ارسال به دیگران پرینت

مهوش وقاری:

محسن قاضی‌مرادی قادر به راه رفتن، تحرک و صحبت کردن نیست.

مهوش وقاری اعتقاد دارد حالِ محسن قاضی‌مرادی خوب نیست، وقتی دیگر نمی‌تواند حرف بزند و انگار حوصله دیدن تلویزیون هم ندارد.او در خصوص پیشنهادهای بعد از سریال "هیولا"، تأکید کرد: خیلی از کارهایی که بعد از "هیولا" پیشنهاد شد تا محسن قاضی‌مرادی در آن‌ها حضور پیدا کند خیلی شبیه به هم بودند؛ یادم می‌آید خودش زمانی با این کارها شوخی می‌کرد.


محسن قاضی‌مرادی قادر به راه رفتن، تحرک و صحبت کردن نیست.

مهوش وقاری اعتقاد دارد حالِ محسن قاضی‌مرادی خوب نیست، وقتی دیگر نمی‌تواند حرف بزند و انگار حوصله دیدن تلویزیون هم ندارد.

 سال 1380 بود که از پارکینسون رنج می‌برد؛ با لرزش دست شروع شد و روز به روز این بیماری پیشرفت کرد. حتی به تعبیرِ همسرش مهوش وقاری این روزها نمی‌تواند روی ویلچر هم بنشیند. در واقع قادر به راه رفتن، تحرک و صحبت کردن نیست. این تحلیلِ توانایی‌ها و مهارت‌ها باعث شده تا در این سال‌ها وقاری بازیگر سینما، پیشنهادهای تلویزیونی و سینمایی را یکی پس از دیگری نپذیرفت. البته گهگاه سکانس‌های کوچکی به او و همسر بیمارش پیشنهاد شد گاهی برای علاقه‌مندی‌شان به بازیگری و دنیای تصویر قبول کرده‌اند و برخی اوقات هم منتظر ماندند و خبری نشده است.

وقاری در لا به لای صحبت‌هایش به کم‌لطفی و بی‌وفایی سینمایی‌ها اشاره دارد و این‌طور می‌گوید: "دلم نمی‌آید بگویم اما حال محسن قاضی‌مرادی خوب نیست و شرایط خوبی ندارد.هیچ‌کسی به او سرنمی‌زند؛ البته این روزها کرونا بهانه‌ای شده که می‌گویند نمی‌توانند به ملاقاتش بیایند. جالب است که می‌گفتند همه عاشق محسن قاضی‌مرادی هستیم اما خیلی‌ها تلفنی هم حالش را نمی‌پرسند."

جالب است که قاضی‌مرادی به تعبیر همسرش این روزها حوصله تماشای تلویزیون هم ندارد. بازیگری که در طول این دوران نقاهت، سریال‌های قدیمی که در شبکه آی‌فیلم پخش می‌شود را نگاه می‌کرد و حسرت می‌خورد. مثل سریال "پرگار" شهرام شاه‌حسینی که بعضاً دنبال می‌کرد و یا برخی از کارهای دیگر؛ حسرت می‌خورد چرا دیگر نمی‌تواند در پروژه‌های تلویزیونی و سینمایی باشد؟

مهوش وقاری همسرِ محسن قاضی‌مرادی که در برخی از فیلم‌ها همیشه این دو را کنار هم دیده‌ایم خودش هم از کم‌کاری‌هایش و یا پیشنهادهای یک سکانس و دو سکانس گلایه دارد و در جریان گپ و گفت به این نکته اشاره کرد به هیچ‌وجه از کسی کمکی نخواستیم و همیشه به لطفِ خدا، مشکلات درمانی و هزینه‌های هنگفتِ دارو و پزشک را پیش برده‌ایم.

او در توضیح بیشتر گفت: بیماری محسن قاضی‌مرادی پیش رفته و همین‌طور پیش هم می‌رود. خدا را شکر می‌کنم جهش خیلی بدی در آن نیست. یا من زیاد نمی‌دانم پارکینسون در انتها چه بلایی سر آدم‌ها می‌آورد. وقتی سال 1380 این بیماری شروع شد؛ از نظر خیلی‌ها پارکینسون لرزش دست است اما رفته رفته همه توانایی‌ها و مهارت‌ها را می‌گیرد. حرکت را مختل می‌کند، یعنی آدمی که خودش هیچ حرکتی نکند و ماهیچه‌هایش تحلیل می‌روند. امروز وزنِ قاضی‌مرادی حداکثر 45 کیلو است، هیچ ماهیچه‌ای نمانده که قدرت انجام کار داشته باشد؛ در واقع روی پایش نمی‌تواند بایستد.

وقاری با اشاره به اینکه قاضی‌مرادی دیگر نمی‌تواند حرف بزند و از این موضوع غصه می‌خورم، تأکید کرد: همیشه حالت درازکش دارد و به زور یکی دو ساعت او را بلند می‌کنم تا روی مبل بنشیند. مبل ماساژی که سال‌ها است با نشستن بر روی آن، می‌تواند حرکتی داشته باشد. اما این روزها وقتی روی این مبل قرار می‌گیرد آنقدر ناله می‌کند که همان چند حرکتِ کوتاه هم امکان‌پذیر نیست. هیچ فعالیتی نمی‌تواند بکند و دیگر نمی‌تواند حرف بزند. به سختی چند کُد با حرکت دست می‌دهد که می‌فهمم چه می‌گوید. او به نظر خودش فکر می‌کند حرف می‌زند و حرکت دهانش را نمی‌توانم بفهمم. این حالت‌هایش دردناک است؛ حداقل این ماجرا مرا خیلی اذیت می‌کند و غصه‌اش را می‌خورم. من گزارش همه کارها و اتفاقات را به او می‌دهم و واکنش نشان می‌دهد.

این بازیگر سینما و تلویزیون درباره شوکه شدن قاضی‌مرادی، گفت: وقتی به او خبر می‌دهم و یا با خبر درگذشت دوستان و همکارانش مواجه می‌شود واکنش عجیب و غریبی ندارد و فقط به یک‌باره شوکه می‌شود. حتی مادرم فوت کرد ترسیدم یکی دو روز به او بگویم اما به ناچار گفتم واکنش عجیب و غریبی نشان نداد. چون یکی از عوارض این بیماری، ترشح دوپامین است که احساسات و عواطف را تحت‌الشعاع قرار می‌دهد. یعنی نه خیلی خوشحالی را می‌تواند نشان دهد و نه غم را! حتی این روزها انگار حوصله تماشای تلویزیون را هم ندارد. یادم می‌آید کارهای گذشته و حال را می‌دید با نقش‌ها ارتباط برقرار می‌کرد، گاهی برایش خاطرانگیز و گاهی هم برایش حسرت‌آور بود.

او در خصوص پیشنهادهای بعد از سریال "هیولا"، تأکید کرد: خیلی از کارهایی که بعد از "هیولا" پیشنهاد شد تا محسن قاضی‌مرادی در آن‌ها حضور پیدا کند خیلی شبیه به هم بودند؛ یادم می‌آید خودش زمانی با این کارها شوخی می‌کرد. بعد از کار مهران مدیری تجربه بد و تلخی اتفاق افتاد و یادگاری از او ماند که خوشایند نبود. از طرفی دیگر، بعد از کار مهران مدیری بیشتر تحلیل رفته و حتی روی ویلچر هم نمی‌تواند بنشیند.

 

منبع : انتخاب
با دوستان خود به اشتراک بگذارید:
کپی شد

پیشنهاد ویژه

    دیدگاه تان را بنویسید

     

    دیدگاه

    توسعه