|
کد‌خبر: 337219

پازوکی | اقتصاد ایران

اقتصاددان: یلدا جشن مردم است نه حکومت؛ تورم کل جامعه را گرفتار کرده | پازوکی: یارانه نشانه زرنگی شده؛ کالابرگ مُسکنِ پرهزینه اقتصاد است

مهدی پازوکی، اقتصاددان در واکنش به‌‎ اینکه آیا چالش‌های اقتصادی و گرانی‌ها باعث دوری جامعه از مراسمی مانند «شب یلدا» خواهد شد.

مهدی پازوکی، اقتصاددان در واکنش به‌‎ اینکه آیا چالش‌های اقتصادی و گرانی‌ها باعث دوری جامعه از مراسمی مانند «شب یلدا» خواهد شد، 

باتوجه به اینکه تورم در اقتصاد ایران فزاینده است، اطلاع دارم که مردم به مناسبت‌هایی مانند یلدا و نوروز بیشتری اهمیت می‌دهند؛ حتی اگر شده با چای و شربت ساده، تلاش می‌کنند با برگزاری مراسم، داستان‌خوانی و تنها با خواندن شاهنامه، حافظ و سعدی، این شب را گرامی بدارند.

چالشی مانند تورم، موردی است که به دولت‌ها و حکومت‌ها مربوط می‌شود. این حکومت‌ها هستند که باید با استفاده از تجارب بشری و روش‌های علمی و کارشناسی، با تورم مقابله کنند.

با این حال، مردم در هر شرایط مادی که باشند اعیاد ملی را گرامی می‌دارند. برای مثال، در حال حاضر در شب یلدا، حکومت هیچ نقشی ندارد. دولت‌ها همواره مراسم و روزهای ویژه‌ای را گرامی می‌دارند که ارتباطی چندانی با جامعه ندارد.

شاید مردم برای برگزاری مراسمی مانند ۲۲ بهمن هزینه‌ای نکنند و مشارکتی هم نداشته باشند ولی برای شب یلدا همه هزینه را از جیب خود پرداخت می‌کنند و سعی دارند مشارکت داشته باشند.

دلیلش این است که این جشن‌ها، جشن‌های حکومتی نیستند، بلکه مراسم مردمی‌اند و مردم به بهترین شکل ممکن سعی می‌کنند آن‌ها را گرامی بدارند.

با این وجود، فشارهای معیشتی بر زندگی مردم وجود دارد و به نظر من، در حال حاضر تورم مهم‌ترین شاخص بی‌ثباتی اقتصاد ایران است که متاسفانه کل جامعه را فرا گرفته است.

ریشه این موضوع، شلختگی در اقتصاد ایران است. یعنی ما اکنون به جای آنکه یک خزانه و یک دولت منسجم داشته باشیم، شاهد دولت‌های متعددی هستیم.

در حال حاضر، مخارج دولت ایران به شدت بالاتر از درآمدهای آن است و این عدم توازن میان مخارج و درآمد، منجر به کسری بودجه شده است. کسری بودجه نیز یکی از مهم‌ترین عوامل تورم در اقتصاد ایران به شمار می‌رود.

پیشنهاد من به دولت این است که یارانه صرفا به افراد تحت پوشش کمیته امداد و بهزیستی پرداخت شود. همچنین دولت می‌تواند اعلام کند که مثلا از دو ماه آینده، افرادی که خواهان دریافت یارانه هستند و یارانه‌شان حذف شده، به کمیته امداد مراجعه و ثبت‌نام کنند.

در حال حاضر، دریافت یارانه به نوعی نشانه زرنگی در اقتصاد ایران تبدیل شده است، زیرا ما سیستم منسجم و علمی نداریم که جلوی هدررفت منابع را بگیرد.بنابراین باید سلامت اقتصادی به اقتصاد ایران بازگردانده شود. طرح‌هایی مانند کالابرگ، در واقع نوعی مُسکن هستند و مخارج دولت را افزایش می‌دهند و خود یکی از عوامل کسری بودجه محسوب می‌شوند.

مهدی پازوکی، اقتصاددان و استاد دانشگاه در گفت‌وگوی اختصاصی با روزنامه هفت‌صبح با تشریح مشکلات اقتصادی ایران از ناترازی بودجه تا تورم پرداخت، تاکید کرد: امروز اقتصاد ایران با چالش‌های متعددی روبه‌روست که بخش مهمی از آن به بودجه و سیاست‌های مالی کشور بازمی‌گردد. مشکل اساسی اقتصاد ایران بی‌ثباتی اقتصادی است؛ مهم‌ترین شاخص این بی‌ثباتی نرخ فزاینده تورم است که زندگی را برای توده‌های مردم طاقت‌فرسا کرده، در حالی‌که اقلیتی رانت‌خوار با درآمدهای نجومی پیروز میدان هستند.یکی از عوامل اصلی تورم، رشد بی‌رویه نقدینگی است که ارزش پول ملی را کاهش داده و اقتصاد را تحت فشار قرار داده است اینها حکایت از این دارد که اقتصاد ایران به شدت از بی‌انضباطی رنج می‌برد.پازوکی با بیان اینکه بی‌انضباطی اقتصادی را می‌توان در سه حوزه تقسیم کرد، گفت: نخست، بی‌انضباطی پولی در سیستم بانکی است؛ حجم معوقات بانکی روزبه‌روز افزایش یافته و ناترازی بانک‌ها به بحران تبدیل شده است. وظیفه بانک مرکزی است که با سیاست‌های خردمندانه، انضباط پولی را در سیستم حاکم کند. دوم، بی‌انضباطی اداری است که دولت را بیش از حد بزرگ کرده است. امروز تعداد دانشگاه‌هایی که در کشور ایجاد شده، با جمعیت و وسعت ایران تناسبی ندارد و عملا کارخانه‌های مدرک‌سازی گسترش یافته‌اند.بسیاری از این دانشگاه‌ها بدون استانداردهای بین‌المللی و صرفا تحت فشار نمایندگان مجلس تاسیس شده‌اند؛ دانشگاه‌هایی که حتی دانشکده‌های لازم را ندارند و بیشتر به محلی برای انتصاب‌های سیاسی تبدیل شده‌اند.وی ادامه داد: سومین حوزه بی‌انضباطی، بی‌انضباطی مالی است که در سند بودجه به‌وضوح دیده می‌شود. در بودجه ۱۴۰۴ منابع بهینه تخصیص نیافته‌اند؛ به بخش‌هایی پول داده می‌شود که ضرورتی ندارد و در مقابل، بخش‌های حیاتی کمتر از نیاز واقعی بودجه دریافت می‌کنند. این وضعیت ناشی از قدرت چانه‌زنی گروه‌های فشار است.به عنوان نمونه، در کشور روزی دانشگاه پیام نور ایجاد شد، اما امروز باید ساختار آموزش عالی بازنگری شود. پیشنهاد مشخص من این است که در هر یک از ۳۱ استان کشور یک دانشگاه علوم پزشکی دولتی و یک دانشگاه دولتی غیرپزشکی وجود داشته باشد تا منابع به‌صورت هدفمند تخصیص یابد. همچنین ستاد انقلاب فرهنگی و دبیرخانه‌های وابسته که بودجه‌های کلان دریافت می‌کنند، عملا نقش چندانی در جامعه ندارند و می‌توانند تعطیل شوند.وی تاکید کرد: این بی‌انضباطی‌ها، چه در حوزه پولی، چه اداری و چه مالی، ریشه اصلی مشکلات اقتصادی ایران هستند. تا زمانی که اصلاحات جدی در این سه حوزه صورت نگیرد، نمی‌توان انتظار داشت تورم مهار شود یا اعتماد عمومی به سیاست‌های اقتصادی بازگردد.این اقتصاددان و استاد دانشگاه گفت: امروز در جامعه ما راننده تاکسی فوق‌لیسانس دارد و این نشان می‌دهد که بخش خصوصی هرچقدر بخواهد می‌تواند دانشگاه تاسیس کند و اگر موفق نشد، کرکره را پایین بکشد و تعطیل کند. اما دولت حق ندارد چنین کند، چون وظیفه دولت طبق قانون اساسی آموزش و پرورش عمومی است. وقتی در سیستان و بلوچستان هنوز دانش‌آموزان تخته‌سیاه، نیمکت و صندلی ندارند، این مسئولیت مستقیم حکومت است. اگر آموزش و پرورش عمومی ارتقا یابد، سطح فرهنگ و بهداشت جامعه بالا می‌رود و کارایی اجتماعی افزایش پیدا می‌کند.پازوکی، افزود: مشکل اینجاست که ما کارخانه‌های مدرک‌سازی را گسترش داده‌ایم. امروز کسی دکترا دارد اما حتی نمی‌تواند یک کتاب علمی به زبان انگلیسی بخواند؛ در حالی که زبان علم امروز انگلیسی است. اگر فارغ‌التحصیل دکترا توانایی خواندن متون علمی بین‌المللی را ندارد، مدرکش بی‌ارزش است. نمونه‌های زیادی از این دانشگاه‌های غیرکارآمد داریم؛ مثلا در بجنورد یک دانشگاه دولتی و یک دانشگاه علوم پزشکی وجود دارد، اما باز دانشگاه دیگری به نام کوثر تاسیس شده، صرفا به دلیل روابط سیاسی و خانوادگی نمایندگان. این‌ها کشور را گران و ناکارآمد اداره کرده‌اند.چرا در دوره احمدی‌نژاد دانشگاه پیام نور به شدت گسترش یافت؟

پازوکی تصریح کرد: در دولت آقای احمدی‌نژاد دانشگاه پیام نور به شدت گسترش یافت، چون مدیران آن وارد دولت شدند و با لابی‌های خود حقوق کلان گرفتند. امروز هم بودجه پیام نور به شکل غیرمنطقی افزایش یافته است. این روند باعث شده مدرک‌های بی‌کیفیت تولید شود. در حالی که دانشگاه‌هایی مثل شریف، بهشتی، تهران و پلی‌تکنیک فارغ‌التحصیلانی دارند که در سطح جهانی پذیرفته می‌شوند، اما از پیام نور حتی یک نفر در دانشگاه‌های معتبر بین‌المللی بورس نمی‌گیرد. این نشان‌دهنده تفاوت کیفیت است.پازوکی ادامه داد: در حوزه آموزش عالی هم همین بی‌انضباطی وجود دارد. من دست اساتید دانشگاه پیام نور را می‌بوسم، اما سیاست‌گذاری غلط باعث شده این دانشگاه‌ها به کارخانه‌های مدرک‌سازی تبدیل شوند. در ابتدای دولت احمدی‌نژاد حدود ۱۲۰ واحد دانشگاهی داشتیم، اما در پایان دولت او این عدد به بیش از ۳۵۰ واحد رسید؛ یعنی تقریبا سه برابر. این توسعه به معنای توجه به علم نبود، بلکه گسترش بی‌رویه مدرک‌سازی بود. در سفرهای استانی، هر جا یک دانشگاه وجود داشت، دانشگاه دیگری هم تاسیس شد. در حالی که در دنیا دانشگاه‌هایی مثل گلاسکو یا مدرسه اقتصاد لندن با همان نام و ساختار سال‌ها اعتبار دارند، ما هر روز اسم دانشگاه‌ها را تغییر می‌دهیم و بی‌دلیل گسترش می‌دهیم.

وی تاکید کرد: دانشگاه تربیت مدرس که قرار بود مرکزی برای تربیت استاد باشد، امروز به کارخانه مدرک‌سازی تبدیل شده است. در وزارت علوم هم تفکرات عجیب وجود دارد؛ مثلا در مشهد یک هتل پنج‌ستاره به نام پردیس متعلق به وزارت علوم ساخته شده است.کدام کشور دنیا وزارت علومش هتل دارد؟ این نشان می‌دهد سیاست‌گذاری‌های ما نه بر اساس علم، بلکه بر اساس منافع کوتاه‌مدت و غیرکارآمد بوده است.وی ادامه داد: در پاکدشت، ۳۰ کیلومتری تهران، صدها نفر دکترای کشاورزی از واحدهای پیام نور یا آزاد گرفته‌اند، اما این مدارک هیچ کارآیی در آموزش ابتدایی ندارد. معلمان دیپلم قدیم کارآمدتر بودند. ما سیستم آموزشی را به هم زدیم؛ دانش‌سرای مقدماتی که کارآمد بود، حذف شد و دانشگاه فرهنگیان در ۳۱ استان تاسیس شد. این دانشگاه‌ها هزینه‌های دولت را بالا برده‌اند، در حالی که فارغ‌التحصیلان دانشگاه‌های معتبر مثل شریف و تهران بیکار مانده‌اند.این بی‌عدالتی و تبعیض اجتماعی است که مردم را ناراضی کرده و حتی اعتراضات سال ۹۸ را باید در همین زمینه دید. درواقع خیلی‌ها تصور می‌کنند جرقه اعتراضات آن سال فقط گرانی بنزین بود، اما واقعیت عمیق‌تر است؛ مردم به خیابان آمدند چون سال‌ها تبعیض، فساد و نابرابری بر زندگی‌شان سایه انداخته بود. وقتی فارغ‌التحصیل دانشگاهی با رابطه و سهمیه وارد بازار کار می‌شود، در حالی‌که همسایه‌اش با مدرک معتبر و توان علمی بالا بیکار می‌ماند، این بی‌عدالتی اجتماعی به نارضایتی عمومی تبدیل می‌شود.نتیجه روشن است: فرصت‌های شغلی به رانت‌داران می‌رسد و اکثریت جامعه زیر بار بیکاری و فشار معیشتی له می‌شوند.

وی تاکید کرد: وقتی فارغ‌التحصیل دانشگاه تهران بیکار است اما فارغ‌التحصیل پیام نور با پارتی شغل می‌گیرد، طبیعی است که نارضایتی عمومی تشدید شود. من با دانشگاه مخالف نیستم، بلکه معتقدم باید دانشگاه‌ها استاندارد باشند. وقتی در کنفرانسی در آمریکا رئیس دانشگاه پرینستون گفت دانشگاه شریف یکی از بزرگ‌ترین دانشگاه‌های فنی مهندسی جهان است، به عنوان یک ایرانی افتخار کردم. ما باید یاد بگیریم که کیفیت آموزش عالی را بالا ببریم، نه اینکه با گسترش بی‌رویه و بی‌کیفیت، هزینه‌های دولت و نارضایتی مردم را افزایش دهیم.

این اقتصاددان و استاد دانشگاه گفت: یکی از مشکلات جدی ما همین سهمیه‌هاست. فردی با سهمیه وارد دانشگاه می‌شود، مدرک می‌گیرد، وارد بازار کار می‌شود و حقوق دریافت می‌کند، اما از پرداخت مالیات معاف است.ما مخلص شهدا هستیم، اما اصل این است که هر کسی در کشور درآمد دارد باید مالیات بدهد. این تبعیض‌ها باعث بی‌عدالتی و تشدید بیکاری می‌شود. از سوی دیگر قوانینی داریم که افراد را تا ۳۵ سال در سمت‌های اجرایی نگه می‌دارند؛ در حالی‌که باید فرصت را به نسل جدید داد. کجای دنیا یک مدیر ۸۰ یا ۸۵ ساله هنوز در جایگاه اجرایی میانی است؟ این ساختار فرسوده باید اصلاح شود.وی با بیان اینکه در دولت آقای احمدی‌نژاد دانشگاه پیام نور به شدت توسعه یافت، افزود: دلیلش هم مخالفت او با دانشگاه آزاد بود. پیام نور هزینه کمتری داشت و مدرک آن هم در داخل معتبر شناخته می‌شد، بنابراین گسترش پیدا کرد اما واقعیت این است که این توسعه بیشتر به نفع گروه‌های رانتی بود تا مردم. بسیاری از کسانی که نتوانستند از دانشگاه‌های دولتی مدرک بگیرند، از طریق پیام نور وارد دولت شدند. این روند هزینه‌های سنگینی را بر بیت‌المال تحمیل کرد، بدون آنکه کیفیت آموزشی ارتقا یابد.

source: عصر ایران