ارسال به دیگران پرینت

قبر فردوسی | بازسازی آرامگاه و شکافتن قبر فردوسی

این پیرمرد قدیمی فردوسی بزرگ رو با دستان خودش دفن کرده! | من استخوان‌های فردوسی رو حس کردم! + تصاویر

برای اطلاع از تصاویر بازسازی آرامگاه و شکافتن قبر فردوسی با ما در ادامه همراه باشید.

این پیرمرد قدیمی فردوسی بزرگ رو با دستان خودش دفن کرده! | من استخوان‌های فردوسی رو حس کردم! + تصاویر

بازسازی آرامگاه و شکافتن قبر فردوسی

برای اطلاع از تصاویر بازسازی آرامگاه و شکافتن قبر فردوسی با ما در ادامه همراه باشید.

روایت بازسازی آرامگاه و شکافتن قبر فردوسی را از زبان قاسم ارفع، سرکارگر بازسازی آرامگاه، کسی که سراینده شاهنامه را از قبر بیرون آورده و خود دفن کرده است، ببینید و بشنوید.

پای صحبت‌های قاسم ارفع

بنای آرامگاه را که از نزدیک ببینی، فردوسی دیگر برایت سخنور اعصار باستان نیست؛ روایتگر تاریخ هنر معاصر هم می‌شود. حال وقتی پای صحبت کسی که مستقیماً در ساخت آن دست داشته و قطعه‌قطعه این بنای باشکوه را با دست خود چیده بنشینی، سازه برایت زنده‌تر هم می‌شود.

Ferdosi-Tomb-vaghtesobh-768x719

در مطلبی در روزنامه شهرآرا چاپ خراسان رضوی که عصر ایران آن را بازنشر کرده، آمده است:

وقتی او برایمان از روزی که قبر فردوسی را شکافته و استخوان‌هایش را بیرون آورده می‌گفت، می‌شد میزان ارادتش را به فردوسی در کلامش دید؛

عجیب ترین کتابفروشی در خیابان خیام تهران که فقط یه قفسه است! + تصاویر

حسی که هنوز پس‌از گذشت بیش از ۴۰ سال تغییر نکرده و باعث شده با وجود سن زیاد و درد پا ایستادن را به نشستن پشت به مقبره ترجیح دهد. روایت جابه‌جاکردن سنگ‌های سنگین بنای آرامگاه از زبان این یل توسی شنیدنی است.

یلی از خطه توس

متولد ۱۳۱۳ است؛ درست همان سالی که ساخت آرامگاه فردوسی پایان یافته و با حضور بزرگان علم و ادب سراسر جهان به بهره‌برداری رسیده.

۳۰ سال از ساخت آرامگاه می‌گذرد، «قاسم ارفع» به سربازی رفته و مشغول داروغه‌گری است که دست تاریخ پس از ۳۰ سال به وی نیز نقشی تأثیرگذار در ساخت آرامگاه و دفن حکیم ابوالقاسم فردوسی می‌دهد:

«قبل از اینکه برم سربازی تو باغ آرامگاه، شاگرد گلکار بودم. موقع سربازبگیری اومدن من رو از همین باغ گرفتن و بردن.

بعداز سربازی نزدیک به هفت سال داروغه‌گری و دوست‌بونی کردم.

دوست‌بونی می‌دونی چیه؟ مشاور روستا بودم. از سال ۴۳ هم که اومدن آرامگاه رو خراب کردن، شدم سرکارگر.»

پازلی به وسعت بنای آرامگاه

پس از مرمت‌های متعدد سی‌ساله، سرانجام در سال ۱۳۴۳ انجمن ملی حفظ آثار باستانی تصمیم به تخریب و بازسازی مجدد بنای آرامگاه فردوسی می‌گیرد.

قاسم ارفع، از اینجا وارد تاریخ می‌شود. بنای آرامگاه را چونان پازلی ترسیم می‌کند که پس از تخریب مجدد کنار هم چیده می‌شود:

«چوب‌بست‌هاشو خودم بستم و بردم تا کاکل آرامگاه. بعد هم روی چوب‌بست تخته انداختم و شروع کردیم به تخریب. اما ساروج بود. به این راحتی‌ها کنده نمی‌شد.

برای جداکردن سنگ‌ها باید چال می‌زدیم و باروت می‌ذاشتیم. تیکه‌هاش تا توس سفلی می‌رفت. بعد با کلنگ شروع می‌کردیم به خراب‌کردن. البته باید سنگ‌ها سالم می‌موند.

سنگ‌ها رو با «قِرقِر» می‌آوردیم پایین. شاه‌غلام معمار روی سنگ‌ها شماره می‌زد و به‌ترتیب با فرغون می‌بردن می‌چیدن عقب باغ. بعد که ساخت آرامگاه تموم شد، دوباره سنگ‌ها رو به‌ترتیب شماره از عقب باغ آوردن و بردن بالا چیدن. »

 ایراد توضیحاتی درباره تاریخچه آرامگاه فردوسی، گفته‌های قاسم ارفع را نیز با مستندات تاریخی تطبیق می‌دهد.

او گاه نیز از حافظه ارفع برای تکمیل اسناد تاریخی استفاده می‌کند. نام چند تن از مهندسان را می‌برد و از ارفع می‌خواهد حضور آنان را در ساخت آرامگاه تأیید یا تکذیب کند.

قاسم ارفع با وجود ۸۱ سال سن، هنوز به‌خوبی نام افراد را به خاطر دارد، تاریخ دقیق وقایع را ذکر می‌کند و گاهی تحسین ابراهیمی را برمی‌انگیزد.

«مهندس حسین جودت، نماینده شرکت ایتالیایی کاجته بود که تمامی سنگ‌های آرامگاه را از ایتالیا وارد می‌کرد. مهندس گیو جودت، پسر حسین مسئول نظارت بر ساخت بود.

مهندس سیحون هم طراح تالار زیرین، موزه و رستوران بود. علاوه‌براین وظیفه نظارت کلی بر ساخت را به عهده داشت. مهندس کریستو یونانی هم کارت کارگران را امضا می‌کرد.»

منبع : وقت صبح
با دوستان خود به اشتراک بگذارید:
کپی شد

پیشنهاد ویژه

    دیدگاه تان را بنویسید

     

    دیدگاه

    توسعه