ارسال به دیگران پرینت

مردم سریال‌های پیچیده را بیشتر دوست دارند

کاوه خداشناس از جمله بازيگراني است که در مديوم‌هاي مختلف شامل تلويزيون، سينما و تئاتر فعاليت دارد. وي تاکنون در مجموعه‌هاي تلويزيوني‌اي همچون «معراجي‌ها»، «شايد براي شما هم اتفاق بيفتد»، «آسمان هميشه ابري نيست»، «بانو»، «پول کثيف»، «رستگاران»، «عمليات 125»، «وقت صبح»، «پدر»، «برادر» و «همه خانواده من» جلوي دوربين رفته است. خداشناس در تئاترهاي «تنهايي يک زن در نياوران»، «پاره‌هاي ساده»، «شب آوازهايش را مي‌خواند»، «آرامش از نوعي ديگر»، «گاليله»، هد هد و قمر در عقرب نيز هنرنمايي کرده است. وي سابقه گويندگي نريشن در مستندهاي سکه از ضرب افتاده و گنجينه‌هاي ماندگار را نيز در کارنامه هنري خود دارد. گفتني است، خداشناس موفق به دريافت جايزه دوم بهترين بازيگر مرد از جشنواره تئاتر دانشجويي فجر به‌خاطر بازي در نمايش «شب آوازهايش را مي‌خواند» شده است. خداشناس از جمله بازيگراني است که در سريال «سايه‌بان» به کارگرداني برادران محمودي حضور داشت. اين مجموعه تلويزيوني توانست مخاطبان زيادي را به سوي خودش جلب کند. اين سريال به‌تازگي از شبکه‌اي فيلم پخش شده است.«فارس»، با کاوه خداشناس گفت‌و‌گويي انجام داده که در ادامه مي‌خوانيد.

مردم سریال‌های پیچیده را بیشتر دوست دارند

۵۵آنلاین :

آقاي خداشناس در حال حاضر مشغول چه کاري هستيد؟

اين روزها سر سريال «روزگار حيراني» به کارگرداني داريوش ياري هستم که بناست از اربعين روي آنتن شبکه يک سيما برود.

با توجه به تجربه‌اي که طي سال‌ها بازيگري به دست آورده‌ايد و در آثار متفاوتي حضور داشته‌ايد، فکر مي‌کنيد اساسا يک سريال بايد چه ويژگي‌هايي داشته باشد تا مردم دوستش داشته باشند؟ در حقيقت مخاطب شيفته قصه مي‌شود يا بازيگر و يا اصلا هيجان؟

چيزي که من براساس تجربه فردي خود متوجه شده‌ام اين است که با توجه به شرايط فعلي و پر اتفاق بودن زندگي‌هاي امروزي و آنچه که در جامعه امروزي مي‌گذرد، هرقدر قصه يک سريال پربارتر، هيجان‌انگيزتر و مفصل‌تر باشد، بيننده بيشتر ترغيب مي‌شود که کار را دنبال کند و آن را ببيند. بنابراين، هر چه قصه به اصطلاح پر ملات‌تر و پيچيده‌تر باشد، بهتر است و مخاطب را بيشتر درگير مي‌کند. البته کارهاي طنز هم هميشه طرفداران خاص خودشان را دارند و نمي‌توان سريال‌هاي طنز را در اين ميان ناديده گرفت.

در اين برهه از زندگي و سال‌ها کسب تجربه اين روزها براي انتخاب يک نقش چه معيارهايي برايتان مهم است؟

اساسا تاثيرگذاري يک نقش در سناريو اهميت نقش را نشان مي‌دهد. اينکه کارکرد نقش در هر قسمت از سريال چيست و چه جريان و نوساناتي را در نظام کلي قصه ايجاد مي‌کند، مهم است. هر چه نقش تاثيرگذارتر و هيجان‌انگيزتر باشد، جذاب‌تر است. بنابراين، ممکن است که در قالب يک نقش حضور فيزيکي زيادي جلوي دوربين نداشته باشي، اما اينکه نقش تاثيرگذار است، اهميت دارد. شايد در يک مجموعه شما به اندازه بازيگر ديگري جلوي دوربين نباشي و ديده نشوي، ولي اثري که بر داستان و مخاطب مي‌گذاري بيشتر از حضور فيزيکي در مقابل دوربين است. اين موضوع براي خود من از اهميت بالايي برخوردار است و يکي از ملاک‌هاي انتخاب نقش‌هايم نيز به شمار مي‌رود.

به‌نظر شما کارهاي برادران محمودي در سينما و تلويزيون چه ويژگي‌هاي مشترکي دارند؟

مجموعه تلويزيوني «سايه‌بان» را تقريبا مي‌شود جزو اولين تجربه‌هاي سريال سازي برادران محمودي به شمار آورد که قابل دفاع بود. مدل روايت و قاب‌بندي‌ها به‌نظرم خوب بود. قاعدتا هر چه آنها در سريال‌سازي جلو بروند، کارشان پخته‌تر خواهد شد و شکل قصه‌گويي و ريتم بهتر مي‌شود. اما مهم است که به «سايه‌بان» به‌عنوان اولين تجربه آنها در زمينه سريال‌سازي نگاه کنيم و مجموعه از اين زاويه و منظر قضاوت شود. به‌طور کلي، سريال نقاط قوت زيادي داشت. در نقش‌ها يکسري نمودارهاي جالب مي‌بينيم. شخصيت پسران و دختران قصه، پدر مريض، مشکلات مختلف، اجاره‌خانه، بيکاري و بي‌پولي همه و همه دست به دست هم داد که کار مورد استقبال قرار گيرد. همان‌طور که گفتم به‌نظرم يکي از دلايلي که مخاطبان جذب اين سريال شدند، قصه‌اي بود که خودشان را در آن مي‌ديدند.

شما به‌عنوان يک بازيگر به مديوم و ژانر خاصي علاقه داريد؟ يا اينکه مثلا ترجيح بدهيد فقط در يک مديوم حضور داشته باشيد؟

ببينيد تلويزيون رسانه‌اي فراگير است و همه‌جور محصولي در آن توليد مي‌شود. از روايت مستند تا نقشي مسلسل در يک سريال 50 يا 100 قسمتي را مي‌توان در آن متصور شد. براي من به‌عنوان کسي که حرفه‌اش کارهاي نمايشي است، فرقي نمي‌کند که در چه مديومي کار کنم. ژانرهاي مختلف اعم از اجتماعي، وحشت و... برايم جذاب هستند.اصل کار يک هنرپيشه هم اين است که بتواند از پس هر نقشي بر بيايد و فقط دنبال علايق و سلايق خود نرود.

به‌عنوان يک بازيگر به‌نظرتان نقش‌هاي طنز بيشتر بازيگر را به چالش مي‌کشند يا نقش‌هاي جدي؟

به‌نظرم اين نقش‌ها خيلي تفاوتي با هم نمي‌کنند و فرقي ندارد که نقش طنز باشد يا جدي. هر نقشي گرفتاري و مشکلات خاص خودش را دارد و براي درآوردنش بايد ظرايف آن را در نظر بگيريم. نقش طنز همان‌قدر مي‌تواند سخت و چالش‌برانگيز باشد که يک نقش جدي مي‌تواند اين ويژگي‌ها را داشته باشد.

به‌نظر شما به‌عنوان يک بازيگر امکانات جديد موجود در فضاي مجازي براي بازيگران چالش است يا فرصت؟

به‌نظر من امکاناتي که امروز و در اين قرن و در حقيقت در دنياي معاصر داريم يک اتفاق خوب و قابل‌توجه است که آدم‌ها را به هم نزديک‌تر مي‌کند. در حال حاضر جهان، جهان ارتباطات است و ما ناگزير هستيم که شرايط امروز دنيا را بپذيريم. نمي‌توانيم نقش رسانه‌ها را ناديده بگيريم و در اين ميان هر عامل، وسيله يا جرياني که کمک مي‌کند تا اين چرخه ارتباطات گرم‌تر شود، به‌نظرم چيز خوبي است و نبايد بي‌تفاوت از کنار آن گذشت. من به‌شخصه به شرايط دنياي معاصر به چشم يک اتفاق خوشايند نگاه مي‌کنم. در اين ميان هم اميدوارم محصولات سازمان صدا و سيما نسبت به گذشته هر روز بهتر و بهتر شود و مردم ما بيشتر از قبل بيننده سريال‌هاي تلويزيون باشند. اين روزها بحث کيفيت موضوع مهمي است، چون توليدات سازمان آبرو و اعتبار آن هستند و مردم هم اگر احساس کنند که اثري داراي کيفيت است حتما آن را نگاه مي‌کنند و قصه اش را دنبال مي‌کنند.

منبع : آرمان ملی
با دوستان خود به اشتراک بگذارید:
کپی شد

پیشنهاد ویژه

    دیدگاه تان را بنویسید

     

    دیدگاه

    توسعه