۵۵آنلاین :
زلزله کرمانشاه یک پیام ساده و روشن برای دولت و نهادها داشت. ما به شما اعتماد نداریم! در حالی که از ساعات اولیه وقوع زلزله، نهادهای دولتی همچون ستاد مدیریت بحران و جمعیت هلال احمر میکوشیدند با اطلاع رسانی گسترده در رسانهها و فضای مجازی مردم را به کمک رسانی از مجرای خود دعوت کنند. اما مردم بی اعتماد به دولت و متولیانش راههای دیگری می جستند. چهرهها، سلبریتیها و سمنها در میان لرزو پس لرزههای کرمانشاه ثابت کردند حرفشان میان مردم ییش از دولتمردان خریدار دارد. استاد علوم سیاسی دانشگاه تهران که نقدهای گاه و بیگاه و تند و تیزش او را به چهره سرشناس تبدیل کرده تا اسطوره فوتبال ایران و سلبریتیهای محبوبی همچون نیکی کریمی، جواد خیابانی، رامبد جوان و الهام پاوهنژاد همگی در راهاندازی پویشهای مردمی برای گردآوری کمک، گوی رقابت را از همتایان دولتی خود رو بودند. اعتماد افکار عمومی و همراهی مردم با آنها به قدری بود که رقمهای میلیونی به حسابهای شخصیشان سرازیر کرد و شگفتیساز شد. همزمان، برخی چهرهها و فعالان مدنی همچون نرگس کلباسی کوشیدند تا با حضور فعال در مناطق زلزله زده و انتشار اخبار و تصاویر عینی از رسیدگی به هموطنان در شبکههای اجتماعی، به مردم اطمینان دهند که کمکهایشان به دست نیازمندان واقعی رسیده است. اما همین حرکتها هم بی حاشیه نبود. برخی سلبریتیها را متهم کردند که از این فرصت برای خودنمایی بهره بردهاند. برخی آشفتگی در کمکرسانی و نبود نظم و انسجام در آن را مورد انتقاد قرار دادند و برخی هم با تأکید بر پویایی و زیبایی شکلگیری حرکتهای مردمی، به دولت هشدار دادند که سرمایه اجتماعیاش رو به زوال است. اما داستان پویشهای سلبریتی محور در کمک به کرمانشاه زخمی به همان روز ختم نشد. ماجرا آنقدر ادامه پیدا کرد تا چندی پیش رسانهها از مسدود شدن حساب بانکی برخی سلبریتیها خبر دادند. اتهاماتی که به این چهرهها وارد شد، خواندنی بود: «آنها مجوزی برای جمعآوری کمکهای مردمی نداشتند». «با جوسازی و تحریک احساسات، باعث جریحهدار شدن احساسات مردم شدند». «برخی سلبریتیها درباره نحوه هزینه کردن کمکهای جمع آوری شده توضیحی ندادند و این موضوع باعث شده تا مردم نسبت به آنها بی اعتماد شوند» و ... مهمترین اتهام اما این بود که این پیشگامان راهاندازی پویشهای مردمی، پس از زلزله هیچ گزارش متقنی از نحوه هزینهکرد کمکها در مناطق زلزله زده ارائه نکردهاند. نرگس کلباسی اما اولین کنشگری بود که اعلام کرد تمامی هزینههایی که برای بازسازی مناطق زلزلهزده پرداخت کرده، با مستندات و جزئیات منتشر شده است. زیباکلام هم مدعی شد آنچه برای ساختن «دهکده امید» هزینه کرده است با ارائه مدارک و مستندات قابل اثبات است. علی دایی نیز به همین ترتیب کوشید از خود رفع اتهام کند. گرچه حالا از حسابای این چهرهها رفع مسدودی شده اما یک سوال همچنان پابرجاست: آیا عملکرد سلبریتیها در راه انداختن پویشهای مردمی قابل دفاع است؟ و اساساً آیا سلبریتیها را میتوان یک کنشگر دانست؟
کنشگری سلبریتیها (Celebrities ativism) پدیدهای جهانی است. اما واتسون در فمینیسم، لئوناردو دی کاپریو در تغییرات زیست محیطی و آنجلینا جولی در حمایت از حقوق بشر، در صحنه جنبشها و پویشهای اجتماعی نقش آفرینی میکنند. ما همواره به سلبریتیها اجازه دادهایم نه تنها بر روایتمان از زندگی، که بر دیدگاه و رفتار های سیاسی و اجتماعیمان تاثیر بگذارند. اما آیا ناآگاهانه اجازه داد ایم صدای این چهرهها بر صدای استادان، کارشناسان و کنشگران واقعی رجحان پیدا کند؟ یا سلبریتیها واقعاً ابزار قدرتمندی برای حرکتها و تغییرات اجتماعی هستند؟ واقعیت، کمی پیچیدهتر است. تلاشهای آنان برای جامعه، آمیزهای از پیامدهای مثبت و منفی را در پی دارد. برخی دستاوردهای پویشهای سلبریتی محور را در نکات زیر میدانند:
- دسترسی به مخاطبان گسترده، سلبریتیهای بسیاری هر روز در شبکههای اجتماعی مشغول راهاندازی بحث و گفتمان هستند. آنها با هزاران و میلیونها فالوئر خود میتوانند گفتوگوها و پویشهای گستردهای را راهاندازی کنند. از کمپین #زباله_نریزیم تا #من_بین_خطوط_میرانم و #من_رای_میدهم، همگی با توئیتها و پستهای سلبریتیها راه افتاده یا گسترش پیدا کردهاند.
- استفاده از تکنیکهای قدیمی برای تغییر جهان مطالعات بسیاری نشان داده توصیهه سلبریتیها به سرعت می تواند فروش یک کالا را افزایش دهد. اگر توصیه آنها میتواند یک کالا را بیشتر بفروشد چرا نتوان همین الگو را برای افزایش مسئولیت اجتماعی به کار گرفت؟ سازمان ملل متحد از همین ایده برای «سفیران خیرخواهی» خود بهره میبرد.
سلبریتیها مردمیترند. مردم به کسانی که از میان خودشان بیرون آمدهاند بیشتر اعتماد دارند تا دولتمردانی که گمان میرود منافع شخصی و جناحی را بر منافع عمومی ترجیح می دهند. سلبریتیها از داستان زندگی مردم الگو میگیرند و در مبارزه با فقر، آسیبهای اجتماعی یا معضلات زیستمحیطی با زبان خودشان با آنا سخن میگویند.
اما این شیوه از کنشگری عاری از عیب و نقص نیست. منتقدان، برخی معایب کنشگری سلبریتیها را چنین بر میشمارند:
- کمرنگ شدن نقش کارشناسان. منتقدان میگویند برای فروش یک کالا یا ایده، سلبریتیها کافی نیستند. برای شنیدن عواقب تغییرات زیستمحیطی ما به افرادی بیش از دی کاپریو نیاز داریم:
کارشناسان محیط زیست و دانشمندان در غیر این صورت، نام سلبریتی باقی میماند اما جنبش از یاد میرود
- در دام اسلکتیویسم، برخی معتقدند فریبندگی سلبریتیها آنقدر زیاد است که در بسیاری موارد به «سست کنشگری» منجر میشود. اینگونه، افراد تصور میکنند فعالان آنلاین هستند اما در عمل قدم از قدم برنمیدارند. در این فضای به اصطلاح «جوگیری» آنها فرصت اندیشیدن و انتخاب هوشمندانه را از دست میدهند.
- نمایشی بدون مسوولیت. وقتی سیاستمداری از یک کاندیدا یا پزشکی از یک برنامه حمایت میکند باید در برابر حمایت خود مسوولیتپذیر باشد. در دنیای سلبریتیها مسوول ماندن کار دشواری است. آنها اغلب ناگزیرند از عرصهای به عرصه دیگر کوچ کنند و به بیان سادهتر، همهجا خودی نشان دهند. این پدیدهای است که میتواند جنبشهایی را که به راه می اندازند، تحت تاثیر قرار دهد. مطالعات زیادی در باب آگاهیهای اجتماعی یا پویشهای مردمی که سلبریتیها مسبب و منشأ آن بودهاند انجام شده است. این مطالعات بر یک یافته اتفاق نظر دارند: دلیل قدرت و نفوذ ناشی از شهرت، جنبشهایی که توسط چهرهها به راه میافتد با حمایت گسترده عمومی روبرو میشود و اغلب بسیار موفق است. اما این مطالعات بر نکته دیگری نیز تاکید میگذارند؛ کنشگری سلبریتی محور ماهیتی پیچیده و بعضاً متناقض دارد. منتقدان میگویند کنشگری سلبریت ها پیش از آنکه جامعه را منتفع کند به نفع برند شخصی ستارهها تمام میشود. برخی از آنها یک باره ره صد ساله میروند؛ به تاکشوهای سیاسی یا مجامع بینالمللی راه پیدا میکنند و برند شخصیشان درخشان میشود. آنها معتقدند جنبشها برای سلبریتیها همان کارکردی را دارد که مسوولیت اجتماعی شرکتی برای کسب و کارها! از سوی دیگر، در حالیکه سلبریتیها افکار عمومی را نسبت به مسائل مهم روز آگاه میکنند و واکنش دولتها، سیاستمداران و تجار را برمیانگیزد، اما در تبدیل این قابلیت به سیاستهای مملموس، مناسب و پایدار، کارآمدی و تاثیرگذاری کمتری دارند. جذابیت سلبریتیها خطر اینکه اقدامات، ماورایی و ایدهآل گرایانه و بینتیجه باشند را افزایش میدهد. باید به خاطر داشته باشیم کنشگری، محورهای بنیادینی دارد که باید در هر کنشی مدنظر قرار گیرد. یکی از مهمترین این محورها پاسخگویی و همکاری با افراد محلی به جای پیگیری اولویتهای بیرونی است. بنابراین هر سلبریتی موظف است، درباره پویشی که به راه میاندازند، تبعات آن و نحوه اجرایش با فعالان محلی، مردم عادی و کارشناسان و دولتمداران مشورت کند. کاری که اگر در جریان زلزله کرمانشاه صورت میگرفت شاید پیامدهای منفی کمتری دامنگیر چهره های خیر خواه میشد. ویژگی دیگر کنشگرایی آن است که گرچه به طور جدی در مقابل منابع قدرت میایستد اما، با آن تعامل دارد. مطالعات نشان میدهد مشکل اصلی پویشهای سلبریتیمحور آن است که اغلب به کنشگری سیاستزدایی شده میانجامد. در چنین مواردی با دینامیک پیچیده قدرت و روابط اجتماعی- اقتصادی، قربانی راهحلهای سادهانگارانه میشود یا حرکتهای خیرخواهانه، با سنگاندازیهای قدرت، رو به خاموشی میگذارد. به نظر میرسد اگر سلبریتیهایی میخواهند منشأ اصلاحات و تغییرات معنادار باشند، گفت و گو با قدرت را نباید از خاطر ببرند. مشارکت آنها در جنبشهای مختلف بیتردید سبب بهبود دنیا میشود اگر نیت خیر داشته باشند و البته، ارکان کنشگری را به خوبی بشناسند.
منبع : تجارت فردا
دیدگاه تان را بنویسید