کودکان | توسعه شناختی
کودکانِ محلههای بیزمین بازی؛ رشد در آپارتمان یعنی چه؟
دیگر کمتر کسی میتواند ادعا کند فرزندش از زمینهای خاکی بلند شده و به موفقیتی رسیده است! آپارتمانها و زندگی در چهارگوشهی خانهها اجازه نمیدهد کودکان رنگ آفتاب را ببینند چه برسد به دویدن در کوچه و محله و زمین خوردنها و لباسها و کفشهای پارهای که خشم مادر و پدر را برمیانگیخت؟!
دیگر کمتر کسی میتواند ادعا کند فرزندش از زمینهای خاکی بلند شده و به موفقیتی رسیده است! آپارتمانها و زندگی در چهارگوشهی خانهها اجازه نمیدهد کودکان رنگ آفتاب را ببینند چه برسد به دویدن در کوچه و محله و زمین خوردنها و لباسها و کفشهای پارهای که خشم مادر و پدر را برمیانگیخت؟!
- در شهرهای بزرگ، جایی که ساختمانها به آسمان چنگ میزنند و کوچهها زیر چرخ ماشینها گم شدهاند، کودکی دیگر رنگ خاک و دویدن ندارد. نسلی از بچهها در حال رشد است که صدای بازیشان از پنجره میآید، نه از کوچه. آنها زمین بازی ندارند؛ دنیایشان در قاب آپارتمان خلاصه شده است.
بازی، اولین شکل گفتوگو با جهان است. کودک از طریق دویدن، پریدن، و لمس کردن جهان را میفهمد، بدنش را میشناسد و اعتماد به نفس پیدا میکند. اما در محلههای بیزمین بازی، کودکی محدود میشود به صفحهی گوشی، به بازیهای مجازی و دنیای کنترلشدهای که در آن خاکی وجود ندارد، صدای خنده با دیوار برمیگردد، و همبازی تبدیل میشود به تصویری روی صفحه.
- در بسیاری از محلههای تهران و شهرهای بزرگ ایران، حتی یک زمین کوچک برای بازی کودکان وجود ندارد. بوستانها در بهترین حالت تبدیل به پاتوق بزرگسالان شدهاند، یا فاصلهشان با خانهها آنقدر زیاد است که والدین ترجیح میدهند بچهها را در خانه نگه دارند. و نسل تازهای از کودکانی بار میآیند رکه عضلاتشان کمتر رشد میکند، روابط اجتماعیشان محدود است و درکشان از جهان، از پشت شیشه شکل میگیرد.
رشد در آپارتمان یعنی زندگی در جعبهای بیصدا. یعنی کودکی که میترسد از زمین خوردن، چون هیچوقت زمین نخورده است. یعنی پدر و مادری که جای شنبازی، تبلت میخرند تا کودکشان «ساکتتر» باشد.
- شاید کسی بگوید این اقتضای زمانه است، اما شهرهایی که کودکی را فراموش کنند، در واقع آیندهی خود را فراموش کردهاند. شهرِ بیزمین بازی، شهری است که در آن شادی به کالای لوکس تبدیل شده و خنده، مجوز میخواهد.
کودکان امروز، بزرگسالان فردای همین شهرند.
اگر یاد نگیرند در زمین بازی بدوند، فردا هم یاد نمیگیرند برای رؤیاهایشان بدوند.