ارسال به دیگران پرینت

قرارداد ایران و چین | مراوده اقتصادی ایران و آمریکا به سود ایران است

احسان انصاری: قرارداد ایران و چین با واکنش‌های گسترده داخلی و خارجی مواجه شده است. براساس این قرارداد چینی‌ها در صنعت نفت ایران، شرکت ملی صادرات گاز ایران و شرکت ملی صنایع پتروشیمی ایران و نیز زیرساخت‌های حمل‌و‌نقل ایران سرمایه‌گذاری وسیعی انجام خواهند داد. از سوی دیگر این توافق شامل همکاری نظامی، تسلیحاتی و اطلاعاتی میان دو کشور است. ادعای «پترولیوم اکونومیست» آن است که حجم سرمایه‌گذاری معادل ۲۸۰ تا ۴۰۰ میلیارد دلار آمریکا است. بخش قابل‌توجهی از این سرمایه‌گذاری چینی‌ها طی سال نخست اجرای قرارداد ۲۵ ساله با آنها به صنعت نفت و گاز ایران تزریق می‌شود و مابقی آن به‌صورت مرحله‌ای و براساس توافق دو طرف از سوی پکن در ایران انجام می‌شود. انتشار مفاد این قرار‌داد با واکنش‌های موافق و مخالف همراه بوده است. برخی این قرارداد را در شرایط تحریم به سود ایران می‌دانند و برخی معتقدند بستن چنین قرارداد مهمی در شرایطی که اقتصاد ایران در موضع ضعف قرار گرفته ممکن است پیامدهای ناخوشایندی در بلند‌مدت به همراه داشته باشد. به همین دلیل و برای تحلیل و بررسی جنبه‌های مختلف این قرارداد «آرمان ملی» با دکتر مهدی پازوکی، اقتصاددان گفت‌وگو کرده که در ادامه ماحصل آن را می‌خوانید.

 قرارداد ایران و چین | مراوده اقتصادی ایران و آمریکا به سود ایران است

قرارداد اقتصادی ایران و چین با واکنش‌های اجتماعی گسترده‌ای مواجه شده است. آیا شما این قرارداد را در راستای منافع ملی می‌دانید؟

در شرایط کنونی ایران در معرض ظالمانه‌ترین تحریم‌های اقتصادی تاریخ به سر می‌برد. به همین دلیل اگر ما در چنین شرایطی بتوانیم با هر کشوری در چارچوب منافع ملی ارتباط و مراوده اقتصادی داشته باشیم به سود منافع ملی کشور خواهد بود. بنده معتقدم حتی ما باید با آمریکا نیز مراوده اقتصادی داشته باشیم. امروز ترامپ که در آستانه انتخابات ریاست‌جمهوری آمریکا قرار دارد بیش از همیشه به مذاکره با ایران نیاز دارد. به همین دلیل ما باید از این فرصت استفاده کنیم و با حرکت به سمت مذاکره از آمریکا امتیاز بگیریم. رویکرد آمریکا در سال‌های اخیر به‌خصوص در زمینه تحریم اقتصادی ناجوانمردانه بوده است. با این وجود می‌توان از طریق مذاکره این تحریم‌ها را خنثی کرد. به همین دلیل بنده از مذاکره با آمریکا حمایت می‌کنم. چه ما دوست داشته باشیم، چه نداشته باشیم در دهه‌های گذشته آمریکا بزرگ‌ترین اقتصاد جهان بوده است. کشورهای اروپایی نیز متحد سیاسی و اقتصادی آمریکا هستند. این کشورها سالانه یک تریلیون و چهار‌صد میلیارد دلار با آمریکا مراوده اقتصای دارند. به همین دلیل نیز کشورهای اروپایی به‌رغم اینکه متوجه هستند حق با ایران است اما برای تأمین منافع خود از آمریکا حمایت می‌کنند. در نتیجه اگر ما در شرایط کنونی تلاش کنیم از تضاد منافع بین قدرت‌های اقتصادی جهان به سود خود استفاده کنیم اتفاق مبارکی است. امروز کالاهای صادراتی ایران با تحریم مواجه است. به همین دلیل نیز اگر بتوانیم در چنین شرایطی با کشور چین قرارداد منعقد کنیم و سیکل بسته اقتصاد ایران را نجات بدهیم یک اتفاق خوب رخ داده است.

چرا اقتصاد ایران در سیکل بسته قرار گرفته است؟

در یک اقتصاد بسته اگر بهترین اقتصاددانان هم حضور داشته باشند و نوبلیست‌های اقتصاد جهان را هم دعوت کنید هیچ‌کاری نمی‌توانند انجام بدهند و هیچ مشکلی حل نخواهد شد. به همین دلیل اگر امروز ایران بتواند با چین به عنوان دومین قدرت اقتصادی جهان ارتباط داشته باشد یک حرکت مثبت خواهد بود. با این وجود باید مفاد این قرارداد را مطالعه و تلاش کرد مفاد به شکلی در قرارداد گنجانده شود که در راستای تحقق منافع ملی باشد. در شرایط کنونی جنجال‌ها و هیاهوهای زیادی پیرامون قرارداد ایران و چین وجود دارد. به نظر می‌رسد آمریکا و رژیم اسرائیل مهم‌ترین کشورهایی هستند که با این قرارداد مخالفند. امروز فشار تحریم‌ها را به خوبی می‌توان روی زندگی مردم مشاهده کرد. به همین دلیل ما در شرایطی قرار داریم که اگر بتوانیم یک ریال نیز به زندگی مردم اضافه کنیم و به اندازه یک ریال منافع ملی را بیشتر تأمین کنیم باید این کار را انجام بدهیم. ما باید با هر کشوری براساس منافع ملی مذاکره و ارتباط اقتصادی داشته باشیم. اگر ما با عراق نیز رابطه اقتصادی داریم باید به فکر منافع ملی خود باشیم و این قرارداد را به شکلی تنظیم کنیم که منافع ملت را تأمین کند. در شرایط کنونی عراق کشورهای اروپایی و آمریکا را دعوت کرده که به استخراج منابع نفتی این کشور بپردازند. بدون‌شک این اقدام به سود منافع ملی عراق بوده است. در چنین شرایطی عراق به منافع مشترک خود با ایران فکر نمی‌کند؛ بلکه به دنبال این است که از تکنولوژی مدرن غرب به سود استخراج منابع نفت خود استفاده کند. واقعیت این است که در دنیای امروز همه کشورهای جهان به فکر منافع خود هستند.

به هر حال قرار‌داد ایران و چین منافع ملی چین را نیز تأمین می‌کند. آیا این قرارداد در شرایطی که ایران در معرض تحریم‌هاست، کشورمان را در موضع ضعف قرار نمی‌دهد؟

ایران باید در هر شرایطی به فکر منافع خــــود باشد. در عالم ســـیاست هیچ دوستی دائمی نیست؛ همان‌گونه که هیــچ دشمنی نیز دائمی نیست. آن چیزی که همواره دائمی است مــنافع ملی یک کشور است که باید تلاش کرد به دســت بیاید. ایران باید به جز چین با دیگر کشورهای جهان و منطقه نیز ارتباط اقتصادی برقرار کند. این در حالی است که برخی تندروهای خارجی به همراه تندروهای داخلی گمان می‌کنند باید دور ایران سیم خاردار کشید و با هیچ کشوری ارتباط برقرار نکرد. بنده با بسته بودن سیکل اقتصاد ایران مخالفم و معتقدم باید تعامل با جامعه جهانی در دستور کار قرار بگیرد تا بتوانیم بر مشکلات فائل آیم. ما نباید از سر ناآگاهی به سمت خودتحریمی حرکت کنیم. نمونه بارز این اقدامات، موضوع اف‌آی‌تی‌اف بود که مجمع تشخیص مصلحت به شکلی عمل کرد که منافع ملی ایران تأمین نشد. هنگامی که به واسطه عدم‌تصویب اف‌آی‌تی‌اف مراودات پولی ایران تحت‌تأثیر قرار می‌گیرد چگونه می‌توان به تعامل مثبت با جامعه جهانی خوش‌بین بود. وضعیت به شکلی است که اگر امشب اعضای مجمع تشخیص مصلحت نظام طی یک بیانیه اعلام کنند عضو اف‌آی‌تی‌اف خواهند شد صبح فردا تأثیر این اقدام در اقتصاد ایران قابل مشاهده خواهد بود. مشکلات اقتصادی ایران با اف‌آی‌تی‌اف حل نمی‌شود؛ بلکه با تدبیر و درایت مسئولان حل خواهد شد. ما باید بپذیریم تعامل با جهان در نهایت به سود ما خواهد بود. اقتصاد ایران هم از دشمنان خارجی و هم از دوستان داخلی رنج می‌کشد. قرار نیست کشور را بفروشیم؛ بلکه قرار است کشور را آباد کنیم. به همین دلیل راهی جز تعامل با جهان نداریم. امروز مراوده اقتصادی ایران و آمریکا به سود ایران است. ما باید افکار عمومی آمریکا را اقناع کنیم که دولت لمپنی که امروز در آمریکا قدرت را در اختیار دارد، نمی‌تواند منافع مردم آمریکا را تأمین کند و مسیر دیگری در پیش گرفته است.

در قرارداد ایران و چین دو مسأله وجود دارد که مورد انتقاد قرار گرفته است؛ نخست اینکه چین قرار است به ازای نفت و گاز ایران دو سوم پول بدهد و یک‌سوم کالا. دوم اینکه چین می‌تواند برای حفاظت از منافع خود در ایران تا پنج هزار نیروهای امنیتی به کار بگیرد. دیدگاه شما درباره این دو مسأله چیست؟

ما به فکر منافع ملی خود هستیم. با این وجود مردم با دادن پایگاه به هر کشوری در خاک ایران مخالف هستند. تندروها در ایران کاری با سرمایه‌گذاران خارجی کرده‌اند که کشورهای خارجی که قصد دارند در اقتصاد ایران سرمایه‌گذاری کنند با ترس و واهمه چنین اقدامی را انجام می‌دهند. البته این اتفاق در کشورهای جهان مرسوم است. به عنوان مثال هنگامی که آمریکا در عراق سرمایه‌گذاری می‌کند حفاظت از آن را نیز به وسیله نیروهای امنیتی خود انجام می‌دهد.

آیا قرارداد ایران با چین می‌تواند تحریم‌های کنــونی را خنـــثی کنــد و مسیر جدیدی پیش‌روی اقتصاد ایران قرار دهد؟

قطعا این قرارداد بر تحریم‌های صورت گرفته علیه ایران تاثیرگذار است. هنگامی که قرار است ایران انرژی دومین قدرت اقتصادی جهان را تامین کند حتما یک اتفاق مثبت برای اقتصاد ایران رخ می‌دهد. البته ما بر اساس زمان صحبت می‌کنیم. دیدگاه امروز بنده این است که این قرارداد می‌تواند به اقتصاد کشور کمک کند. این در حالی است که اگر دو سال دیگر از بنده در این باره سوال شود ممکن است دیدگاه دیگری داشته باشم. در شرایط کنونی تحریم‌های بین‌المللی به صورت مستقیم روی معیشت مردم ایران تاثیرگذاشته است. به همین دلیل نیز بنده طرفدار مذاکره هستم. اگر اقتصاد ایران در وضعیت نرمالی قرار داشت شاید باید اقدام دیگری انجام می‌دادیم. اگر قرارداد ایران و چین بتواند ایران را از انزوای اقتصادی خارج کند این یک قرارداد مثبت خواهد بود. در شرایطی که صادرات ایران به دلیل تحریم‌های بین‌المللی کاهش پیدا کرده و ارزش پول ملی روز به روز کم می‌شود اگر ما بتوانیم قراردادهای منطقی را در چارچوب منافع ملی منعقد کنیم می‌توانیم نسبت به آینده خوش‌بین باشیم. به همین دلیل نیز تندروها با قرارداد ایران و چین موافق نیستند. در شرایط کنونی آمریکا و رژیم اسرائیل به همراه عربستان سعودی به دنبال این هستند که از انعقاد این قرارداد جلوگیری کنند. به همین دلیل نیز عربستان به دنبال آن است که با چینی‌ها وارد مذاکره شود و در عین حال به چین امتیاز بدهد تا چینی‌ها به سمت مذاکره با عربستان و امارات حرکت کنند. علم اقتصاد، علم انتخاب است. اگر ما در شرایط بحرانی کنونی یکی از بازارهای مهم جهانی را به سمت خود بکشانیم و بتوانیم به‌واسطه آن اقتصاد کشور را نجات بدهیم اقدام منطقی و عقلایی انجام داده‌ایم. در علم اقتصاد ما باید انتخاب کنیم که چه اقدامی بیشتر به سود ما خواهد بود.

راهکار شما برای برون‌رفت از وضعیت کنونی اقتصاد ایران چیست؟

مشکلات اصلی اقتصاد ایران داخلی است و به نوع مدیریت اقتصادی باز‌می‌گردد. در شرایط کنونی مهم‌ترین چالش اقتصاد ایران سیطره سیاست بر اقتصاد است. این وضعیت در مدیریت کلان جامعه نیز وجود دارد و تنها مختص به دولت نیست. به همین دلیل نیز مشکلات کشور به صورت علمی وکارشناسی بررسی نمی‌شود و تنها از منظر سیاست به مشکلات نگریسته می‌شود. در کشور ما قوانین و مقررات و نهادهای موازی ایجاد شده است که هر کدام به شکلی هزینه اقدامات مثبت را بالا برده است. نکته دیگر اینکه اقتصاد ایران یک «اقتصاد بسته» است که از تعامل کافی با کشورهای دیگر برخوردار نیست. هنگامی که یک اقتصاد حالت بسته داشته باشد هیچ کاری از دست اقتصاددانان برنمی‌آید. براساس قانون منبع درآمد حکومت باید مالیات باشد. با این وجود ما در طراحی و اصول سیستم مالیاتی کشور دچار اشکال هستیم. در شرایط کنونی ایران یکی از بالاترین میزان‌های فرار مالیاتی را در بین کشورهای جهان در اختیار دارد. به همین دلیل نیز ایران بهشت دلالان و رانت‌خواران است. براساس قوانین همه افرادی که دارای درآمد هستند، باید مالیات پرداخت کنند. کسانی هم که فاقد درآمدند دولت باید از طریق سیستم تأمین اجتماعی به آنها کمک کند. متأسفانه در شرایط کنونی نه‌تنها از ثروتمندان مالیات گرفته نمی‌شود؛ بلکه به آنها یارانه نیز پرداخت می‌شود. نکته دیگر اینکه سیستم بانکی کشور باید مبارزه با پولشویی را در دستور کار خود قرار بدهد. در شرایط کنونی بخش‌هایی از پول‌های کثیف از طریق شبکه بانکی به پول‌های تمیز تبدیل می‌شوند. نمونه بارز این مساله پول‌های ناشی از مواد‌مخدر و رشوه است. با روش‌های سنتی و هیأتی نیز نمی‌توان با این فساد اقتصادی و رانت‌خواری در کشور مبارزه کرد. ما باید جهانی فکر کنیم و محلی عمل کنیم. در این زمینه رسانه‌های گروهی نیز باید به صورت کامل آزاد باشند. امروز نهادهای اقتصادی موازی دولت خیلی بزرگ شده‌اند و برای دولت نیز عرض‌اندام می‌کنند. البته سخن من به معنای آن نیست که ساختار اقتصادی دولت نیاز به تغییر و تحول ندارد. بدون‌شک سیستم بانکی و مالیاتی دولت و بخش‌های دیگر نیازمند تغییرات جدی است. با این وجود نهادهای غیردولتی که در اقتصاد نقش دارند باید اصلاح شوند و نسبت به عملکرد خود پاسخگو باشند. باید شرایطی در کشور به وجود بیاید که بخش خصوصی مدیریت اقتصاد ملی را در اختیار بگیرد. مشکل ما اینجاست که وصول مالیات در ایران به شکل سنتی انجام می‌شود. ما باید از تجربه کشورهای توسعه‌یافته در این زمینه استفاده کنیم. ما باید سیستم مالیاتی خود را اصلاح کرده و با رویکرد علمی با چالش‌های اقتصادی کشور برخورد کنیم. معتقدم ما قادر به این کار هستیم. این شرایط به خصوص با کمک تکنولوژی اطلاعات میسر خواهد بود.

 

منبع : آرمان ملی
با دوستان خود به اشتراک بگذارید:
کپی شد

پیشنهاد ویژه

    دیدگاه تان را بنویسید

     

    دیدگاه

    توسعه