ارسال به دیگران پرینت

آیا نارضایتی اجتماعی در کشور قابل اصلاح است؟

اگر تجارت فردا در دست گرفته اید و به خواندن این تحلیل علاقمند شده اید احتمالا شما هم یکی از شهروندانی هستید که این روزها احساس سرخوردگی می کنید.

آیا نارضایتی اجتماعی در کشور قابل اصلاح است؟

۵۵آنلاین :

اگر تجارت فردا در دست گرفته اید و به خواندن این تحلیل علاقمند شده اید احتمالا شما هم یکی از شهروندانی هستید که این روزها احساس سرخوردگی می کنید. اگر هم واژه «نارضایتی» توجهتان را به خود جلب کرده یعنی از چیزی یا چیزهایی در زندگی فردی یا اجتماعی تان رضایت کافی ندارید. از هر چیزی که مدیریتش را به دست منتخب خود سپرده اید و حالا گمان می برید که اشتباه کرده اید. احتمالاً کسانی که رای به صندوق های انتخاباتی شان ریخته اید، نه تنها نتوانستند مشکلات موجود را حل کنند و گیروگرفت ها را از میان بردارند که با بی تدبیری گره ها را کور تر و راه های گشایش را تنگتر کرده اند دشواری معیشت، گرانی، بیکاری، فساده توزیع گسترده رانت، کاهش ارزش پول ملی، نقض آزادی های اجتماعی و سیاسی، اشفتگی و نابسامانی در چشم انداز کسب و کارها و همه آن اتفاقاتی که سبب میشود گاه و بی گاه تجمعی مقابل سازمانی و نهادی برپا شود، بحث ناخوشایندی در فضاهای عمومی در گیرد، با موج و امواجی با هشتگ در شبکه های اجتماعی راه بیفتد، نشانه هایی از همین زخم عمیق دارد. زخمی که انتظار می رفت دولت تدبیر و امید پس از اعتراضات دیماه گذشته نگران وخامتش شود و در صدد درمان آن برآید اما برعکس، یا نمک بر آن پاشید یا به حال خود رهایش کرد.

نارضایتی از دولت ها مختص ایران نیست کافی است نگاهی به سرخط خبری رسانه های جهان بیندازیم موسسات پیو و گالوپ چندین سال است که نارضایتی از دولت را صدرنشین فهرست مشکلات مردم ایالات متحده آمریکا اعلام می کنند. ۷۵ درصد فرانسوی ها از دولت ماکرون ناراضی انده نظرسنجی ها نشان میدهد مردم چین سیاست های دولت جدید را رضایت بخش نمی دانند. مردم روسیه از دولت تامین ش ده اند و به دعاگویی برای نیاکان استالین مشغول اند. در ترکیه رضایت مردم از دولت رو به افول است. در اتحادیه اروپا مردم دولتها را در دستیابی به وعده ها و برآوردن انتظاراتشان ناکارآمد می دانند. انگار تمامی شهروندان جهان به دست خود، کسانی را بر سر کار آورده اند که دارند برخلاف منافع عمومی عمل می کنند. دشواری ها تازه از اینجا آغاز می شود. دولت ها - و فراتر از آن مجموعه حکمرانی - ناکارآمدند اما هیچ جامعه ای هم بدون آنها دوام نمی آورد دولت ها به استخوان در گلوی مردم تبدیل شده اند. آنها خود رهبرانشان را بر می گزینند و در گرداب این انتخاب خودخواسته تدبیری ندارند جز آنکه هر از گاهی از گوشه ای صدای نارضایتی و اعتراضشان را به گوش دولتمردان برسانند. گوش دولت ها اما سنگین است.

مانند همیشه، شبکه های اجتماعی یکی از مقصران اصلی وخامت اوضاع اند. آنها خانه های دولتمردان و سیاستمداران را به خانه های شیشه ای تبدیل کرده اند. فراتر از نظارت و سانسور، از زد و بند و فساد و اهمال کاری و خطا پرده بر می دارند، مردم را با حقوق فراموش شده خود آشنا می کنند، به آنها که در حاشیه مانده اند ضرورت مطالبات سیاسی و اجتماعی را یادآوری می کنند و در این میانه گاهی دروغ و شایعه را هم چاشنی رویدادها می کنند و هیزم به آتش نارضایتی و ناامیدی مردم می ریزند.

نارضایتی اجتماعی به هر دلیل که باشد نمی توان به سادگی از کنارش گذشت. شاید به دلیل همین ساده انگاری بود که بحران های سال گذشته در کشور و انفجار انتظارات جامعه است که گرفته شد و به جای ریشه یابی و واکاوی و حل مساله، در سال جدید به معضلات جدی تر و عمیق تری انجامید. بحران اعتماد و سرمایه اجتماعی که نارضایتی تنها یکی از ابعاد آن بود، حالا، در پایان دومین سال ریاست جمهوری روحانی پررنگ تر خود را نشان میدهد. آنقدر که هر از گاهی خود مسوولان نیز به آن اعتراف کرده اند. علی جنتی وزیر ارشاد دولت یازدهم در این باره می گوید: بخش عظیمی از جامعه ما ناراضی هستند اما این نارضایتی تنها از دولت نیست. نارضایتی از مجموعه حاکمیت است؛ نارضایتی انباشته شده از سال ها قبل.

صرف نظر از آنکه نارضایتی اجتماعی را پدیدهای جهانی بدانیم یا خیر، رئیس دولت دوازدهم، در میان همه ابرچالش هایی که پیش رو دارد با یک چالش غول پیکر دیگر هم روبه رو است چالشی که اگر مدیریت نشود، دولت پشتوانه عظیم همراهی و همگامی مردم برای مقابله با دیگر بحران ها را از دست خواهد داد. اما این سوال همچنان باقی است. مردم چرا ناراضی اند؟

  • غم نان؛ رنج نابرابری

پس از اعتراضات دی ماه ۹۶ مطالعات نشان داد ایرانیان به پنج دلیل عمده از وضعیت اقتصاد ناراضی اندة بیکاری، کاهش قدرت خرید، فساد، افت ارزش ریال و نابرابری توزیع ثروت در مناطق مختلف کشور. اگر به رویدادهای اقتصادی سال جاری نگاهی بیندازیم دشوار نیست که دریابیم با کاهش ارزش ریال در برابر دلار، شدت گرفتن آهنگ رشد قیمت ها، بازگشت برخی تحریم های تشدید بیکاری و در کنار این همه، تعمیق شکاف میان دارا و ندار، تمامی این پنج معضل نه تنها مرتفع نشده، که رو به وخامت گذاشته است.

گرچه نارضایتی از شرایط اقتصادی خود مقوله ای جدا و مفصل است اما نمی توان ارتباط نزدیک و تنگاتنگ آن با نارضایتی اجتماعی را نادیده گرفته هرجا پای فقر و نابرابری به میان بیاید باید منتظر سونامی نارضایتی باشیم. مردمی که در یک سال گذشته هربار خوابیدند و برخاستند یا با جهش نرخ دلار و طلا و گوشت و خودرو و کالاهای اساسی رو به رو شدند یا خبر کمبود مایحتاجشان را شنیدند، یا بیم بازگشت دوباره تحریم ها لرزه بر تنشان انداخت بی شک نمی توانند احساس امنیت کنند و از زندگی فردی و اجتماعی خود لذت ببرند.

آنچه بر درد مردم در این سال افزود اما، به دشواری گذرانِ زندگی ختم نشد. رسانه های غیررسمی با افشاگری مکرر نشان دادند تنگنای اقتصادی تنها مختص «مردم عادی» است. سیاست های نادرست ارزی، گروه های خاص را از رانتهای ویژه ای بهره مند کرد. سلاطین یکی یکی شکل گرفتند اما برخوردهایی مانند اعدام، زایش تکثیرشان را متوقف نکرد! شبکه های اجتماعی و مطبوعات هرازگاهی از مفسده ای بزرگ در بازار ارز و خودرو و بانکداری و واردات گوشت و زمین خواری پرده برداشتند و دل مردم را از این نابرابری به درد آوردند وقتی نامی از دولتمردان و اهالی سیاست در پشت پرده این مفاسد برده می شد نارضایتی ها شدت می گرفت.

در این میانه تصاویر و اخباری که از زندگی لوکس و مرفه ژنهای خوب و آقازادگان برتر منتشر شد نشان داد کسانی، در همین روزگار سخت توانسته اند از فرصت های بیشتری بهره ببرند و به آسانی و در رفاه مطلق بیاسایند. آقازاده هایی که موجودی حساب های بانکی شان در خارج از کشور، داغ دل مردم را تازه تر کردند. موجهای توئیتری و هشتگ های فضای مجازی به راه افتاد تا این پدیده نامبارک را تقبیح کند اماء بعید به نظر می رسد این جنبش ها و پویش ها جز صدمه زدن به اعتماد عمومی و امید اجتماعی راه به جایی برده باشد.

نارضایتی مردم از شرایط اقتصادی گرچه در سال ۹۷ شدت گرفت اما می توان آن را تداوم سیاستهای نادرست اقتصادی در ده سال اخیر دانست. روحانی را از این منظر می توان بزرگ ترین میراث دار چالش های اقتصادی دانست اما، نمی توان او را از معاونت در بدخیمتر کردن این شرایط مبرا کرد. نارضایتی مردم البته تنها به دلیل عدم تحقق شعارهای روحانی نبود.

  • سایه سنگین برادر بزرگ

اگر می خواهید مردمی را که زیر بار فشارهای اقتصادی کمر خ م کرده اند از پا دربیاورید کافی است باری به وزن یک پر گاه به وزنه هایی که بر دوششان سنگینی می کند اضافه کنید. کافی است به آنها بگویید تصمیم گیری درباره پوشش، ساعت کسب و کار و مدل زندگی و گذران اوقات فراغت و نحوه استفاده از رسانه ها و شبکه های اجتماعی شان تنها در صلاحیت دولت است و آنها باید تابع مطلق باشند. نتیجه را بلافاصله در خواهید یافت. از زنانی که از استادیوم آزادی و اشتیاق دیدن مسابقه فوتبال محروم ماندند تا فروشگاه هایی که دستوری، کرکره مغازه هایشان را در ساعات پردرآمد شب پایین کشیدند و کسب و کارهایی که به دلیل تداوم سیاست شکست خورده فیلترینگ فرصت حضور و درآمدزایی در تلگرام را از دست دادند همگی به شما خواهند گفت که برای ایجاد نارضایتی، یک مداخله کوچک دولت کافی است. دولتی که باید منابع و توان و ظرفیت های خود را معطوف به حل مشکلات اساسی کشور کند و تسهیل کننده فضای لازم برای زندگی و کسب و کار آزادانه مردم همراه حق انتخاب باشد در یک سال گذشته مدام پا در کفش مردم کرد و با بگیر و ببند و امر و نهی کوشید نارضایتی بیشتری تولید کند.

دولت از خاطر برد رای دهندگان به برگزیدگان خود قدرت محدودی داده اند. آنها نمی خواهند تصمیم گیری در مورد همه زندگی خود را به دولت بسپارند. دولتی که فراتر از وظایف قانونی خود در زندگی مردم مداخله می کند نه فقط از وظایف خود در زندگی مردم مداخله می کند نه فقط از وظایف اصلی خود باز می ماند، که مقبولیت خود را از دست می دهد و به کارخانه تولید نارضایتی اجتماعی بدل می شود!

  • زنان از یادرفته؛ جامعه دو قطبی و بدگمانی

این تنها وعده های رئیس دولت دوازدهم برای ایجاد اشتغال و کنترل تورم و حفظ آزادی های اجتماعی نبود که محقق نشد و به تشدید نارضایتی ها در جامعه دامن زد. دوران انتخابات، زنان و جوانان نیز دو گروه دیگری بودند که به شعارهای انتخاباتی روحانی امید بستند و دل به رفع موانع و مشکلات پیش روی مشارکت اقتصادی و اجتماعی شان خوش کردند. اما به نظر می رسد در سال جاری دولت با چنان چالش های نفس گیری دست به گریبان شد که وعده و وعیدهایی را که به این دو گروه داده بود از خاطر برد. شاید به همین دلیل بود که شبکه های اجتماعی به سرعت پر شد از انتقادهایی که به دولت و دولتمردان یادآوری می کرد دست هایی را که هنگام انتخابات به پاری شان رفته اند خیلی زود رها کرده اند. زنان از فعال ترین منتقدان حاضر در مجارستان بودند.

بسیاری از مفسران و تحلیلگرانی که در پی وقایع دی ماه ۹۶ قلم به دست گرفتند، به مسوولان یادآوری کردند بخشی از صدای اعتراض در آن میانه، صدای زنانی بود که فرصت برابر برای تحصیل، مشارکت اقتصادی و کنشگری اجتماعی طلب می کردند. همان صداها بود که منجر به تسریع تدوین لایحه منع خشونت علیه زنان شد. لایحه ای که هنوز درگیر اختلاف نظرهاست و سبب شده شائبه تعلل عامدانه در تصویب آن در اذهان عمومی پررنگ شود. اغلب زنان حالا نه فقط به دلیل منع از حضور در ورزشگاه ها و نه به دلیل پوشش اجباری، که به دلیل نادیده گرفته شدن حقوق شان در فرآیندهای قانونگذاری، ناراضی و شاکیاند. لایحه کودک همسری و افزایش حداقل سن ازدواج نیز از دیگر تلاش هایی بود که می توانست در جهت ایجاد رضایت در میان این قشر آسیب پذیر گام موثری باشد اما قربانی همان اختلاف نظرهای همیشگی شد.

نارضایتی ها منشأ دیگری هم داشت. کارگران، معلمان و مالباختگان هم اقشار آسیب پذیر دیگری بودند که صدای اعتراضشان مکرر به گوش می رسید. وقتی فقر در جامعه شدت بگیرد، پولدار منفور میشود. نه فقط به دلیل آنکه مردم تصور می کنند پول بادآورده دارد یا از رانتی بهره مند ش ده؛ بلکه به این خاطر که در مقابل، گروه بسیار بزرگتری بی پول شده اند. طبقه متوسط روز به روز تحلیل رفته عده بیشتر و بیشتری به دره فقر سقوط می کنند و عده کمتری فرصت می یابند از پله های نردبان طبقاتی بالا بروند.

تشدید شکاف بین دارا و ندار و دوقطبی شدن جامعه البته، تنها به خشم عمومی نسبت به ثروتمندان منجر نشده است. مطالعات نشان می دهد یکی از مهم ترین پیامدهای تعمیق این فاصله «بدگمانی» است. نابرابری سبب بدگمانی عمومی شده است. شهروندانی که شاهد کاف عمیق اقتصادی هستند نظام اقتصادی را ناعادلانه می پندارند و گروهی هم ممکن است تلاش کنند به شیوه های زیرسوال و غیراخلاقی پیشرفت کنند!

مردم زمانی که نابرابری زیادی را تجربه می کنند از اینکه در نظام سلسله مراتبی قرار گرفته اند دچار خشم و ناراحتی میشوند. نارضایتی از پایگاه اجتماعی ممکن است به صورت ترس از دست دادن موقعیت اقتصادی در یک فرد یا به صورت نگرانی از تصور و ادراک دیگران از این پایگاه خود را نشان دهد. پدیده دوم جامعه را با سرعت چشمگیری به سمت مصرف گرایی سوق میدهد.

  • جلب رضایت جامعه ناراضی

داستان نارضایتی اجتماعی را می توان تا پایان این سالنامه ادامه داد. کاهش کیفیت خدمات عمومی از آموزش و سلامت گرفته تا خدمات شهری، کاهش کیفیت زندگی، کمبود کالاهای اساسی و کاهش حق انتخاب مردم، تشدید مهاجرت و فرار مغزها، شکست سیاستهای دولت در حفاظت از محیط زیست و کنترل آلودگی هواء پاسخگو نبودن دولت و دولتمردان را هم به فهرست آنچه رضایت مردم از حکمرانی را به باد داده می توان افزود. مرکز پژوهش های مجلس هم در گزارشی نسبت به بحران آب در برخی استانهای کشور هشدار داده و آن را زمینه س از نارضایتی اجتماعی عنوان کرده است.

اما، طرح مساله پایان داستان نیست. گرچه راه حل های بسیاری آزموده شده و بی نتیجه مانده اما هنوز هم برای خروج از بن بست کاهش سرمایه اجتماعی، زوال امید و بحران نارضایتی اجتماعی راهکارهای بسیاری وجود دارد؛ اگر عزمی برای به کار بستن آن باشد!

نخست آنکه بدانیم و باور کنیم تنها متهم ایجاد نارضایتی در جامعه دولت نیست. صرف نظر از تحریم ها و فشارهای خارجی، مجموعه حکمرانی از نظام قضایی و نهاد قانونگذار گرفته تا پلیس و مدیریت شهری در ایجاد و دامن زدن به این نارضایتی دست داشته اند. به همین دلیل راه راضی کردن مردم، از حکمرانی خوب می گذرد. حکمرانی و دموکراسی پدیده هایی در حال تحول اند و لازم است متناسب با زمان بهبود و تغییر پیدا کنند. این مجموعه اگر در اشتباهات خود بماند و اصلاح نشود هرگز نمی تواند پاسخگوی نیاز شهروندانی باشد که این روزها آگاهند، مطالبه می کنند و اگر پاسخ مطالباتشان را نگیرند به جای آنکه در کنار دولت بایستند مقابلش صف خواهند بست.

از مولفه های حکمرانی خوب سخن بسیار رفته است، یکی دیگر از این مولفه ها که می تواند نقش چشمگیری در کاهش نارضایتی اجتماعی داشته باشد ارتباط نزدیک بدنه حکمرانی با مردم و شکل گرفتن فضای تعامل و گفت وگو با آنان است، تا زمانی که مردم احساس کنند به کسانی رای داده اند که در برج عاج می نشینند، بی خبر از دردهای جامعه تصمیم می گیرند و پشت درهای بسته پیگیر منافع خود هستند، رضایت و اعتماد به جامعه باز نمی گردد. اگر حاکمیت نتواند پیوندهای خود را با متن جامعه و مردم ترمیم و تقویت کند، بیشک نارضایتی های اجتماعی تشدید خواهد شد.

مولفه دیگری که میتواند به احیای امید و کاهش نارضایتی کمک کند، شفافیت و پاسخگویی دولت است. مردم از آمار و ارقام و وعده ها خسته اند. برای آنها آنچه روی کاغذ می آید و مصوب می شود مهم نیست. آنها در جست وجوی تغییرات ملموس در زندگی خود هستند و وقتی تغییر و بهبودی حس نمی کنند انتظار پاسخگویی دارند.

همان گونه که پیشتر ذکر ش د یکی از مهم ترین منابع تولید نارضایتی در جامعه فقر و فساد است. جامعه شاید بتواند در مواجهه کمبودها و فشارها تاب بیاورد اما نمی توان انتظار داشت در برابر نابرابری، تبعیض و فساد نیز تاب آوری کند. مادامی که شعارهای دولت و حاکمیت برای مبارزه با فساد و ریشه کنی آن به خروجی ملموس و قابل مشاهده منجر نشود و مادامی که همچنان عناوین خبری رسانه ها مملو از واژه هایی باشد که خبر از گستردگی و تداوم فساد میدهند، ریشه های نارضایتی اجتماعی خشکیده نمی شود.

وقتی جامعه درگیر عدم اطمینان، بدگمانی یا نارضایتی است، برای رهایی از این دام تنها به «امید» نیاز دارد. هر قدر به مردم کمک شود که این حس در آنها پایدار بماند می توان به آثار مثبت امید در رهایی از مشکلات فردی و اجتماعی خوشبین بود. این احساس به مردم کمک می کند تا باور کنند می توان مشکلات را حل کرد. باور کنند که آینده روشن تری در انتظار آنان است اگر با منتخبان خود در حل چالش ها همراه شوند.

به خاطر داشته باشیم مانند هر ساختار پیچیده ای دولت ها نیز به ظرفیت، تجربه، بصیرت و توانمندی متکی هستند؛ چیزهایی که در طول زمان به دست می آید و به سرمایه آنها بدل می شود. در حالی که برخی دولتها به این سرمایه اهمیت میدهند، بر آن می افزایند و آن را حفظ می کنند، دیگران در به باد دادن این دارایی ارزشمند مهارت ویژه ای دارند. برای مثال دانش آموزان دوره ابتدایی در سوئد آموزش می بینند تا اخبار دروغ و شایعات را شناسایی کنند، اما در آمریکا، رئیس جمهور، خود به منبع تولید اخبار جعلی بدل شده است. در حالی که دولت های تایوان، اسپانیا و ایسلند مشغول طراحی و آزمودن شیوه های نوین دموکراسی هستند تا از هوش جمعی بهره برداری کنند، روسیه و ترکیه با سر به سمت خودکامگی و استبداد میدوند!

بینش نادرست دولت ها خود جدی ترین مانع بر سر راه اصلاح رویکردهاست. اگر به این بینش برسیم که برای گذار از روزهای سخت سالهای آتی به همراهی، همدلی و مشارکت مردم نیازمندیم می پذیریم که ناگزیر به تقویت سرمایه اجتماعی، احیای امید و بازگرداندن رضایت نسبی به جامعه هستیم، دولتی که چنین بینشی داشته باشد خود به منبع تولید نارضایتی تبدیل نمی شود.

منبع : تجارت فردا
به این خبر امتیاز دهید:
بر اساس رای ۰ نفر از بازدیدکنندگان
با دوستان خود به اشتراک بگذارید:
کپی شد

پیشنهاد ویژه

    دیدگاه تان را بنویسید

     

    دیدگاه

    توسعه