ارسال به دیگران پرینت

کلاهی که سر هنرمندان می‌رود | سختی راه هنرمندان

محمود بهرامی را کمتر کسی با نام واقعی‌اش می‌شناسد. او بیشتر با کاراکترهایی که بازی کرد از جمله قنبرک، سیامک، شازده و... در میان مردم شناخته می‌شود. او سال ۱۳۱۶ در تویسرکان به دنیا آمد. در ۱۸ سالگی نوشتن را با قصه‌های کوتاه در نشریات محلی شروع کرد و سال ۵۰ وارد عرصه بازیگری شد. بازی در فیلم خواستگار ساخته علی حاتمی ۱۳۵۱ مهم‌ترین تجربه سینمایی او در آغاز دوران فعالیت حرفه‌ای‌اش بود. بازی در فیلم‌های صمد به مدرسه می‌رود، خانه قمرخانم، اسرار گنج دره‌ جنی، زنبورک و... او را با عنوان یک بازیگر مطرح در سینما به شهرت رساند.

کلاهی که سر هنرمندان می‌رود | سختی راه هنرمندان

محمود بهرامی را کمتر کسی با نام واقعی‌اش می‌شناسد. او بیشتر با کاراکترهایی که بازی کرد از جمله قنبرک، سیامک، شازده و... در میان مردم شناخته می‌شود. او سال ۱۳۱۶ در تویسرکان به دنیا آمد. در ۱۸ سالگی نوشتن را با قصه‌های کوتاه در نشریات محلی شروع کرد و سال ۵۰ وارد عرصه بازیگری شد. بازی در فیلم خواستگار ساخته علی حاتمی ۱۳۵۱ مهم‌ترین تجربه سینمایی او در آغاز دوران فعالیت حرفه‌ای‌اش بود. بازی در فیلم‌های صمد به مدرسه می‌رود، خانه قمرخانم، اسرار گنج دره‌ جنی، زنبورک و... او را با عنوان یک بازیگر مطرح در سینما به شهرت رساند.

 او در دو دهه تا زمان مرگش نیز با بازی در چند سریال محبوب تلویزیون توانست محبوبیت قابل‌توجهی کسب کند؛ «زن بابا»، «متهم گریخت»، «خانه به دوش»، «بزنگاه» و... از نام‌آشناترین آثار تلویزیونی اوست. بهرامی ۱۰ سال پیش در ۱۵ تیرماه به‌دلیل عفونت ریوی در بیمارستان لبافی‌نژاد تهران در ۷۳ سالگی درگذشت. او در اواسط دهه هشتاد گفته بود: «زیاد به پول اهمیت نمی‌دهم به همین دلیل نیز در این سن و سال، هنوز در کرج مستاجرم. هرگاه پولی دستم آمده، تنها نخورده‌ام. چند سال قبل، شورای ارزشیابی وزارت ارشاد اعلام کرد تمام هنرمندان بالای ۶۰ سال که جزو پیشکسوتان هستند، سوابق فعالیت‌های هنریشان را ارسال کنند تا براین اساس یکی از مدارک تحصیلی دیپلم تا دکترا به آنها تعلق گیرد. من نیز مدارک خواسته شده را فرستادم. دو سال گذشت و کسانی که حتی سابقه کاری کمتری نسبت به من داشتند نیز دکترایشان را گرفتند اما درباره من خبری نشد. مدارکم را دوباره ارسال و از طریق خانه سینما اقدام کردم. بعد از سه سال با من تماس گرفتند که مدارک شما نزد خانم فلانی در شورای ارزشیابی است. این هم شماره‌اش. خودت پیگیری کن. خلاصه آن‌قدر به این در و آن در زدم و دوندگی کردم تا یک مدرک لیسانس کف دستم گذاشتند، درحالی‌که حقم بیش از اینها بود. من اولین بازنشسته خانه سینما هستم و در ماه ۱۲۰هزار تومان حقوق می‌گیرم، ۸۰ هزار تومان هم بابت تکریم هنرمندان پرداخت می‌شود. شما هزینه کرایه خانه، ایاب و ذهاب، آب و برق و… را از این مبلغ کم کنید ببینید چقدر برای سه نفر باقی می‌ماند. از اینکه بگذریم هر بار هم نقشی در سریال‌ها پیشنهاد می‌شود، تنمان می‌لرزد زیرا برخی مدیران تولید، کلاهی برسرمان می‌گذارند که نگو و نپرس. به قول سیروس گرجستانی، هنگام بستن قرارداد تمام راه‌هایی که قبلا کلاه سرمان رفته را با دقت چک می‌کنیم، تا مثلا از یک سوراخ دو بار گزیده نشویم، اما باز هم رودست می‌خوریم و در کمال حیرت می‌بینیم، از یک راه دیگر سرمان کلاه رفت.»

 

به این خبر امتیاز دهید:
بر اساس رای ۰ نفر از بازدیدکنندگان
با دوستان خود به اشتراک بگذارید:
کپی شد

پیشنهاد ویژه

    دیدگاه تان را بنویسید

     

    دیدگاه

    توسعه