ارسال به دیگران پرینت

براساس نظرسنجی‌های موجود کدام یک از کاندیداها از شانس بیشتری برای پیروزی برخوردار است؟

انتخابات ریاست جمهوری آمریکا را شاید بتوان یکی از مهم‌ترین اتفاقات سیاسی سال ۲۰۲۰ دانست که می‌تواند تأثیراتی جدی بر سیاست داخلی و خارجی جمهوری اسلامی ایران بگذارد. در حال حاضر جو بایدن دموکرات و دونالد ترامپ جمهوری‌خواه، به‌عنوان اصلی‌‌ترین شانس‌های پیروزی در انتخابات ریاست جمهوری شناخته می‌شوند. از طرفی شیوع ویروس کرونا و همچنین مشکلات دولت آمریکا در عرصه سیاست خارجی به‌عنوان دو عامل تأثیرگذار در نتایج انتخابات آمریکا مطرح هستند. «آرمان ملی» در گفت‌وگو با امیرعلی ابوالفتح، کارشناس مسائل آمریکا به بررسی این موضوعات پرداخته است. ابوالفتح می‌گوید درحال حاضر بایدن در نظرسنجی‌ها پیشتاز است اما این موضوع نمی‌تواند ضمانتی برای پیروزی معاون اول دولت اوباما در انتخابات باشد. این گفت‌وگو را در ادامه می‌خوانید.

براساس نظرسنجی‌های موجود کدام یک از کاندیداها از شانس بیشتری برای پیروزی برخوردار است؟

هر کدام از نامزدهای انتخابات ریاست جمهوری آمریکا در حال حاضر در چه وضعیتی قرار دارند و جمهوری‌خواهان و دموکرات‌ها در چه شرایطی خود را آماده رقابت‌های انتخاباتی می‌کنند؟

وضعیت انتخابات آمریکا به گونه‌ای است که هنوز نمی‌توان ارزیابی دقیقی از احتمال پیروزی کاندیداها داشت و مولفه‌های متعددی تا ماه نوامبر می‌تواند در تعیین شخص پیروز تأثیرگذار باشد. در کمپین جمهوری‌خواهان که تکلیف مشخص است و آقای دونالد ترامپ به‌عنوان رئیس‌جمهور مستقر و همچنین کسی که توانسته تعداد آرای لازم برای کاندیداتوری در حزب جمهوری‌خواه را کسب کند، اکنون به‌عنوان نامزد نهایی این حزب مطرح است. در حزب دموکرات شرایط کمی متفاوت است. هرچند همه کاندیداها بجز آقای بایدن کنار رفته‌اند و معاون اول دولت باراک اوباما تنها کاندیدای باقی مانده در میدان است، او هنوز نتوانسته حداقل آرای لازم برای کاندیداتوری نهایی در حزب دموکرات را کسب کند. برای معرفی شدن به‌عنوان نامزد نهایی حزب دموکرات نیاز به 1991 دلیگیت است، اما آقای بایدن در حال حاضر حدود 1600 دلیگیت کسب کرده و به همین دلیل لازم است تا انتخابات درون حزبی دموکرات‌ها ادامه پیدا کند. زمانی که بایدن بتواند حداقل دلیگیت‌های لازم را کسب کند، آنگاه می‌توان او را رسماً نامزد نهایی دموکرات‌ها دانست. اکنون کرونا بر فضای انتخابات مقدماتی در آمریکا سایه افکنده و برخی ایالات برگزاری این انتخابات را به تعویق انداخته‌ یا لغو کردند. این موضوع تردیدهایی را ایجاد کرده که آیا دموکرات‌ها اساسا می‌توانند فردی را به‌عنوان نامزد نهایی معرفی کنند یا خیر.

براساس نظرسنجی‌های موجود کدام یک از کاندیداها از شانس بیشتری برای پیروزی برخوردار است؟

براساس نظرسنجی‌های عمومی و در سطح ملی که تا امروز نتایج آن منتشر شده است، جو بایدن پیشتاز بوده و وضعیت بهتری نسبت به دونالد ترامپ دارد؛ به‌خصوص در برخی ایالت‌های کلیدی که تکلیفشان از پیش مشخص نیست و کسی نمی‌داند آنها از دموکرات‌ها حمایت می‌کنند یا جمهوری‌خواهان، بایدن آرای بیشتری دارد. از جمله این ایالت‌ها می‌توان به فلوریدا، پنسیلوانیا، کارولینای جنوبی و اوهایو اشاره کرد. با این وجود باید تأکید کرد که صرف پیشتازی در نظرسنجی‌ها تضمین کننده پیروزی جو بایدن در انتخابات نیست، به‌خصوص پس از اتفاقات زمان انتخابات سال 2016 که همه نظرسنجی‌ها هیلاری کلینتون را به‌عنوان پیروز معرفی می‌کردند و در نهایت دونالد ترامپ بر کرسی ریاست جمهوری نشست، اعتماد به این نظرسنجی‌ها کاهش یافته است. باید صبر کرد و دید آیا نظرسنجی‌ها واقعا بیانگر آرای افکار عمومی در آمریکا است یا مسائلی وجود دارد که نظرسنجی‌ها از توجه به آن غافل هستند.

در ماه‌های آتی چه عواملی می‌تواند در تعیین برنده انتخابات تأثیرگذار باشد؟

عوامل موثر بسیار زیاد هستند و باید تأکید کرد که انتخابات آمریکا انتخاباتی با پیچیدگی‌ها و چالش‌های بسیار است که آن را به انتخاباتی غیرقابل پیش‌بینی تبدیل می‌کند. به‌خصوص هرچه به زمان برگزاری انتخابات نزدیک می‌شویم، وقوع اتفاقات غیرمنتظره می‌تواند تأثیرگذارتر باشد تا جایی که خود آمریکایی‌ها از اصطلاحOctober surprise استفاده می‌کنند. به آن معنی که یک ماه پیش از برگزاری انتخابات اگر اتفاق غیرمنتظره‌ای رخ دهد و به نوعی سورپرایز باشد، می‌تواند روند انتخابات را تغییر دهد. این روزها اصلی‌ترین موضوع، بحث کرونا است؛ اینکه مدیریت مقابله با این پاندمی چگونه خواهد بود؟ آیا طی ماه‌های آینده روند تصاعدی ابتلا و مرگ بر اثر بیماری کووید 19 ادامه خواهد داشت؟ اقتصاد آمریکا چه شرایطی را پشت سر می‌گذارد و آیا فعالیت‌های اقتصادی از سر گرفته می‌شود؟ اینها موضوعاتی است که می‌تواند تأثیرگذار باشد و به هر حال دونالد ترامپ، به‌عنوان رئیس‌جمهور و مسئول اداره کشور باید پاسخگوی اشتباهات و خطاهای احتمالی باشد. به همین دلیل می‌توان گفت وضعیت برای رئیس‌جمهور مستقر بسیار دشوار است و حزب اپوزیسیون یعنی دموکرات‌ها می‌توانند خود را در موضع مطالبه‌گری و پاسخگو کردن دولت‌ عمل کرده و آرای مردم را به سوی خود جلب کنند. با این حال باز هم باید تأکید کنم که مسأله کرونا نیز نمی‌تواند تضمین کننده پیروزی دموکرات‌ها در انتخابات و قطعی بودن شکست جمهوری‌خواهان باشد. بخشی از این ماجرا، به کمپین دموکرات‌ها بازمی‌گردد که تا چه‌اندازه می‌تواند مثبت عمل کند و امید را به رأی دهنده‌های آمریکایی بازگرداند. بسیار مهم است که مردم قانع شوند برای کنار زدن رئیس‌جمهور مستقر پای صندوق‌های رأی بیایند و بپذیرند که در اوج یک بحران ملی تغییری جدی در سطوح عالی مدیریتی ایجاد شود.

عملکرد دولت آمریکا در موضوع مقابله با شیوع ویروس کرونا بسیار بحث برانگیز بوده و حتی باراک اوباما نیز با یک سنت‌شکنی عجیب، به شدت به ترامپ حمله کرد. به عقیده شما نقش‌آفرینی شخص باراک اوباما تا چه‌اندازه می‌تواند در روزهای آینده موثر باشد؟

باراک اوباما شخصیتی بسیار با نفوذ در بین بخشی از جامعه آمریکاست. او می‌تواند موج ایجاد کند و باعث تقویت همبستگی شود؛ چراکه جریان‌های لیبرال دموکرات در آمریکا روی شخص باراک اوباما اجماع دارند، اما این موضوع می‌تواند مانند شمشیر دو لبه عمل کند و به ضرر دموکرات‌ها نیز تمام شود؛ زیرا نقش سازنده اوباما تنها در کمپین دموکرات‌ها و بخشی از رأی دهندگان مردد می‌تواند قابل احصا باشد. نگاه محافظه‌کاران و جمهوری‌خواهان به رئیس‌جمهور سابق تا حدود زیادی متفاوت است. آنها اوباما را به‌عنوان فردی بر هم زننده نظم موجود و دارای تمایلات سوسیالیستی می‌شناسند. همین موضوع می‌تواند باعث بسیج نیروها حول محور ترامپ شود. یعنی همانطور که اوباما می‌تواند اتحادی میان راست میانه و چپ میانه ایجاد و این جریان‌ها را برای مقابله با ترامپ مصمم‌تر کند، به همان اندازه نیز می‌تواند محافظه‌کاران و راست‌های افراطی را تحریک کرده تا به پای صندوق‌های رأی بیایند و از دونالد ترامپ حمایت کنند. خیلی از رأی دهندگان آمریکایی از ترس اینکه آمریکا دوباره به سمت رفتارهای سوسیالیستی یا شبه سوسیالیستی از نوع برنی سندرز حرکت نکند، ممکن است از ترامپ حمایت کنند تا رئیس‌جمهوری جمهوری‌خواه بر سر کار باقی بماند. بنابراین باید گفت ورود آشکار باراک اوباما یا هر رئیس‌جمهور دموکرات دیگر نظیر کلینتون می‌تواند تقویت کننده پایگاه رأی بایدن باشد. چه بسا که چنین حمایت‌های آشکاری مخرب باشد و شرایط دموکرات‌ها را تضعیف کند.

شما از ترس مردم آمریکا از سوسیالیسم سخن گفتید. در حالی که در پی شیوع ویروس کرونا نیاز به تقویت سیستم بهداشت و درمان و همچنین حمایت بیشتر دولت از نهادهای مدنی و مردم عادی بیشتر احساس شد. با این وجود هنوز فکر می‌کنید سوسیالیسم برای مردم ترسناک باشد؟

معتقدم در بین دموکرات‌ها و نیروهای راست میانه تمایلات شبه‌سوسیالیستی افزایش یافته به طوری که سناتور دموکرات کریس مورفی گفته است که در میانه شیوع یک بیماری همه‌گیر که حدود 80 هزار آمریکایی را کشته است، یک رئیس‌جمهور عادی باید سعی کند بیمه‌های درمانی را گسترش دهد، اما دونالد ترامپ در حال حاضر تلاش می‌کند درست در میانه همه‌گیری، 20 میلیون مورد از بیمه‌های درمانی را لغو کند. اما در بین محافظه‌کاران وضعیت متفاوت است. به اعتقاد طیف وسیعی از این افراد، وخامت اوضاع و ناکارآمدی فعلی ایالات متحده ماحصل بی‌تدبیری، بی‌خردی یا حتی خیانت افرادی مثل باراک اوباما است. یعنی مسئولیت‌ها و مشکلات را متوجه دولت‌های قبلی می‌دانند و معتقدند اگر دولت‌های قبلی به وظایف خود درست عمل می‌کردند و اصول واقعی نظام سرمایه داری را به اجرا می‌گذاشتند، آمریکا امروز به این وضعیت دچار نمی‌شد. ضمن اینکه در مورد موضوع بهداشت و درمان که به آن اشاره کردید، این گروه معتقد نیستند راهکارهای شبه سوسیالیستی و طرح‌هایی نظیر آنچه سندرز و دوستانش مطرح می‌کنند می‌تواند موثر باشد. بلکه فکر می‌کنند این نوع طرح‌ها در آینده می‌تواند بحران را وخیم تر کرده و مشکلات بیشتری را ایجاد کند. بنابراین با اطمینان نمی‌توان گفت که شیوع بیماری کرونا مردم آمریکا به ویژه محافظه‌کاران را با طرح‌های شبه سوسیالیستی آشتی می‌دهد.

مدیریت کرونا در دولت دموکرات باید چه تفاوتی با مدیریت فعلی دولت ترامپ داشته باشد؟

ترامپ مباحث مربوط به محیط زیست، تغییرات اقلیمی و موضوعاتی از جمله بیماری‌های همه گیر را دست‌کم گرفت و نگاه اقتصاد و تولید محور را دنبال کرد و هر آنچه به این نگاه آسیب می‌زد یا پیشرفت در آن را کند می‌کرد را کنار گذاشت. مثلا دفتری را که مسئول رصد بیماری‌های واگیردار در شورای امنیت ملی بود منحل کرد یا دفتری را که در ووهان چین به همین منظور بود را بست. اگر دموکرات‌ها بر سر کار بودند الزاما مسائل اقتصادی در اولویت نبود بلکه مسائل محیط زیستی و بشری در اولویت شان بود و حتما بودجه قابل توجهی را به این بخش اختصاص می‌دادند. معتقدم اگر دموکرات‌ها اکنون بر سر کار بودند احتمالا شاهد این واکنش کند و ضعیف از سوی دولت آمریکا به شیوع این ویروس و همه‌گیری آن نبودیم. دموکرات‌ها اکنون تلاش دارند کمیته تحقیقی راه‌اندازی کنند که پس از رکود ویروس، مدیریت بحران کرونا در دولت ترامپ را بررسی کنند. احتمالا دولت ترامپ در این بررسی‌ها در مظان سهل‌انگاری قرار می‌گیرد. مشکلات فعلی آمریکا چندان ارتباطی به شیوع ویروس کرونا ندارد. مردم آمریکا در اغلب دوران‌ها از سلامت کافی برخوردار نبودند و نمی‌توانند معیشت خود را برای یک ماه شده مدیریت کنند از این رو در شرایط فعلی مشکلات انباشته شده برای چندین دهه خود را نشان می‌دهد.

در سیاست خارجی نیز اختلاف‌نظرهایی جدی میان دو حزب وجود دارد. هرچند دو حزب متفقا از تمدید تحریم تسلیحاتی حمایت کردند، اما شاهد بودیم که اعتراضات زیادی نسبت به عملکرد ترامپ در برجام صورت گرفت. اساسا موضوعات خارجی و به ویژه موضوع ایران تا چه‌اندازه می‌تواند بر نتایج انتخابات آمریکا اثرگذار باشد؟

در خصوص تحریم تسلیحاتی و حمایت دموکرات‌ها از این موضوع باید گفت که ادله دموکرات‌های حامی این مسأله، هم سو و هم راستا با جمهوری‌خواهان نبودند. برخی از آنها نظیر خانم ایلهان عمر، اصولا معتقد به تجارت سلاح نیستند و با هرگونه تجارت اسلحه مخالفت می‌کنند و برای آنها این موضوع تنها شامل جمهوری اسلامی ایران نمی‌شود. آنها قویا معتقدند باید فروش سلاح به طور کامل متوقف شود؛ هم در مورد ایران، هم در مورد عربستان و هم در مورد دیگر کشورها. بنابراین اگر شاهد نوعی همپوشانی بین دیدگاه دموکرات‌ها و جمهوری‌خواهان هستیم، به آن معنی نیست که بخواهند با جمهوری اسلامی ایران مخالفت کنند یا حامی سیاست فشار حداکثری باشند، بلکه با نگاه‌های مختلف بر روی یک موضوع خاص رفتار یکسانی را نشان دادند. مورد دیگری که وجود دارد این است که اساسا موضوع سیاست خارجی خیلی برای رأی دهندگان آمریکایی در اولویت نیست مگر اینکه آن موضوع ارتباط مستقیمی با وضعیت معیشتی و امنیت شهروندان آمریکایی داشته باشد. موضوعاتی نظیر برنامه جامع اقدام مشترک و اینکه آیا ایران به توافق هسته‌ای پایبند بوده یا خیر، مستقلا نمی‌تواند تغییری در نگاه رأی دهندگان آمریکایی ایجاد کند. این موضوع تنها در شرایطی برای شهروندان مهم خواهد بود که خروج آمریکا از برجام، تمدید تحریم تسلیحاتی یا بازگشت احتمالی تحریم‌های سازمان ملل منجر به این شود که ایران از پیمان منع گسترش جنگ‌افزارهای هسته‌ای معروف به NPT خارج شود و شهروندان آمریکایی احساس کنند که کشورشان در آستانه یک جنگ بزرگ در خاورمیانه قرار گرفته است. آن زمان است که می‌توان گفت وضعیت برای دونالد ترامپ چندان مناسب نخواهد بود. با در نظر گرفتن نکته‌ای که گفته شد، می‌توان دریافت که چرا مقامات آمریکایی به رغم همه لفاظی‌هایی که در خصوص ایران می‌کنند، نمی‌خواهند وارد یک جنگ با ایران شوند. آنها دائما در تلاش هستند تا به جامعه آمریکا القا کنند که رئیس‌جمهور متبوعشان قصد جنگ با ایران را ندارد و نمی‌خواهد سربازان آمریکایی را درگیر جنگی دیگر در خاورمیانه کند. مقامات دولت آمریکا می‌خواهند بگویند سیاست‌های کنونی دولت ایالات متحده برای جلوگیری از جنگ است نه آغاز جنگ. اگر شهروندان آمریکایی قانع شوند که سیاست‌ فشار حداکثری دونالد ترامپ جلوی آغاز جنگ را گرفته، آنگاه این یک پوئن مثبت در کارنامه رئیس‌جمهور مستقر خواهد بود. فکر می‌کنم تا حدودی ترامپ در ارائه تصویری ضد جنگ از خود موفق بوده است. هم در مورد ایران هم در مورد سوریه و هم در مورد افغانستان، توانسته مردم را قانع کند که دنبال جنگ نیست و اقدامات رادیکالش در قبال برخی کشورها، با هدف جلوگیری از جنگ است. از این جهت فکر می‌کنم اگر در ماه‌های آینده اتفاق خاصی نظیر ترور سردار سلیمانی یا حمله موشکی ایران به عین‌الاسد رخ ندهد و فضا اینگونه باقی بماند، موضوع ایران تأثیر ویژه‌ای روی انتخابات آمریکا نخواهد داشت.

منبع : آرمان ملی
با دوستان خود به اشتراک بگذارید:
کپی شد

پیشنهاد ویژه

    دیدگاه تان را بنویسید

     

    دیدگاه

    توسعه