کدخبر:
334840
پزشکیان | یادداشتی از رضا رئیسی
فتح سنگر به سنگر قلعه وفاق پزشکیان
رضا رئیسی، روزنامهنگار، در یادداشتی که در اختیار انصاف نیوز قرار داده است، نوشت از همان وهله اولیه طرح شعار وفاق در اواخر تیرماه و اوایل مرداد ماه توسط رئیس جمهوری منتخب، طی طریق دولت تازه آمده در مسیر جااندازی این مانیفست و طراحی پارادایم بر اساس آن، در مسیری قرار گرفت .
رضا رئیسی، روزنامهنگار، در یادداشتی که در اختیار انصاف نیوز قرار داده است، نوشت:
از همان وهله اولیه طرح شعار وفاق در اواخر تیرماه و اوایل مرداد ماه توسط رئیس جمهوری منتخب، طی طریق دولت تازه آمده در مسیر جااندازی این مانیفست و طراحی پارادایم بر اساس آن، در مسیری قرار گرفت که منتقدان دولت از طیف سوپر انقلابی برای مهار پزشکیان و موج براه افتاده پیرامون وی نیاز داشتند.
خالص سازان که با وقوع انتخابات ریاست جمهوری غیر منتظره، رشتههای چندین و چند ساله را پنبه شده دیدند و پیروزی پزشکیان اهداف آنان را ابتر و کشتیشان را زمینگیر کرده بود، گام به گام و با طراحی هوشمندانه، مسیر وفاق را باب میل خود به پیش برده و با یک ضد استراتژی موفق، دولت طراح این استراتژی را در مسیری که میخواستند به جلو هدایت کردند.
فاز اول؛ تغییر ریل وفاق
پزشکیان در قالب طرح استراتژی وفاق، دو هدف عمده داشت. او میخواست از یکسو بدنه اجتماعی را با حاکمیت آشتی داده و از فرصت پیش آمده در پسا انتخابات یک اتحاد و انسجام داخلی میان حاکمیت و مردم ایجاد کند و از طرف دیگر با اطمینان بخشی و اعتماد سازی، حاکمیت را ترغیب به ایجاد تغییرات در مدل حکمرانی و ارکان مختلف ساختاری را متمایل به اصلاحات ساختاری کند.
او می دانست که با انشقاق و چند دستگی به خصوص در امور کلان معطوف به منافع ملی نمی توان پیشبردی در تحقق امر ملی و ابر چالش های موجود در حوزه های خطیر و مهمی چون سیاست خارجی یا حل و فصل ابر بحران هایی چون نا ترازی داشت. بدون رضایت مندی عمومی ایجاد اصلاحات اقتصادی ممکن نبود و بدون همراهی ارکان حاکمیتی تغییر در پارادایم های حاکمیتی در مسائل حساسی چون سیاست خارجی ممکن نبود. در گام آغازین با فشارهای فراوان در زمینه انتصابات و نیز عدم توفیق دولت در تحقق وعده هایی که می توانست سرمایه اجتماعی دولت را احیا کند، آنان مسیر دولت در جاده وفاق را از آن هدف احیای سرمایه اجتماعی نه تنها دور کردند، که نتیجه معکوس حاصل شد.
بسیاری از حامیان اصیل و همراهان پروپاقرص دولت یا از قطار انتصابات جا ماندند یا در ایستگاه های اولیه پایین کشیده شدند و بدنه حامیان دیدند که به جای آنان کسانی در دولت و اضلاع و اجزای آن جا می گیرند که بعضا از مخالفان جدی گفتمان اصلاحی و از طیف رقبای سیاسی بودند.
در دیگر سو، شرایط و متغیرهای بیرونی به شکلی رقم خورد که علیرغم وفاق سازی حداکثری و بی سابقه میان ارکان حاکمیتی، امکان تغییر پارادایم و لحاظ ابتکارات تازه از سوی دولت چهاردهم برای حل و فصل معضلات سیاست خارجی فراهم نشد. در هر دو وجه نه سرمایه اجتماعی پشتوانه دولت شد و نه امکان تغییرات بنیادین فراهم آمد و تندروها در سراسر این مسیر با مانورهای تبلیغاتی و هجمه های رسانه ای دولت را گوشه رینگ برده و امکان تحقق اهداف استراتژی وفاق را بیش از پیش از آن سلب کردند.
اکنون از آن وفاق گرایی چیزی جز سهم گیری در قالب شرکت سهامی سیاسی در انتصابات و هضم و انفعال در فرآیند و سیر تحولات ناخوشایند چیزی به ادراک عمومی نرسید.
فاز دوم، آغاز مسیر رویارویی
دولت که پشتوانه مردمی خود را تا حد زیادی مخدوش می دید و در دیگر سو نتوانسته بود میوه وفاق را در ایجاد تغییر و تحولات مهم و راهبردی بچیند، اکنون لقمه آماده و مهیایی برای تسویه حساب تندروها شده است.
این روزها زمزمه و البته طرح اولیه استیضاح چهار وزیر به گوش رسیده و آنگونه که یکی از اعضای هیئت رئیسه و تنی چند از نمایندگان گفتهاند در دست اجرا قرار دارد و با توجه به مانورهای رسانهای جریان منتقد دولت، طرح استیضاح وزیر کار در شرف انجام و اعلام وصول است و آنگونه که آنان می گویند طرح استیضاح کلید خورده است. اگر با کلید واژه استیضاح رسانه های نزدیک به این جریان سیاسی را مرور کنید، چندین و چند گزارش می یابید که طی آن تعداد فراوانی از نمایندگان شاخص این طیف طی چند روز گذشته از لزوم استیضاح وزیر کار گفتهاند و این نشان می دهد که آنان در این زمینه بسیار جدی هستند.
احمد میدری را می توان یکی از ژنرال های اصلی دولت چهاردهم دانست که یکی از استراتژیک ترین وزارتخانه های دولت را در اختیار دارد و از همان ابتدای کار هم زیر آماج فشارها کار در وزارتخانه را آغاز کرد و یک کارت زرد هم در کارنامه دارد و اگر استیضاح همتی و بعد شرایط جنگی نبود، شاید بسیار زودتر در این مسیر قرار میگرفت. جالب آنکه از ایراداتی که علیه او مطرح میشود و بخش عمده آن چندان ارتباطی با شرح وظایف وزارتخانه متبوع ندارد، یعنی آنکه مسائل فرا وزارتخانهای و ملی است که سرریز آن به امر معیشت و کارگران و بازنشستگی رسیده و شامل بر حیطه وظایف وزارت کار شده است، یکی از پربسامدترین انتقادات، عدم ثبات مدیریتی و عزل و نصب های متعدد است که از سوی نمایندگانی مطرح می شود که بخاطر انتصابات به او کارت زرد دادند و بالاخره وزیر تحت فشارها مجبور به این حد از تغییرات و فقدان ثبات مدیریتی در سازمان های زیر مجموعه خود شد.
وفاق گرایی حالا یقه آقای وزیر را گرفته و او را در آستانه استیضاح قرار داده است. هر چه هست، به نظر میرسد، پروژه وفاق گرایی و استراتژی وفاق بیش از پیش فقدان کارایی خود را نشان داده و حداقل واضح و مبرهن ساخته که طیف اصلی منتقد دولت پذیرا و گردن گیر آن نیستند. وفاق گرایی حالا یقه آقای وزیر را گرفته و او را در آستانه استیضاح قرار داده است. هر چه هست، به نظر میرسد، پروژه وفاق گرایی و استراتژی وفاق بیش از پیش فقدان کارایی خود را نشان داده و حداقل واضح و مبرهن ساخته که طیف اصلی منتقد دولت پذیرا و گردن گیر آن نیستند.
اکنون که دولت در حوزه سیاست خارجی موفق به ایجاد تغییرات نشده و در داخل هم نشانه هایی از کنترل و مهار بی ثباتی اقتصادی موجود دیده نمی شود، بهترین زمان برای تندروهاست که وارد فاز بعدی اقدامات خود علیه دولت شوند و چند چهره دیگر دولت را که قسر دررفتهاند، پای میز محاکمه آورده و از قطار دولت پایین بکشند، تا بیش از پیش دولت پزشکیان را در عمل به وعده ها و ایجاد جلب رضایت عمومی ناکام و بدون پشتوانه سازند. حرکت تدریجی و گام به گامی که در ادبیات سیاسی واژه ای بهتر از فتح سنگر به سنگر برای آن سراغ ندارم.
source:
انصاف نیوز