|
کد‌خبر: 234140

تکرار حافظه شما را تقویت می کند

با خود حرف زدن نشانه چیست؟

علم اثبات نموده افرادی که با خودشان صحبت می کنند نابغه هستند

من در طول روز با خودم خیلی صحبت می کنم چرا که این کار به من کمک می کند تا فکرم را بر روی فعالیت هایی که باید انجام دهم متمرکز کنم و بیشتر بر روی مطالعاتم تمرکز نمایم، علاوه بر این، با این کار، فکرهای نابی به ذهنم خطور می کند و لذا در کل می توانم کارهایم را به نحو احسن انجام دهم. حتی همین الان که در حال تایپ این مقاله برای شما هستم در افکارم غرق شده ام. آیا شما هم با خودتان صحبت می کنید؟ خب پس خوشحال باشید چرا که علم اثبات کرده افرادی که با خودشان صحبت می کنند نابغه هستند نه دیوانه.

زمینه تحقیق

روانشناس و محقق برجسته ی عرصه ی روانشناسی، گری لوپیان در این خصوص آزمایشی را انجام داده که در آن به 20 داوطلب، وسایل موجود در یک سوپرمارکت نشان داده شد و از آن ها خواسته شد تا موارد نشان داده شده را به خاطر بسپارند. به نیمی از این افراد گفته شد که اشیا مشاهده شده به عنوان مثال، موز و سایر اقلام را در ذهن مرور کنند در حالی که نیم دیگر نباید این کار را انجام می دادند.

در نهایت، نتیجه ی تحقیق نشان داد که  سخن گفتن با خود  به مردم کمک می کند تا در مقایسه با گروه شاهد اشیاء را 50 تا 100 میلی ثانیه زودتر به یاد آورند.

گری لوپیان در این خصوص می گوید: من اغلب در هنگام جستجوی چیزی در یخچال و فریزر یا قفسه های سوپرمارکت، موارد مورد نیازم را با خود مرور می کنم. این تجربه ی شخصی باعث شد که این آزمایش را انجام دهم. لوپیان، همراه با روانشناس دیگری، به نام دانیل سویگلی، به این نتیجه رسید که کسانی که با خودشان صحبت می کنند، نابغه هستند و دلایل زیادی را نیز برای این گفته اش بر شمرد که در زیر به آن ها اشاره خواهد شد.

تکرار حافظه شما را تقویت می کند

هنگامی که شما با خودتان صحبت می کنید، مکانیزم حسی موجود در مغزتان فعال می شود. از آنجایی که شما می توانید کلمه مورد نظر را تجسم کنید، کلمه مورد نظر سریع تر به حافظه سپرده خواهد شد و لذا به راحتی می توانید آن را به یاد آورید.

 

این کار کمک می کند تا بتوانید تمرکز خود را حفظ کنید

هنگامی که شما با صدای بلند با خود حرف می زنید، روی کار خود بیشتر تمرکز کرده و در زمان نیاز هم به راحتی موارد تکرار شده را به یاد خواهید آورد. البته، این کار تنها به شما کمک می کند که بدانید شی مورد نظرتان چیست.

به عنوان مثال، یک موز زرد رنگ است و شما می دانید که یک موز چه شکلی دارد. بنابراین هنگامی که در مورد آن با خود صحبت می کنید، مغز بلافاصله تصویر موز را در ذهنتان تجسم می کند، اما اگر ندانید که موز دارای چه شکلی است، این کار هیچ تاثیری بر روی ذهنتان نخواهد داشت.

تکرار به شما کمک می کند تا افکار خود را روشن سازید

هر یک از ما تفکرات متفاوتی داریم که اکثر آنها برای ما معنای خاصی دارند، در حالی که چنین حسی را در دیگران به وجود نمی آورند.

 

فرض کنید که از دست فردی آنقدر خشمگین هستید که احساس می کنید دوست دارید او را بکشید. آیا برای این موضوع باید به یک روان درمانگر مراجعه کنید؟ خیر. آنچه شما باید انجام دهید، این است که خودتان را در یک اتاق زندانی کنید و با خودتان در مورد این موضوع صحبت نمایید.

شما از طریق  صحبت کردن با خودتان  و بررسی جوانب کشتن فرد و حرف زدن در مورد احساس بدی که دارید آرام می شوید. این یک فکر احمقانه است و نمی توانید آن را با هر شخصی دیگری به راحتی به اشتراک بگذارید چرا که قطعا فکر می کند دیوانه شده اید.

لیندا پاپادین، در این خصوص می گوید: “این کار به شما کمک می کند تا افکار خود را روشن سازید و در تصمیماتتان قاطع و ثابت قدم باشید.

چطور دست از زیاد فکر کردن برداریم و ذهن مان را آرام کنیم؟

همه ی ما گاهی ممکن است در فکر کردن به بعضی چیزها، چه اتفاقی در گذشته و چه تصمیمی برای آینده، زیاده روی کنیم. اما بعضی افراد هستند که همیشه اسیر افکار خود هستند. شاید گاهی به خود نهیب بزنند که دیگر بس است و باید به سر کارشان برگردند اما بعد از چند دقیقه دوباره تمام آن تردیدها و افکار ناخوشایند به ذهن شان هجوم می آورد.

 

زیاد فکر کردن ما را از انجام کارها و رسیدگی به امور زندگی خود باز می دارد و حال روحی بدی برای ما رقم می زند. اما آیا راهی هست که دست از فکر کردن به گذشته و تردید و نگرانی در مورد آینده برداریم؟ مانند هر عادتی، نگرش هم با دشواری هایی همراه است. اما با تمرین و ممارست می توانید به مغز خود یاد دهید که متفاوت فکر کند.

۷ روشی که در ادامه درباره ی آن ها صحبت خواهیم کرد به شما کمک می کنند یاد بگیرید دست از زیاد فکر کردن بردارید و آرامش را به ذهن خود بازگردانید.

 

۱- از دور به افکار خود نگاه کنید

 

 

 

 
 

یکی از اجزای کلیدی مدیتیشن این است که افکاری که از ذهن تان می گذرند را فقط «تماشا کنید»، نه اینکه درگیر آن ها شوید یا سعی کنید جلوی به وجود آمدن شان را بگیرید.

 

این را درک کنید که شما واقعاً می توانید به جای اینکه در افکارتان غرق و گرفتارشان شوید، فقط شاهد آن ها باشید. میل به زیاد فکر کردن گرچه تا حدودی گرایش طبیعی ذهن انسان است (که شدت آن در هر کسی متفاوت است)، اما شما می توانید با تمرین آن را تغییر دهید.

استیو جابز، مدیرعامل سابق شرکت اپل، در اینباره گفته: «اگر فقط بنشینید و تماشا کنید، خواهید دید که ذهن تان چقدر آرام می شود… اگر سعی کنید آن را آرام کنید، فقط وضع را بدتر می کنید، در حالی که خودش به مرور آرام می گیرد و وقتی آرام بگیرد فرصت شنیدن چیزهای پیچیده تری به وجود می آید.»

 

۲- افکارتان را روی کاغذ آورید

 

یک روش برای اینکه نگذارید کنترل افکارتان از دست تان خارج شود این است که درباره ی آن مسائل با کس دیگری صحبت کنید که بتواند از زاویه ی دیگری به موضوع نگاه کند و دید دیگری به شما دهد.

اگر شرایط این کار مهیا نیست می توانید افکارتان را روی تکه ای کاغذ بنویسید.

 

این کار به شما اجازه می دهد به فرآیند تفکر خود بسیار بهتر سامان دهید. در حالی که اگر افکارتان را در ذهن تان محبوس کنید، نه تنها کاه برایتان تبدیل به کوه می شود، بلکه دائماً سراغ همان افکار می روید و بنابراین یک چیز را مکرراً و بیش از حد برای خودتان تجزیه و تحلیل می کنید.

شما می توانید یک قدم فراتر هم بروید و آن کاغذ را دور بیندازید. دانشمندان می گویند این کار آن افکار را برایتان کم ارزش می کند.

 

۳- در اوقات مشخصی فکر کردن را برای خود ممنوع کنید

 

یک روش دیگر این است که اوقات مشخصی را برای «فکر نکردن» در نظر بگیرید تا جلوی فکر کردن زیاد خود به یک موضوع خاص را بگیرید. مثلاً می توانید بعد از ساعت ۸ شب دیگر به چیزهای سخت فکر نکنید چون می تواند روی خواب تان تأثیر بگذارد.

یک روش مشابه هم زمانبندی کردن است. مثلاً ۲۰ دقیقه را در نظر بگیرید. در این مدت به خودتان اجازه دهید که نگران شوید، نشخوار ذهنی کنید یا به هر چه که دلتان می خواهد فراوان فکر کنید. بعد از آنکه وقت به سر رسید و ۲۰ دقیقه تمام شد، سراغ یک کار مفید بروید. اگر به خودتان آمدید و متوجه شدید خارج از زمان تعیین شده به مسائل فکر می کنید، به خودتان یادآوری کنید که بعداً درباره ی آن موضوع فکر خواهید کرد.

۴- حواس خود را پرت کنید

 

روش ساده ای به نظر می رسد اما در واقع سخت می توان همزمان روی دو چیز تمرکز کرد.

به همین دلیل وقت هایی که متوجه زیاده روی کردن تان در فکر کردن می شوید می توانید ورزش کنید یا سراغ یک بازی ورزشی بروید. فوران احساسات اگر با فعالیت فیزیکی همراه شود، تعادل بسیار خوبی بین آن ها برقرار می شود.

 

برای اینکه بتوانید جلوی زیاد فکر کردن خود را بگیرید، باید فعالیتی پیدا کنید که شما را جذب خود کند، به ویژه فعالیت های فیزیکی ای که با اشتغال ذهنی و تعامل اجتماعی همراه هستند، مثل بازی های ورزشی یا پیاده روی در طبیعت با یک دوست.

۵- روی کاری تمرکز کنید که حالا از عهده تان برمی آید

به جای فکر کردن دست به کار شوید تا بتوانید افسار افکاری که دائماً در ذهن تان پرسه می زنند را در دست بگیرید.

تمرکز شما نباید روی کاری باشد که باید انجام دهید، کاری که انجام نداده اید و باید انجام می دادید و چیزی که در اطراف تان در حال رخ دادن است. فقط روی کاری که حالا، هر چند کوچک، از دست تان برمی آید تمرکز کنید و بعد از آن انجامش دهید.

شما می توانید تلاش کنید افکار نگران کننده ی خود درباره ی آینده را به یک فعالیت واقعی و ملموس تبدیل کنید. مثلاً هر بار که نگران آینده می شوید، یک تصمیم کنشگرایانه بگیرید، از جای خود واقعاً بلند شوید و سراغ یک کار مفید بروید.

۶- به نظر خود احترام بگذارید

شاید یک دلیل اینکه بیش از حد درباره ی یک تصمیم فکر می کنید این است که شما به خودتان اعتماد ندارید و مطمئن نیستید که بتوانید انتخاب درستی داشته باشید.

یاد بگیرید که به عقیده ی خودتان احترام بگذارید. هر چه بیشتر به آن فکر کنید، شک و تردید بیشتری در ذهن تان شکل می گیرد.

۷- این را بدانید که امکان تغییر یک تصمیم نادرست را دارید

طبیعی است نگران این باشید که مبادا شغل اشتباهی انتخاب کنید، با فرد اشتباهی ازدواج کنید یا هنگام رانندگی مسیر اشتباهی برای رسیدن به مقصد انتخاب کنید. اما اشتباه تان فاجعه بار نخواهد آورد، بلکه در واقع فرصتی برای رشد شما خواهد بود.

این باور رایج که اشتباه کار احمق ها است، کاملاً نادرست است. اگر به اشتباه خود پی ببرید و دید خود به دنیا را اصلاح کنید، از همین جا خلاقیت و ابتکار به سراغ تان خواهد آمد.

در اغلب موارد علت زیاد فکر کردن این تصور است که قرار است یک تصمیم بزرگ و نهایی بگیرید که دیگر هرگز قابل تغییر نیست و به همین خاطر باید درست باشد. اما اگر مشکلی با اشتباه کردن نداشته باشید و این نکته را بدانید که عقاید و دانش شما درباره ی یک موقعیت به مرور زمان تغییر خواهد کرد، آزادی و آرامشی واقعی در درون خود احساس خواهید کرد.

 

با خودتان مهربان باشید | حلقه ای از دوستان خود ایجاد کنید | به عقب برگردید و به مسیر طی شده نگاه کنید

چگونه در برابر مشکلات زندگی قوی باشیم؟

10 راهکار ساده که می توانید برای گذراندن روزهای سخت به کار بگیرید

 

زندگی مجموعه ای از فراز و نشیب هاست. گاهی اوقات اتفاقات خوب می افتد و ما روزهای خوبی را می گذرانیم و گاهی هم با مشکلات دست و پنجه نرم می کنیم.

در این بین روزهایی وجود دارد که روزهای سختی هستند و طبیعی است که ما در این روزها به کمی حمایت و راهنمایی بیشتر داشته باشیم.

 

من معتقدم که نحوه واکنش ما در لحظات شکست، نوع شخصیت ما را مشخص می کند. هنگامی که بتوانید توانایی خود را برای گذر از دوران دشوار بهبود بخشید، نه تنها زندگی شادتری خواهید داشت، بلکه به عنوان یک فرد موفق نیز رشد خواهید کرد.

 
 

 

 

در این مطلب از آلامتو به راهکارهایی که به ما کمک می کنند تا از این سختی ها عبور کنیم، می پردازیم. لطفا تا انتها با ما همراه باشید.

 

  1. مثبت بمانید

ویرجینیا ساتر می گوید: “زندگی آنطور که شما می خواهید پیش نمی رود، بلکه همان شکلی است که هست. این نحوه کنار آمدن شما با شرایط است که تفاوت را ایجاد می کند. “

می‌دانم که مثبت نگر ماندن از نظر شما ممکن است کلیشه‌ای به نظر برسد، اما نکته ای که در مورد کلیشه ها وجود دارد این است که به طور معمول درست هستند. مثبت ماندن تنها بخش کوچکی برای گذراندن دوران سخت است، اما در عین حال یک بخش بسیار مهم است.

 
 

 

وقتی مثبت فکر می کنید، خودتان را در بهترین موقعیت ممکن قرار می دهید تا نه تنها آن روزهای سخت و دشوار را پشت سر بگذارید، بلکه از به این صورت در این راه به فرد بهتری تبدیل شوید.

 

هنگامی که زندگی به سخت ترین حالت خودش می رسد، می توانید یکی از دو کار را انجام دهید. می توانید مثبت نگر باشید و به خودتان یادآوری کنید که در انتهای این راه نوری دیده می شود که برای رسیدن به آن باید این سختی ها را تحمل کنید، یا اینکه می توانید گوشه گیر شوید و خودتان را در موقعیتی قرار دهید که چیزی بیش از یک قربانی به نظر نرسید. این انتخاب شماست که مشخص می کند کدام یک از این دو مسیر را طی کنید.

من نمی گویم که شما هرگز نباید غصه بخورید، ناراحت باشید و یا گریه کنید. حرف من این است که شما باید به سمت درست کردن شرایط و پشت سر گذاشتن سختی ها گام بردارید.

 

  1. خلاق باشید

مواقعی وجود دارد که نمی توانید کارهای زیادی برای تغییر وضعیتی که در آن گرفتار شده اید، انجام دهید. تنها راهکار این است که با آن کنار بیایید. اما زمان های دیگری نیز وجود دارد که می توانید فعالانه برای بهبود وضعیت تلاش کنید.

در این شرایط اگر بتوانید یک قدم به عقب بردارید و چشم انداز بزرگتری از شرایط را ببینید، ممکن است چیزهایی را کشف کنید که می تواند به شما کمک کند.

 

یک مثال عالی برای خلاقیت در زمان سخت، داستان پشت آدامس ریگلی است. ویلیام ریگلی کارافرینی است که در دهه 1890 فروشنده صابون و بیکینگ پودر بود و همیشه به همه مشتریان خود آدامس رایگان می داد.

 

در روزهای اوج رکود اقتصادی متوجه شد آدامسی که در کنار محصولاتش به‌صورت رایگان به مشتریان می دهد، بیشتر از محصولات اصلی طرفدار پیدا کرده است.

در واقع مردم آدامس او را بیشتر از محصولاتی که می فروخت دوست داشتند. او در این دوران سخت تصمیم گرفت خط تولید آدامس را راه بیندازد و همین موجب موفقیت او شد. این یک بینش خلاق بود که او را از آن دوران سخت گذراند و او را به یک کارافرین بزرگ تبدیل کرد.


  1. از دوران سخت درس بگیرید

جان مکسول می گوید: “مواجهه با مشکلات اجتناب ناپذیر است، اما درس گرفتن از آنها اختیاری است”

وقتی در موقعیت سختی قرار می گیرم، دوست دارم شرایط را بررسی کنم و ببینم چه اشتباهی رخ داده است و چه کاری را می توانم متفاوت تر انجام دهم.

 

من همیشه چیزی را یاد می گیرم که به من کمک می کند و در نهایت یک تصویر واقعاً واضح از آنچه باید انجام دهم به دست می آورم. به این ترتیب اگر بار دیگر در موقعیت مشابهی قرار گرفتم، می دانم چه کار کنم تا دشواری شرایط به حداقل برسد.

وقتی که بدانید که احتمال وقوع دوباره آن شرایط بسیار ناچیز است، گذراندن دوران سختی آسان تر است.


  1. شرایط را تغییر دهید

پس از مشخص کردن نکات مهم در روزهای سختتان، لازم است تغییری ایجاد کنید. اگر این تغییر، تغییری است که می توانید بلافاصله پیاده سازی کنید، آن را انجام دهید. اما اگر چیزی است که در حال حاضر نمی توانید پیاده سازی کنید، به آن توجه کنید تا بتوانید در مواقع ضروری از آن استفاده کنید.

 
 

ما آمده ایم تا سختی ها و کشمکش هایی را که زندگی به ما تحمیل می کند، را بپذیریم، زیرا می دانیم که در پس هر یک از آنها درستی برای آموختن وجود دارد. شما بسیار انعطاف پذیرتر از آن چیزی هستید که خودتان فکر می کنید.

  1. بدانید که قدردان چه چیزهایی هستید

قدردانی از موهبت هایی که در اختیار دارید، به این معناست که به جای تمرکز بر نکات منفی، به خاطر همه خوبی های زندگی خود سپاسگذار باشید. هر روز به خودتان یادآوری کنید که چه به خاطر داشتن چه چیزهایی سپاسگذار هستید.

هرآنچه را که فکر می کنید به خاطر داشتن یا تجربه آن در زندگی سپاسگزار هستید را یادداشت کنید. یک تمرین بسیار قدرتمندتر این است که به فردی که بیشترین تاثیر را در زندگی تان دارد و در تمام دوران سخت همراهتان مانده را به خاطر آورید، سپس با او تماس بگیرید و بگویید که چقدر از داشتنش خوشحال هستید.


  1. بر آنچه می توانید کنترل کنید تمرکز کنید

برخی موقعیت ها خارج از کنترل شما هستند و مهم نیست چه کاری انجام دهید، چرا که واقعا نمی توانید چیزی را تغییر دهید. وقتی زمان و انرژی خود را بر چیزهایی متمرکز می کنید که نمی توانید آنها را کنترل کنید، موجب ناراحتی و سرخوردگی خودتان می شوید.

همچنین باعث می شوید که اوضاع حتی تیره و تارتر از چیزی که هست، به نظر برسد زیرا روی نکات منفی تمرکز کرده اید.

به جای این کار، باید بر چیزهایی که تحت کنترل شما هستند تمرکز کنید زیرا این تنها راهی است که می توانید تغییری ایجاد کنید که در واقع به شما کمک می کند. لیستی از همه چیزهایی که می توانید در این وضعیت کنترل کنید تهیه کنید و تمام تمرکز خود را به آن اختصاص بدهید.


  1. به عقب برگردید و به مسیر طی شده نگاه کنید

گاهی اوقات ما آنقدر بر روی راه متمرکز می شویم که هرگز به عقب نگاه نمی کنیم تا مسیری که تا اینجا طی کرده ایم را ببینیم. وقتی به عقب برگردید و مسیر طی شده را نگاه کنید، متوجه می شوید که پیشرفت زیادی داشته اید. به این صورت اعتماد به نفس تان نیز افزایش خواهد یافت.


  1. حلقه ای از دوستان خود ایجاد کنید

داشتن افراد مناسب در اطرافتان، یکی از مهمترین چیزهایی است که روزهای سخت را هموارتر می کند. بهتر است خودتان را با افرادی دوست داشتنی، دلسوز، صادق و در دسترس احاطه کنید.

بودن افرادی که ما را دوست دارند و به ما اهمیت می دهند، باعث می شود هیچوقت خودمان را تنها حس نکنیم و این چیزی است که روزهای سخت را قابل تحمل تر می کند.

 

صادق بودن این افراد هم مهم است. شما در این دوران به کسی نیاز دارید که بتواند در چشمان شما نگاه کند و حقیقت را به شما بگوید. صداقت آنها ممکن است همان چیزی باشد که مسیر درست را به شما نشان دهد.


  1. با خودتان مهربان باشید

برای بیرون آمادن از شرایط سخت باید مراقب خودتان باشید. در پارک قدم بزنید، ورزش کنید یا یک کتاب شگفت انگیز بخوانید. مهم نیست که چه کار می کنید، فقط کاری را انجام دهید که ذهن و بدن شما را در سطح بالاتری نسبت به غم و اندوه درگیر کند.

  1. ببخشید

اگر شخص دیگری در وضعیت بدی که شما در آن قرار دارید مقصر است، واکنش طبیعی این است که با او با عصبانیت برخورد کنید. اما اگر آن شخص را ببخشید چه می شود؟ باور کنید با بخشیدن او احساس بهتری خواهید داشت، زیرا به جای تمرکز بر احساسات منفی که نسبت به آن شخص دارید، می توانید بر حرکت رو به جلو تمرکز کنید.

وقتی ناراحتی از آن شخص همه ذهن شما را پر کرده، شما واقعاً نمی توانید این دوران سختی را پشت سر بگذارید، این فقط کار را سخت تر می کند.

گاهی نیز مسبب این سختی و اتفاقات پیش آمده خودتان هستید، در این شرایط هم به جای متهم کردن مدام خود، باید خودتان را ببخشید. فرقی نمی کند مقصر چه کسی باشد، این بخشیدن شماست که مهم است.

 

 

 

 

منبع: آلامتو
source: آلامتو