ارسال به دیگران پرینت

این بغض‌نوشت هم «خطای انسانی» است!

خبر اینطور اعلام شده:« خطای انسانی». برای بیشتر ما مردمی که به مرگ عادت کرده‌ایم، بحث دیگر تعداد نفرات جان‌باخته نیست، نوع رفتار با ماست: پنهان‌کاری، کتمان هدفمند حقیقت و ناکارآمدی.

این بغض‌نوشت هم «خطای انسانی» است!

۵۵آنلاین :

خبر اینطور اعلام شده:« خطای انسانی». برای بیشتر ما مردمی که به مرگ عادت کرده‌ایم، بحث دیگر تعداد نفرات جان‌باخته نیست، نوع رفتار با ماست: پنهان‌کاری، کتمان هدفمند حقیقت و ناکارآمدی.

بسیاری از مردم می‌گویند بین خطای سهوی و دروغ عمدی فرق است. یعنی واقعاً خبر نداشتید به هواپیمای خودی شلیک کرده‌اید که سه روز گفتید امکان ندارد؟ مگر سنگ است که آدم از زمین بردارد و پرت کند و معلوم نشود از کجا برداشته؟

- در خدمت سربازی و دوران آموزشی وقتی سرباز را به میدان تیر می‌برند و شلیک می‌کند باید پوکه‌های خالی را جمع کند و بیاورد تحویل بدهد. مگر می‌شود به هواپیما شلیک کرد و بعد انداخت گردن خلبان و شرکت بوئینگ و ... آن هم وقتی پای شهروند خارجی وسط است که جان آدم‌هایشان همیشه برایشان ارزش دارد، نه فقط دم انتخابات و راهپیمایی‌ها ... الان فایده این حرف‌ها چیست؟

- دروغ از موشک خطرناک‌تر است، پنهان‌کردن حقیقت از بمب خطرناک‌تر است. کجا داریم دنبال دشمن می‌گردیم؟

- هر روز دارم خودم را برای روزهای بدتر آماده می‌کنم. هر وقت می‌گوییم «دیگه از این بدتر نمیشه»، می‌بینیم بدتر می‌شود! الان دیگر چه کسی به بنزین سه هزارتومانی فکر می‌کند؟ شستن مصیبت با مصیبت بزرگتر هم خودش البته هنری است!

- دو روز پیش که نوشتم «به شدت مشغول مُردنیم، مشغول کُشتن همدیگر. با گلوله، با کلمه، با ماشین، با هواپیما یا تصمیم‌های غلط» چند نفر نوشتند شما مردم را ناامید می‌کنید،کار قلم شما سیاه‌نمایی است و مقابل دشمن خودتان را باخته‌اید ... امروز معلوم شد مشغول کشتن همدیگر بودیم، حتی با هواپیما!

- بعد از سقوط هواپیما خداخدا می‌کردم کار خودمان نباشد. حداقل برای دل خانواده‌های سوگوار فاجعه. دیروز عصر خبر رسید که صفحه اول روزنامه‌ها را نبندید که خبر مهمی در راه است. بعد به جمع‌بندی نرسیدند و خبر را گذاشتند برای شنبه زمستانی!

- تمام این مدت سعی کردم بر اساس حدس و گمان در مورد موضوعی تا این اندازه دردناک چیزی ننویسم. بعد از این هم تا مطمئن نشوم نمی‌نویسم. مردم می‌توانند حرف بزنند بعد انکار کنند اما امثال ما که هر نوشته‌مان پرینت گرفته می‌شود و می‌گذارند جلوی صورت‌مان، نباید بدون سند حرف بزنیم. تازه وقتی با سند هم حرف می‌زنیم ... بگذریم!

- احتمالاً به زودی اتفاقات دیگری هم می‌افتد. اگر نبودم و ننوشتم پیشاپیش حلال کنید. فقط این حرف را می‌نویسم که اگر بعداً تکذیبش کردم شما باور نکنید: «یک نفر را می‌شود یک‌بار فریب داد، یک نفر را می‌شود همیشه فریب داد ولی همه مردم را نمی‌شود برای همیشه فریب داد!»

با دوستان خود به اشتراک بگذارید:
کپی شد

پیشنهاد ویژه

    دیدگاه تان را بنویسید

     

    دیدگاه

    توسعه