ارسال به دیگران پرینت

بازی خسته‌کننده انصراف با منطق غلط اقتصادی

طبق برنامه از پیش اعلام‌شده، مسابقات لیگ برتر از چهارشنبه همین هفته با برگزاری بازی عقب‌افتاده فولاد و استقلال در اهواز از سر گرفته خواهد شد.

بازی خسته‌کننده انصراف با منطق غلط اقتصادی
طبق برنامه از پیش اعلام‌شده، مسابقات لیگ برتر از چهارشنبه همین هفته با برگزاری بازی عقب‌افتاده فولاد و استقلال در اهواز از سر گرفته خواهد شد. با وجود این، مخالفت‌ها با برگزاری مسابقات همچنان ادامه دارد و حتی در فاصله ۷۲ ساعت تا شروع بازی‌ها هم به پایان نرسیده است. وقتی از مخالفت با برگزاری لیگ حرف می‌زنیم، بیشتر از هر چیز دیگری نام محمدرضا زنوزی‌مطلق به میان می‌آید؛ مالک مشترک دو باشگاه لیگ برتری تراکتور و ماشین‌سازی که با این دو امضا مدام بیانیه‌های اعتراضی صادر می‌کند. زنوزی سرسخت‌ترین مخالف آغاز مجدد لیگ است و بقیه هم اگر گاهی او را همراهی کرده‌اند، حضورشان موثر و مستمر نبوده است. حالا و در شرایطی که حتی سایر باشگاه‌های مخالف هم با برگزاری تمرینات و مسابقات دوستانه و رزرو بلیت و هتل به استقبال ازسرگیری لیگ رفته‌اند، زنوزی کماکان به مقاومتش ادامه می‌دهد.
 

  تراکتور و ماشین شرط گذاشتند

در آخرین تحرک، دو باشگاه هم‌خانواده تراکتور و ماشین‌سازی تبریز دیروز با انتشار بیانیه‌ای مشترک برای حضور در ادامه مسابقات لیگ نوزدهم شرط گذاشتند! در بخشی از بیانیه دو باشگاه خطاب به حیدر بهاروند، رئیس سازمان لیگ فدراسیون فوتبال آمده است: «ما صرفا در صورت تحقق یکی از دو شرط ذیل موافق شروع مجدد لیگ هستیم. نخست آنکه جنابعالی به‌عنوان سرپرست فدراسیون و رئیس سازمان لیگ، مسوولیت کامل عواقب ناشی از شروع لیگ را صراحتا بر عهده بگیرید. دوم اینکه جلسه‌ای با حضور تمامی مدیران عامل باشگاه‌های لیگ برتر تشکیل و در ارتباط با ادامه لیگ رای‌گیری شود. در غیر این‌صورت ناگزیر از مراجعه به AFC و FIFA جهت احقاق حقوق خود خواهیم بود.» در پایان بیانیه نیز آمده است: «لازم به یادآوری است که سکوت سایر تیم‌ها، دلیل رضایت بر شروع لیگ نیست؛ بلکه به سبب این است که مستقیم یا غیرمستقیم تحت نظارت دولت هستند. به‌صورتی که پیش از این اکثر قریب به اتفاق تیم‌ها مخالفت خود را با از سرگیری مسابقات در شرایط فعلی اعلام نموده‌اند.»

  آیا واقعا فیفا رسیدگی می‌کند؟

تهدید دو باشگاه تراکتور و ماشین‌سازی به طرح شکایت در فیفا در حالی است که این روزها مساله بیرون بردن اختلافات داخلی حوزه فوتبال به شدت مذمت می‌شود. اینکه مسائل داخلی فوتبال به مراجع بین‌المللی کشانده شود، صرفا نوعی اعتراف به عجز و ناتوانی مدیریتی است که می‌تواند روی تصمیم‌گیری‌های بعدی فیفا و کنفدراسیون فوتبال آسیا بسیار موثر باشد. وضعیت ما مثلا در مسائل مربوط به میزبانی از سایر تیم‌ها یا حضور زنان در ورزشگاه‌ها بسیار شکننده است و اگر قرار باشد مالک یک تیم لیگ برتری در مورد عدم کفایت برای برگزاری لیگ به مراجع بین‌المللی نامه بزند، قطعا شرایط وخیم‌تر هم خواهد شد. به علاوه سابقه فیفا نشان می‌دهد آنها اصلا به این مسائل ورود نمی‌کنند. فدراسیون جهانی از مدت‌ها پیش تصمیم در مورد برگزاری یا لغو مسابقات را به عهده خود کشورها گذاشته است. در ایران هم ستاد ملی مبارزه با کرونا که وزیر بهداشت هم عضوی از آن است مجوز آغاز تمرینات و مسابقات را صادر کرده؛ بنابراین روشن نیست تراکتوری‌ها از کدام حق تضییع شده سخن می‌گویند و انتظار دارند فیفا یا AFC چه کاری برای آنها انجام بدهند؟

  منطق غلط اقتصادی

عمده استدلال مالک تراکتور و ماشین‌سازی برای مخالفت با برگزاری لیگ، غیر از مساله سلامتی و حفاظت از جان آدم‌ها، داستان به صرفه نبودن این تصمیم از لحاظ اقتصادی است. زنوزی بارها تاکید کرده وقتی فوتبال ایران سودده نیست و دوم شدن یک تیم با دهم شدن آن فرقی ندارد، همان بهتر که لیگ تعطیل شود و هزینه‌های ناشی از سفر و برگزاری مسابقات به مالکان تحمیل نشود. این یک نتیجه‌گیری غلط با یک مقدمه‌چینی درست است. مسلما در اصل سودده نبودن فوتبال ایران تردیدی نیست، اما نتیجه‌ای که زنوزی از آن می‌گیرد وجاهت منطقی ندارد. آیا او روز ورود و سرمایه‌گذاری‌اش در فوتبال نمی‌دانسته که در این حوزه خبری از بازگشت هزینه‌ها نیست؟ قصه زیانبار بودن فوتبال ایران مال امروز و دیروز نیست؛ بنابراین حالا که تراکتور شانس چندانی برای قهرمانی ندارد، نمی‌توان با استناد به آن لیگ را تعطیل کرد. سوالی که در این مدت بسیار تکرار شده این است؛ آیا اگر تراکتور در صدر جدول بود و شانس بالایی برای قهرمانی داشت، باز خبری از این همه مقاومت و پافشاری روی لغو لیگ بود؟ در این صورت احتمالا زنوزی همه ریسک‌ها و هزینه‌ها را می‌پذیرفت تا تیمش «جام فلزی» را به دست بیاورد!

 

 

با دوستان خود به اشتراک بگذارید:
کپی شد

پیشنهاد ویژه

    دیدگاه تان را بنویسید

     

    دیدگاه

    توسعه