطین و لبنان را تروریسم و حمایت ایران از این مبارزات را حمایت از تروریسم می خوانند.
3.شایعه پراکنی: شایعه انتقال شفاهی پیامی برای برانگیختن باور مخاطبان و تاثیر در روحیه آنان است و به انواع مختلفی تقسیم میشود، مانند: شایعات تفرقه افکن که در بازیهای سیاسی بیشتر کاربرد دارد و در بین نیروهای دشمن شکاف انداخته و تشنج ایجاد می کند، شایعات هراس آور که مثلاً با اعلام کشته های وسیع بر ناامیدی بین افراد دشمن می افزاید، شایعات آتشین که معمولاً در جنگهای نظامی کاربرد داشته و به یک باره شکل گرفته و جامعه را تحت تاثیر قرار می دهد، آخرین نوع نیز شایعات خزنده نام دارد که دارای پیچیدگی بیشتری نسبت به سایر شایعات است و به صورت مرحله به مرحله اذهان افراد یک جامعه را تحت تاثیر قرار می دهد.
4.پاره حقیقت گویی :در بسیاری از موضوعات برای فهم کامل موضوع نیاز به گفته شدن و شنیدن تمام جزئیات و محتوای آن است و اگر یکی از اجزای سخن نباشد، موضوع به صورت دیگری فهمیده می شود ،در روش پاره حقیقت گویی نیز معمولاً رسانهها با شیطنت برخی از اجزای سخن را عمدا حذف می کنند و باعث فهم ناقص و یا متفاوت موضوع برای شنونده می شوند.
5.ترور شخصیت: وقتی نمی توانند کسی را ترور فیزیکی کنند با استفاده از روش های بزرگ نمایی ،انسانیت زدایی و اهریمن سازی و پاره حقیقت گویی وی را ترور شخصیت کرده و نفرت عمومی را نسبت به او افزایش می دهند و از محبوبیتش در اذهان عمومی می کاهند، کاری که دشمنان انقلاب سالهاست با استفاده از طنز ،کاریکاتور ،کلیپ های کوتاه و... به ترور شخصیتی برخی از افراد سیاسی و فرهنگی موجه نظام می پرداخته اند.
6.ایجاد ترس و وحشت:در این تاکتیک به مخاطبان القا می کنند که ممکن است در آینده بخاطر وضع موجود صدماتی ببینند و آینده ای توام با مشکل برای افراد ترسیم می کنند،که این کار باعث تضعیف اراده و از بین رفتن روحیه افراد یک جامعه میشود ،مانند کاری که آمریکا با عراق کرد و با القای این موضوع که عراق تولید کننده جنگ افزارهای هستهای و حامی تروریسم است، شهروندان عراق را تحت تاثیر قرار داده و به آنجا حمله کرد و حکومت وقتش را از میان برداشت.
7.مغالته: مغالته انتخاب استدلالها و یا شواهدی است که نظری را تایید می کند، و یا چشم پوشی از استدلالها و یا شواهدی است که نظری را تایید نمی کند، در واقع متخصصان جنگ نرم مغالطه و تحریف را مترادف هم دانسته و آن را روشی کاربردی در جنگ نرم می دانند.
8.مبالغه: برخیها با اغراق نمودن و بزرگنمایی یک مطلب می کوشند تا واقعیتی را به اثبات برسانند و آن مطلب را فراتر از واقعیتش به دیگران نشان دهند، مثال بارز آن غربی ها هستند که با انعکاس مبالغهآمیز دستاوردهای تکنولوژیک خود و اغراق در ناکامی کشورهای مسلمان سعی در تضعیف روحیه مسلمانان تمام جهان دارند.
9.تکرار :در این روش با تکرار چندباره پیام مقصودی معین به مخاطب القا می شود، تا در ذهن او نقش بسته و مخاطب موضوع را آسان تر بپذیرد، در واقع تکرار همانند ضربه های پیاپی چکش است که سرانجام بعد از تلاش مستمر میخ کوبیده شده و به داخل می رود.
10.کلی گویی: محتوای واقعی بسیاری از موضوعاتی که از سوی رسانههای غربی منتشر میشود، مفاهیمی هستند که بدون تعریف و توجیه مشخص و در جهت اقناع مخاطبان در زمینه ای خاص به کار گرفته می شوند در واقع میتوان کلیگویی را ایجاد ارتباط نظری و عملی دانست که مخاطب بدون هیچ دلیل مشخص هسته مرکزی موضوع را می پذیرد.
تمامی این تاکتیک هایی که به آن ها اشاره شد، تنها برخی از مهمترین تاکتیک های جنگ نرم می باشد و این جنگ به علت گستردگی و پیچیدگی که دارد علاوه بر موارد فوق، از تاکتیکهای بسیار دیگری نیز تشکیل شده است، که هر کدامشان در جای خود همانند یک اسلحه در میدان نبرد اثرگذاری های مشخص و خاص خود را دارند.
کشورمان ایران نیزبه علت موقعیت ویژه و مهمی که در جهات و منطقه دارددر صده اخیر خصوصا بعد از پیروزی انقلاب کبیر اسلامی که به نقطه عطف و امیدی برای تمام مسلمین جهان مبدل شده است، تحت جنگ های گوناگونی از جمله جنگ نظامی اوایل انقلاب که به دفاع مقدس مشهور است وجنگی که امروزه درگیر آن است که می توان آن را بزرگترین و تمام عیار ترین جنگ از نوع نرم دانست قرار گرفته است، جنگی که دشمن با تمام امکانات خود برای فروپاشی نظام جمهوری اسلامی ایران و از میان بردن فرهنگ اسلامی بین مردم پیش گرفته است و ما باید با تمام سختی ها و دشواری هایی که پیش رویمان قرار دارد، در برابر حجمه های دشمن باتدبیر صحیح وتوانمند سازی خود در تمام عرصه ها مقاونت کنیم تا با مدد الهی از این جنگ دشوارسربلند بیرون بیاییم.
منبع : 55 آنلاین
دیدگاه تان را بنویسید