افغانستان | ایران | مهاجر
پایان یک مهمانی طولانی؛ خداحافظ ایران
با گذشت چهار دهه از میزبانی ایران از اتباع افغانستانی، اکنون آمارها از حضور بیش از ۶ میلیون تبعه خارجی در کشور خبر میدهند. عددی که بیشتر آن را مهاجران افغان تشکیل میدهند؛ مهاجرانی که بخش اندکی مجاز و بخش قابلتوجهی نیز غیرمجاز هستند.
با گذشت چهار دهه از میزبانی ایران از اتباع افغانستانی، اکنون آمارها از حضور بیش از ۶ میلیون تبعه خارجی در کشور خبر میدهند. عددی که بیشتر آن را مهاجران افغان تشکیل میدهند؛ مهاجرانی که بخش اندکی مجاز و بخش قابلتوجهی نیز غیرمجاز هستند.
برای افغانستانیها ایران، اردوگاه نبود، خانه بود. نه سیمخارداری بود، نه حصاری، نه چادری در بیابان، نه حتی پاسگاه مرزی که جلوی ورود آنها را بگیرد. از ابتدای دهه 1360 تاکنون با افغانستانیها خانه یکی شدیم، اما همواره آنها مهمان ایران بودهاند. آنها وقتی از جنگ و ویرانی گریختند، در ایران خانه پیدا کردند، نه پناهگاه. در کوچهها، در بازارها، در کارگاهها و در مدرسهها همنشین و همراه و همکار و همکلاسی و همکار ما شدند.
کودکانشان همکلاس بچههای ما شدند، مردانشان روی داربستها کنار ما کار کردند و زنانشان پای دیگهای خانه یا پشت چرخ خیاطیها نان درآوردند. خیلی از آنها در دانشگاههای ایران تحصیل کردند، ورزشکار بینالمللی شدند و برای افغانستان در مجامع بینالمللی مدال آوردند، هرچند گاهی حتی نامی از ایران بر زبان نراندند
از همان دهه شصت، با آغاز جنگهای داخلی در افغانستان، ایران بازوی حمایتی خود را دراز کرد. موج اول مهاجران افغان آمدند و ماندند. اندکی رفتند اما بسیاری در ایران ریشه دواندند. دهه هفتاد، با قدرت گرفتن طالبان، موجی دیگر از مهاجرت بر کشور سایه انداخت. باز هم درهای ایران بزرگ به روی همسایه باز بود و افغانها آمدند و کنار مردم جای گرفتند.
اما سومین موج، سنگینتر و گستردهتر از همیشه بود. عظیمترین موج مهاجرتی بود که ایران تاکنون به خود دیده بود. تابستان ۱۴۰۰، با بازگشت دوباره طالبان به قدرت، میلیونها نفر از مرزهای شرقی عبور کردند به ایران آمدند. حالا در کوچهپسکوچههای شهر هرطرف میدیدی جوانان افغانستانی را میدیدی که گروهی با هم در حال ترددند، در صف نانوایی، در مغازهها، در پارکها و بوستانها، همهجا. در برخی مناطق تهران به خصوص در مناطق جنوبی شهر ایرانیها غریبهاند.
خانه میزبان، دیگر جا نداشت. در حالیکه کمر پایتخت و پایتختنشینان و مردمان شهرهای بزرگی مثل مشهد زیر بار فشارهای اقتصادی، امنیتی و تورمی خم شده بود، میلیونها مهاجر تازهوارد، بار بیشتری بر دوش کشور گذاشت.تا دیروز، ایران با افتخار از همزیستی میگفت، از مهماننوازی، اما امروز، باید درباره ظرفیت حرف بزند. درباره امنیت. درباره قانونی که سالها چشم بر مهمان بست، اما دیگر چارهای ندارد جز اینکه بر مدار نظم و مراقبت بچرخد.
جنگ دوازدهروزه با رژیم صهیونیستی، تیر خلاص بود. اخبار دستگیری برخی اتباع افغان در عملیاتهای خرابکارانه، حساسیتبرانگیز شد و موجی از بهت و نگرانی را میان مردم و مسئولان پدید آورد. حالا در نگاه آنان مهاجرت دیگر یک مسئله صرف انسانی یا اقتصادی نبود، بلکه به تهدیدی امنیتی بدل شد. کشور ناچار است به جدیترین و در عین حال سختترین تصمیمات ممکن فکر کند؛ از اخراج اتباع غیرمجاز تا زمینهسازی برای بازگشت افغانهای مقیم، از کنترل شدید مرزها تا مجازات برخی کارفرماهای ایرانی که برای سودجویی و منفعتطلبی به استخدام غیرقانونی اتباع غیرمجاز روی میآورند.
این روایت، فقط درباره سیاست نیست. این، داستانی است از پایان مهمانیای که با آغوش باز شروع شد اما به دالانی پرمناقشه رسیده است؛ با واقعیتهایی تلخ که در کوچهها، روی داربستها، پشت مرزها و در اتوبوسهای برگشت، در جریان است
فشار مضاعف بر شانههای میزبان
با گذشت چهار دهه از میزبانی ایران از اتباع افغانستانی، اکنون آمارها از حضور بیش از ۶ میلیون تبعه خارجی در کشور خبر میدهند. عددی که بیشتر آن را مهاجران افغان تشکیل میدهند؛ مهاجرانی که بخش اندکی مجاز و بخش قابلتوجهی نیز غیرمجاز هستند.
شرایط اقتصادی دشوار، بیکاری، رشد تورم، فرسایش منابع شهری و بحران مسکن، در کنار واقعیتهای جمعیتی و امنیتی، حالا کشور را در وضعیتی قرار داده که پذیرش این میزان جمعیت مهاجر دیگر ممکن نیست.محمدصالح جوکار، رئیس کمیسیون شوراها و امور داخلی کشور، اخیرا اعلام کرده است: همه اتباع خارجی باید برای ورود مجدد، ابتدا به کشور خود بازگردند، سپس طبق روند رسمی اقدام کنند. اقامت بیش از ۶ ماه در ایران، بدون مجوز، ممنوع خواهد بود.
از سوی دیگر، بر اساس طرحی که با نام «سازمان ملی مهاجرت» در حال تصویب است، کارفرمایانی که مهاجران غیرمجاز را به کار میگیرند، جریمه خواهند شد، بهویژه در مشاغلی که قانوناً برای اتباع خارجی ممنوع است.
ورودهای بیپایان، خروجهای بیثمر
مقامات وزارت کشور تأکید دارند که یکی از بزرگترین چالشها، بازگشت دوباره مهاجران پس از اخراج از کشور است. نادر یاراحمدی، رئیس مرکز امور اتباع و مهاجرین خارجی وزارت کشور، در دیماه گذشته گفت: طی سه سال اخیر حدود ۳ میلیون مهاجر غیرمجاز از کشور اخراج شدهاند. اما این روند بیوقفه نیست؛ چرا که بسیاری از اخراجشدگان بار دیگر، با مسیرهای غیرقانونی یا کمک شبکههای قاچاق انسان، به ایران بازمیگردند.
اسکندر مومنی، وزیر کشور، نیز در همین راستا اظهار داشته است: «برآورد ما این است که ۵۰ درصد از اتباع اخراجی، مجدداً به کشور بازمیگردند.»برای مقابله با این روند، دولت به انسداد مرزها و تقویت زیرساختهای نظارتی توجه ویژهای دارد. همچنین اعلام شده که از ابتدای فروردین سال جاری، تنها شش گروه از مهاجران دارای برگههای سرشماری، مجاز به ماندن در ایران هستند.
پایان مهمانی، آغاز نظمی تازه
در کنار همه تمهیدات قانونی، روند عملیات جمعآوری اتباع غیرمجاز نیز در تهران و برخی دیگر از شهرهای بزرگ آغاز شده است. محمدصادق معتمدیان، استاندار تهران، روز ۳۱ خرداد اعلام کرد: تمام ظرفیتهای انتظامی، حملونقل عمومی و اطلاعاتی برای اخراج مهاجران غیرمجاز بهکار گرفته شده است.
اتوبوسرانی تهران، با همکاری نیروی انتظامی، مأموریت یافته است تا مهاجران را از نقاط شهری به مبادی مرزی منتقل کند. به گفته معتمدیان، آمار دستگیری مهاجران غیرقانونی در ماههای اخیر، ۳ تا ۴ برابر افزایش یافته است.از سوی دیگر، روزنامههای مختلف از جمله «جمهوری اسلامی»، هشدارهای پیاپی درباره پیامدهای افزایش زاد و ولد در میان مهاجران دادهاند. بر اساس گفته حسینعلی حاجیدلیگانی، نماینده مجلس، نرخ فرزندآوری در میان مهاجران افغان، ۳ تا ۵ برابر بیشتر از زوجهای ایرانی است که این مهم در آیندهای نهچندان دور بافتار فرهنگی و جمعیتی کشور ایران را با تهدید جدی مواجه خواهد کرد.
برخی جامعهشناسان نیز بارها از تصرف اجتماعی برخی مناطق شهری توسط مهاجران و گسترش کلونیهای بسته خبر دادهاند که به چالشهایی در زمینه انسجام اجتماعی و هویت شهری دامن زده است.طی سه، چهار سال اخیر، چالش قاچاق مواد مخدر، قاچاق کالا و سوخت به افغانستان و مشکلات امنیتی هم افزایش یافت. در کنار تمام این موارد، باید مشکل اسکان مهاجران افغان، ارائه خدمات معیشتی، درمانی، آموزشی و استفاده از منابع را هم اضافه کرد.
از طرفی، در زمان سقوط نظام جمهوری افغانستان، ارتش 352 هزارنفره این کشور از هم پاشید. این ارتش سالها تحت آموزش ناتو بود و از آن پس، با ورود مهاجران افغانستان به ایران، بسیاری از نیروهای نظامی نیز همراه آنها وارد کشور شدند؛ این موضوع را حشمتاله فلاحتپیشه، که نماینده ادوار هفتم، هشتم و دهم بود و ریاست کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس را در دوره دهم برعهده داشت، هم تأیید کرده و همان زمان گفته بود: «بیش از یکونیممیلیون نفر با سابقه نظامی وارد ایران شدند.»
در چنین فضایی، کارزارهای مردمی نیز شکل گرفتهاند که از نهادهای امنیتی خواستهاند نسبت به خروج سریع، قانونمند و البته انسانی مهاجران غیرمجاز اقدام شود. در یکی از این کارزارها، با اشاره به جنگ اخیر با رژیم صهیونیستی، حضور بیضابطه اتباع بیگانه تهدیدی برای ثبات امنیتی و فرهنگی کشور دانسته شده است.
سیاست، گاهی ناگزیر است بیرحم باشد، اما شأن انسانی را نباید فراموش کرد. سالها، خانه بودیم برای کسانی که وطن نداشتند. حالا، اگر خانه دیگر توان ندارد، اگر باید نظمی تازه حاکم شود، کاش این نظم با خاطره نانونمک، با انصاف و مروت همراه باشد.پایان مهمانی، هر چقدر هم تلخ، باید محترمانه باشد، چون مهمان، حتی اگر ناخواسته آمده باشد، هنوز انسان است