شهرام ناظری | ترکیه
شهرام ناظری به خدمت ترکیه درآمد ! + ویدئو
در سالهای اخیر، مولانا بیش از آنکه در چارچوب سنت فرهنگی و تاریخی ایران معرفی شود، در قالب روایتی رسمی و سازمانیافته از سوی ترکیه به جهان عرضه شده است. این جابهجایی روایت، صرفاً نتیجه سیاستگذاری فرهنگی یک کشور نیست، بلکه تا حدی به کنش و واکنش چهرههای اثرگذار فرهنگ و هنر ایران نیز بازمیگردد.
در سالهای اخیر، مولانا بیش از آنکه در چارچوب سنت فرهنگی و تاریخی ایران معرفی شود، در قالب روایتی رسمی و سازمانیافته از سوی ترکیه به جهان عرضه شده است. این جابهجایی روایت، صرفاً نتیجه سیاستگذاری فرهنگی یک کشور نیست، بلکه تا حدی به کنش و واکنش چهرههای اثرگذار فرهنگ و هنر ایران نیز بازمیگردد.
برخی همکاریها و حضورهای بینالمللی هنرمندان برجسته ایرانی در پروژههایی که مولانا را ذیل هویت فرهنگی ترکیه بازتعریف میکنند، این پرسش را ایجاد کرده است که آیا ملاحظات اقتصادی، شرایط سنی، یا تمایل به استمرار فعالیت در بازارهای جهانی، ناخودآگاه به تضعیف روایت ایرانی مولانا انجامیده است یا نه. طرح این پرسش نه از سر اتهام، بلکه از منظر مسئولیت فرهنگی مطرح میشود.
مولانا سرمایه مشترک بشری است، اما انکارناپذیر است که زبان، زیستجهان و شکلگیری فکری او در بستر فرهنگ ایرانیو زبان فارسی بوده است. هنگامی که روایت اصیل با قدرت و استمرار از سوی نخبگان و نهادهای فرهنگی ایران بازنمایی نشود، میدان برای بازتفسیرهای یکسویه خالی میماند؛ بازتفسیرهایی که گاه بیش از آنکه دغدغه حقیقت تاریخی داشته باشند، تابع منطق اقتصاد فرهنگ و دیپلماسی نرم هستند
همه این نکات در صورتی است که هیچ ترکیه زبانی نمیتواند یک خط از اشعر مولانا را بخواند