|
کد‌خبر: 330299

جنگ ایران و اسرائیل | مجسمه فردوسی

وقتی جنگ، روایت رسمی را به چالش کشید؛ فردوسی برگشت، شاید نوبت صدای دیگران هم برسد | جنگ، مجسمه فردوسی را هم از تبعید درآورد!

در سلسله‌نشست‌های «همبستگی اجتماعی و دفاع ملی» که با همراهی وزارت علوم و نهادهای رسمی برگزار شد، دو استاد دانشگاه، هادی خانیکی و وحید شالچی، به‌جای تحلیل صرف بحران، تلاش کردند آن را بستری برای بازتعریف مفاهیم بنیادین اجتماعی ببینند؛

در سلسله‌نشست‌های «همبستگی اجتماعی و دفاع ملی» که با همراهی وزارت علوم و نهادهای رسمی برگزار شد، دو استاد دانشگاه، هادی خانیکی و وحید شالچی، به‌جای تحلیل صرف بحران، تلاش کردند آن را بستری برای بازتعریف مفاهیم بنیادین اجتماعی ببینند؛ از وطن و حکومت گرفته تا شهروندی و روایت رسانه‌ای. این بار نه با زبان قدرت، که با زبان خاطره، استعاره و نقد.

هادی خانیکی، استاد ارتباطات و از چهره‌های باسابقه مطبوعات، با زبانی شاعرانه گفت مفاهیمی چون وطن و تجاوز، دیگر واژگانی انتزاعی نیستند. جنگ، آن‌ها را به بطن زندگی مردم پرتاب کرده؛ جایی که دیگر نمی‌توان از کناره ایستاد. او وضعیت امروز را به پرنده‌ای تشبیه کرد که با قطره‌ای آب در دهان، آمده سهم کوچکش را در خاموش کردن آتش ادا کند؛ استعاره‌ای پرمعنا برای کنش نخبگان در بحرانی که بسیاری را به صحنه کشانده، حتی اگر خود خواهان این حضور نبوده‌اند.
خانیکی با لحنی طنزآلود اما پرمعنا، از این گفت که مجسمه فردوسی دیگر در مشهد جرم محسوب نمی‌شود؛ انگار تاریخ، در سایه تهدیدهای بیرونی، به آشتی با خودش رسیده است. این یادآوری تلخ اما واقعی، اشاره‌ای بود به سال‌هایی که تاریخ و هویت فرهنگی، قربانی روایت‌های امنیتی و سلیقه‌ای می‌شد.
او به رسانه ملی هم تاخت؛ رسانه‌ای که به‌زعم او، اگر قرار است مؤثر باشد، باید «ایرانی‌تر» روایت کند، نه جناحی‌تر. یعنی صدایی باشد برای همه، نه فقط یک جریان خاص. صدایی که اگرچه می‌خواهد وحدت بسازد، نباید پیشاپیش همه صداهای دیگر را حذف کند.
در کنار او، وحید شالچی، استاد جامعه‌شناسی، با نگاهی مردم‌محورتر سخن گفت. از قهرمانانی که قهرمان بودن را انتخاب نکردند، اما در دل بحران، قهرمان شدند؛ 
source: چند ثانیه