ارسال به دیگران پرینت

جنگ | بنگاه‌های ایرانی

بنگاه‌های ایرانی از جنگ چه آسیبی دیدند؟ | ترکش جنگ

جنگ تحمیلی ۱۲روزه خسارت‌های زیادی به بنگاه‌های ایرانی وارد کرد. براساس گزارش‌ها، اقتصاد ایران که پیش از جنگ نیز با ابرچالش‌ها دست‌وپنجه نرم می‌کرد، با خسارت‌های ناشی از حملات مستقیم، قطعی اینترنت و تشدید تحریم‌ها ضربه‌های بیشتری متحمل شد. به‌طور مشخص بنگاه‌های فعال در حوزه دیجیتال و تجارت الکترونیکی از جمله آسیب‌پذیرترین بخش‌ها بودند.

بنگاه‌های ایرانی از جنگ چه آسیبی دیدند؟ | ترکش جنگ

جنگ تحمیلی ۱۲روزه خسارت‌های زیادی به بنگاه‌های ایرانی وارد کرد. براساس گزارش‌ها، اقتصاد ایران که پیش از جنگ نیز با ابرچالش‌ها دست‌وپنجه نرم می‌کرد، با خسارت‌های ناشی از حملات مستقیم، قطعی اینترنت و تشدید تحریم‌ها ضربه‌های بیشتری متحمل شد. به‌طور مشخص بنگاه‌های فعال در حوزه دیجیتال و تجارت الکترونیکی از جمله آسیب‌پذیرترین بخش‌ها بودند. قطعی یک‌هفته‌ای اینترنت در طول جنگ، خسارت زیادی به این کسب‌وکارها وارد کرد. حملات سایبری به بانک‌ها و صرافی‌ها اعتماد به این پلت‌فرم‌ها را کاهش داد و بر هزینه‌های بازیابی داده‌ها افزود. بنگاه‌های اینترنتی، به‌ویژه استارت‌آپ‌های کوچک و متوسط که به ارتباطات دیجیتال وابسته‌اند، به دلیل اختلال در دسترسی به بازار و خدمات، با کاهش شدید درآمد و حتی تعطیلی مواجه شدند. صنایع نفت و گاز نیز از حملات مستقیم آسیب جدی دیدند. برخی تاسیسات نفتی مانند میدان گازی پارس جنوبی و پالایشگاه‌های نفتی هم از آسیب مصون نماندند. بخش‌های مالی و بانکی نیز از تشدید تحریم‌ها و کاهش دسترسی به سیستم‌های مالی بین‌المللی آسیب دیدند. بانک جهانی هشدار داده که این جنگ می‌تواند تولید ناخالص داخلی ایران را بیش از ۱۰ درصد کاهش دهد، تورم و بیکاری را تشدید کند و تولید و زیرساخت‌های اجتماعی را از کار بیندازد. بنگاه‌های کوچک همانند مغازه‌داران و رانندگان فعال در پلت‌فرم‌های اشتراک سفر، که حدود ۱۳ میلیون نفر را شامل می‌شود، به دلیل تعطیلی موقت و کاهش تقاضا، با زیان‌های مالی قابل‌ توجهی مواجه شدند. البته بیشترین آسیب به بنگاه‌های دیجیتال، به‌ویژه استارت‌آپ‌های تجارت الکترونیک، و صنایع نفت و گاز وارد شد. کسب‌وکارهای کوچک و متوسط، که به دلیل وابستگی به زیرساخت‌های دیجیتال و انرژی، شکنندگی بیشتری دارند، به‌شدت متاثر شدند. در مقابل، بنگاه‌های بزرگ دولتی، به‌ویژه در بخش نظامی، به دلیل پشتیبانی مستقیم دولت، احتمالاً مقاومت بیشتری از خود نشان دادند، هرچند خسارت‌های زیرساختی آنها نیز قابل ‌توجه بود. این جنگ، با تشدید بحران‌های اقتصادی موجود، نه‌تنها بنگاه‌ها را تضعیف کرد، بلکه با افزایش ناامنی و نگرانی از آینده، تمایل به سرمایه‌گذاری داخلی و خارجی را کاهش داد و چشم‌انداز بهبود را مبهم کرد. «جنگ جریان عظیمی است که در آن هزاران انسان با انگیزه‌های گوناگون در گرداب حوادث گرفتار شدند. تاریخ همچون رودی خروشان جریان خودش را می‌سازد و انسان‌ها در آن شناورند.» این عبارت ماندگاری است که لئو تولستوی در اثر ماندگارش «جنگ و صلح» به آن پرداخت و برای ما درس‌ها دارد.

آسیب‌های حمله

اندیشمندان قرن نوزدهم، قرن بیستم را قرن سعادت بشر می‌پنداشتند، اما طولی نکشید که با پایان نخستین دهه قرن بیستم، همه این آمال بر باد رفت. جنگ جهانی اول که بعد از دهه اول قرن بیستم آغاز شد و جنگ جهانی دوم که با فاصله کم، بعد از اتمام نخستین جنگ جهانی به وقوع پیوست، بر همگان آشکار کرد انسان همچنان، فاصله زیادی با سعادت دارد. سال‌ها پس از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی، جهان تصور می‌کرد که زمان دستیابی به صلح پایدار فرا رسیده و احتمالاً بتوان تنش‌های منطقه‌ای را رفع‌ورجوع کرد، اما بلافاصله بعد از حمله برق‌آسای روسیه به اوکراین، تمام این تصورات برای همیشه دود شد و به‌هوا رفت، چرا که حتی بدبین‌ترین اندیشمندان هم باور نمی‌کردند ممکن است در عصر تکنولوژی و مدرنیته، اروپا نیز طعم جنگ مستقیم را بچشد. احتمالاً دنیا پس از وقوع جنگ در اوکراین هر روز، نگران یک تنش جدید بود. اکنون چندهفته‌ای از برقراری آتش‌بس و توقف موقتی جنگ میان ایران و اسرائیل می‌گذرد. جنگی که بیش از همه، زیست روزمره مردم عادی و کسب‌وکارها را نشانه گرفت. براساس گزارش (2023) موسسه کیل برای اقتصاد جهانی (Kiel Institute for the World Economy) که با نام اختصاری IFW شناخته می‌شود، بررسی داده‌های بیش از 150 جنگ از سال 1870 تا به امروز نشان می‌دهد بیشتر هزینه‌های جنگ برای کشوری است که جنگ در آن رخ می‌دهد. در این وضع تاثیرات جنگ 12روزه از چند محور قابل بررسی است: محور نخست، تاثیر فوری جنگ است که شامل قطعی اینترنت و قطع پروازها می‌شود. محور دوم، تاثیری است که تا زمان بعد از آتش‌بس و بازگشت شرایط به وضع عادی، در آینده مشخص خواهد شد.

آسیب به کسب‌وکارها

موسسه اقتصاد جهانی IFW در گزارش خود توضیح می‌دهد در مناطق جنگی، ماشین‌آلات و ساختمان‌ها از بین می‌روند. در زمان جنگ، تولید اقتصادی می‌تواند به‌طور متوسط 30 درصد کاهش یابد و تورم حدود 15 واحد درصد در طول پنج سال افزایش یابد. البته، برای دریافتن ابعاد خسارت‌های ناشی از جنگ 12روزه نیازی به تعمیم این اعداد و ارقام بر اقتصاد نداریم؛ کافی است بدانیم که نرخ تشکیل سرمایه در کشور، منفی محاسبه می‌شود و حال این گزاره را در کنار یک گزاره دیگر تحلیل کنیم: جنگ خروج سرمایه از کشور را تسریع می‌کند. پویا فیروزی، تحلیلگر اقتصاد، در این‌باره می‌گوید: «تاثیر کوتاه‌مدت جنگ، شامل قطعی اینترنت، قطعی پروازها و مختل شدن شبکه لجستیک کشور است که به دلیل ناامن بودن مسیرهای عبوری و جاده‌ها، رخ داد و به همین دلیل می‌توان گفت که بخش خدمات، بیشترین آسیب را از جنگ 12روزه دید.» همچنین، «کمبود بنزین و دشوار شدن سوخت‌گیری ناوگان تاکسی‌ها و تاکسی‌های اینترنتی، از جمله شوک‌های اولیه‌ای بود که سبب شد فعالیت بخش خدمات، تقریباً متوقف شود».

یکی دیگر از بخش‌های اقتصادی که آسیب زیادی از وقوع جنگ 12روزه متحمل شد، بخش بانکی بود. «یکی از دلایل زیان‌دهی شبکه بانکی، ناامنی در کشور بود؛ البته مهم‌ترین علت خسارت‌ده شدن شبکه بانکی، هک برخی از بانک‌ها و حمله‌های سایبری به زیرساخت‌ها بود.» از سوی دیگر «قطعی اینترنت باعث شد کسب‌وکارهای خرد اینترنتی با معضلات جدی مواجه شود، تا حدی که برخی منابع اعلام کردند در زمان جنگ، حدود 97 درصد از مصرف اینترنت در ایران کاسته شد». به همین دلیل فعالیت فروشگاه‌های آنلاین، مختل شد. از جمله دیگر آسیب‌هایی که در زمان جنگ به اقتصاد کشور تحمیل شد، حمله موشکی به انبارهای نفت بود. «صنایع نفت و گاز و همچنین زیرساخت‌های انرژی نیز در خلال جنگ آسیب دید. چند حمله موشکی به پالایشگاه‌ها رخ داد و به جز آن، انبارهای نفت و تاسیسات گازی هم آسیب قابل توجهی دید. همه اینها باعث شد ضمن اینکه آسیب فیزیکی به این صنایع زیرساختی رسید، ریسک عملیات‌ها افزایش یابد. عملیات روتین، مختل شد و زیرساخت‌های نظامی نیز آسیب دید.» جبران بخش زیادی از آسیب‌هایی که در اثر موشک‌باران‌ها به ساختمان‌ها اصابت کرد، تنها با ساختن دوباره این ساختمان‌ها میسر است، چرا که «نزدیک به 90 درصد این ساختمان‌ها، کاملاً تخریب شد».

جنگ و SME‌ها

بسیاری از بنگاه‌های خرد و متوسط، یعنی SMEها تعطیل شدند. «بسیاری از کسب‌وکارهای صنفی، در اثر جنگ و تبعات آن که خروج مردم از تهران بود، مجبور به تعطیلی کامل شدند. این اتفاق به‌خصوص در مناطقی که بیشترین ریسک جنگ را تحمل می‌کردند، رخ داد. برای مثال کسب‌وکارهای صنفی در شهرهایی مثل تهران، تبریز و کرمانشاه ناچار به اعلام ورشکستگی و تعطیل کردن کسب‌وکار خودشان شدند. تقاضا در بسیاری از بخش‌های اقتصادی کاهش پیدا کرد و بالطبع، بنگاه‌ها با افت درآمد مواجه شدند.» در روی دیگر سکه جنگ، «فشار تقاضا، به بخش خریدهای روزمره منتقل شد، زیرا برخی از مصرف‌کنندگان بر این باورند که باید بعضی از کالاهای ضروری را ذخیره کنند. بنابراین، فشار تقاضا به سمت کالاهایی هدایت شد که زودمصرف بودند و در عوض معاملات مسکن و دیگر کالاهای سرمایه‌ای متوقف شد».

پساجنگ و صنعت

تا اینجا درباره اثر 12روزه جنگ بر کسب‌وکارها سخن گفتیم، اما بهتر است به شرح وضع کسب‌وکارها و افراد شاغل در بنگاه‌ها، بعد از جنگ هم بپردازیم. «نخستین اقدامی که بعد از جنگ در دستور کار سیاست‌گذار قرار گرفت، محدودسازی فضای اینترنت بود که ارتباط بسیاری از شرکت‌ها را با خارج از کشور دچار اختلال کرد.» به نظر می‌رسد مشکلات شبکه لجستیک در زمان آتش‌بس نیز به‌شدت جدی است، چراکه «به دلیل افزایش ریسک‌های نظامی، بخش حمل‌ونقل متوقف شده بود و حالا در حال بازیابی خودش است. به جز این، تغییراتی هم در عرضه سوخت ایجاد شد و این بخش همچنان با ریسک بالا در حال فعالیت است و گردش کالایی -که به‌تبع تحریم‌ها و شرایط اقتصادی ضعیف شده بود- در برخی موارد متوقف شده است». از جمله اقدام‌های دیگری که بعد از جنگ رخ داد، اقدام به اخراج مهاجران غیرقانونی بود. «تصمیم سیاست‌گذار در راستای اخراج اتباع سبب شد بسیاری از افغانستانی‌هایی که کارت اقامت قانونی داشتند، اما زمان تمدید آن نزدیک بود نیز از کشور خارج شوند. اخراج این افراد، فشاری بسیار زیاد به کسب‌وکارهایی که با این افراد همکاری می‌کردند، تحمیل می‌کند، چرا که مهاجران قانونی در اقتصاد کشور فعالیت می‌کردند و برخی از آنها موفق به تمدید اقامت خود نشدند، یا اینکه اقامت این افراد به‌طور کلی باطل شد و در نتیجه اتباع از فضای کسب‌وکار کشور خارج شدند.» این در حالی است که «کارگران افغانستانی در بخش‌های گوناگون مانند ساختمان، مراکز تولیدی، بخش‌های نگهبانی و بخش‌های یدی فعالیت داشتند و هزینه استخدام آنها پایین‌تر از هزینه استخدام ایرانی‌ها بود. به همین دلیل هم بخش صنعت، حتماً از اخراج اتباع آثار سوء می‌بیند.»

57

ترکش جنگ

در طول جنگ بازارها، تقریباً تعطیل بودند و «بعد از بازگشایی مجدد بازارها، تقاضای زیادی برای خروج پول و آزادسازی سرمایه از بازار سهام ایجاد شد. نتیجه تقاضا آن بود که بخش عمده‌ای از این پول‌ها، به سمت بازار ارز و طلا سرازیر شد. این عوامل در کنار هم و همزمان با کاهش ارزش پول ملی، باعث افزایش شدید قیمت ارز و طلا شد». نتیجه این بود که «بازار سهام با چالش مواجه شده و همچنان هم به ثبات نرسیده است». بخشی از این فرآیند طبیعی است چراکه ریسک عملیاتی کشور بسیار افزایش یافته است؛ «زمانی که دو کشور با هم وارد جنگ می‌شوند، قطعاً این ریسک‌ها افزایش می‌یابد. با این همه نباید از یاد برد که برگ برنده نهایی در دستان کشوری است که بهتر از پس مدیریت بحران بربیاید و قادر باشد فضای اقتصادی را بدون اعطای رانت، هدایت کند».

بانک بعد از جنگ

احتمالاً شما هم دیده‌اید که بعد از حملات سایبری به بانک‌ها، بسیاری از مردم ترجیح دادند تمام پول خودشان را در یک بانک نگه ندارند و چند حساب برای نگهداری پولشان، در نظر گرفتند. همان‌طور که پیشتر توضیح داده شد، بانک‌ها و موسسه‌های مالی در زمان جنگ مورد آماج حملات سایبری قرار گرفتند و مهم‌تر از همه اینکه اطلاعات مشتریان دو بانک بزرگ کشور، از سوی گروه‌های هکر، لو رفت. «نتیجه حملات سایبری به بانک‌ها و موسسه‌های مالی این بود که کاربران حقیقی و حقوقی اعتمادشان نسبت به شبکه بانکی و مالی را از دست دادند، زیرا کسی نمی‌داند کدام بانک در حملات بعدی مورد هدف قرار می‌گیرد و دقیقاً چه اتفاقی برای مشتریان این بانک‌ها رخ می‌دهد. دقیقاً مشخص نیست که شبکه زیرساخت و شرکت‌هایی که برای مقابله با حملات سایبری تاسیس شده‌اند، ظرفیت لازم برای پیشگیری از این معضل‌ها را دارند یا خیر.» بدیهی است که نااطمینانی شبکه بانکی در پاسخ دادن به این پرسش‌ها، اعتماد مردم نسبت به شبکه بانکی را ضعیف می‌کند.

درس‌آموخته‌ها

جنگ میان ایران و اسرائیل تنها 12 روز به درازا کشید. «اگر مدت زمان درگیری کشور با جنگ بیشتر بود، احتمالاً تبعات ژرف نیز گریبان‌گیر کشور می‌شد.» در همین 12 روز به ظاهر کوتاه هم بسیاری از کسب‌وکارها تعطیل و بسیاری دیگر هم با افت مواجه شده‌اند. اگر وضع به همان منوال قبل پیش می‌رفت، «احتمالاً افراد مجبور می‌شدند که پس‌اندازهای‌شان را مصرف کنند و آن زمان، بحران‌ها، رخ نمایان می‌کردند».

اگرچه هر دوره فرازوفرودهای خاص خود را دارد، اما فضای کسب‌وکار ایران مدت‌هاست در «برهه حساس کنونی» به سر می‌برند؛ کسب‌وکارهای ایران از یک‌سو با فشار تحریم، مناقشات سیاسی و اخیراً جنگ مواجه بوده‌اند و از سوی دیگر با فشارهای داخلی ناشی از تصمیمات مقطعی و خلق‌الساعه روبه‌رو هستند که همگی چون آوار بر سر روند جاری فعالیت‌های مولد اقتصادی خراب می‌شود. نااطمینانی از آینده سیاسی، انتظار افراد از وضع آینده اقتصادی را نیز تحت تاثیر قرار می‌دهد. «نااطمینانی را می‌توان وضعی دانست که در آن احتمال وقوع حوادث آتی مشخص نبوده یا اینکه اگر این پیشامدها مشخص و معلوم باشند، احتمال‌های مربوط به وقوع این پیشامدها در دسترس نیست. از این‌رو زمانی که هر کدام یا هر دو این موارد پیش می‌آید، تصمیم‌گیری نسبت به آینده مشکل و پیچیده خواهد بود و از این‌رو فضای نااطمینانی بر تصمیم‌ها حاکم می‌شود.» اقتصاد ایران بر اثر سال‌ها تحریم، تورم و دیگر معضل‌های ناشی از سوءمدیریت داخلی، تاب‌آوری خودش را از دست داده است. «افراد در قامت شخص حقیقی یا بنگاه‌های اقتصادی، تقریباً چیزی برای از دست دادن ندارند و در نتیجه با فشار و تکانه‌های این‌چنینی، آسیب‌های شدید می‌بینند. تداوم سایه جنگ بر اقتصاد ایران، سبب می‌شود بخش گردشگری به‌کلی درآمد خودش را از دست بدهد، چرا که ریسک حضور افراد خارجی در کشورهای درگیر جنگ بسیار بالاست. در بخش گردشگری داخلی نیز مردم تمایلشان به سفر را از دست می‌دهند یا ترجیح می‌دهند در شرایط جنگی، بیشتر پس‌انداز کنند یا سرمایه‌شان را از کشور بیرون ببرند. در شرایط جنگی، بودجه‌ای که قرار بود برای تفریح و در بخش گردشگری هزینه شود، همه پس‌انداز و سرمایه‌گذاری می‌شود.»

سایر بخش‌ها و صنایع نیز متناسب با شرایط اقتصادی کشور، استراتژی‌های خودش را بازتعریف می‌کند. در حال حاضر، بیشتر شرکت‌ها و بنگاه‌های اقتصادی هیچ هدف‌گذاری ندارند، چرا که هدف‌گذاری تنها با اطلاع از داده‌های دقیق ممکن است و زمانی که کشور در نااطمینانی مطلق به‌سر می‌برد، امکان هدف‌گذاری ندارد. همه این موارد باعث می‌شود «میزان سرمایه‌گذاری هم تا حد زیادی کاهش یابد و حتی نزدیک به صفر شود. جنگ گلوگاهی بر سر راه ورود سرمایه خارجی به کشور است؛ بنابراین، فعالیت کل بنگاه‌ها کاهش پیدا می‌کند و بخش عمده‌ای از آنها اقدام به تعدیل نیرو می‌کنند. تعدیل نیروی شرکت‌ها درست در زمانی رخ داد که اکثر واحدهای اقتصادی، از سال قبل هم به دلیل نااطمینانی از شرایط اقتصادی، تعدیل نیرو را در دستور کار خودش قرار داده بود».مریم رحیمی

منبع : تجارت فردا
به این خبر امتیاز دهید:
بر اساس رای ۰ نفر از بازدیدکنندگان
با دوستان خود به اشتراک بگذارید:
کپی شد

پیشنهاد ویژه

    دیدگاه تان را بنویسید

     

    دیدگاه

    توسعه