|
کد‌خبر: 333987

مژگان رحمانی | قهرمان دارت ایران

قهرمانان ملی؛ پرچم بر دوش، بی‌پناه در میدان | وقتی قهرمان باید خودش فدراسیون باشد

ماجرای اخیر مژگان رحمانی، قهرمان دارت جهان، بار دیگر پرده از یکی از تلخ‌ترین واقعیت‌های ورزش ایران برداشت: جایی که ورزشکار برای بالا بردن پرچم کشورش باید خودش به فکر تهیه‌ی پرچم باشد.

ماجرای اخیر مژگان رحمانی، قهرمان دارت جهان، بار دیگر پرده از یکی از تلخ‌ترین واقعیت‌های ورزش ایران برداشت: جایی که ورزشکار برای بالا بردن پرچم کشورش باید خودش به فکر تهیه‌ی پرچم باشد.

رحمانی که در مسابقات جهانی موفق به کسب مدال شد، در گفت‌وگویی توضیح داد که به دلیل بی‌اعتمادی و بی‌توجهی فدراسیون، هیچ پرچمی در اختیار تیم قرار نگرفته بود. مسئولان به‌سادگی تصور کرده بودند نمایندگان ایران شانسی برای کسب مدال ندارند و نیازی به پرچم نخواهد بود. اما نتیجه خلاف این تصور بود و قهرمان ایرانی ناچار شد شخصاً پرچم را تهیه کند.

این ماجرا، فقط یک روایت ساده از بی‌توجهی نیست؛ بلکه نماد آشکار از کارکرد وارونه‌ی فدراسیون‌ها در ایران است. جایی که ورزشکار به جای آنکه فقط بر تمرین و رقابت تمرکز کند، مجبور است حتی برای ابتدایی‌ترین مسائل، مثل تهیه‌ی پرچم، خودش دست به کار شود.

وقتی فدراسیونی درست عمل نمی‌کند و ورزشکار به این فکر می‌افتد که پرچم کشورش را هم خودش باید تهیه کند، معنایش این است که او دیگر تنها یک قهرمان ورزشی نیست، بلکه ناخواسته نقش فدراسیون آینده‌اش را هم بر دوش گرفته است. این واقعیت تلخ یعنی ورزشکار نه‌تنها در میدان رقابت، که در پشت صحنه نیز باید جای خالی مدیریت را پر کند.

سال‌هاست چنین وضعیتی ادامه دارد: ورزشکاران در رشته‌های مختلف کمترین حمایت را دریافت کرده‌اند و بارها با بی‌برنامگی و بی‌توجهی روبه‌رو شده‌اند. در حالی‌که در هر نظام ورزشی استاندارد، فدراسیون وظیفه‌ دارد بستر را برای تمرکز ورزشکار بر تمرین و رقابت فراهم کند، در ایران ورزشکاران خودشان ناخواسته به «مدیر»، «تدارکاتچی» و حتی «حامی» خودشان بدل شده‌اند.

تداوم این روند نشان می‌دهد ما نه با مشکل موردی، بلکه با یک ناکارآمدی ساختاری مواجه‌ایم؛ ناکارآمدی‌ای که به‌جای سرمایه‌گذاری برای آینده ورزش، بار مسئولیت را بر دوش همان کسانی می‌گذارد که باید بیشترین حمایت را دریافت کنند.

پرچمی که رحمانی بر دوش برد، فقط پرچم ایران نبود؛ پرچم بی‌عملی و کم‌کاری مدیرانی بود که به جای حمایت، وظایف خود را بر دوش قهرمان گذاشتند.